برزیل از ایران فاصله گرفت؟

۰۸ فروردین ۱۳۹۰ | ۰۰:۰۷ کد : ۱۰۸۰۰ اخبار اصلی
ایران و برزیل؟ چگونه می‌توان این اندازه تغییر را در دنیای دیپلماسی باور کرد؟ گویا همین دیروز بود که روسای جمهور ایران و برزیل دست در دست نخست وزیر ترکیه از امضای توافقنامه سوخت میان تهران و آنکارا سخن گفتند

دیپلماسی ایرانی: آیا برزیل اندک اندک از ایران فاصله می‌گیرد؟ این پرسشی است که نویسنده مطلبی با این محور برای الجزیره در ابتدای بحث با قطعیت به آن پاسخ مثبت داده و می‌نویسد:

ایران و برزیل؟ چگونه می‌توان این اندازه تغییر را در دنیای دیپلماسی باور کرد؟ گویا همین دیروز بود که روسای جمهور ایران و برزیل دست در دست نخست وزیر ترکیه از امضای توافقنامه سوخت میان تهران و آنکارا سخن گفتند. گویا همین دیروز بود که عکاسان تصاویر آنها را در پایتخت تهران در حالی که لبخند می‌زدند، بر صفحه تاریخ روابط سه کشور ثبت کردند.

طرح تبادل سوخت، همان طرحی بود که امضای آن مهری بود بر پایان تحریم‌هایی که بر تهران اعمال شده بود. در روزهای مذاکرات برزیل رسالتی بر دوش داشت که باید به آن عمل می‌کرد. زمانی که طرفین در تهران به این توافق رسیدند تمام رسانه‌ها در پوشش خبری خود شیطنت به خرج داده و نوشتند که می‌توان بدون حضور بریتانیا و آمریکا هم مشکلات و اختلاف نظرهای بین المللی را حل و فصل کرد. اما چند ساعتی طول نکشید که آنچه ترک‌ها و برزیلی‌ها بافته بودند از هم تنیده شد. رویترز در توجیه پس زدن مذاکره از سوی اروپایی‌ها و آمریکا نوشت: غرب قانع نشد!

در آن زمان سبک و سیاق این همکاری فشرده به گونه ای بود که همگان دوستی مداوم و بلند مدت میان این سه کشور را پیش بینی کردند. تحلیل‌گران از شکل گیری مثلث ایران، ترکیه و برزیل سخن گفتند. کارشناسان اعتقاد داشتند که ترکیه با این حرکت فاصله دیپلماتیک میان اروپا و جهان اسلام را کم کرد و حضور برزیل هم به معنای کاهش از فاصله میان امریکای شمالی و جنوبی بود.

ایران نیز درست در میانه هر دو این میانجی‌گری‌های جغرافیایی ایستاده بود. در همان زمان هم تحلیل‌گران داخلی در برزیل از دولت این پرسش را داشتند که: در توافقنامه تهران برای ما چه منفعتی بود؟

در آن زمان دولت ایران با توجه به قرار گرفتن در آستانه جدی‌ترین تحریم‌ها به شریکی جدید نیاز داشت و برزیل می‌توانست آن متحد تازه نفس نوبرانه باشد. در برزیل هم لولا داسیلوا محبوب بر مسند قدرت نشسته بود که تلاش‌هایش برای تقویب پایه‌های دیپلماتیک وطن شهره عام و خاص بود. داسیلوا عزم خود را جزم کرده بود تا نام برزیل را به عنوان حلال مشکلات پرونده‌های بزرگ بین المللی بر سر زبان‌ها بیندازد.

بحث پرونده هسته‌ای ایران هم از همان پرونده‌های مد نظر آقای داسیلوا بود. برای برزیلی‌ها همراهی ترکیه در این پرونده هم خود ابزاری بود در راستای بالا بردن عیار مذاکرات و البته پر رنگ‌تر شدن نقش کشور سوم و شاهد این عقد میمون. البته که در این میان داد و ستدهای اقتصادی هم مطرح بود. دوستی‌های خوب بین المللی رفاقت‌هایی هستند که منافع اقتصادی طرفین را هم تامین کنند. این جملات را آقای داسیلوا نیز در تهران بر زبان رانده بود.

در هشت سال گذشته میزان داد و ستد تجاری میان برزیل و ایران از 500 میلیون دلار به 1 میلیارد دلار رسیده است. ایران اکنون یکی از سه شریک اصلی تجاری برزیل در خاورمیانه است. در سال 2009 میلادی، بیش از 450 کمپانی برزیلی به ایران صادرات داشتند. در شش ماهه نخست سال 2010 میلادی که اوج شکوفایی رابطه میان ایران و برزیل بود، میزان صادرات برزیلی‌ها به ایران به 77 درصد رسید. واردات ایران به برزیل هم در همین بازه زمانی 125 درصد افزایش داشت.

این نویسنده الجزیره در ادامه می‌نویسد: اما آن روزها گذشته و نسیم تغییر شامل حال رابطه این دو دوست هم شده است. لولا داسیلوا دیگر در راس قدرت نیست. وزیر امور خارجه سابق برزیل هم تقریبا بازنشسته شده است. بنابراین می‌توان تغییر در دوستی ایران و برزیل را هم پیش بینی کرد. پویایی که در رابطه میان دو کشور شاهد آن بودیم در روزهای ریاست جمهوری خانم دیلما روسف سیر نزولی خود را طی می‌کند.

خانم روسف هنوز سه ماه نشده است که زمام امور را در کشورش در دست گرفته و بنابراین ترجیح می‌دهد از شیرجه رفتن در استخر پرهیاهوی مسائل بین المللی تا حد بسیاری سرباز بزند. آنتونیو پاتریوتا در حال حاضر سمت وزارت امور خارجه خانم روسف را عهده دار است و رئیس جمهوری هم ترجیح می‌دهد کار وزارت امور خارجه را به این کاردان مورد اطمینان خود بسپارد. در روزهای منتهی به انتخاب خانم روسف نیز هر بار از او در خصوص ایران سوال شد، وی عمدتا با عبارت حقوق بشر بحث را پایان داد. این عبارت چندان هم به مذاق ایرانی‌ها خوش نمی‌آید چرا که اروپا این روزها تهران را برای چندمین بار به نقض حقوق بشر متهم می‌کند. اتهامی‌ که ایران همواره آن را تکذیب کرده است.

چند هفته پیش زمانی که سیاست‌های خانم روسف در مقابل ایران عیان شد، سفیر ایران در برزیل در سخنانی تاکید کرد که اطلاعات داده شده به خانم رئیس جمهور در خصوص حوادث جاری در ایران اشتباه است.

نویسنده الجزیره در ادامه می‌نویسد: روسف که در سال‌های جوانی در زندان دیکتاتور برزیل شکنجه شده و نخستین زن رئیس جمهور کشورش است نشانه‌هایی در اختیار رسانه‌های بین المللی قرار داده که آنها را به تحلیل نیت خانم رئیس جمهور برای بریدن از تهران وادار کرده است. در تازه‌ترین حرکت برزیل برای نشان دادن مخالفت با تهران، در نشست شورای حقوق بشر ایالات متحده این کشور به بحث اعزام ناظر به ایران برای بررسی وضعیت حقوق بشر رای مثبت داد. این نخستین بار در چند سال اخیر است که برزیل رای منفی قابل توجهی را بر علیه ایران در صندوق می‌اندازد.

الجزیره در ادامه ادعاهای خود می‌نویسد: بهتر است صادقانه قضاوت کنیم. برزیل به خودی خود برای ایران منفعتی نداشت. این داسیلوا بود که با شخصیت کاریزماتیکی که داشت به نوعی به کمک ایرانی‌ها در آن برهه زمانی آمده بود. البته مشکلی که ایران در حال حاضر با آن روبه رو است این است که افرادی مانند داسیلوا که مستقل از دیگر اعضای جامعه جهانی تصمیم بگیرند بسیار کم و به ندرت ظهور می‌کنند.

بریل در سال 2011 آن کشوری است که در آن افکار و باورهای داسیلوا جای چندانی ندارد. اکنون این باور خانم روسف است که امروز برزیل را شکل می‌دهد. روسف پیروزی خود را مدیون داسیلوا است و رئیس جمهور هم در موارد بسیار نادری با مرشد خود مخالفت می‌کند اما ایران می‌تواند نخستین مورد استثنا باشد. سوال اینجاست که آیا رابطه میان ایران و برزیل بهبود خواهد یافت؟ شاید اما تا روزی که روسف بر مسند قدرت است این رابطه هیچ‌گاه مانند روزهای حضور داسیلوا نخواهد شد. شما می‌توانید لبخند بزنید آقایان کاخ سفید نشین.


نظر شما :