ترکیه و موضوع هسته ای ایران
رای منفی ترکیه به قطعنامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل، در ایران مورد استقبال قرار گرفته و بسیاری از محافل کشور از این عمل آنکارا تقدیر و قدردانی نمودهاند. شاید اگر به جای تقدیر و تشکر از ترکها، ده ماه پیش با روسها و فرانسویان به همین توافق میرسیدیم، فارغ از اینکه نیازی به زیر دین رفتن نبود، امروز نیز ایران با صدور قطعنامه جدیدی مواجه نبود.
آنچه ترکیه انجام داد نه برای ایران بلکه بنا بر گفته شخص اردوغان به درخواست اوباما بود. ترکیه یکسال پیش تمایل خود را برای میانجیگری در موضوع هستهای ایران اعلام نموده بود. این کشور حتی برای آنکه در ایران نسبت به این تمایل واکنش منفی ایجاد نگردد، این خواسته را تلویحی و با ایماء و اشاره اعلام کرده بود.
سیاستهای متخذه در ارتباط با موضوع هستهای و از سوی دیگر برنامهریزی و پیگیریهای آنکارا برای ارتقاء نقش کلی خود در منطقه و در این راستا در موضوع هستهای ایران، موقعیتی را برای ترکیه فراهم کرد که این کشور نه تنها عملا وارد موضوع هستهای ایران گردید، بلکه قبل از توافق مبادله سوخت در تهران، اردوغان پیششرط سفر خود به ایران را امضای آن اعلام نمود.
ورود ترکیه به موضوع هستهای ایران از سوی بسیاری اقدامی مثبت و در راستای ایفای حق همسایگی و همکیشی تلقی گردید، این در حالی بود که در سادهترین تحلیل، ترکیه این اقدام را برای منافع ملی خویش و در راستای نقشی که غرب به این کشور محول کرده، انجام داده بود.
در حال حاضر ورود ترکیه در موضوع هستهای ایران، تعداد بازیگران را افزایش داده با این تفاوت که این بازیگر نه در سطح سایر بازیگران است و نه بازیگری مستقل میباشد. فارغ از آن، ترکیه در همسایگی ایران میباشد. در کنار ملاحظات منفی و مثبت ورود این کشور به این موضوع، ورود آنکارا پس از این میتواند عامل فشار مضاعف گردد.
اگر ترکیه همانطور که مقامات این کشور اذعان کردهاند که ورود آنان به موضوع با هماهنگی آمریکا بوده و تجلیل از نقش این کشور در موضوع هستهای در اجلاس اخیر جی- 20 در تورنتو تائید این موضوع است ، در آن صورت در واقع نقش ترکیه به مثابه حلقه تکمیلی فشار به ایران در مذاکرات آینده خواهد بود.
اظهارات اخیر سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه در انتقاد تلویحی از اظهارات رئیس جمهور ایران در رابطه با تعلیق مذاکرات با گروه 5+1 تا ماه اگوست و تاکید بر لزوم شفافیت بیشتر از سوی ایران در موضوع هستهای، علایم و بروز اعمال این سیاست است.
به هرحال آنچه مسلم است موضوع هستهای عنصر جدیدی را در روابط ایران و ترکیه وارد کرده است که این عنصر در صورت شکست مذاکرات هستهای حتی میتواند در توجیه افکار عمومی مردم ترکیه برای قرار گرفتن این کشور در کنار آمریکا قابل استفاده باشد.
نکته مهم آنکه به نظر میرسد در روند آینده مداخله ترکیه در موضوع هستهای فارغ از تلاش برای عملی شدن تبادل سوخت، متمرکز بر فشار بر ایران در جهت توقیف و تعلیق غنی سازی خواهد بود. این نکته ای است که شاید تهران از آن غافل باشد.
نظر شما :