غرب به این نتیجه رسیده که بحث و مذاکره با ايران بیفایده است
دیپلماسی ایرانی: با روى کار آمدن نيکلا سارکوزى در فرانسه در ارديبهشت 1386 اين کشور شاهد تغيير قابل توجهى در زمينه سياست خارجى بود. يکى از ويژگىهاى مهم اين تغيير، رويکرد آتلانتيک گراى رئيس جمهور جديد بود که با رويکرد سنتى گليستى اين کشور در تضاد قرارداشت.
در همین حال ميشل آليو مرى وزير امور جدید خارجه فرانسه که به تازگی جانشین برنارد کوشنر شده است، چندی پیش با اتخاذ موضعى خصمانه در قبال ايران گفت که کشورش موضع سرسختانه را در برابر تهران اتخاذ خواهد کرد. او مدعى شد که فرانسه «ايرانى را که در حال بىثبات کردن خاورميانه و جهان است، نمىپذيرد».
درباره این تحولات و در جهت یافتن چرایی تند شدن موضع فرانسه نسبته به ایران با دکتر احمد نقیب زاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و کارشناس اروپا گفت و گو کرده ایم که در ادامه میآید:
روابط ایران و فرانسه در طی سالهای گذشته از فراز و نشیبهای زیادی برخوردار بوده است. به نظر شما روابط ایران و فرانسه در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟
روابط دو کشور در حال حاضر بسیار سرد است وعلائم خصمانه ای از هر دو طرف مشاهده میشود. چند وقت پیش میهمان هاى سفارت فرانسه مورد بی مهری پلیس ایران قرار گرفتند و فرانسویها هم از افراد ناراضی ایرانی حمایت کردند و ممکن است این مقابله به مثلها تا سرحد قطع رابطه هم پیش برود.
آیا میتوان گفت موضع فرانسه در حال حاضر نسبت به دیگر متحدان غربی خود نظیر آلمان و انگلستان و آمریکا تندتر است؟
در ظاهر چنین به نظر میرسد که آمریکا از دیگر متحدان غربی خود مواضع تندتری اتخاذ میکند ولی در باطن نوعی همسویی با آمریکا مورد نظر فرانسه است.
در ماههای گذشته به نظر میرسد موضع فرانسه نسبت به ایران به طور غیرقابل انتظاری تند شده است. چگونه میتوان این تند شدن مواضع را تحلیل کرد؟ آیا این به رفتار ایران در مقابل فرانسه مربوط است یا به مسائل داخلی فرانسه مربوط میشود؟
چند عامل در موضع گیری تند و تیز فرانسه در برابر ایران مؤثر است. يک تحليل نگاه سارکوزی به اوضاع جهان و عقب ماندن فرانسه از انگلستان است. به نظر سارکوزی برای جبران این عقب ماندگی، فرانسه هم مانند انگستان باید خود را به آمریکا بچسباند و مواضعش را به آمریکا نزدیک کند و نوعی تروئیکا یا رهبری سه گانه از فرانسه، انگلستان و آمریکا به وجود آید. راه دستیابی به این وضعیت هم رویگردانی فرانسه از سیاست های اروپاگرایانه و فرانسه محور و در پیش گرفتن رويکرد آتلانتيک گرایى است.
دومین دلیل مواضع تند فرانسه نسبت به ایران به ویژگیهای شخصیتی سارکوزی مربوط است که اساسا آدمی جنجالی است و مایل است صدایش از بقیه بلندتر باشد.
اين مواضع نیز درسی است که فرانسه و سارکوزی از سیاست تا حدی مماشات گرایانه ژاک شیراک در برابر ایران گرفته و دیده است که چطور شیراک مورد حمله محافل نزدیک به اسرائیل قرار گرفت و عقب نشست.
و در نهایت دلیل آخر در تبیین این مواضع رادیکال، علاقه زیاد اروپا به ایفای نقش در خاورمیانه است که از دیرباز وجود داشته و این کار بدون همراهی آمریکا امکانپذیر نیست. مجموعه این عوامل در موضع گیری فرانسه موثر است.
اخیرا مقامات بلندپایه فرانسه مواضعی را در حمایت از سکینه محمدی آشتیانی، زن محکوم به اعدام در ایران، اتخاذ کرده اند. به نظر شما بحث حقوق بشر در روابط دو کشور چقدر تاثیرگذار بوده است؟ آیا این تاثیر متفاوت از تاثیر این بحث با دیگر کشورهای اروپایی است؟
به نظر من بحث حقوق بشر هیچگاه برای اروپائیها جدی نبوده و همیشه به صورت بهانه ای برای فشار وارد کردن و گرفتن امتیاز به کار رفته است.
با این وضعیت آینده این روابط را چگونه میبینید؟
آینده روابط ایران و فرانسه جدا از روابط کلی ایران و غرب نیست. متاسفانه مجموعه کشورهای غربی به این نتیجه رسیده اند که بحث و مذاکره با جمهوری اسلامی بیفایده است. ایران هم باید آمادگی داشته باشد و بداند که اگر غربیها بتوانند از هیچ حیله ای برای مقابله با ایران رویگردان نیستند مگر اینکه توان اجرای آن را نداشته باشند.
نظر شما :