برای روسیه و چین مناسبات با ایران اهمیت دارد
سفر سه روزه مدودف به چین، مسئله مهمیاست که هم زمانیاش با اظهارات لاوروف درباره عدم همراهی روسیه با تحریمهای یکجانبه کشورها علیه ایران و نزدیک بودن زمان مذاکرات 1+5 با ایران بر اهمیت آن میافزاید. دکتر حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل روسیه و قفقاز ابعاد احتمالی این سفر را برای خوانندگان دیپلماسی ایرانی تشریح کرده است.
گفتاری از دکتر حسن بهشتی پور کارشناس مسائل روسیه و قفقاز برای دیپلماسی ایرانی.
باید درباره موضع روسیه دقت شود. روسیه تحریمهایی که در چارچوب قطعنامه علیه ایران وضع شده را پذیرفته است و معتقد است باید به آن عمل شود. اما امریکا، اتحادیه اروپا، استرالیا، کره جنوبی و ... به رهبری ایالات متحده، تحریمهای یکجانبهای را علاوه بر تحریمها شورای امنیت وضع کردند. البته هند، افریقای جنوبی، برزیل و ترکیه قطعنامهای به شورای امنیت ارائه کردهاند که چنین اقداماتی ممنوع شود، اما به دلیل مخالفت امریکا و متحدانش تاکنون مسکوت گذاشته شده است. بنابراین روسیه با تحریمهای یکجانبه و خارج از قطعنامه شورای امنیت مخالفت میکند.
اما موضع روسیه در قبال تحویل موشکهای اس سیصد قابل تامل است. موشکهای اس سیصد، کاملا کاربرد دفاعی دارد و علیه هواپیماهای متجاوز به حریم هوایی یک کشور به کار میرود. یعنی موشک زمین به زمین یا زمین به دریا نیست و کاربرد تهاجمی ندارد. این موشک میتواند با برخورداری از راداری که دارد اهداف متحرک را شناسایی و تعقیب کند و در نهایت یک هدف را مورد اصابت قراد دهد. این سامانه موشک ضد موشک هم نیست، بلکه موشک ضد هواپیماست و کاملا جنبه دفاعی دارد و به همین دلیل بر اساس برداشت حقوق دانان از قطعنامه شورای امنیت این موشکها شامل تحریم نمیشود. چون این سامانه به هیچ وجه قدرت تهاجمی برای ایران به وجود نمیآورد.
اما اسرائیل و امریکا روسیه را تحت فشار قرار دادند تا این موشکها را در اختیار ایران قرار ندهد. در مورد اسرائیل در مطبوعات گفته شده است که اسرائیلیها تکنولوژی هواپیماهای بدون سرنشین را در اختیار روسها قرار خواهند داد به این شرط که روسیه از تحویل سامانه دفاعی اس سیصد به ایران خودداری کند.
امریکاییها هم که از سال گذشته با زد و بندهایی که در رابطه با طرح سپر دفاع موشکی و مجموعه کارهایی که درباره ایران انجام دادند روسیه را ترغیب کردند که این سامانه را به ایران ندهد.
طرف ایرانی هم که اعلام کرده که اولا روسها موظف هستند بنابر قرارداد این موشکها را تحویل دهند و اگر ندهند باید غرامت را بپردازند، ثانیا این که ایران در برنامهها و طرحهای دفاعی خود پروژههایی را در دستور کار دارد که اس سیصد و اس چهارصد را در داخل تولید کند و به دنبال این هست که در سیستم دفاعیاش درباره این مسئله به خودکفایی برسد. این بهترین سیاستی است که روسها را به تجدید نظر در سیاستهایشان وادار خواهد کرد.
ضمن این که روسها برای فروش این سامانه به کشورهای عربی منطقه و دیگر کشورها که قبلا درباره آن رایزنی کرده بودند نیاز داشتند که نشان دهند در تعهداتشان پایبندی دارند و این بیتعهدی زنگ خطری را برای کشورهایی که در حال عقد قرارداد با روسیه هستند به صدا در آورد که روسها اساسا به توافقات خود پایبند نیستند که این هم ضربهای دیگر برای روسیه محسوب میشود.
سفر آقای مدودف به چین در راستای همکاریهای بین چین و روسیه صورت گرفته است. چین و روسیه برنامه بلندمدتی برای نزدیک کردن مناسبات میان طرفین و افزایش همکاریهای اقتصادی و نظامی دارند. اما در مذاکراتی که در سطح عالی انجام میشود حتما حدس زده میشود که درباره مسئله ایران هم گفتوگو کنند و مواضع شان را هماهنگ کنند.
بررسی رفتار سیاست خارجی روسیه و چین از سال 2002 تا به حال که بحث پرونده هستهای ایران مطرح شده، به ما نشان خواهد داد که این کشورها همواره بر اساس منافع ملی خود حرکت میکنند.
زمانی که قرار است ایران را از نظر خرید بنزین یا دیگر فراوردههای نفتی تحریم کنند، چینیها شدیدا مخالفت میکنند و پای این مخالفت هم میایستند. خانم کلینتون به همین دلیل در قطعنامه شورای امنیت بندهای مربوط به تحریم بنزین و تحریم خرید نفت از ایران را حذف کرد تا چینیها و روسها حاضر شوند به آن رای مثبت دهند و وتو نکنند. از طرف دیگر این تحریمها را در قالب تحریمهای یکجانبه جای دادند. معنی این موضوع این است که چینیها و روسها را در فروش بنزین و خرید نفت از ایران استثنا کردند تا بتوانند سایر متحدین خود را هماهنگ کنند و خارج از قطعنامه تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال کنند. این حیلهای بود که خانم کلینتون درباره این موضوع به کار گرفت.
توافق چین و روسیه درباره مسئله هستهای ایران قبلا هم انجام شده و حالا هم بعید نیست که چنین کاری انجام دهند و موضع واحدی اتخاذ کنند. اما زمانی این مسئله پیش میرود که اینها در تعارض با هم قرار نگیرند. به طور مثال وقتی روسیه با امریکا درباره موضوعی به توافق میرسد، تعهدی ندارد که این توافق با چین هماهنگ باشد و بالعکس.
بنابراین روسیه و چین در زمینه مسئله هستهای ایران زمانی تجدید نظر خواهند کرد که منافع آنها اقتضا کند و باید دید آیا ایران رفتاری کرده یا اقداماتی انجام داده که این کشورها را به تجدید نظر در روابطشان با ایران وادار کند و آیا تحولی در مناسبات این دو کشور با ایران رخ داده که آنها را به تجدید نظر اساسی درباره سیاستهایشان در مورد ایران وادارد یا خیر؟ گرچه اطلاعاتی درباره این موضوع در دست نیست اما حدس تحلیلی من این است که چنین اتفاقی نیفتاده و روسیه و چین کماکان بر اساس منافع ملی کشور خودشان حرکت میکنند و به منافع ایران هم هیچ توجهی ندارند.
اما مناسبات با ایران برای این کشورها مهم است و این مناسبات بخشی از منافع ملی این کشورها را تشکیل میدهد. و به همین دلیل ایران به راحتی از روابط این کشورها قابل حذف نیست. برخلاف بعضی نظرها، مبلغ مبادلات چندان تعیین کننده نیست. برخی معتقدند رابطه اقتصادی چین و امریکا میلیاردها دلار ارزش دارد و کسری این مبادلات صد میلیارد دلار به نفع چین است در حالی که کل حجم مبادلات ایران و چین حداکثر پنجاه میلیارد دلار است و بر این اساس چینیها رابطه اقتصادی خود را با ایالات متحده قربانی روابط با ایران کند. در حالی که این طور نیست. در اقتصاد، سیاست و امنیت بین الملل، اولا یک دلار هم یک دلار است. یعنی بر روی ظرفیتهای هرچند کوچک هم کار میشود. ثانیا کشورها اینها را در تعارض با هم قرار نمیدهند. سعی میکنند سیاست خود را دنبال کنند. سعی میکنند هم با ایران رابطه داشته باشند و هم با امریکا. نکته سوم که مهمتر از هر دوی اینهاست، این است که اصولا سیاست ایران به دلیل مخالفتی که با امریکا دارد همیشه عامل فشاری بوده است که روسیه و چین از ان در مناسبات خود استفاده میکنند. اگر کارت ایران را هم از دست بدهند که خودشان را خلع سلاح کردهاند. بنابراین همیشه سعی کردهاند مناسباتشان را با ایران نگه دارند و همواره روی این مسئله کار کردهاند.
نظر شما :