انتقال نفت خزر از مسیر ایران، رویا یا واقعیت؟
درماههای اخیر تکاپو برای راه اندازی خطوط لوله نفت و گاز از خزر به بازارهای جهانی بیشتر از گذشته شده است. درحالی که با استراتژی دیپلماسی تهاجمی منوچهر متکی توانست رای بالای نمایندگان مجلس را برای پست خطیر وزارت امور خارجه به خود اختصاص دهد امیدواری ها برای اتخاذ یک سیاست منسجم و نه تهاجمی از سوی وزارت امور خارجه در حوزه خزر بالا رفته بود.
اما بررسی رویدادهای حوزه خزر از دو سال گذشته بیانگر این واقعیت تلخ است که دستگاه سیاست خارجی در این حوزه بسیار ضعیف عمل کرده است. پس از گذشت بیش از دو سال از آغاز به کار دولت نهم هنوز مشخص نیست مسئولیت پرونده خزر در دولت محمود احمدی نژاد را چه کسی به دست گرفته است واگر وزارت خارجه در این حوزه اقدامی انجام داده است این پرسش این گونه در اذهان صاحب نظران مطرح می شود چرا دولت افکار عمومی را در جریان پرونده خزر قرار نمی دهد.
متاسفانه دریای خزر به فراموشی سپرده شده است. در چنین شرایطی کشورهای دیگر از این فرصت در راستای تامین منافع ملی خود ونقض حقوق ایران در این منطقه به بهترین شکل بهره برداری مى کنند.
اکنون صرف نظر از اینکه بحث تقسیم دریای خزر تا حدودی مسکوت مانده است وکشورهای ساحلی تحرک سالهای نخست فروپاشی شوروی برای رسیدن به رژیم حقوقی مورد پذیرش هر پنج کشور ساحلی را ندارند، اما آنچه این روزها بیشتر از گذشته در حوزه خزر شاهد هستیم تداوم گفت وگوهای دوجانبه میان این کشورها ومهمتر از همه تلاش برای راه اندازی خطوط لوله جدید نفت وگاز برای انتقال منابع انرژی این دریا به بازارهای جهانی است.
پس از توافق اولیه جمهوری فدراتیو روسیه با جمهوری های قزاقستان و ترکمنستان برای انتقال گاز جمهوری ترکمنستان از خاک قزاقستان درصدد ساخت خطوط لوله جدید برای انتقال نفت وگاز از میدان های نزدیک دریای خزر به چین است.
این پروژه مهم با چراغ سبز نورسلطان نظربایف رئیس جمهور قزاقستان درحال اجرایی شدن است. پیشتر قزاقستان وچین یک خط لوله را از بخش مرکزی قزاقستان به چین تکمیل کردند.
از دیگر سو خبرهایی از کمک بلاعوض 7/1میلیون دلاری آمریکا به جمهوری آذربایجان خبردادند. این کمک مالی درچارچوب طرح راه اندازی دو خط لوله در کف دریای خزر به دولت باکو اختصاص داده شد. دولت های آمریکا و ترکیه در تلاش فراوان برای راه اندازی خط لوله گازی باکو- تفلیس - ارزروم مشابه خط لوله مفتی باکو، تفلیس، جیهان هستند تا انرژی گاز ونفتی خزر را از این راه به بازارهای جهانی منتقل کنند.
این اتفاق ها درحالی رخ می دهد که در سیاست خارجی ايران درياى خزر کم رنگ شده است.
البته این به معناى حمايت از دولت های پیشین و انتقاد از دولت احمدی نژاد نيست. بلکه مراد آن است که در این دو سال هیچ گونه توجه جدی به این حوزه نشده است.
مهندس غلامحسین نوذری از تعریف پروژه ای با عنوان(خط انتقال نکا - جاسک) برای انتقال نفت خام حوزه دریای خزر به دریای عمان خبر داد. او به سان سایر مدیران کشوری وعده استفاده بهتراز موقیت ژئو پلتیک کشور داد اما واقعیت چیز دیگری است.
اکنون 16سال از فروپاشی شوروی می گذرد و در طول این سال ها مکرر در مکرر خبر استخراج نفت در حریم آب های ایران به گوش می رسد. مسئولان وزارت نفت بارها از انتقال نفت خزر به پالایشگاه های تهران و تبریز سخن به میان آورده اند ودر خصوص سد آب نفت جمهوری های ترکمنستان وقزاقستان حتی جمهوری آذربایجان خبر داده اند.
اما آنچه هرگز رنگ حقیقت به خود نگرفته است وبه صورت یک رویا درآمده همین وعده هاست. در حال حاضر تنها 130تا140هزار بشکه از نفت خزر در روز از طریق خط لوله نکا - تهران سوآپ می شود که این با توجه به انتقال نفت خزر از سایر راه ها بسیار ناچیز است.
به علاوه راه اندازی خط لوله نفتی نکا - جاسک نیازمند اختصاص بودجه کلان و داشتن اراده پولادین است. این در حالی است که کارشناسان معتقد بودند اگر ایران در ساخت لوله نفتی نکا - تهران جدیت بیشتری به خرج می داد شاید احداث خط لوله پر هزینه و پر طمطراق باکو، تفلیس،جیهان عقیم می ماند.
شرکت ها و سرمایه گذاران خارجی با وجود خط انتقال لوله نفتی نکا – تهران، ضرورتی برای ساختن خط لوله ای با هزینه چهار میلیارد دلار احساس نمی کردند.
در شرایطی که ساخت لوله نفتی نکا - تهران سال ها طول کشید هنوز مشخص نیست با تکیه بر کدام دلیل، قول پمپاژ نفت خزر به بندر جاسک داده مى شود.
واقعیت اما چیز دیگری است. درحالی که درحال حاضر کشورهای ساحلی قراردادهای رنگین برای احداث پالایشگاه وساخت خطوط لوله نفت وگاز با قدرت های منطقه ای وفرامنطقه ای امضا می کنند شکی نیست پس از گذشت چند سال به عملکردهای خود رنگ وروی حقوقی هم خواهند داد. عرصه روابط بین الملل مبتنی بر واقعیت است. مه جولانگاه رویا وآمال.
نظر شما :