سايه جنگ بر فراز خزر

۱۰ مهر ۱۳۸۹ | ۱۹:۱۴ کد : ۸۸۵۰ آسیا و آفریقا
درياى خزر و سرمايه‌گذارى در اين بخش اين روزها دغدغه بسيارى از کشورهاى اروپايى است. ايران که در جنوب خود منطقه نفت‌خيزى مانند خليج فارس را دارد و در شمال هم بخشى از خزر را زير سلطه خود گرفته است در اين بين بيش از ديگر کشورهاى هم مرز با اين دريا به چشم مى‌آيد.
سايه جنگ بر فراز خزر

دیپلماسی ایرانی: درياى خزر و سرمايه‌گذارى در اين بخش اين روزها دغدغه بسيارى از کشورهاى اروپايى است. ايران که در جنوب خود منطقه نفت‌خيزى مانند خليج فارس را دارد و در شمال هم بخشى از خزر را زير سلطه خود گرفته است در اين بين بيش از ديگر کشورهاى هم مرز با اين دريا به چشم مى‌آيد. روزنامه زمان ترکيه در اين خصوص مى‌نويسد:

منطقه خزر تبديل به محل رقابت ميان غرب و شرق شده است. ايالات متحده، اتحاديه اروپا، چين و روسيه تبديل به کشورهايى شده‌اند که چشم طمع به اين منطقه دارند. هر روز بر اهميت استراتژيک اين منطقه افزوده مى‌شود. اين به چشم امدن خزر هم تاثيرات مثبت به همراه دارد و هم تبعات منفي. همگان در اين منطقه به دنبال به دست گرفتن کنترل ماجرا هستند و البته در اين ميان بحث تامين امنيت منطقه‌اى کمتر به چشم مى‌آيد.

در شرايطى که مسکو به دنبال تاثيرگذارى بر کشورهايى است که سابق بر اين مستعمره آن بودند، اتحاديه اروپا، ايالات متحده و چين و البته اين روزها ترکيه نيز به دنبال پررنگ‌تر کردن حضور خود در قدرت هستند. همه به دنبال باز کردن پنجره‌اى براى خود رو به خزر هستند که چندان به مذاق روس‌هاى تماميت‌خواه خوش نمى‌آيد. ايالات متحده سالهاست که به دنبال برقرارى توازن ميان قدرت روسيه و ديگر کشورها در منطقه است. اکنون به روسيه اتحاديه اروپا را هم بايد اضافه کرد. بروکسل در قالب اتحاديه اروپا بيش از کشورهاى اروپايى ديگر به چشم خريدار به منطقه خزر نگاه مى‌کند.

دولتمردان اتحاديه اروپا به دنبال تعريف استرات‍‍ژى منطقه‌اى براى افزايش نفوذ خود هستند. کشورهاى حاشيه خليج فارس و اتحاديه اروپا هر دو متمايل به برقرارى روابط صميمانه با هم هستند. به همين دليل است که اتحاديه اروپا به استرات‍ژى نزديکى پله به پله به کشورهاى منطقه خليج فارس متوسل شده است. در ميان کشورهاى حاشيه خليج فارس سرعت توجه به منابع طبيعى موجود در درياى خزر متفاوت است. اذربايجان بيش از ديگر کشورها به اين مساله اهميت مى‌دهد. البته ترکمنستان هم به تازگى از انزواى منطقه‌اى خارج شده است. اتحاديه اروپا هم در اين منطقه پشت دولت‌هاى کوچک‌تر محلى پنهان شده است.

در اين ميان چينى‌ها به سنت هميشه به دنبال فرصتى طلايى براى خالى کردن خلا موجود هستند. چين تنها و تنها در اين منطقه به دنبال تجارت است و مانند کشورهاى اروپايى نيست که به مسائل حقوق بشر و ازادى بيان در کشورهاى حاشيه خليج فارس کارى داشته باشند. برخى از اين کشورها از منابع طبيعى هنگفتى برخوردار هستند. منابعى که مى‌تواند با سرمايه‌گذارى غربى‌ها، اين کشورها را از وابستگى به روس‌ها نجات دهد. اذربايجان در حال حاضر نقش اساسى در پروژه خط لوله ناباکو بازى مى‌کند. پيش بينى مى‌شود که ترکمنستان هم با وجود تاثير بسيار زياد روسيه بر اين کشور اندک اندک در مسير استقلال قرار گرفته و به اتحاديه اروپا بپيوندد. در حال حاضر اين منطقه تبديل به محل رقابتى ميان چين تشنه انرژى و روسيه تماميت خواه شده است. در اين شرايط اتحاديه اروپا از تسلط کافى بر اين منطقه برخوردار نيست.

ساکنان قاره سبز در حقيقت به نوعى در پشت پرده به فعاليت‌هاى خود در بخش انرژى ادامه مى‌دهند. اتحاديه اروپا از نداشتن استراتژى واحد در اين منطقه رنج مى‌برد. به همين دليل است که همگان سياست‌هاى اروپا در قبال خزر را به نوعى تيراندازى شانسى در تاريکى تشبيه مى‌کنند. منطقه درياى خزر و منابعى که در ان نهفته است در حقيقت به نوعى گروگان امنيت اين منطقه شده است. همکارى‌هاى منطقه‌اى در خزر به پايين‌ترين حد خود رسيده است چرا که دغدغه‌هاى امنيتى اجازه اين امر را نمى‌دهد.

نويسنده اين گزارش در ادامه مى‌نويسد: مى‌توانيم از کنار تهديد افغانستان به راحتى عبور کنيم اما در خصوص ايران و پرونده هسته‌اى اين کشور وضع متفاوت است. برنامه هسته‌اى ايران در حال حاضر در راس دغدغه‌هاى منطقه‌اى قرار دارد. در حال حاضر منطقه خزر به نوعى تحت تاثير مستقيم اين برنامه است. اگر ايران به دنبال تسليحات اتمى ‌باشد که کشورهاى حاشيه درياى خزر خود را در تيررس تهديد اين کشور فرض مى‌کنند. اگر هم اين کشور به تسليحات هسته‌اى دست پيدا کند که اوضاع وخيم‌تر مى‌شود چرا که اسرائيل و امريکا به ايران حمله خواهند کرد. اين حمله مى‌تواند امنيت کل منطقه را تحت شعاع قرار دهد.

علاوه بر اين ماجراى قره‌باغ هم همچنان ميان اذربايجان و ارمنستان ادامه دارد. هنوز هم دورنمايى براى برقرارى صلح وجود ندارد. مناقشه ميان روسيه و گرجستان هم ادامه دارد. روسيه همچنان آبخازيا و اوستيا جنوبى را مجهز مى‌کند. قزاقستان نيز همچنان روزهاى ناارام داخلى را تجربه مى‌کند. همگان بايد از ماجراى جنگ ميان روسيه و گرجستان درس بگيرند. در ان زمان بود که ناتو و اتحاديه اروپا نقش خود را در منطقه به خوبى به تصوير کشيدند. اين بدان معناست که در اين منطقه هنوز مى‌توان با فعاليت‌هاى نظامى‌ خواسته‌هاى خود را ديکته کرد. بايد مطمئن شويم که اين حادثه تکرار نمى‌شود.


نظر شما :