اشتاین مایر وزیر خارجه ، نامزد صدراعظمی آینده آلمان
طرح مساله
زمین لرزه سیاسی درحزب سوسیال دمکرات آلمان منجربه تغییرات غیرمنتظره ای دررهبری این حزب شد. تعویض رهبرحزب وانتخاب فرانک والتراشتاین مایربه عنوان نامزد مقام صدراعظمی درکانون توجه رسانه های آلمان واروپا قرار گرفت. درست یک سال قبل ازانتخابات پارلمانی آلمان درروزیکشنبه 17 شهریور(هفتم سپتامبر2008) اشتاین مایروزیرخارجه آلمان ازطرف حزب سوسیال دموکرات این کشوربه عنوان رقیب اصلی مرکل صدر اعظم کنونی آلمان معرفی شد.
قراربود مجمع نمایندگان حزب سوسیال دمکرات صرفاَ به بحث دربارهی شعارها وطرحهای این حزب برای انتخابات پارلمانی سال آینده بپردازد.اما تصمیمات ازدستور کارفراتررفت وبه تغییروتحولاتی غیرمنتظره دررهبری حزب نیزانجامید. بنا به گزارشها، کورت بک،رهبرسوسیال دمکرات با اعلام استعفای خود، محل اجلاس را ترک کرد. وی بعداَ درتوضیح کتبی، خود را قربانی اطلاعرسانی سوء رسانهها توصیف کرد.قرار است، فرانتس مونتهفرینگ، رهبرسابق حزب، دوباره این مقام راعهدهدارشود.این گزینش دریک کنگره فوقالعاده حزب که هنوزتاریخ آن اعلام نشده جنبهی رسمی خواهد یافت. تا آن زمان، فرانک-والتر اشتاین مایر، وزیر خارجه و قائممقام حزب سوسیال دمکرات، موقتاَ حزب را رهبری خواهد کرد.
تصمیمی پیش از موعد
درمجمع حزبی وسیع سوسیال دمکراتهای آلمان درروز یکشنبه ، ۵۰ عضو رهبری حزب و رهبری فراکسیون این حزب درپارلمان فدرال حضور داشتند. نخستوزیران سوسیال دمکرات شماری از ایالات المان ونیزوزرای این حزب دردولت فدرال نیزازدیگر شرکتکنندگان دراجلاس بودند. تا کنون گفته میشد که سوسیال دمکراتها بعد از۲۸ سپتامبر، یعنی پس ازبرگزاری انتخابات محلی ایالت باوریا در بارهی نامزد صدراعظمی برای انتخابات پارلمان سراسری تصمیم خواهند گرفت. اما درآستانهی پلنوم روزیکشنبه، حدس وگمانها دربارهی گزینش این نامزد درهمین پلنوم، برحساسیت این اجلاس افزود و توجه محافل خبری آلمان را بیش ازپیش متوجه آن کرد. به ویژه که یک روزقبل ازپلنوم، رهبرحزب وسه معاون اوجلسهای ظاهراَ پربحث وجدلی برگزارکردند.گفته میشود که استعفای کورت بک ازرهبری حزب درجلسهی روز یکشنبه، به ناخشنودی وی ازرویکرد اشتاینمایربرای به کرسی نشاندن خود به عنوان نامزد صدراعظمی در انتخابات سال آینده مربوط است. درماههای اخیرنظرسنجیها ازمحبوبیت بیشتراشتاینمایردرنزد افکار عمومی آلمان خبرمیدادند. این امرباعث شده بود که ظاهراَ بک نیزبه سوداوازنامزدی خود برای صدراعظمی صرفنظر کند، با این توافق که موضوع تا اطلاع تا ثانوی به عرصهی رسانهها کشانده نشودد. بک درنامهی استعفای خود نوشته است که اطلاعرسانی نادرست رسانهها تصویری مخدوش از روند تصمیمگیری او دراین باره ارائه کرده است، با این هدف که قدرت تصمیمگیری و اعمال اقتدار اودردرون حزب،سلب شود.
انگیزهها و زمینهها
بنا به ارزیابیهای شبکهی اول تلویزیون آلمان، بحران اخیردرجهتگیریهای سیاسی وبرنامهای حزب سوسیال دمکرات، ازدستدادن مستمرعضو، ونیزکاهش فاحش وکمسابقه محبوبیت آن درنظرسنجیها، اشتاینمایررا درتلاش برای طرح رسمی نامزدی خود برای انتخابات آینده مجلس فدرال، انگیزه و تحرک بخشیدهاند. فشاروپشتیبانی گرهارد شرودر،رهبرسابق سوسیالدمکراتها وصدراعظم پییشین آلمان نیز ظاهراَ دراین ماجرا بیتاثیرنبوده است. شرودرواشتاینمایرازدیربازرابطهی تتگاتنگی داشتهاند. دردوران صدارت شرودر،اشتاینمایر، رئیس دفتروی بود.گرچه اعلام غیرمنتظرهی نامزدی اشتاینمایردرمحافلی ازحزب سوسیال دمکرات با ناخشنودی مواجه شده است، ولی رهبران حزب، از همهی جناحهای آن، در اجلاس روز یکشنبه ازاین نامزدی واعلام آن حمایت کردهاند.اشتاین مایر، درانتخابات سپتامبر2009 باید به رقابت با آنگلا مرکل، صدراعظم کنونی المان ازحزب دمکرات مسیحی بپردازد.هردوحزب سوسیال دمکرات ودمکرات مسیحی درحال حاضردرچارچوب یک ائتلاف بزرگ دولت آلمان را تشکیل دادهاند.
شعارها و طرحهای انتخاباتی
مجمع حزبی سوسیال دمکراتها درروزیکشنبه، برخی ازشعارها و طرحهای انتخاباتی این حزب برای انتخابات سال آینده را نیز مشخص نمود. دستمزد برابر برای زنان و مردان، تلاش برای اجرای قانون حداقل دستمزد در همه رشتهها، کاهش مالیاتها و عوارضها برای اقشار میانی و کمدرآمد و افزایش آنها برای صاحبان درآمدهای بالا، اعمال مالیات بر ثروت، تاکید بر سن ۶۷ سالگی برای بازنشستگی، در پیشگرفتن رویکردهایی برای صرفهجویی در انرژی، ادامهی سیاست چشمپوشی از انرژی اتمی و مجانی کردن خدمات آموزشی از کودکستان تا دانشگاه از جمله تاکیدهای انتخاباتی درگسترهی ملی است. در عرصهی بینالمللی، سوسیالدمکراتها تاکید انتخاباتی خود را بر ادامهی تنشزدایی گذاشتهاند.
پیشینه بحث
حزب سوسیال دموکرات (Sozialdemokratische Partei Deutschlands – SPD) پرسابقهترین حزب سیاسی موجود درآلمان است ودرتاریخ خود تمام فرازو نشیبهای "سوسیالیسم" را ازسر گذرانده است. این حزب درسال ۱۸۷۵ زیرعنوان "حزب کارگری سوسیالیست آلمان" با اتحادِ "اتحادیهی عمومی کارگران آلمان" (تأسیس ۱۸۶۳) و "حزب کارگری سوسیال دموکرات آلمان" (تأسیس ۱۸۶۹) تشکیل شد. در سال ۱۸۹۱عنوان آغازین به "حزب سوسیال دموکرات آلمان" تغییریافت. حزب دردوران نازیها (۱۹۳۳تا ۱۹۴۵) ممنوع شد. پس ازسقوط رژیم هیتلردرسال ۱۹۴۵ فعالیت خود را درسرتاسر آلمان ازسر گرفت. در سال ۹۴۶ بخش فعال درمنطقهی شرق که زیراشغال شوروی بود، دروضعیتی که با اختیارکامل همراه نبود، با "حزب کمونیست" وحدت کرد. حاصل وحدت "حزب متحد سوسیالیست آلمان" شد که تا پایان کار جمهوری دموکراتیک آلمان، براین کشور فرمان میراند. درآلمان غربی حزب سوسیال دموکرات به یک حزب مردمی تبدیل شد.میان آن وسندیکاهای کارگری به طورسنتی رابطهی تنگاتنگی برقراربوده است. در سالهای اخیراما سندیکاها رفتارمستقلتری ازخود نشان میدهند وازحزب، به ویژه درحالتی که درحکومت است، انتقاد میکنند. حکومت آلمان فدرال در سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۲ و از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ در دست ائتلافهایی به رهبری حزب سوسیال دمکرات بوده است. به لحاظ برنامهای حزب سوسیال دموکرات خود را یک «حزب مردمی چپ» میداند که برای «آزادی، عدالت و همبستگی» مبارزه میکند. به آن انتقاد میشود که درسیاست عملی، عدالتخواهی پیگیری ندارد.
کنگره پیشین حزب سوسیالدمکرات آلمان درهامبورگ درسپتامبرسال 2007برگزارشده بودبه نقطه عطفی درتاریخ این حرب تبدیل شد. زیرااین گنگره درروزآخرکارخویش برنامهی بنیادی حزب را تصویب کرد که دگرگونی اساسی درنگاه این حزب به تحولات جهانی وداخل المان را نوید می داد.دربحث های برنامهای ، این کنگره ازخود گرایشی چپ را به نمایش گذاشت. برنامه بنیادی جدید حزب،تاکید کرد به "سوسیالیسم دموکراتیک" وفادار است.
شاید بتوان نتایج گنگره سال 2007 را با کنگرهی "تاریخی" دربادگودسبرگ درسال ۱۹۵۹مقایسه کرد.بعد چهارده سال بعد ازپایان جنگ جهانی دوم ؛حزب سوسیالدموکرات آلمان، کنگرهی بادگودسبرگ درسال ۱۹۵۹را برگزارکرد. این کنگره ازآن رو "تاریخی" نامیده میشود، که تحول حزب، ازیک جریان سوسیالیستی کارگری به یک حزب تودهای را دربرنامهی حزبی بازتاب داد. بعد ازفروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹، حزب درکنگرهی برلین دارای برنامهی تازهای شد. این برنامه ازجنبشهای زنان وحفظ محیط زیست ودیگرجنبشهای نوین اجتماعی برآمده دردهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تأثیر پذیرفت.
حزب سوسیال دموکرات درکنگرهی هامبورگ دارای برنامهی بنیادی تازهای شد. اما کنگرهی هامبورگ (۲۶ تا ۲۸ اکتبر2007) را نمیتوان تاریخی نامید و به آن مقامی همچون کنگره بادگودسبرگ داد. با وجود این، کنگرهی هامبورگ آنچنان اهمیتی دارد که ازآن زمان مدام از این گنگره به عنوان یک نقطه عطف یاد می شودودردرون و بیرون حزب به آن استناد می شود.(2)
دلیل اهمیت کنگره هامبورگ
اهمیت کنگرهی هامبورگ دراین است که نشان داد، برخلاف برخی تصورهای رایج، هنوز مفهوم "چپ" کهنه و دِمـُده وبیفایده نشده وازجمله حزب سوسیالدموکرات آلمان لازم میبیند جایی را درپهنهی سیاسی برای خود متصورشود که به طورسنتی چپ نامیده میشود.
درکنگرهی هامبورگ باردیگرنمایانده شد که شاخص اصلی معرفی "چپ" تأکید برعدالت اجتماعی است. حزب سوسیالدموکرات آلمان باردیگرخود را به عنوان حزبی تعریف کرد که مسئلهی اجتماعی، یعنی نابرابری وتبعیض را ازنظردورنمیدارد. کورت بک دبیرکل حزب دراین رابطه درکنگرهی هامبورگ چنین گفت: «ما هرگزمجاز نیستیم که امراجتماعی را همچون چیزی در نظر گیریم که مزاحم و ناخوشایند است.»حاصل تأکید بر "عدالت اجتماعی" از یکسو و ازسوی دیگر وجود گرایشی قوی در حزب سوسیالدمکرات، برای این که ضمن نوآوری، بر هویت تاریخی خود وفادار بماند، آن شد که در برنامهی حزب ایده و عنوان "سوسیالیسم دموکراتیک" جای خود را حفظ کند.
اهمیت کنگرهی هامبورگ، تنها به لحاظ مرامنامهای نبود. این کنگره باعث شد، حزب سوسیالدموکرات، فقط بهعنوانِ یک رکن ائتلاف حکومتیای به رهبری حزب دموکرات مسیحی شناخته نشود ودرارکستر حکومت بتوان به صورتی روشن صدای سازآن را شنید.ارتباط بحثهای ارزشی وبحثهای روزسیاسی دربحث برسر "برنامهی کاری ۲۰۱۰" نمایان میشود. کنگره، این "برنامه" را که کارپایهی حکومت گرهادرشرودربود، کنار نگذاشت اما درعین حال انتقاد ازآن وعدم وفاداری به آن را موجه شمرد. خود دبیرکل حزب دررابطه با بحث کمک بیکاری دراین مورد پیشقدم بوده است.(3)
تحلیل مساله
کنگره هامبورگ درروزاول کارخود رهبری حزب را برگزید.درآن زمان معلوم شد که کورت بک محبوبیت و نفوذ تثبیت شدهای در رهبری حزب دارد دارد. اما چرا درکنگره امسال او مجبور به کناره گیری می شود؟ درپاسخ به این سئوال تحلیل گران معتقدند بحثهایی که کورت بک مطرح کرد نشان می دهد اختلافهای جدی درون حزبی برسر کاندیداتوری اشتاین مایربرای صدراعظمی آینده درداخل حزب سوسیال دموکرات مطرح شده است . این اختلاف ها بطور قطع تاثیر تعیین کننده ای بر موقعیت این حزب در انتخابات سپتامبر 2009 خواهد داشت.تحلیل گران مسائل آلمان می گویند پس ازکنگرهی روزیکشنبه مناسبات حزب سوسیال دموکرات وحزب دموکرات مسیحی درچارچوب کابینهی ائتلافی آنگلا مرکل وارد مرحلهی تازهای شود. تأکید حزب سوسیالدموکرات برکاندیداتوری اشتاین مایر،به معنای اختلافهای بیشتردرحکومت ائتلافی است.
از استقبال تا انتقاد
تغییرات غیرمنتظره دررهبری حزب سوسیال دمکرات آلمان، واکنشهای متفاوتی برانگیخته است. احزاب رقیب واکنشی توام با استقبال و انتقاد داشتهاند. در خود حزب سوسیال دمکرات نیز به استعفای رهبر حزب برخوردهای متفاوتی شده است.احتمال معرفی فرانک-والتر اشتاینمایر، معاون حزب و وزیر خارجهی آلمان به عنوان نامزد سوسیالدمکراتها برای صدراعظمی آلمان از مدتی پیش بر سر زبانها بود. ولی در اجلاس رهبری حزب سوسیالدمکرات در روز یکشنبه، ۷ سپتامبر، به ناگاه اعلام شد که کورت بک، رهبر حزب از این مقام استعفا داده و جای او را فرانتس مونتهفرینگ، رهبر سابق حزب، خواهد گرفت. کورت بک در توضیحی که بعداَ در بارهی استعفای خود منتشر کرد، از "اشاعهی هدفمند اطلاعات نادرستی" سخن گفت که رسانهها بر مبنای آن از "روند تصمیمگیری" او در بارهی تعیین نامزد صدراعظمی برای انتخابات سال آینده، تصویری کاملاَ مخدوش ارائه دادند. به نظر بک این اقدام با هدف محدودکردن قدرت اختیار و تصمیمگیری وی در رهبری حزب سوسیالدمکرات صورت گرفته است. رهبر مستعفی سوسیال دمکراتها در توضیحات خود اشارهی روشنی به افراد پشت ماجرا نکرده است، اما رسانههای آلمان بعضاَ از تلاش اشتاین مایر و بخشی از رهبری حزب برای برکناری او و نشاندن فرانتس مونتهفرینگ به جایش خبر دادهاند. برخی از نشریات آلمان، مانند روزنامهی پرتیراژ زود دویچه سایتونگ، این جابهجایی را نوعی کودتا توصیف کردهاند. این که تعویض رهبری در حزب سوسیال دمکرات در جلوگیری از کاهش محبوبیت این حزب یا حل بحران برنامهای و سیاسی آن چه تأثیری خواهد داشت، پرسشی است که از سوی صاحبنظران پاسخ یکسانی به آن داده نمیشود.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان که که حزب دمکرات مسیحی او با حزب سوسیال دمکرات ائتلاف حاکم بر آلمان را تشکیل داده است، از نامزدی اشتاین مایر برای نامزدی صدراعظمی استقبال کرد. او در عین حال برخورد سوسیال دمکراتها با رهبر سابقشان، کورت بک، را غیرمحترمانه خواند و آن را نشانه دیگری از بحران و چند دستگی در این حزب توصیف نمود. مرکل در انتخابات سال آینده همچنان نامزد صدراعظمی آلمان خواهد بود و با اشتاین مایر که اینک وزیر خارجهی کابینهی اوست بر سر احراز این مقام به رقابت خواهد پرداخت.اسکار لافونتن، رهبر حزب چپ، از تغییر و تحول در رهبری حزب سوسیال دمکرات ابراز ناخشنودی کرد و آن را روز بدی برای کارگران و بازنشستگان آلمان دانست. به گفتهی لافوفتن، اشتاین مایر حامی برنامهی موسوم به «منشور ۲۰۱۰» است که از زمان دولت گردهار شرودر به اجرا درآمده و حذف شماری از خدمات اجتماعی شاخص آن است. او مونته فرینگ، رهبر جدید حزب را هم مبتکر و پشتیبان افزایش سن بازنشستگی از ۶۵ به ۶۷ سالگی دانست. به باور رهبر حزب چپ، تصمیمات جدید سوسیال دمکراتها ادامهی سیاست غیراجتماعییی است که باعث شکست حزب در انتخاباتهای اخیر و کاهش اعضای آن شده است. خانم رناته کوناست، رئیس فراکسیون سبزها در پارلمان سراسری آلمان، معرفی اشتاین مایر به عنوان نامزد صدراعظمی آلمان را پایانی بر بحث بیانتهای برگماریها و گزینشها در حزب سوسیال دمکراتها دانست و آن را مقدمهای برای ممانعت از قدرتگیری دمکرات مسیحیها و لیبرالهای آزاد در انتخابات سال آتی توصیف نمود. کوناست در عین حال گفت که میان اعلام نامزدی تا کسب مقام صدراعظمی راه درازی است و این موفقیت را سوسیال دمکراتها تنها با رأی سبزها به دست خواهند آورد.
استعفای کورت بک و گزینش فرانتس مونتهفرینگ به جای او از سوی محافل اقتصادی و کارفرمایی آلمان نیز با استقبال مواجه شده است. دیرک مارتین، رئیس اتحادیهی کارفرمایان جوان آلمان رفتن بک را نشانهای مثبت دانسته است. به گفتهی وی، او چهرهی امیدبخشی برای ادامهی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در آلمان نبود و چه خوب که مونتهفرینگ دوباره در صحنهی سیاسی آلمان نقشی مهم به عهده میگیرد.
مناسبات بحثانگیزبا حزب چپ
به ویژه اینک این سؤال مطرح است که رهبری جدید حزب سوسیال دمکرات در برابر رقیب تازهاش در جناح چپ، یعنی تشکل جدید موسوم به "حزب چپ"، چه سیاستی در پیش خواهد گرفت. حزب چپ یک سال پیش ازاتحاد شماری ازاعضای جداشده ازسوسیالدمکراتها و حزب سوسیالیسم دمکراتیک به وجود آمد. حزب سوسیالیسم دمکراتیک میراثدارحزب کمونیست حاکم برآلمان شرقی سابق بود. رهبری حزب چپ در حال حاضر در دست اسکارلافونتن است که در ابتدای صدرات گرهارد شرودر بر آلمان، ریاست سوسیال دمکراتها را به عهده داشت، اما بعداَ به خاطر اختلاف با شرودر از این مقام کناره گرفت وسال پیش به جمع بنیانگذارن حزب چپ پیوست.
گرچه در درون حزب سوسیال دمکرات، تا کنون هر گونه همکاری با حزب چپ در بخش غرب آلمان نفی میشده است، اما اینک فراکسیون حزب چپ در یکی از ایالات غرب آلمان (هسن) نیز، اعلام آمادگی کرده که بدون مطالبهی سهم در دولت ایالتی، با رأی خود از تشکیل چنین دولتی مرکب از سوسیال دمکراتها و سبزها حمایت کند. در ماههای اخیر در حزب سوسیال دمکرات در بارهی قبول یا عدم قبول چنین حمایتی بحثهای گستردهای در جریان بوده است. جناحهای راست و میانی حزب کم و بیش بر عدم هر گونه همکاری با حزب چپ چه در ایالات غرب آلمان و چه در سطح فدرال مخالفند، این در حالی است که جناح چپ حزب از این همکاری استقبال میکند. اینک انتظار میرود که رهبری جدید حزب سوسیال دمکرات در بارهی یک سیاست جامع در قبال حزب چپ نیز به اعلام موضع بپردازد، به ویژه که این حزب، علاوه بر شرق آلمان، در برخی دیگر از ا یالات غرب این کشور نیز در حال گسترش نفوذ و پایگاه خود است و از این رو سیاست عدم همکاری با آن شاید با دشواریهای بیشتری روبرو شود.
واکنشها در خود حزب سوسیال دمکرات
دردرون خود حزب سوسیال دمکرات، چهرههای سرشناس جناح چپ، به رغم فراخواندن به حفظ یکپارچگی حزب، ازانتقاد به رفتار ورویکرد برخی ازهمحزبیها که به نظر آنها زمینهساز کارزار تبلیغاتی گسترده علیه کورت بک شد نیز، فروگذار نکردهاند. از جمله، خانم آندره نالس، یکی از قائم مقامهای حزب سوسیال دمکرات، بک را به خاطر تلاشها و زحماتش برای حزب ستود و از این که او کارزار یادشده را به جان خرید و برای مقابله با آن، داوطلبانه و آبرومندانه استعفا داد، قدردانی کرد. هایکو ماس، همفکر دیگر خانم نالس در حزب سوسیال دمکرات نیز، در مورد استعفای بک کسانی را در درون حزب مقصر دانست کرد که به گفتهی وی رویکردی غریب و نامانوس در پیش گرفته بودند و با این کار به اعتبار حزب لطمه زدند. ماس پیشبینی کرد که هر رهبر جدید حزب نیز باید در چارچوب مصوبات کنگرهی حزب در اکتبر سال پیش تصمیمگیری و سیاستگذاری کند. کنگره یادشده سال گذشته بنا به خواست کورت بک و جناح چپ حزب، خواهان تعدیل و نیز کاهش شتاب در اجرای برخی از برنامههای حذف خدمات اجتماعی دولت آلمان شد و اصطلاح سوسیالیسم دمکراتیک را نیز پس از ۶ دهه دوباره به عنوان ایدهآل حزب وارد برنامهی آن نمود.
دیوار طبقاتی
حزب سوسیال دمکرات آلمان تاکنون رفتاری ناشیانه در قبال رای دهندگان داشته است و حال نیز با وجود تغییر دررهبری، روحیه ای مبارز در این حزب به چشم نمی خورد و فضای تیره و تاری بر آن حاکم است. حزب سوسیال دمکرات آلمان چندی است که سیاست کارگری خود را رها کرده و به جای پافشاری بر دولت رفاه در حال از میان برداشتن آن است. این امر اعتماد در حزب را متلاشی کرد و سبب پیروزی حزب دمکرات مسیحی در آخرین انتخابات شد. در شرایط کنونی بسیاری از آلمانی ها برای نگاه داری دولت رفاه امید خود را به حزب چپ بسته اند. بخشی از حزب سوسیال دمکرات خواهان پیشبرد سیاست کنونی است. اما این سیاستی خطرناک و غیر عملی خواهد بود. رهبری جدید حزب مسئولیت سنگینی را در قبال مردم بر دوش گرفته است، گرچه مسئولیت اصلی بر دوش تمام حزب می باشد. حزب سوسیال دمکرات باید به خواست راه دهندگان گوش بسپارد و به مواضع مختلف درون حزبی نیز احترام بگذارد. دیوارطبقاتی آلمان را به دو بخش غنی و فقیر تقسیم کرده است.این دیوارباید بدست سوسیال دمکراتها در آلمان برچیده شود.(4)
شانس موفقیت
درباره شانس موفقیت فرانک- والتراشتاین مایر وزیر امورخارجه کنونی آلمان برای تصدی پست صدر اعظمی آلمان درسال آینده باید گفت او سابقه منفی نداشته ودرچند سال اخیرنشان داده است انسان خوش فکری است. بنابراین اگرشرایط به او اجازه دهد می تواند موفق باشد. با این وجود مهم ترین ضعف اشتاین مایرآن است که او سیاستی مشخص و یا مدلل ومعین و روشنی برطبق نظرات سوسیال دمکراسی برای جامعه آلمان دراختیارنمی گذارد. اگر بخواهیم مثبت فکر کنیم او برای تغییردرهر جهتی آماده است. اما بطورواقعگرایانه، اشتاین مایر به عنوان رقیب در مقابل آنگلا مرکل دارای خصوصیاتی مطلوب نیست. به سختی می توان میان امورتاکتیکی واعتقادی نزد آنگلا مرکل تمایزگذاشت. این واقعیت سبب آسودگی خاطرحزب سوسیال دمکرات نیست. یک سال پیش ازانتخابات، سوسیال دمکراسی با این پرسش درگیر خواهد بود که چگونه می توان به موفقیت رسید. این حزب درکنگره خود درکنار دریاچه شویلو پاسخی برای این پرسش نیافت. اما مایر باید تا یکسال آینده حتما برای این سئوال مهم پاسخی مناسب ارائه کند. (5)
رهبری جدید و مشکلات پیش رو
تا انتخابات آتی در آلمان مونته فرینگ و اشتاین مایر، رهبران جدید حزب، با دو مساله سخت و تقریباً لاینحل مواجه اند. مونته فرینگ، به عنوان دبیرکل جدید، باید به نحوی اتحاد حزب را تامین کند. بدین منظور او وابسته به همکاری جناح چپ می باشد. مونته فرینگ باید حداقل در ماه های آینده از نزاع های درون حزبی جلوگیری کند. وظیفه سخت تروی تجهیز وسازماندهی بدنه حزب برای انتخابات آتی است. این بخش از حزب به شدت دچارنومیدی است،زیرا نمی داند چگونه می توان برای حزبی دست به مبارزه زد که در سال های گذشته خود سردرگم بوده است. درنگاه نخست وظیفه اشتاین مایرآسان تربه نظر می رسد. مونته فرینگ باید بدنه حزبی را دوباره ازآن خود کند واشتاین مایر باید آرای مردم را بدست آورد. اشتاین مایر همچنین باید به مردم وضعیت حزب را توضیح دهد، در شرایط کنونی این وظیفه ای به غایت دشوار است.(6)
با کناره گیری کورت بک، رهبر حزب سوسیال دمکرات، و انتخاب اشتاین مایر به عنوان کاندیدای حزب ابداً چیزی بدست نیامده است. در حزب سوسیال دمکرات آلمان مبارزه قدرت میان جناح چپ و سیاستمداران واقع گرا بطور موقت به نفع اصلاح طلبان به پایان رسیده ولی مردم ناراضی از این راه حل هستند. رای دهندگان باید تصمیم بگیرند که میان "مرکل اصلی" و "مرکل مذکر" یعنی اشتاین مایر، یکی را برگزینند. حال اسکار لافونتن، رهبر حزب چپ، با سیاست عوام پسندانه خود می تواند در آلمان این شعار سر دهد که حزب او تنها گزینه واقعی در قبال سیاست طبقاتی موجود می باشد. آلمان فاقد سیاستمداری است که موضعی قاطع داشته باشد و مردم را برای یک هدف و یک ایده به شور آورد.
پانویس ها
1- سایت فارسی رادیو آلمان
2- خبرگزاری آلمان
3- هفته نامه اشپیگل
4- سایت فارسی رادیو آلمان به نقل ازروزنامه سوئدی ”دالا دمکراتن“
5- سایت فارسی رادیو آلمان به نقل ازروزنامه آلمانی ”تاگس اشپیگل“
6- سایت فارسی رادیو آلمان به نقل روزنامه آلمانی ”برلینر تسایتونگ“
7- سایت فارسی رادیو آلمان به نقل ازروزنامه سویسی ”تاگس آنتسایگر“
نظر شما :