سگولن و نيکولا ؛ مسایل خاورمیانه مهمترین چالش های پیش رو است
مسئله دارفور، پرونده هستهاى ايران و اتحاد اروپا شايد در کنار معضل بيکارى جوانان جزء بزرگترين چالشهاى ساکن بعدى کاخ اليزه باشد. خانم سگولن رويال و آقای نيکولا سارکوزى چند قدمى بيشتر تا اليزه فاصله ندارند و انتخابات دوره دوم که نظرسنجىها سارکوزى را برنده آن مىدانند، برنده کليد طلائى کاخ اليزه را مشخص خواهد کرد. با جلوس هر کدام از اين دو رقيب بر صندلى رياستجمهورى فرانسه، سياست خارجى اين کشور تفاوت هایی با دوره دوازه ساله ژاک شیراک خواهد داشت.
رويال و سارکوزى هر کدام پيش از اين درباره سياستهاى خارجىشان بسيار سخن گفتهاند که اين سخنها مويد آن است که سارکوزى، وزير کشور فرانسه طى دو دوره، در قبال سياست خارجى بسيار پختهتر از رويالى است که بالاترين پست دولتىاش وزيرمشاور در امور خانواده بوده است.
با اين حال مسلم است که هم رويال و هم سارکوزى تصميم دارند در برخى سياستگذارىهاشان درست مانند شيراک عمل کنند. سارکوزى در يکى از نشستهاى مطبوعاتىاش عملا به اين نکته اشاره مىکند و مىگويد: «سياستگذارىهاى خارجى شيراک بىبديل است و به همين خاطر به احتراماش راه او را ادامه خواهم داد.» اما زمانى که سخن از پرونده هستهاى ايران و روابط با امريکا پيش مىآيد، راه سگو و سارکو از هم جدا مىشود.
موضعگيرى سارکوزى و رويال در قبال مسئله دارفور يکسان است، آنها معتقداند اگر رژيم سودان به جنايتهاى خود ادامه دهد، تحريمها عليه اين کشور بايد شديدتر از قبل شود. به زعم رويال اين تحريمها در درجه نخست بايد شامل صادرات نفت سودان شود که به اين ترتيب ضعف اقتصادى شديدى براى رژيم خارطوم به همراه خواهد داشت. سارکوزى نيز مىگويد اين تحريمها بايد شامل تمام مسئولانى بشود که مسبب طولانى شدن درگيرىها هستند.
در قبال مسئله چين نيز موضعگيرى رويال و سارکوزى يکسان است، آنها معتقدند تحريمها براى فروش تسليحات جنگى به چين بايد شديدتر شود و اين همان چيزى است که سالها شيراک بدان اعتقاد داشت. سارکوزى در اين مورد مىگويد: «چين يکى از شرکاى بسيار مهم براى ما و اروپاست. طى سال هاى اخير رابطه فرانسه با چين بسيار پيشرفت کرده و اين اتفاق بسيار خوبى است. اما افزايش تحريمها عليه چين براى خريد اسلحه به جايگاه حقوق بشر در اين کشور باز مىگردد و چين بايد مواردى را در اين حوزه رعايت کند تا آنگاه رايزنىهاى ما با اين کشور ادامه پيدا کند.»
مسئله جمهورى چک و لهستان از ديگر مواردى است که رويال و سارکوزى در آن هم عقيدهاند. آمريکا قصد دارد در آن کشورها سپر ضدموشکى کار بگذارد و موضع فرانسه اين است که اتحاديه اروپا بايد حتماَ در اين مورد موضعگيرى کند.
در قبال روسيه نيز، با ورود هر کدام از دو رقيب به اليزه، موضعگيرى فرانسه يکسان خواهد بود. آنها موافق نيستند که سهم روسها، در سهام شرکت «ايي. اي. دي. اس» (شرکت هواپيماسازى اروپايى) افزايش پيدا کند، اين سهم در حال حاضر پنج درصد است و سارکوزى معتقد است اگر اين سهام افزايش پيدا کند، استقلال فرانسه و اروپا زير سئوال خواهد رفت و مهمتر آنکه اين شرکت يک شرکت فرانسوى/ اروپائى است. پروژه «گازودوک نابوکو» نيز يکى ديگر از برنامه هايى است که فرانسه مشتاقانه خواهان به انجام رسيدن آن است. چرا که به اين طريق گاز از آسياى ميانه به فرانسه مىرود، وابستگى فرانسه به روسيه کاهش مىيابد و به اين ترتيب اروپا ذخيره پايدارى براى تامين انرژى خود پيدا مىکند و مىتواند روابطاش را با ترکيه گسترش دهد. فرانسه و در کل اروپا نگرانىهاى فراوانى نسبت به تامين انرژى دارند و پروژه نابوکو مى تواند اتفاق مثبتى تلقى شود.
يکى ديگر از مواردى که اروپا در حال حاضر مشغول حل و فصل آن است، ورود گرجستان و اوکراين به اتحاديه اروپا و ناتو است. فرانسه نيز مانند اغلب کشورهاى اروپايى نگران اين موضوع است و موضعگيرى رويال و سارکوزى نيز در اين مورد يکسان است. آنها با اين اتفاق مخالف نيستند اما در مواردى بايد اين دو کشور پيش شرطهاى اروپا را بپذيرند.
اما آنچه مسلم است آن است که رويال با اشتباهات گاه بهگاهاش خيلى راحت به همگان ثابت کرده که دانش چندانى از سياست خارجى ندارد. يکى از اين اشتباهات در قبال ايران بود که چندى پيش از آنکه رويال تبليغات انتخاباتىاش را آغاز کند، رخ داد. او معتقد بود که ايران به هيچ عنوان حق ندارد چه به صورت صلحآميز و چه براى تدابير جنگى به انرژى هستهاى دست پيدا کند (موضعى که بعدها تلطيف شد). سخنى که واکنشهاى بسيارى از جمله واکنش هاى سارکوزى را به همراه داشت. اشتباه ديگر رويال درباره کبک بود. او در ديدارى با يکى از مقامات عالىرتبه کبک (جدائىطلبان) به شايستگىهاى کبک براى استقلال اشاره کرده بود که هم در کانادا و هم در فرانسه موجى از اعتراضات را به همراه داشت و باعث شد تا فيليپ دوست بلازى، وزير امور خارجه، او را به نسنجيدگى و کوتهفکرى محکوم کند.
فردريک ساير مىگويد: «ديپلمات کسى است که پيش از گفتن هر سخنى دوبار مىانديشد.» اگر بخواهيم خطاهاى خانم رويال و حرفهاى نسنجيدهاش را ليست کنيم، مىبينيم حرفهاى دوست بلازى پر بىراه نبوده است: 19 سپتامبر (28 شهريور) سال 2006: مداخله در سياست داخلى مجارستان. 6 نوامبر (15 آبان) 2006: موضع شديدالحن در قبال پرونده هستهاى ايران. 1 دسامبر (10 آذر) 2006: محکوم کردن پروازهاى هواپيماهاى اسراييلى بر فراز لبنان در مقر نيروهاى يونيفيل و سپس تغيير موضع خود. 3 دسامبر (12 آذر) 2006: سکوت دربرابر يکى از نمايندگان حزبالله در مجمعى در لبنان که سياست اسرائيلىها در لبنان را با نازيسم مقايسه مىکرد. بعدها که از او در مورد سکوتاش پرسيده بودند، جواب داده بود که چنين سخنانى در آن مجمع نشنيده است. 4 دسامبر (13 آذر) 2006: ديوارى که در خاک فلسطين کشيده شده و اسرائيلى ها و فلسطينى ها را جدا مىکند را دليل خوبى براى درک بهتر و تفاهم دانسته بود. 6 ژانويه (16 دى) 2007: سخن از اجراى عدالت در چين در سفرى که به اين کشور داشت (چين کشورى است که هنوز در آن مجازات سر بريدن اجرا مىشود). 22 ژانويه (2 دى) 2007: استقلال کبک. 25 ژانويه (5 دى) 2007: عدم شناخت از تجهيزات دفاعى فرانسه: خبرنگارى از او درباره تعداد زيردريائىهاى هستهاى موشکى پرسيده بود او گفته بود: «يک زيردريائى» خبرنگار گفته بود «7تا» و او هم گفته بود «خب هفت زير دريائى». اينها اشتباهاتى است که خانم رويال در مدت زمان کوتاهى انجام داده و هر کدام رسوائى بسيارى برايش به همراه آورده است.
آيا سارکوزى آمريکائى است؟
سارکوزى در مورد روابط فرانه و آمريکا مىگويد: «بعد از بيست و پنج سال زندگى سياسى، به اين نتيجه رسيدهام که بايد به کشورى که هرگز با آن نجنگيدهايم، کشورى که در گذشته براى ريشهکنى نازيسم حتى به نفع ما وارد جنگ شده و امروز نيز براى ريشهکنى تروريسم تلاش مىکنم، نزديک شوم و روابط خوبى داشته باشم، حالا شما مرا به امريکايى بودن متهم مىکنيد، دفاعى ندارم.» به زعم سارکوزى ضدآمريکائى بودن هيچ کمکى به برنده شدن در انتخابات نمىکند. چرا که جوانان امروز فرانسه امريکائى زندگى مىکنند. سارکوزى جنگ آمريکا و عراق را مهمترين اتفاق در روابط فرانسه و امريکا از سال 1966 و خروج امريکائىها به خواست ژنرال دوگل از خاک فرانسه مىداند.
او مىگويد: «در زمان جنگ عراق، امريکائىها اين احساس را داشتند که توسط ملتى طرد شدهاند که به لحاظ تاريخى و ارزشى خود را به آن بسيار نزديک مىدانستند. البته سياست شيراک را مواخذه نمىکنم. به او افتخار هم مىکنم که در اين جنگ اشتباه شرکت نکرد.» روزنامهنگار لوموند از سارکوزى مىپرسد، آيا اين اروپائى که شما اين قدر از آن دفاع مىکنيد زير يوغ آمريکا نيست؟ سارکوزى مىگويد: «به هيج عنوان. چه طور مىتوانيد چنين چيزى از من بپرسيد؟ چه کسى مىخواهد ترکيه به اروپا بپيوندد؟ بوش مىخواهد. و اين شما، روزنامه لوموند، هستيد که پشت سر امريکا ايستادهايد، چرا که مرا محکوم به پوپوليست بودن مىکنيد، چون نمىخواهم ترکيه به اروپا بپيوندد. و اين يک موضوع اساسى است که من در آن با استراتژى امريکا مخالفام، چرا که خودم را وابسته به سياست اروپا مىدانم.» نيکولا سارکوزى 12 سپتامبر (21 شهريور) 2006 در طول سفرش به واشنگتن، مقابل «بنياد فرانسوى امريکائى» سخنانى بدين مضمون کرد: «ما همگى فرزندان يک جنگيم، جنگى عليه توتاليتاريسم نازى و شوروى، جنگى که نقش امريکا در آن بسيار تعيينکننده و حتى حياتى بود. من رابطهمان را با آمريکا در کنار سياست اروپائىمان يکى از ارکان اساسى سياست خارجه مىدانم. حالا زمانى است که دوره جديدى در رابطه ما با آن سوى آتلانتيک آغاز شود و سوءتفاهمات کنار گذشته شود و راه براى گفتمان حقيقى باز شود.»
ژنرال دوگل روزى مواضع فرانسه را مشخص کرده بود: اتحاد ملى، اروپايى و جهاني... روشها فرق کرده اما هدف همان است که بود.
اما مواضع رويال مشخص بود. بعد از سفر موفقيتبار سارکوزى به واشنگتن در سپتامبر 2006 رويالٍ ضدآمريکايى به رسانهها گفت: «جهتگيرىهاى ديپلماتيک من اجازه نمىدهد که بروم و مقابل جرج بوش زانو بزنم.» او بار ديگر سارکو را «نمونهى دست دوم جرج بوش» خواند و گفت: «سارکوزى يک آمريکائى نومحافظه کار است که پاسپورت فرانسوى دارد.»
خاور ميانه: مسئله اين است
خاورميانه مهمترين و بحثبرانگيزترين مسئله بينالمللى در رقابتهاى انتخاباتى نامزدهاى رياست جمهورى اين دوره فرانسه بود. نتيجه انتخابات هر چه باشد، بعد از نزديک به سه دهه دوره جديدى در روابط فرانسه با خاورميانه آغاز خواهد شد.
هم رويال و هم سارکوزى قول دادهاند در صورت برنده شدن، تغييرات بسيارى در مواضع خود در قبال ايران، لبنان، اسرائيل و فلسطين اعمال کنند. اين عمل آنها به نوعى بر خلاف روندى است که ژاک شيراک در طول 12 سال (به تبع ژنرال دوگل) در پيش گرفته بود. شيراک در اواسط دهه هفتاد از صدام حسين به نفع حزب سياسىاش وجوهى دريافت کرده بود و در ازاى آن قول داده بود فرانسه از برنامه هستهاى عراق دفاع کند. شيراک آن زمان گفته بود: «صدام ژنرال دوگل خاورميانه خواهد شد.»
سارکوزى (تنها نامزد گوليست) بر خلاف رويال (که دربرابر اسرائيل و فلسطين چندان مواضع سفت و سختى ندارد) مواضعى کاملاَ مغاير با شيراک اتخاذ کرده است. او ترجيح مىدهد همکارىهايش را با ايالات متحده ادامه دهد و اتحاد با جهان عرب را خاتمه دهد. در قبال مسئله اسرائيل نيز مىخواهد سياست متوازنترى اتخاذ کند. سارکو وعده داده است تا از يکپارچه شدن لبنان (يعنى خلع سلاح حزبالله) دفاع کند. پر واضح است که تعداد آراء مسلمانان پاريس بسيار بيشتر از يهوديان آن است و کاملاَ طبيعى است که نامزدها در موضعگيرىهاى خود به اين مهم توجه داشته باشند.
به هر حال سياست فرانسه در دفاع از اعراب و دوستى با آنها که بسيار هم تاريخى است در اين برهه زمانى وارد دوران تازهاى مىشود. فرانسه مىتواند در دفاع از استقلال لبنان، پرونده هستهاى ايران، جنگ عليه تروريسم و برقرارى روابط مستحکم با اسرائيل حقيقتاَ نقش مهمى ايفا کند. با وجود رابطه غنى تجارى و سياسى فرانسه با اعراب بايد ديد که چگونه ممکن است عضوى که سالهاى سال به بدنى تعلق داشته از آن جدا مىشود.
ايران تصميمى دشوار
نيکولا سارکوزى و سگولن رويال مخالف حمله نظامى به تاسيسات هستهاى ايران هستند. آنها معتقدند حمله نظامى به ايران بلافاصله ملت ايران را به پشتيبانى از رئيس جمهورىشان می کشاند و کل خاورميانه دچار اغتشاش مىشود. سارکوزى مىگويد: «دسترسى ايران به سلاح اتمى قابل قبول نيست. اما اين بحران از طريق مذاکره و به صورتى همه جانبه بايد برطرف بشود.» پيشنهاد سارکوزى آن است که تحريمها عليه ايران بايد خارج از سازمان ملل متحد صورت گيرد چرا که در غير اين صورت ايران مىتواند در سازمان ملل متحد بر روى همکارىهاى مسکو و پکن حساب کند.
سگولن رويال معتقد است بايد تحريم عليه ايران بيشتر شود و معتقد است در اين ميان بايد ارگانى مانند شوراى امنيت يا گروه 1+5 به عنوان ميانجى وارد عمل شود. مواضع سفت و سخت و شديدالحن رويال نسبت به ايران تعديل شده و او بهترين راه حل را آن مىداند که روسيه اورانيوم غنىشده در اختيار ايران بگذارد.
اما اگر روزى امريکا يا اسرائيل به اين نتيجه برسد که تنها راه براى مقابله با ايران، حمله نظامى به تجهيزات هستهاى اين کشور است، آن وقت مواضع فرانسه چگونه خواهد بود؟ سارکوزى مىگويد: «اگر جامعه بينالمللى بر سر اصول و خواسته هاى خود سفت و سخت بماند، آن وقت مىتوان مشکل را به شکل ديپلماتيک حل کرد و نياز به حمله نظامى نيست. يک درگيرى تازه در منطقه مىتواند عواقب وحشتناکى به همراه داشته باشد، مذاکره بهترين راه حل است. در صورت حمله نيز فرانسه ناگزير از عکسالعمل است چرا که آن وقت تمام جامعه بينالمللى يک پارچه مىشود و فرانسه نمىتواند منزوى بماند. اگر ايران همچنان راهحل پيشنهادى شوراى امنيت را نپذيرد و کار خود را بکند، آن وقت بايد تحريمها شديدتر شود. در اين صورت در گام نخست، شوراى امنيت بايد جهتگيرىهاى جديد اتخاذ کند. تحريمها بايد خارج از شوراى امنيت و با حضور کشورهايى که خواهان نفت ايران هستند به صورت توافقى صورت بگيرد، البته اگر موضوع در سازمان ملل حل و فصل شود که بهتر است.»
رويال هم طى خطابهاى تهديدآميز عليه ايران مىگويد: «ايران بايد بداند که اگر من رئيس جمهور بشوم، به اين کشور يادآورى خواهم کرد که اگر دست از اين خشم خود برندارد، نمىتواند جايگاه قبلىاش را که به سبب تمدن و فرهنگ کهناش به دست آورده بود، بين ملت ها حفظ نمايد.» به زعم رويال ايران بايد به راه منطق برود و بداند که نمىتواند در منطقه به خاطر موقعيت جغرافيايى و تاريخىاش نقش مهمى ايفا کند و تظاهر کند که به برابرى بينالمللى احترام مىگذارد. رويال در بين تمام نامزدهاى انتخاباتى شديدترين موضع را در قبال ايران دارد.
نظر شما :