نقدى بر يک گزارش
نویسنده خبر:
سید محمد صادق خرازی
درباره گزارش ۱۶ دستگاه اطلاعاتى آمريکا
سازمان ملی برآورد های اطلاعاتی آمریکا (Nie) گزارش132 صفحه ای دوسالانه خود را منتشر کرده است.
9 صفحه این گزارش مربوط به ایران است و به گونه ای طبقه بندی، به کاخ سفید، کنگره آمریکا ، شورای امنیت ملی و نهادهای دولت آمریکا تقدیم شده است . آنچه تا کنون بصورت غیرطبقه بندی شده از موارد مربوط به ایران انتشار یافته است تنها 3 صفحه می باشد که نکاتی قابل تأمل در آن وجود دارد که به اختصار به آن پرداخته می شود.نکته مهم این است که برای چند سوال پاسخ های محتمل را بیابیم، این گزارش چه می گوید؟ چرا این گزارش در شرایط 3 هفته قبل از جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد راجع به پرونده هسته ای ایران، انتشار یافته است؟ارزیابی و داوری ما نسبت به این گزارش چیست؟ و چگونه می بایست با این گزارش برخورد کنیم؟
نهاد Nie مجمع 16 سازمان اطلاعاتی است که در قالب سازمان ملی برآورد اطلاعاتی آمریکا تشکیل شده است و رئیس آن آدمیرال مک کنل توسط رئیس جمهور آمریکا انتخاب می شود. ولی طبق اساسنامه، این سازمان موظف است تا گزارش های خود نسبت به آخرین یافته های اطلاعاتی در داخل و خارج از آمریکا را به رئیس جمهور و مقامات کنگره و سنا، سیاست گذاران دولت ارائه دهد. این گزارش فقط به آنالیز سرویس اطلاعاتی آمریکا بسنده نمی کند بلکه از تمام ظرفیتهای نهاد های نظامی، دانشگاهی و تحقیقاتی و مطالعاتی استفاده می کند و گزارش خود را به صورت پیش نویس اولیه( Draft) درهر رده برای ارزیابی به مقامات ارشد آمریکا ارائه می دهد و سپس با درج نظرات و نقد آنها گزارش نهایی را به عناصر مسئول ارائه می دهد.
اطلاعات دسته بندی و به تصمیم گیران و سیاست گذاران اعلام می گردد. و هیچگونه استراتژی یا تبیین سیاستی توسط سازمان مربوطه اتخاذ نمی گردد.
این گزارش ابعاد حقوقی،سیاسی ، اطلاعاتی و تبلیغاتی دارد که با استفاده از متدلوژی احتیاط آمیز و استفاده از ادبیات خاص اعتماد کم،متوسط،بالا( low – medium-high confidence) به قضاوت(key judgment) پرداخته است.
هدف این گزارش ارزیابی وضعیت جاری برنامه هسته ای ایران، تمایلات ایران، تاثیرگذاری فاکتورهای داخلی و خارجی،عوامل مهم تاثیر گذار بر ادامه یا توقف برنامه سلاح های هسته ای می باشد.
در این گزارش صریحا به اهداف استراتژیک رهبری ارشد انقلاب اسلامی که از زمان رحلت حضرت امام (ره) تاکنون تغییر نکرده است، اشاره شده است.
مهم ترین قضاوت این گزارش به ضرس قاطع این است که ایران در پاییز2003 برنامه هسته ای نظامی خود را متوقف کرده است و گفته شده است که منظور Nie از برنامه اتمی ایران شامل هسته ای، نظامی، برنامه مخفی و غنی سازی اورانیوم و نه برنامه های رسمی اعلام شده ایران بوده است و علت این امر فشارهای فزاینده بین المللی بوده است.
همچنین حدس زده شده است که ایران مقادیری مواد شکاف پذیر برای استفاده نظامی تا قبل ازسال 2003وارد کرده است ولی این در حدی نبوده است که به دستیابی سلاح هسته ای بیانجامد.
نکته دیگر عدم اطلاعات کافی راجع به چگونگی تمایل ایران نسبت به توقف در برنامه هسته ای نظامی در آینده و تاکید جدی نسبت به وجود برنامه نظامی تا قبل 2003وهمچنین تردید نسبت به آینده در آن دیده می شود.
نکات مثبت این گزارش
1-کاهش امکان درگیری نظامی آمریکا وایران.
2-قرار گرفتن طرفداران جنگ در موقعیت ضعیف تر.
3-عمیق تر شدن اختلاف محافظه کاران-نو محافظه کاران ودموکرات ها بر سر موضوع هسته ای ایران.
4-عمیق تر شدن اختلاف دیدگاه نامزدان ریاست جمهوری در امریکا نسبت به برنامه هسته ای ایران.
5-توجیه افکار عمومی امریکا وغرب نسبت به مخالفت با عملکرد سیاست گذاران امریکا در تهدیدات نظامی خود.
6-بازنگری مراکز تولید فکر وتحلیل در ایالات متحده نسبت به ماجرای هسته ای ایران.
7-عمیق تر شدن شکاف در سطح جامعه بین المللی.
8-کاهش امکان تحریم در قطعنامه آتی شورای امنیت سازمان ملل متحد.
تبعات منفی گزارش
1-تاکید بر نیت ایران مبنی بر ساخت بمب تا قبل از سال 2003
2-نیت ایران مبنی بر داشتن دانش هسته ای نظامی.
3-دانستن محدودیت برای دانش هسته ای توسط ایران.
4-تاکید بر الگوی فشار بین المللی بر روی ایران وتغییر رفتار ایران.
5-تاکید بر توقف غنی سازی وچرخه سوخت.
6-قضاوت بر روی اینکه برنامه های ایران تا قبل از 2003نظامی بوده است.
7-تفاوت ماهوی این گزارش با گزارش آژانس والبرادعی که رسماً گذشته ایران را روشن اعلام کرده اند.وبر عدم انحراف در برنامه های گذشته ایران تاکید ورزیده اند در حالیکه Nieگزارش البرادعی وآژانس را نفی کرده است.
8-البرادعی راجع به آینده برنامه های هسته ای مدعی تضمین عینی وتعلیق است وبر همکاری بیش تر با ایران تاکید می ورزد در حالیکه Nieمدعی است چون در گذشته نیز برنامه های نظامی داشته است آینده را خطرناک تر توصیف کرده است.
9-تاکید بر سه مساله غنی سازی اورانیوم-نظامی شدن برنامه هسته ای ایران وتاکید بر موشک های دوربرد.
10-قضاوت بر احتمال وارد کردن مواد شکاف پذیر.
11-تاکید بر مهارت فنی ایران در سال های 2010-2013و2015مبنی بر داشتن دانش کامل هسته ای نظامی.
آنچه در این گزارش مهم است این است که مدعی هستند این مطالب از واقعیت های عینی ( (factصحبت نمی کند بلکه بر اساس اطلاعات موجود ( (informationکه تاکنون وبر اساس اطلاعات مختلف به دست آمده این گزارش تهیه گردیده وممکن است فردا مدعی شوند با اطلاعات جدید روبرو شده اند وقضاوت دیگری را ارائه دهند.
در تاریخ امریکا این قبیل گزارش ها لزوما تلقی به سیاست جدید امریکا نمی شود.رایس این گزارش را رد کرده است.تعارض جدی این گزارش با سیاست های اعمالی ایالات متحده بگونه ای دیده می شود. در واقع این گزارش اگرچه نکات مثبت ومنفی در آن دیده می شود ولی مبانی سیاست دول اروپایی وامریکا را به چالش می کشد.به ویژه فشار بر بوش ودیک چنی در این مرحله زیادتر خواهد شد.
اینک لابی اسرائیل در ایالات متحده در پی تغییر جو وفضای موجود علیه ایران است و می توان بر ادعای اولمرت مبنی بر اینکه مبنای جامعه اطلاعاتی اسرائیل علیه جامعه اطلاعاتی امریکاست توجه نمود.
در نتیجه از نظر روش شناسی خبر متواتر ویا خبر واحد،حیطه اطلاعات،کیفیت اطلاعات ومنبع اطلاعات قابل اهمیت وبررسی هستند.
فشارهای نا مشروع امریکا پس از سال 2003مبنی بر ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت قابل بررسی حقوقی ومناقشه جدی است که چگونه بر مبنای داده های نادرست و تحت فشار های بین المللی پرونده هسته ای ایران را به شورای امنیت ارجاع شده است.
آنچه امروز برای جمهوری اسلامی دارای اهمیت می باشد این است که با پایداری ومقاومت ملت ایران در کنار همکاری با سازمان های بین المللی توانسته است منطق قدرتمندی از سیاست خود را ارائه دهد و موضع واقعی بر عدم وجود دکترین نظامی در برنامه هسته ای خود را به اثبات برساند.در ابتکار عمل ها،شفاف سازی ها حتی همکاریهایی در رابطه با پروتکل الحاقی موفقیت های به دست آورد.هر موفقیتی در سیاست خارجی موفقیت ملت ایران وهمه نحله های فکری و سیاسی است ولی آنچه مهم است داشتن آگاهی ودانایی دقیق از این گزارش وعدم شتاب زدگی در مواضع رسمی است.
اینک داشتن ابتکار عمل وهمکاری با آژانس انرژی اتمی مذاکرات بدون قید وشرط با EUو5+1وهمکاری با کشورهای منطقه می تواند در دست رسی به توافقات پایدار مفید باشد.
اکنون مسئولیت دیگری متوجه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است که بر خطر زرادخانه های اتمی اسرائیل،پاکستان وهند تاکید ورزد ودر یک همکاری منطقه ای وبین المللی بر تلاش خاورمیانه عاری از سلاح های اتمی تاکید کند که امنیت منطقه در گرو تحقق این نکته مهم است.
نظر شما :