فضای جدید در روابط چین و روسیه با ایران
نویسنده خبر:
مهدی سنایی
گفتاری از دکتر مهدی سنایی، عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس و تحلیلگر مسائل روسیه برای دیپلماسی ایرانی
اوایل هفته جاری، رئیس جمهوری روسیه پس از ملاقات با رئیس جمهوری امریکا هشدار داد که در صورتیکه در مذاکرات برای حل بحران هستهای ایران پیشرفتی به دست نیاید، اقدامات دیگری مورد توجه قرار خواهد گرفت. پس از این مذاکرات وزیر انرژی روسیه از به تعویق افتادن راه اندازی نیروگاه بوشهر خبر داد. همچنین روز سه شنبه زیر دفاع ایران گفت: "روسیه اشکالات فنی را علت تاخیر در تحویل موشکهای S300 به ایران اعلام کرده است."
گفتاری از دکتر مهدی سنایی، عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس و تحلیلگر مسائل روسیه و حوزه قفقاز:
فاکتورهای مختلفی را باید در نظر گرفت؛ ابتدا این که نظام بین المللی در حال تغییر است و اکنون از ساختار مشخصی برخودار نیست و تاحدودی روندها، رفتارها، توافقات و تفاهمات در آن سیال است. در چنین شرایطی کشورهای مختلف به دنبال افزایش و ارتقای جایگاه خود هستند که در فضای موجود ممکن است. ضمن آن که توافقات و تفاهمات هم میتواند متغیر باشد.
فاکتور دوم این است که جهان در دوره پسا نظم نوین و پسا تک قطبی به سر میبرد، در دهه 90 و پس از فروپاشی شوروی امریکا تلاش زیادی کرد تا نظام تک قطبی و نظم نوین جهانی را شکل دهد اما این نظم هیچگاه شکل نگرفت، تنها یک روند بود که هرگز به ساختار تبدیل نشد و ناکامیهای زیادی به بار آورد که اوج این ناکامیها را در دوره دوم ریاست جمهوری جرج بوش شاهد بودیم.
به همین دلیل امریکا ادبیات و رویکرد جدیدی را اتخاذ کرد که بخشی از این رویکرد به کمک طلبیدن کشورهای دیگر دنیا برای ساماندهی به مشکلات جهان بود، این مساله بطور قطع برای افزایش منافع و پیگیری اهداف ایالات متحده امریکا در جهان است. یعنی این رویکرد جدید هم شکل دیگری از پیگیری اهداف قبلی است اما امتیازاتی را به کشورهای دیگر میدهد و تلاش میکند حل و فصل بحرانها و مسائل جهان را در تفاهم با کشورهای بزرگ دنیا مانند چین، روسیه و اروپا انجام دهد.
بر این اساس سیاست خارجی امریکا متفاوت است و تلاش دارد منافع مشترک بیشتری میان امریکا، روسیه، چین اروپا تعریف کند و به این وسیله تهدیدهای مقابل خود را تبدیل به تهدیدهای عمومی کند. مهم آن است که در این مسیر امتیازات زیادی نیز به شرکای خود میدهد.
فاکتور سوم این است که کشورهایی چون چین و روسیه همه چیز را از زوایه منافع خود میبینند، این کشورها تقابل با امریکا، همکاری با ایران و غیره را از زاویه منافع ملی خود دنبال میکنند. آنها پایبندی خاصی به تفاهم یا تقابل ندارند بلکه بررسی میکنند که منافعشان از چه طریق بهتر تامین میشود. در همین راستا در مورد روسیه طی ده سال گذشته شاهد بودیم که گاهی سیاست تعامل و گاهی سیاست تقابل پیگیری شده است.
به همین دلیل سیاست خارجی چین و روسیه مبتنی بر عمل گرایی است؛ اکنون اصل حاکم بر سیاست خارجی روسیه عملگرایی یا سودگرایی است، این مساله هم در اسناد سیاست خارجی روسیه مشاهده میشود و هم مقامات روس به شکل آشکار اعلام میکنند که نگرش ایدئولوژیک سابق – در زمان شوروی و یک دهه پس از فروپاشی آن- جای خود را به عمل گرایی داده است. بنابراین حمایت روسیه و چین از ایران هم سقفی دارد و آن زمانی است که این حمایت منافع ملی آنها را تامین میکند.
فاکتور چهارم این است که اگرچه تغییر ادبیات و رویکردها روی داده اما ما نباید بیش از آن چه هست، تعبیری از تغییرات داشته باشیم. چین و روسیه، کشورهای بزرگ منطقه با تاثیرات ویژه بر سیاست جهانی هستند که با ایران نیز منافع بسیار درازمدتی دارند، در واقع ایران میتواند شریک استراتژیک آنها باشد و نهایتا منافع مشترک فراوان و به تبع آن انتظار مختلفی از یکدیگر دارند. همکاری میان آنها میتوان منافعی را حاصل طرفین کند یا تهدیدهایی را برایشان ایجاد کند و نهایتا در تامین امنیت منطقه این همکاری میان ایران، روسیه و چین است که کارساز خواهد بود.
بنابراین همکاری میان ایران و چین و روسیه ممکن است فراز و فرودهایی داشته باشد اما یک اصل تغییر ناپذیر و مهمی است که ثبات و امنیت پایدار را برای منطقه به ارمغان میآورد.
نهایتا ما در سیاست خارجی نمیتوانیم اعتماد یا تکیه کاملی بر یک یا چند کشور خاص داشته باشیم، از ابتدا نیز بر اساس قانون اساسی و سیاست نظام مقرر شده بود که به شرق یا غرب تکیه نداشته باشیم. ما در سیاست خارجی بر اساس پیگیری اهداف نظام حرکت میکنیم و اهمیت دارد که دست به ظرفیتسازی بیشتر بزنیم.
معتقدم که نتیجه شرایط موجود حکم می کند که ظرفیت سازی بیشتری در سیاست خارجی ایران انجام شود. ما از روسیه به دلیل تاخیر در اجرای تعهداتش گلهمند هستیم اما روسیه نیز ممکن است این پاسخ را دهد که فشارهای زیادی را تحمل میکند و از گذشته به تهران اعلام کرده که ظرف مقاومت روسیه محدود است.
این کشور همواره به ایران اعلام کرده است که به توافقی با جامعه بین المللی دست یابد تا فشار بر روابط ایران و روسیه متمرکز نشود. اما به نظر میرسد که ما با اعتمادسازی بیشتر و یک بازی متنوعتر در سیاست خارجی میتوانیم اعتماد جامعه بی المللی را جلب، حقانیت خود را اثبات، روابط خود را با کشورهای بزرگ منطقه از جمله چین و روسیه حفظ و گسترش دهیم.
نظر شما :