ایران؛ نوک پیکان بده بستانهای روسیه و غرب
شيمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل پس از سفر صدر اعظم آلمان به روسیه و گفت و گوهای اوباما با همتای روسی خود راهی مسکو شد تا در مورد برنامه هستهای ایران و طلب همسویی روسیه با غرب در برابر این کشور با دیمیتری مدودف به گفت وگو بنشیند.
به گفته پرز روسيه مىتواند نقشى کليدى را در احياى روند متوقف شده صلح خاورميانه ايفا کند اما یکی از موضوعات مهم منطقه از دید تل آویو و کشورهای غربی ایران است.
گفتاری از دکتر الهه کولایی، استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل حوزه قفقاز، آسیای مرکزی و روسیه:
به دنبال تغییرات عظیمی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت، سیاست خارجی روسیه نسبت به آسیا و اروپا بسیار سریع در مسیر تحول قرار گرفت و روسیه تلاش کرد تا نقش و جایگاه خود را در خاورمیانه و حوزه خلیج فارس همانند دوران اتحاد شوروی بازسازی کند و به ایفای یک نقش موثر در تحولات این منطقه بپردازد.
بر همین اساس شاهد تحول در روابط روسیه و کشورهای این منطقه از نیمه دهه 1990 هستیم، به ویژه روابط روسیه با اسرائیل با توجه به مهاجرت گسترده یهودیان از جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی به این کشور سبب شد تا حدود یک پنج جمعیت اسرائیل را روس های مهاجر و مهاجران دیگر جمهوری های پیشین اتحاد شوروی تشکیل دهند.
این حضور عظیم و تعیین کننده مهاجران روس در اسرائیل سبب نزدیکی روزافزون روابط روسیه و اسرائیل به خصوص به عنوان دریچهای به سوی توسعه و بهبود روابط با ایالات متحده امریکا بوده است. بنابراین روابط با اسرائیل برای روسیه از جایگاه ویژهای برخودار بوده که هم در ابعاد سیاسی و هم اقتصادی قابل توجه است. در همین چارچوب بر اساس تلاش روسیه برای ایفای نقش مستقل در سیاست خارجی خود در برابر غرب به ویژه اروپا رابطه با جمهوری اسلامی ایران نیز از جایگاه خاصی برخودار شده که عمدتا در موضوع هستهای آثار خود را نشان داده است.
همچنین نقش حمایتی روسیه در برابر تشدید فشارهای اروپا و شکل گرفتن اجماع جهانی از سوی اروپا و امریکا علیه ایران در روند صدور قطع نامههای تحریم شورای امنیت علیه تهران اهمیت این رابطه را برای همه کشورهای جهان آشکار کرده است.
با توجه به جایگاه ژئوپلوتیکی ایران و اهمیت منطقهای آن در حل و فصل مشکلات امریکا در این منطقه مهم، رابطه ایران و امریکا همچنان به عنوان یک ابزار بسیار مناسب در خدمت دیپلماسی روسیه مورد توجه قرار میگیرد و در طول سالهای پس از استقلال این کشور همواره این رابطه از اعتبار ویژهای در بده بستانهای روسیه و امریکا برخودار بوده است.
در شرایط فعلی که طرح نگرانیهای تکرار شده در گذشته اوج میگیرد و اعمال فشار بر ایران با تمرکز بر موضوع برنامه هستهای به شدت دنبال میشود، نوع رابطه ایران و روسیه برای تامین اهداف امریکا و متحدان آن از اهمیت ویژهای برخودار خواهد شد و با در نظر گرفتن جایگاه ایران در مسائل خاورمیانه به ویژه موضوع اعراب و اسرائیل برای دولت اسرائیل این ارتباط میان مسکو و تهران بسیار قابل توجه بوده و بطور ویژه دنبال میشود.
بنابراین افزایش رفت و آمدهای دیپلماتیک برای تاثیرگذاری بر سیاست خارجی روسیه در برابر ایران و تمرین همراه کردن روسیه با سیاستهای غرب در این خود را آشکار میکند.
تجربه سالهای گذشته نشان داده که در حساسترین موضوعات مربوط به همکاری روسیه و ایران بارها این کشور- به طور طبیعی- در تنظیم روابط خود منافع ملی را مبنا قرار داده و سود و زیان رابطه با هر یک از کشورهای جهان را محاسبه میکند.
مسکو با مقایسه توانمندیها و امکانات موجود در اختیار ایران و مجموعه کشورهای دیگری که تغییر این سیاست جاری را دنبال میکنند سیاست خارجی خود را تنظیم می کند. میتوان انتظار داشت که در برابر افزایش منافع این تغییر وضعیت، روسها همانند گذشته- بر خلاف برخی تحلیلهای داخلی خوش بینانه که انتظار داشتند در برابر اعمال سیاست تحریم و تصویب قطع نامههای شورای امنیت علیه ایران مسکو اقدامی انجام دهد اما برآوردها اشتباه بود- رفتار کنند.
بنابراین ضمن اینکه باید به نقش و جایگاه روسیه در تامین منافع روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز توجه داشت و دغدغههای روسیه در ارتباط با توانمندیهای ایران در مناطق مسلمان نشین این کشور را در نظر گرفت، باید این واقعیت را هم از یاد نبرد که در تنظیم این روابط بی تردید کشورهای غربی خصوصا امریکا و اسرائیل قادر خواهند بود ابزارها و منافع چشم گیرتری را ارائه دهند تا بر اساس آن بتوانند سیاست تغییر رفتار روسیه در برابر ایران را عملی سازند.
نظر شما :