همه مذاکرات بینتیجه محمود عباس
در حالی که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در حال انجام مذاکرات مستقیم با طرف اسرائیلی است، مذاکرات میان فتح و حماس نیز شروع شده است که پیشرفت در مذاکرات میان فتح و حماس میتواند تاثیری جدی در حل مسئله فلسطین داشته باشد. محمد ایرانی سفیر سابق ایران در لبنان روند مذاکرات فتح و حماس و تاثیر آن بر حل مسئله فلسطین برای دیپلماسی ایرانی تشریح کرده است:
گفتاری از محمد ایرانی سفیر سابق ایران در لبنان برای دیپلماسی ایرانی.
درباره مذاکرات صلح میان اسرائیلیها و فلسطینیها، باید گفت که در چند روزه اخیر سه دور مذاکره بین دو طرف اسرائیلی و فلسطینی صورت گرفته که تاکنون هیچ نتیجه ملموس و قابل ذکری را در برنداشته است.
آنچه از این مذاکرات به بیرون درز کرده نشان میدهد که دو طرف کماکان سمفونی خود را مینوازند و محور اختلاف همچنان بر سر توقف یا استمرار شهرکسازی اسرائیلیها در مناطق اشغالی و به خصوص در اطراف بیت المقدس و برخی مناطق دیگر کرانه غربی است.
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در بحثهای اولیه خود که مربوط به چگونگی آغاز گفتوگو با طرف اسرائیلی بود همواره بر توقف شهرکسازی به عنوان پیش شرطی برای آغاز مذاکرات تاکید کرده بود. البته این خواسته او در همان آغاز توسط طرف یهودی این شرط را نمیپذیرفت و نهایتا با فشار امریکاییها با توقف چهار ماهه موافقت کردند و مذاکرات شروع شد. روز 26 سپتامبر، مهلت چهارماهه برای توقف شهرکسازی به پایان رسید و طرف اسرائیلی الان حاضر به تمدید توقف شهرکسازی نیست. نتانیاهو هم اعلام کرده که تحت فشار گروهها و احزاب تندروی داخلی اسرائیل قادر به تمدید توقف شهرکسازی نیست. هم لیبرمن و هم تندروهای مذهبی در اسرائیل تمدید توقف شهرکسازی را آغاز بحرانی در دولت اسرائیل دانسته و به نتانیاهو هشدار دادهاند که در صورت تمدید زمان توقف شهرکسازی از دولت او خارج خواهند شد. بنابر این گفته میشود که توافق نخست وزیر این رژیم با گروههای داخلی بر این قرار گرفته است که شهرکسازی بدون اعلام رسمی و تبلیغات آغاز شود و ادامه پیدا کند. در واقع تا این جای مذاکرات باید گفت که اگر نخواهیم به بنبست رسیدن مذاکرات را تایید کنیم، باید بگوییم که هیچ پیشرفتی حاصل نشده است.
نکته بعدی درباره مذاکرات این است که طی یکی دو دهه قبل یعنی از مادرید، اسلو، واشنگتن که از آن به کمپ دیوید دو یاد میشود تا مقطع آناپولیس که مربوط به سال گذشته بود، بحث جدی فلسطینیها، برچیده شدن شهرکهای یهودی نشین در مناطق اشغالی 1967 بوده است. اما امروز باید دید بر سر مذاکره کننده فلسطینی چه رفته که صحبت از توقف شهرکسازی میکند. در گذشته بحث برچیده شدن شهرکها بوده، امروز خواسته محمود عباس توقف شهرکسازی است. این خواسته محمود عباس یعنی موافقت با آن چه که تا الان ساخته شده و موافقت با اسکان یهودیانی که به مناطق عربی اشغال شده در سال 67 منتقل شدهاند. لذا بسیاری از ناظران معتقدند که علیرغم موضع سرسختانهای که محمود عباس در آغاز مذاکرات اتخاذ کرده، اما آن چه در سابقه پرونده رئیس تشکیلات خودگردان وجود دارد نشان دهنده عقبنشینی قدم به قدم او از خواستههای اولیه فلسطینیهاست. به ویژه این که محمود عباس استاد مذاکرات پنهانی و اعلام نتایج پیش بینی نشده است، همان طور که در مذاکرات اسلو سال 1992 هم با یوسی بلین در مذاکرات سری به توافق رسید.
در این جا باید گفت نتانیاهوی تندرو در شرایطی که حمایت امریکاییها را دارد و به ویژه فشار لابی صهیونیستی بر آقای اوباما و کاخ سفید را در اختیار دارد و از موضع به مراتب قویتری نسبت به طرف فلسطینی در مذاکرات برخوردار است، به راحتی قطعنامههای شورای امنیت را زیر پا میگذارد و توجهی به حقوق بین الملل و حقوق جنگ و صلح و غیره ندارد و از آن مهمتر طرف مقابل خود را بسیار ضعیف و حتی تسلیم میبیند. لذا به چیزی بیشتر از یک استان خودمختار بدون اختیار و بدون سلاحی که تحت عنوان دولت فلسطین که رئیس آن هم در حد یک استاندار یا حداکثر رئیس یک نیروی انتظامی رضایت نخواهد داد.
سران فتح و حماس در دمشق با یکدیگر دیدار کردهاند و بیانیه مشترکی هم صادر کردهاند و قرار است در هفته آینده هم دیداری با یکدیگر داشته باشند. این مذاکرات بعد از ماهها توقف بعد از مذاکرات قاهره صورت گرفت. در حقیقت این گفتوگوها میتواند مقدمهای برای بازگشایی روابط جدید و منظم میان رهبران این دو گروه باشد و به رفع تنش میان آنها کمک کند.
درباره مذاکرات میان گروههای فتح و حماس باید به دو نکته اشاره کرد. نکته اول این که مردم فلسطین، چه ساکنان نوار غزه، چه ساکنان کرانه غربی و چه فلسطینیانی که در خارج سرزمینهای فلسطین حضور دارند، هیچ کدام از وضعیت جاری بین فلسطینیها راضی نیستند و همواره پایان اختلافات و درگیریهای داخلی را خواستار هستند.
نکته دوم این که وحدت صفوف فلسطینیان از این زاویه که به عنوان یک جریان ملی مشترک در مقابل رژیم صهیونیستی قرار بگیرند، نقطه میمون و مبارکی است و باید از آن استقبال کرد. در صورت جدی بودن دو طرف، قطعا این مسئله به سود مردم فلسطین است. این نزدیک شدن دو طرف به طرح ملی فلسطینیها در مقابل دشمن صهیونیستی هم کمک میکند و قطعا میتواند به تقویت محمود عباس بینجامد که به دلیل اختلافات داخلی فلسطین از موضع ضعیفی در مذاکرات برخوردار است. به ویژه این که این مذاکرات در دمشق انجام شده است یعنی یکی از محوهای مقاومت. اما به شرط این که این مذاکرات صرفا برای پوشش مذاکراتی که با اسرائیل انجام شده نباشد. بلکه هدفی واقعی را در کنارگذاشتن اختلافات داخلی فلسطینیها دنبال کند.
فعلا از نتیجه این مذاکرات چیزی منتشر نشده اما اختلاف دو طرف در آخرین دور مذاکرات در قاهره بر سر دو مسئله بوده است. مسئله اول آزادی زندانیان و اسرای حماس که در اختیار دولت خودگردان فلسطین بود و دوم بحث تشکیلات امنیتی فلسطین بوده که در حال حاضر در کرانه باختری در اختیار خودگردان و در غزه در اختیار حماس است. البته دولت خودگردان اختیارات زیادی را میخواهد و خواستار این است که سلطه امنیتی را در غزه هم به دست بگیرد در حالی که حماس خواستار مشارکت کلی با فتح در ایجاد تشکیلات جدید امنیتی است. این دو اختلاف کماکان پابرجاست.
اما نکته سومیکه درباره مذاکرات میان فتح و حماس مطرح است دخالت طرفهای خارجی در مذاکرات است. یعنی اگر طرفهای خارجی اجازه دهند این توافق ممکن است به نتیجه برسد. ولی معمولا اسرائیلیها دخالت میکنند و با فشاری که بر مصریها میآورند و مصریها هم با فشاری که بر حماس و فلسطینیها غزه وارد میکنند، نقش آفرینی موثری میکند و اجازه نمیدهد که دو طرف آن طور که مایل هستند به نتیجه برسند. البته به نظر میرسد امریکاییها هم در این مسئله بسیار حساس هستند. ژنرال دایتون امریکایی بر رفتار و اعمال نیروهای امنیتی محمود عباس در کرانه غربی نظارت میکند و ماموریت او این است که نیروهای مقاومت را شناسایی کند و از محمود عباس میخواهد که آنها را دستگیر کند و با آنها برخورد کند. در واقع این عدم اختیار و توانایی نیروهای امنیتی محمود عباس باعث میشود که فاصلهها میان دو طرف کم نشود. به طور طبیعی خوش بینی چندانی به نیتجه این گفتوگوها در صورت دخالت خارجی متصور نیست.
موضع رسمی جمهوری اسلامی از ابتدا این بوده که هرگونه توافقی که در میان گروههای فلسطینی صورت بگیرد به نفع مسئله فلسطین و مردم فلسطین است و این وحدت صف هم به اوضاع داخلی کمک میکند و هم در مقابله با دشمن صهیونیستی مفید است. بنابر این وحدف صفوف فلسطینیها امر مبارکی است که در صورت تحقق، مورد خواست همه مردم منطقه است.
نظر شما :