آب ریختن در آسیاب اعراب
مقاومتی که در برابر به کار بردن نام صحیح خلیج فارس اعمال می شود یک جریان ریشه دار تاریخی و منطبق با واقعیات نیست بلکه بیشتر این تلاشها تحت تاثیر فضای نا مناست ایران و اعراب صورت میگیرد و اغراض روانی وعوام فریبانهای برای تهییج افکار عمومی در پشت آن قرار دارد.
از زمان جمال عبد الناصر که به دنبال تحریک احساسات قومی عربی بود تاکنون این اغراض یکسان است. علی رغم این اقدامات بی اساس، نام خلیج فارس یک واقعیت تاریخی و جغرافیایی مبتنی بر حقایق غیر قابل انکار است که از پشتوانه حقوقی و بین المللی مستحکمی نیز برخودار است.
علاوه بر وجود هزاران سند و نقشه بی طرف در این زمینه که در مراکز معتبر بین المللی نگهداری میشود، بخش نامههای دبیرخانه سازمان ملل نیز بر صحت این نام و ضرورت به کارگیری صحیح آن تاکید دارد.
کمیته یکسان سازی اسامی جغرافیایی تحت نظر دبیرخانه سازمان ملل نیز بر این نکته تاکید دارد که نام خلیج فارس نباید تحت تاثیر اغراض سیاسی قرار گیرد.
منظور از ذکر این شواهد آن نیست که نباید نسبت به تحریکات سیاسی بی تفاوت بود بلکه بر عکس تجربه نشان داده است که در صورت بی تفاوتی و کثرت استعمال نامهای ناقص و جعلی باعث میشود مراکز و نهادهایی که اطلاع چندانی از سابقه تاریخی این نام ندارند، گاه بی غرض از نامهای ناقص و مجعول استفاده میکنند. بسیار شاهد بودیم که این مراکز پس مواجه شدن با حساسیت ایرانیها و آگاهی از اشتباه خود، نسبت به تصحیح آن و عذرخواهی اقدام کردهاند.
در کنار حفظ حساسیت و عکس العمل نسبت به کاربرد نامهای جعلی و آدرس دادن به منابع بین المللی، محققین و دستگاه دیپلماسی ما باید چند اقدام دیگر را نیز در دستور کار قرار دهد؛ یکی از این اقدامات توجه به منشاء این نام گذاری است. بی شک تفوق حضور سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایرانیان در این حوزه که در زمانی که هیچ تمدن دیگری غیر از تمدن ایرانی در منطقه مسلط نبوده، اصالت نام خلیج فارس را به اثبات میرساند.
گرچه در نام گذاری نامهای جغرافیایی علت استمرار یک نام الزاما همان علت تاسیسی نیست و طبیعی است اکنون زمانی که صحبت از نام خلیج فارس می شود بحث مالکیت یک کشور بر آبراه مطرح نیست زیرا قانون بین المللی دریاها وضعیت آبهای ساحلی، آب های آزاد، فلات قاره و منطقه اقتصادی را مشخص کرده است.
با این وجود توجه به سایر پارامترهایی که علت تاسیسی نام خلیج فارس بوده و کماکان نیز ادامه دارد، قابل توجه است؛ حفظ توفق اقتصادی، بهره بردای به موقع از منابع انرژی، توسعه مناطق ساحلی و جزایر خلیج فارس در ترویج نام صحیح خلیج فارس موثر است.
همچنین دموگرافی این منطقه حاکی از آن است که ایرانینان از قدیمی ترین ساکنان این آبراه بودهاند و در ادوار مختلف با عزت و سربلندی در این مناطق زندگی کردهاند. در حال حاضر برای بخشی از ایرانیانی که در جنوب سواحل خلیج فارس سکنی دارند، اقدام به تاریخ سازی و جعل هویت میشود.
باید به این نکته توجه شود که دستگاه دیپلماسی کشور موظف است شرایطی را فراهم کند تا ایرانیان بتوانند کماکان با عزت و سربلندی در مناطق مختلف خلیج فارس به زندگی و فعالیت تجاری خود ادامه دهند و بدون آن که تحت فشار سیاسی و اقتصادی قرار گیرند، بتوانند با حفظ هویت ایرانی خود کماکان از حضور تاریخی خود نیز محافظت کنند و نیازی به تغییر تابعیت و تغییر هویت فارسی خود نداشته باشند.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد نحوه عکس العمل به اقدامات تحریک آمیز است؛ سیاسی کردن کاربرد نام خلیج فارس و وقایعی مانند آنچه که در میادین ورزشی و در مسابقات تیمهای ایرانی با تیمهای عربی به وقوع میپیوندد، آب ریختن به آسیاب طرف مقابل است. این اقدامات شتاب زده و مطالعه نشده به راحتی قابل کپی برداری از سوی طرف مقابل است و موجب کاربرد وسیعتر نامهای جعلی و تحریک احساسات ملی میشود.
نظر شما :