مردی در لباس سکان‌داری اروپا

۰۴ آذر ۱۳۸۸ | ۰۱:۵۳ کد : ۶۳۳۴ اخبار اصلی
انتخاب رئیس ثابت برای اتحادیه اروپا مدت‌ها بود که در کش و قوس تبلیغاتی خود گرفتار شده بود. قطعه این پازل از بریتانیا و فرانسه و آلمان می‌گذشت تا شاید بتواند گوشه دیگری از این رویای ایالات متحده اروپا را به واقعیت نزدیک کند.
مردی در لباس سکان‌داری اروپا

وقتی مشخص شد که 27 کشور عضو اتحادیه اروپا هرمان وان رامپوی را به عنوان اولین رئیس ثابت اتحادیه اروپا انتخاب کرده‌اند، شاید خود نخست وزیر بلژیک هم از تعجب خود را نیشگونی گرفته باشد و برای باور طلوع این ستاره بخت چند باری جمله "من رئیس اتحادیه اروپا هستم" را تکرار کرده باشد.

هرمان وان رامپوی سیاستمدار گمنام بلژیکی که پس از انتخابش مشخص شد شعرهای هایکو هم می‌سراید امروز فهمیده است که همین گمنام بودنش باعث شد تا ناگهان به تیتر یک تمام رسانه‌های جهان تبدیل شود.

انتخاب رئیس ثابت برای اتحادیه اروپا مدت‌ها بود که در کش و قوس تبلیغاتی خود گرفتار شده بود. قطعه این پازل از بریتانیا و فرانسه و آلمان می‌گذشت تا شاید بتواند گوشه دیگری از این رویای ایالات متحده اروپا را به واقعیت نزدیک کند. اما شاید تا همین پنجشنبه کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که این قطعه در گوشه‌ای از بلژیک عهده‌دار سمت نخست وزیری است.

اکنون آقای رامپوی به عنوان رئیس اتحادیه اروپا انتخاب شده است. چهره‌ای که در این یک هفته از او ترسیم شده است، مردی است ساده، مذهبی که قرار است تمام دستورات را به خوبی اجرا کند. در چنین شرایطی این درست همان مهره‌ای است که قدرت‌های اصلی قاره سبز، یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان به آن احتیاج دارند. فرانسه و آلمان از کابوس تونی بلر، نخست وزیر پیشین بریتانیا نجات پیدا کرده‌اند. آنها می‌دانستند که حضور تونی بلر با توجه به تجربه و نفوذی که دارد می‌تواند در شرایطی که اتحادیه اروپا دوران آزمون و خطای خود را همچنان سپری می‌کند خطرساز شود. از سوی دیگر تونی بلر یک بریتانیایی بود و کشورش هنوز نتوانسته است خود را با چارچوب‌های اتحادیه اروپا وقف دهد. مرزهای شنگن و واحد پول مشترک یوروو هنوز نتوانسته‌اند به بریتانیا راه پیدا کنند.

بنابراین انتخاب آقای رامپوی باید آنها را خوشحال کرده باشد. اما اینکه آقای رامپوی چه نقشی را در این زمینه عهده‌دار خواهد شد و خود را تا چه اندازه در میان چالش‌های اتحادیه اروپا درگیر خواهد کرد از جمله مسائلی است که باید در میان آزمون و خطاهای اتحادیه اروپا در آینده از آن سخن گفت.

برخی مساله ریاست اتحادیه اروپا را فارغ از فضای انتخاب آقای رامپوی مورد بررسی قرار می‌دهند و معتقدند که تا این اندازه که این اتحادیه توانسته است برای خود رئیسی انتخاب کند گامی مثبت در جهت هم‌گرایی بیشتر در اتحادیه اروپاست. از این دیدگاه حتی انتخاب فردی که انتقادهای کمتری نسبت به او وجود دارد خود یک گام مثبت است که می‌تواند در دوره‌های بعد با انتخاب افراد با نفوذتر تقویت شود.

اما در میان منتقدین هستند کسانی که در واقع انتخاب آقای رامپوی را انتخاب هیچ‌کس می‌دانند و معتقدند که این حرکت هیچ تغییری برای هم‌گرایی و استحکام اتحادیه اروپا برای رسیدن به رویای یک اروپای متحد نخواهد بود.

از آنجا که آقای رامپوی فردی است ناشناخته مسلما در حال حاضر دشمن قدرتمندی ندارد و عملکرد او در آینده نشان خواهد داد که چگونه می‌تواند از فرصت به دست آمده استفاده کند. شاید اگر در آینده تعداد دشمنانش افزایش پیدا کند، بتوان نتیجه گرفت که در پیشبرد اهدافش به سوی موفقیت گام برداشته است.

شاید تنها مخالف جدی انتخاب آقای رامپوی سیاستمداران ترک باشند. چراکه آقای رامپوی یکی از سرسخت‌ترین مخالفان عضویت ترکیه در اتحادیه اروپاست. هرچند وی پس از انتخاب شدنش اعلام کرد که عقاید شخصی خود را در چارچوب قوانین اتحادیه اروپا اعمال نخواهد کرد اما در عالم سیاست هرچقدر هم که قوانین بر دیدگاه‌های شخصی اولویت داشته باشند باز هم نمی‌توان نقش دیدگاه‌های شخصی را نادیده گرفت. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که روند عضوگیری اتحادیه اروپا در حال حاضر با توجه به مشکلاتی که گسترش این اتحادیه داشته است در حال حاضر متوقف شده است اما ترک‌ها همچنان امیدوارند که بتوانند روزنه ورود به اتحادیه اروپا را روز به روز بزرگ‌تر کنند و در زمانی هر چه کوتاه‌تر نام اروپایی را بر خود بچسبانند.

اکنون آقای رامپوی در واقع سکان‌دار اتحادیه اروپاست هرچند بیشتر به نظر می‌رسد که در لباس یک سکان‌دار برای ایفای این نقش ظاهر شده است و رهبران اروپایی خوشحالند که خودشان می‌توانند کشتی اتحادیه اروپا را به هر سمت که می‌خواهند هدایت کنند. اما شاید در دور بعدی با انتخاب یک رئیس بانفوذ و قدرتمند‌تر امید بیشتری برای همگرایی مردمان این قاره از افق‌های دور سربرآورد.


نظر شما :