مجله هفته/ حاشيه نگارى بر خبرهاى ايرانى -1

۱۰ دی ۱۳۸۹ | ۱۹:۲۹ کد : ۹۸۲۰ اخبار اصلی
در اين صفحه مى خوانيد: ضعف نفس مسئولان ما، امروز آرامش جامعه بيشتر است، به زودى کابوس هانتينگتون به وقوع مى‌پيوندد، رامين سفير مى شود يا روزنامه نگار و...
مجله هفته/ حاشيه نگارى بر خبرهاى ايرانى -1

ضعف نفس مسئولان ما

محمدحسين صفارهرندى معاون فرهنگى سپاه در نشستى با عنوان «انقلاب اسلامى، چالش‌ها و فرصت‌ها» که در دانشگاه آزاد اسلامى مشهد برگزار مى شد، با بيان اينکه تحريه هاى کنونى اعمال شده بر ايران هيچ ارتباطى با عملکرد مسئولان کشور ندارد، توضيحاتى درباره بى اثرى تحريم ها و ضعف مسئولان دوره هاى قبلى و قوت و عزت نفس و مناعت طبع مسئولان فعلى ارائه و خاطرنشان کرد که دمشن هم اينک پروژه هسته اى ما را به رسميت مى شناسد: ما همواره در مقابل اين تحريم‌ها ايستاده‌ايم و اجازه نداده‌ايم بر ما اثر کنند. بعضى‌ها خيال مى‌کنند که اين تهديد‌ها و فشارها محصول عملکرد مسئولان است در حالى که هيچ ربطى به عملکرد مسئولان ندارد بلکه اين ماهيت انقلاب اسلامى بوده است که دشمنان ما را به چالش کشيده است. اما هنگامى که شرايط را با شش سال قبل مقايسه مى‌کنيم، در همين مساله هسته‌اى نتيجه چه شده بود، ما به دليل ضعف نفس مسئولان‌مان پذيرفتيم که تمام تاسيسات هسته‌اى خود را مهر و موم کنيم و دانشمندان خود را بيکار کرديم و در آن شرايط عملا دانش هسته‌اى ما عقيم شده بود. در آن زمان هم تهديدها و چالش‌ها بود و حتى ما را به حمله نظامى تهديد کردند ولى عين همان تهديدها در سال‌هاى اخير نيز بود و با ناديده گرفتن آنها، اکنون توانسته‌ايم پروژه هسته‌اى را دنبال کرده و دشمن را وادار کرديم که آن را به رسميت بشناسد.

امروز آرامش جامعه بيشتر است

محمدحسين صفارهرندى در ادامه همان نشست، وقايع پس از انتخابات سال 88 را به هيجانى بزرگ تشبيه کرد و گفت: در گذشته طورى مديريت شده بود که سانتريفيوژهايى را که براى تحقيقات استفاده مى‌شد، تعطيل مى‌کرديم اما امروز دشمن از ما مى‌خواهد که از سانتريفيوژ‌هايى که در حال حاضر داريم جلوتر نرويم؛ اگرچه اين مقاومت تبعات هم داشته است اما امروز آرامش جامعه بيشتر از سال 82 و آن زمان است که ما در مقابل تهديدها کوتاه مى‌آمديم. اين تهديدها در آن زمان به قدرى موثر بود که بازار کشور را به هم ريخت. در سال 82 کل بازار تهران تعطيل شد و تجار مى‌گفتند که معلوم نيست چه زمانى آمريکا به ما حمله مى‌کند پس ما به چه اطمينانى معاملات خود را انجام دهيم، در حالى که دشمن تنها از لفظ حمله استفاده کرده بود اما امروز دشمن تحريم‌هايش را عملياتى کرده است ولى زندگى عادى مردم در جريان است، در ضمن در اوج اين تهديدها ما سراغ يک پروژه بزرگ انقلاب اقتصادى نيز رفته‌ايم و هيجان بزرگ فتنه سال قبل را هم پشت سر گذرانده‌ايم.

به زودى کابوس هانتينگتون به وقوع مى‌پيوندد

وزير سابق ارشاد در ادامه يک پيش بينى تاريخى هم کرد و گفت: شاخص ما اين است که تا سال 1404 سرآمد منطقه باشيم و اين جزو آرزوهايى است که تمامى دولت‌ها از گذشته تاکنون برايش خواب و خيال داشته‌اند و ما اگر بتوانيم در خاورميانه حرف اول را بزنيم در دوره کوتاهى مى‌توانيم جزو کشورهاى برتر آسيا باشيم. آسيايى که امروز اروپايى‌ها مى‌گويند اين قرن،‌ قرن آسياست و اگر افغانستان و عراق در حال درجا زدن و عقب ماندن هستند به خاطر اين است که خودشان اجازه تصميم‌گيرى ندارند و ديگران در آن جا دخالت مى‌کنند، اما به زودى همان کابوس هانتينگتون به وقوع مى‌پيوندد که گفته بود به زودى جنگ تمدن‌ها به وقوع مى‌پيوندد و بزرگ‌ترين چالش ما با جهان اسلام خواهد بود.

ايران کشورهاى خليج فارس را اشغال مى کند

ديگر ادعاهاى مقام هاى اسراييلى دارد به طنز و لودگى شبيه مى شود. درحالى که خيلى ها با تحليل هايى دشمنانه از زوال قريب الوقوع جمهورى اسلامى و اداره ناکارآمد مملکت سخن مى گويند، وزير امور خارجه رژيم صهيونيستى در اظهاراتى جديد و جالب توجه و براى تشديد حس ايران هراسى در منطقه، اعلام کرده که ايران اول مى خواهد به بمب هسته اى دست يابد و بعد از آن درصدد اشغال کشورهاى خليج فارس بربيايد.

او براى اينکه بگويد تحريم هاى ايران ناکافى بوده و بايد عرصه را بر اين کشور تنگ تر کرد، لطيفه اى عجيب تر از اين پيدا نکرده است. ليبرمن گفته: دقیقا مثل دهه 1930 است. همه می دانستند که مشکل اصلی آلمان است اما چکسلواکی قربانی شد. حالا باید گفت که تحریم ها نمی تواند ایران را از دستیابی به توانمندی های هسته ای باز دارد. پس از آن که تهران به بمب هسته ای دست یابد نخستین قدم اشغال کشورهای حوزه خلیج فارس خواهد بود.

وى سپس پيش بينى کرده است: ایران تلاش می کند رژیم پادشاهی عربستان را نیز از قدرت کنار بگذارد. پس از آن نوبت ما خواهد بود. درست مانند زمان جنگ جهانی دوم. ابتدا چکسلواکی و بعد لهستان. ولی سرانجام یهودیان بیشترین هزینه را دادند.

رامين سفير مى شود يا روزنامه نگار

ابتدا با خودتان آن مصاحبه زنده راديويى روح نواز را با محمدعلى رامين در دوران باشکوه معاونت مطبوعاتى شان به ياد بياوريد بعد اين خبر را دنبال کنيد.

بعضى از پايگاه هاى اطلاع رسانى نوشته اند که احتمالا آقاى رامين به عنوان سفير ايران عازم يکى از سفارتخانه‌هاى ايران در خارج از کشور خواهد شد. البته بعضى منابع هم نوشته اند که احتمال دارد روزنامه اى با نام "امامت" منتشر کند و تئورى هاى خود را در اين باره قلمى کند.

حتما مى دانيد که ايشان قبل از خدمتگزارى در جايگاه معاونت مطبوعاتى، سال ها در خارج از کشور بوده است. او از کارشناسان و نظريه پردازان مخالف هولوکاست است که چهار سال پيش نام خود را در همايشى به همين نام که در تهران برگزار شد، بر سر زبان ها انداخت.

رامين در روز توديعش در وزارت ارشاد گفت: هيچ جامعه‌اى نمى‌تواند از رسانه غافل باشد و جايگاه رسانه در تمام جوامع پيشرو قابل انکار است اما رسانه بايد خودآگاه باشد و خود در جهت تکامل خود اقدام کند. من متاسفانه امروز بايد اعلام کنم که اگرچه نظام ما توانسته است در عرصه‌هاى جهانى و در حوزه‌هاى مختلف به جايگاه قابل توجهى دست پيدا کند اما ما در حوزه مطبوعات و رسانه‌ها درجا زديم. چه کسى جوابگوى عقب‌ماندگى رسانه‌ها است؟ اينکه هنوز منشورى وجود ندارد که نقشه راه رسانه‌ها در عرصه جهانى را نشان دهد؛ يک نقص است. اينکه هنوز مطبوعات و خبرگزارى‌ها جايگاه و مسير جهان شمول اسلامى خود را مشخص نکرده‌اند؛ يک نقص است.

سفر مارشال فهیم به ايران

يکى از مهم ترين دلايل سفر مارشال محمد قسیم فهیم معاون اول رييس جمهور افغانستان به ايران، تلاش براى حل مشکلات مهاجران افغان در ايران بوده است.

چند صباحى است که بار ديگر صداى اعتراض مهاجران افغان در ايران بلند شده و از مسئولان امورشان خواسته اند تا در اين زمينه با ايران رايزنى کنند.

البته مارشال فهیم را در این سفر وزرای تجارت و صنایع، فواید عامه، امور مهاجرین و عودت کنندگان، سرپرست های وزارت های تحصیلات عالی، ترانسپورت و هوانوردی، شهردار کابل، معاونان وزارت های عدلیه و مالیه، ريیس دفتر و دستیار معاون اول ریاست جمهوری و يک تیم کاری وزارت خارجه و چند خبرنگار همراهی کردند.

اما از محورهاى اين سفر، تبادل نظر درباره مشکلات مهاجرین و سرنوشت زندانیان افغان، جلب همکاری کشور ایران در قسمت احداث مرحله چهارم پروژه خط آهن خواف هرات و همچنين ممانعت ايران از ورود تانکرهای سوخت به افغانستان بوده است.

جامعه‌ تورگردانان و پيامدهاى حذف يارانه‌ها

جامعه‌ تورگردانان ايران گروهى را با هدف بررسى اثرات طرح هدفمندى يارانه‌ها بر ورود گردشگران خارجى به کشور براى يافتن راهکار‌هاى مناسب به‌منظور کاهش تأثيرهاى منفى اين طرح تشکيل داد.

ابراهيم پورفرج رييس جامعه‌ تورگردانان ايران به ايسنا گفت: در اين بررسى‌ها قرار است مابه‌تفاوت هزينه‌ها در بخش حمل‌ونقل، اقامت، تغذيه و سوخت بررسى و تأثير آن مشخص شود تا با ارائه‌ راهکار از خسارت‌هاى زياد و تأثير منفى آن بر سفر گردشگران خارجى به ايران جلوگيرى شود.

او با اشاره به تأثير افزايش هزينه‌ سوخت بر حمل‌ونقل گردشگرى، اضافه کرد: بيشتر اتوبوس‌هاى مورد استفاده‌ گردشگران از سوخت گازوييل استفاده مى‌کنند و افزايش هزينه در اين بخش قطعا در قيمت تورهاى گردشگرى تأثير زيادى مى‌گذارد که يا راننده يا تورگردان بايد متحمل آن شود.

اين تورگردان افزود: ما با شرايط و قيمت‌هاى پيشين، تورهاى سال 2011 ميلادى را به آژانس‌هاى خارجى فروخته‌ايم و حالا با اين افزايش قيمت‌ها آژانس‌هاى ايرانى مجبورند مابه‌تفاوت هزينه‌ها را بپردازند چون ما قرار‌داد‌هاى خود را با آژانس‌هاى خارجى از قبل بسته‌ايم و طبق آن نمى‌توانيم پول اضافه‌اى از آژانس‌ها يا گردشگران بگيريم. بنابراين گروهى تشکيل شده است تا تأثيرات اين جريان را بررسى کند و ما براساس آن حساب‌شده عمل کنيم و تورهاى خود را از دست ندهيم.

همراهى ترکیه، آذربایجان و ایران براى مبارزه با ترور

در دیدار سه جانبه اى که در جريان يازدهمين نشست کشورهاى عضو اکو صورت گرفت، وزيران خارجه ترکیه، آذربایجان و ایران در مورد همکاری جهت مبارزات مشترک با ترور، قاچاق اسلحه و تجارت انسان و تداوم مذاکرات سه جانبه در این باره به توافق رسیدند.

در این نشست همچنين معين شد که دیدار بعدی وزرای خارجه ترکیه، آذربایجان و ایران در تهران برگزار شود.

تعامل بنده خدا با احمدى نژاد خوب نبود

دامنه برکنارى منوچهر متکى و بازتاب هايش تا اين هفته نيز کشيده شد. پس از بيان صريح احمدى نژاد در استانبول که از مطلع بودن متکى از برکنارى اش حکايت داشت، متکى بازهم اين مساله را تکذيب و دولت را به رعايت اخلاق و صداقت توصيه کرد. اين بار نه رييس دولت بلکه مشاور او و مدير خبرگزارى ايرنا در وبلاگش مطلبى نوشت که رسانه ها آن را منعکس کردند. علی اکبر جوانفکر در سراسر اين يادداشت منوچهر متکى را "بنده خدا" خطاب کرد و نوشت: برکناری «بنده خدا» از تصدی وزارت امورخارجه قطعا خلاف عرف سیاسی و دیپلماتیک نیست. ایشان حتما به یاد دارند که یک بنده خدای دیگری در سال 1368 که برای انجام فعالیت دیپلماتیک در خارج از کشور به سر می برد به دلیل اتخاذ مواضع خلاف سیاست های اصولی نظام اسلامی هدف توبیخ حضرت امام (رض) قرار گرفت و ناگزیر شد قبل از ورود به ایران ابتدا از سمتش استعفا بدهد و بعدا وارد ایران شود. این گونه توبیخ ها قبلا هم وجود داشته و خلاف عرف نیست. نکته خلاف عرف اینجاست که چگونه ممکن است «بنده خدا» با وجود اطلاع از عدم رضایت ريیس جمهور از عملکرد او در راس وزارت امور خارجه ، همچنان بر ادامه حضور خود در این سمت اصرار می ورزید و حاضر به ترک این سمت نبوده است؟ آیا ایشان چنین رفتاری را خلاف عرف سیاسی و ادب دیپلماتیک تلقی نمی کنند؟!

او در ادامه تاکيد مى کند که روند تعامل «بنده خدا» (منوچهر متکى) با ريیس جمهور (محمود احمدى نژاد) در ماه های اخیر به نفع کشور نبود و باید به آن خاتمه داده می شد. بدیهی است جلوی ضرر از هرجا که گرفته شود حتما سود است و آقای احمدی نژاد باید به این مساله خاتمه می داد . آنچه مهم به نظر می رسد حفاظت از منافع ملت و مصالح نظام جمهوری اسلامی ایران است و این همان چیزی است که نباید قربانی منافع و موقعیت های فردی شود.

  جوانفکر در پايان اين جوابيه، آقاى بنده خدا را آقاى متکى خطاب مى کند و به او توصیه مى کند که مراقب فرصت دادن به بدخواهان و فرصت طلبان باشد. همچنين در توصيه اى معنوى به او مى گويد: اکنون که از سر تقدیر یا تقصیر، عرصه کار و تلاش را از شما ستانده و به دیگری سپرده اند، سجده شکر به درگاه خدا آورید.


نظر شما :