نگاه فارن افیرز به سخنرانی های روسای جمهور ایران و آمریکا
هنوز می توان به روحانی امیدوار بود
نویسنده : محسن میلانی
دیپلماسی ایرانی : امروز بیش از هرزمان دیگری از روزی که ایرانی ها کارکنان سفارت امریکا در تهران را در نوامبر 1979 گروگان گرفتند ، ستاره های تهران و واشنگتن برای نزدیک شدن به هم می درخشد. در نتیجه پیروزی حسن روحانی در انتخابات ایران در ژوئن 2013 ، این کشور اکنون رئیس جمهوری میانه رو را در راس هرم قدرت دارد که به گفتگو با امریکا هم بی میل نیست. روحانی در سخنان روز گذشته خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به صراحت اعلام کرد که تسلیحات هسته ای هیچ گونه جایی در داکترین امنیتی ایران نداشته و ایران کاملا برای بحث در خصوص پرونده هسته ای خود با غرب در نزدیک ترین زمان ممکن مهیا است . به نظر می رسد که امریکا هم برای مقابله به مثل مثبت مهیا باشد. باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده در سخنان خود در سازمان ملل تاکید کرد که واشنگتن به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست و زمانی که دغدغه ها در خصوص برنامه هسته ای ایران مرتفع شود دو کشور می توانند رابطه متفاوتی را تجربه کنند. اوباما و روحانی درست در موقعیت تنش زدایی و ایجاد ارتباطی تاریخی قرار گرفته اند. اما حقیقت این است که هر دو طرف برای به ثمر رساندن این عملیات وحشتناک سخت، باید سطح توقع خود را کاهش داده و متوجه باشند که فرصت برای گفتگوهای دوجانبه تا ابد مهیا نخواهد بود. هر دو طرف باید گام بلندی را برای ایجاد مکانیزمی جدید در راستای کاهش اختلاف ها بردارند.
در چند روز اخیر ، دولت روحانی سیگنال های متعددی را به غرب دال بر استقبال وی از گشایش پروسه دیپلماتیک جدید و میانه روی در عرصه سیاست خارجی فرستاده است. استقبال از نامه های باراک اوباما و ازادی برخی زندانیان سیاسی از جمله این مسائل است . رهبر ایران هم در سخنانی از نرمش قهرمانانه سخن گفته اند و البته گفته می شود که ایشان به روحانی برای مذاکره با غرب اختیار تام داده اند. امتیازی که پیش از این به هیچ رئیس جمهوری در ایران داده نشده بود. بسیاری از این تغییرات مولود مستقیم نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران است . انتخاباتی که در آن مردم ایران به صراحت از آرزوهای خود برای کشورشان در پایان دادن به تقابل و موازی کاری ها در سیاست خارجی و البته مهار بحران اقتصادی سخن گفتند. بدبینی های بسیاری در خصوص ژست های سیاسی جدید ایران وجود دارد. در اسرائیل ، برخی تحلیل گران محافظه کار این ژست ها را تنها ترفند جدید ایران برای ساخت بمب هسته ای می خوانند. این گروه اعتقاد دارند که تهران هیچ گاه به شکل جدی حاضر به امتیازدهی در پرونده هسته ای خود نخواهد بود.یکی از اعضای کابینه نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل با این ادعا که تهران تنها 6 ماه تا رسیدن به بمب اتم فاصله دارد تاکید می کند که هرگونه مذاکره با ایران یک شکست بزرگ است. در ایالات متحده هم محافظه کاران اوباما را به تلاش برای نزدیکی به تهران متهم می کنند.
درک نیت واقعی ایران و امریکا سخت است . اما دو راه برای این مساله وجود دارد.نخستین راه آغاز گفتگوهای مستقیم و دوجانبه است . دومین گزینه هم دعوت از ایران برای شرکت در نشست ژنو 2 و سهیم کردن آن در تعیین سرنوشت سوریه .
نخست، مذاکرات : ابتدا واشنگتن باید مطالبه های منطقی خود از ایران را که روحانی از پس اجابت کردن آنها در داخل کشور هم بربیاید ؛ مشخص کند. با وجود تحریم ها، تهدید به استفاده از زورها و خرابکاری های نرم افزاری ؛ تهران در حوزه برنامه هسته ای خود موفقیت های بسیاری را کسب کرده است. در حال حاضر ایران بیش از 11000 سانتریفیوژ در اختیار دارد. این رقم زمانی که محمود احمدی نژاد در سال 2005 رئیس جمهور ایران شد ، 1400 مورد بود. ایران برای رسیدن به این موقیت با تحریم های بسیاری دست و پنجه نرم کرد. آنهایی که در حال حاضر مخالف هرگونه مذاکره هستند- بخصوص محافظه کاران تندرو – در سیستم حاکمیت ایران جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده اند. بر همین اساس دست روحانی برای امتیاز دادن به امریکا با توجه به محدودیت های موجود در داخل ایران چندان باز نیست. علاوه بر این رهبری ایران که در بسیاری از موارد حرف آخر را در سیاست خارجی می زند ، اعتماد چندانی به امریکا به عنوان یک طرف قابل اطمینان برای مذاکره ندارند. وی منتظر است تا ببیند که آیا واشنگتن واقعا به دنبال تغییر دادن ذات رابطه خود با ایران است یا خیر؟ درست است که رهبری ایران اخیرا از نرمش قهرمانامه هم سخنانی گفته است اما هرگز فراموش نمی کند که مخالف وی چه کسی است و ایران چه اهدافی را دنبال می کند؟ در این میان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم در هشدارهایی تلویحی به روحانی در خصوص نزدیکی به امریکا تذکر داده است .
با اینهمه روحانی وعده شفافیت بیشتر در برنامه هسته ای ایران و صدور مجوزهای بازرسی بیشتر را داده است. همین وعده ها بود که این گمانه زنی را در رسانه های غربی به راه انداخت که شاید روحانی پیشنهادهایی در خصوص تعطیلی فردو ، محدودسازی غنی سازی اورانیوم 20 درصد و کاهش ذخیره اورانیومی ایران بدهد. هرچند روحانی در سخنان دیروز خود به صراحت اعلام کرد که ایران به دنبال ساخت بمب نیست اماهمزمان تاکید کرد که امریکا باید حق غیرقابل انکار ایران در غنی سازی اورانیوم را به رسمیت بشناسد. وی همچنین تاکید کرد که غرب باید به نشانه حسن نیت برخی از اصلی ترین تحریم های ایران را بردارد. اگر رئیس جمهور ایران همین اظهارات را هم بر زبان نمی آورد از سوی مخالفان داخلی مورد انتقاد قرار گرفته و باید بر مرگ زودهنگام هرگونه مذاکره عزا می گرفتیم. در چنین شرایطی تنها راه باقی مانده باید تحت فشار قرار دادن بیشتر تهران یا جنگ با این کشور باشد .
دوم ؛ سوریه: امریکا و ایران می توانند با همکاری با یکدیگر در حوزه سوریه ؛ میزان جدیت یکدیگر را محک بزنند. ایران یکی از اصلی ترین بازیگران در جنگ داخلی در سوریه است. کم یا بیش ایران یکی از اصلی ترین حامیان دولت اسد است . برای ایران ، سوریه جبهه اصلی در رقابت استراتژیک با امریکا در منطقه و جنگ سرد با عربستان و البته مبارزه با شبه نظامی گری سنی است . به نظر نمی رسد که روحانی بتواند به سرعت استراتژی ایران در قبال سوریه را کاملا تغییر بدهد اما به نظر می رسد که دولت وی در قبال آینده سیاسی بشار اسد منعطف تر از دولت پیشین باشد.
نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد دولت ایران در حال متعادل کردن مواضع خود در قبال سوریه است . در یک مورد زمانی که بحث احتمال حمله نظامی به سوریه مطرح شد موضع گیری های ایران بر خلاف گذشته که این حمله را به حمله به خود تشبیه کرده بود ، معتدل تر و آرام تر بود. در مورد دیگری تسلیحات شیمیای هم ایران استفاده از این تسلیحات را تقبیح کرد ( هرچند دولت ایران هیچ گاه رسما اعلام نکرد که این دولت بشار اسد بوده که از این تسلیحات استفاده کرده است ) . البته گفته شده است که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آیت الله هاشمی رفسنجانی از دولت سوریه به دلیل استفاده از تسلیحات شیمیایی انتقاد کرده است ( البته دفتر وی اخیرا این موضع گیری را رد کرده است ) . به نظر می رسد که هاشمی رفسنجانی در حال مهیا کردن حاکمیت ایران برای فاصله گرفتن از بشار اسد است. بهترنی نشانه این مساله هم اعلام رضایت تهران از توافقنامه مشترک مسکو – واشنگتن دال بر خلع سلاح شیمیایی دولت سوریه بود. گفته می شود که تهران نقش مهمی در راضی کردن دولت اسد به امضای این توافقنامه بازی کرده است.
غایت نهایی ایران در سوریه حمایت از بشار اسد نیست بلکه حمایت از امنیت و ارتش سوریه است که رابطه تنگاتنگی با تهران دارد. گفته می شود که سوریه در این سالها شاهراه ارسال کمک های ایران به حزب الله بوده است . تهران هم مانند واشنگتن از نابودی کامل دولت سوریه استقبال نمی کند. این سقوط می تواند به ناآرامی و قدرت گرفتن جریان های رادیکال سنی منتهی شود. هم ایران و هم امریکا به دنبال اجتناب از این امر هستند. هر دو کشور موافق هستند که تنها راه برای پایان دادن به بحران داخلی در سوریه ؛ راهکار سیاسی است.
نقش مثبتی که ایران در سال 2001 در کنفرانس بن در خصوص آینده افغانستان بازی کرد ؛ غربی ها را شوکه کرد . ایران احتمالا می تواند در کنفرانس ژنو 2 در خصوص سوریه هم این نقش مثبت را بازی کند. ایران منافع لجستیک فراوانی در سوریه و لبنان دارد. غرب باید بداند که جمهوری اسلامی ایران در حمایت خود از حزب الله لبنان خللی ایجاد نخواهد کرد و تمام تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا رابطه نزدیک خود با سوریه چه با بشار و چه بی بشار را حفظ کند. با اینهمه ایران احتمالا مهیا است تا با امریکا در حوزه تامین منافع مشترک همکاری کند.
زمان خوش بینی محتاطانه فرا رسیده تا شاید بتوان پس از سه دهه خصومت مشترک ؛ فصلی جدیدی در رابطه میان تهران و واشنگتن گشود. چالش های بسیاری در مسیر نزدیکی دو کشور وجود دارد و همین موانع است که صبوری استراتژیک را به امری ضروری تبدیل می کند.اگر همه چیز سخت به نظر می رسد به این دلیل است که واقعا هم سخت است. با اینهمه حتی تلاش های اولیه برای پیشرفت در روابط هم با پاداش هایی روبه رو خواهد شد. نزدیکی میان تهران – واشنگتن می تواند دورنمای خاورمیانه را اندک اندک تغییر داده و منجر به حرکت تدریجی امریکا به سمت اهداف مشخص شده خود در آسیا شود. این همکاری می تواند به شکل گیری شریکی جدید برای امریکا در مبارزه با تروریسم منجر شده و از تنش های میان شیعه و سنی هم بکاهد. همکاری میان ایران و امریکا می تواند خروج نیروهای امریکایی از افغانستان در سال 2014 را آسان تر سازد. این مساله می تواند منجر به آزادسازی منابع نفتی و گازی ایرانی ها و در اختیار کمپانی های غربی قرار گرفتن آنها شود. بهبود رابطه میان تهران و واشنگتن می تواند به امریکا در کاستن از گسترش نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز کمک شایانی بکند. منافع نزدیکی تهران به واشنگتن برای ایران هم قابل توجه است : تحریم های فلج کننده و انزوای ایران به پایان می رسد . ایران با اقتصاد جهانی پیوندی دوباره خورده و سرمایه گذاری های خارجی هم از راه می رسد.بر اساس همین دلایل اوباما و روحانی باید شجاعت سیاسی و تصویر سازی استراتژیک خود را برای برداشتن گام نخست به تصویر بکشند.
منبع: فارن افیرز/ ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
انتشار اولیه: چهارشنبه 3 مهر 1392/ باز انتشار: دوشنبه 8 مهر 1392
نظر شما :