اوباما در مقابل ایران با انعطاف بیشتر عمل می‌کند

۲۳ آبان ۱۳۸۷ | ۰۱:۲۱ کد : ۳۱۵۷ گفتگو
گفت‌وگوی اختصاصی دیپلماسی ایرانی با دکتر یوهانس رایزنر، محقق موسسه بین‌المللی امنیتی در برلین
اوباما در مقابل ایران با انعطاف بیشتر عمل می‌کند

با وجود تمام پس زمینه هایی که پیرامون آینده روابط ایران و غرب وجود دارد، گفته می شود که انتخابات ریاست جمهوری امریکا اولین نقطه عطفی برای هرگونه پیش بینی در این زمنیه است.

 

اکنون با انتخاب رییس جمهور جدید امریکا، دیپلماسی ایرانی در گفت و گویی با دکتر یوهانس رایزنر، تغییرات احتمالی در روابط ایران و غرب را با توجه به نقش ها و شخصیت رییس جمهور امریکا مورد بررسی قرار داده است.

 

دکتر یوهانس رایزنر، محقق موسسه بین المللی امنیتی در برلین است که در خصوص مجلس فدرال آلمان و فعالین مجلس فدرال در سیاست خارجی مطالعه می کند. اوکارشناس مسائل ایران و منطقه است و در خصوص روابط دنیای اسلام و غرب تحقیقات زیادی انجام داده است.

 

آقای رایزنر، حتی اگر نخواهیم بنا به گفته برخی از روزنامه های ایرانی، ایران را پاشنه آشیل امریکا بدانیم، این روزها در برخی از روزنامه ها می خوانیم که ایران، با برنامه هسته ایش و موقعیتی که در منطقه دارد بدون شک می تواند  به عنوان یک قدرت منطقه ای بر روی برخی از مسائل مهم دولت آینده امریکا اثر گذار باشد. حتی دنیس راس، یکی از مشاوران باراک اوباما در حوزه خاورمیانه بسیار به او توصیه کرده است تا استراتژی سیاست خارجی امریکا در مقابل ایران را تغییر شکل دهد. آیا شما تغییر در ماهیت روابط ایران و امریکا را با حضور رییس جمهوری جدید در امریکا می پذیرید؟ و چه مسائل کلیدی در استراتژی سیاست خارجی امریکا باید تغییر کند تا بتواند موفق شود؟

من ابتکار و نرمش و انعطاف پذیری بیشتر را می پذیرم. هرچند من شک دارم که تغییرات بنیادینی در سیاست های اتخاذ شده در قبال ایران به وجود آید. حتی به توصیه دنیس راس هم با تردید نگاه می کنم. انتظار می رود که اوباما کمتر از روش های ایدئولوژیک استفاده کند. او دنیا را به دو بخش خوب و بد تقسیم نمی کند. من می توانم تصور کنم که اوباما احترام بیشتری برای ایران به عنوان یک بازیگر مهم منطقه ای نشان خواهد داد. با وجود این، تغییرات چند سویه، مبتکرانه و انعطاف پذیر امریکا در قبال ایران به سیاست های ایران نیز بستگی دارد.

 

آیا استراتژی امریکا در قبال ایران می تواند موقعیتی را برای امریکا و رییس جمهور جدید آن به وجود بیاورد تا موقعیت خود را در جهان ارتقا ببخشد؟ آیا به عنوان مثال این شرایط جدید می تواند بر روی روابط امریکا با اروپا تاثیر گذار باشد و این روابط چه تاثیری بر روی روابط ایران و اتحادیه اروپا خواهد داشت؟

این امر بستگی دارد که رییس جمهور جدید به دنبال راه حلی برای درگیری ها در معنای واقعی آن است و یا تنها می خواهد درگیری ها را آرام کند تا به خواسته امریکایی ها پاسخ دهد. با داشتن درک بیشتری نسبت به جهان امروز و نقش امریکا در آن این مسئله قابل قبول است. امریکا هزینه زیادی برای ایجاد تغییرات در اواخر جنگ سرد پرداخت کرده است. وسوسه ابرقدرت جهان بودن برای ادامه دادن مسیرهای پیشین برای امریکا بسیار بالا بود. امروز، با توجه به شرایطی که در خاورمیانه و خاور نزدیک وجود دارد واضح است که ظرفیت امریکا برای اجرای اهداف استراتژیک جهانی و ایده های ریاستش محدود شده است. چند سویه گرایی، همکاری و درک یک سری از تکاپوهای منطقه ای اجتناب ناپذیر است. سیاست های مبنی بر این خطوط می تواند به اروپایی ها فضای بیشتری برای حرکت بدهد، به ویژه در مقابله با ایران. اما چنین تغییراتی در سیاست های امریکا به همپیمانان اروپایی آن حقوق می دهد.

 

سه مرحله از مذاکرات اروپا در خصوص پرونده هسته ای ایران بدون نتیجه به پایان رسید. شما اخیرا به سیاستمداران اروپایی توصیه کرده اید که به ایران برای داشتن نقشی مکمل در امنیت و تعادل منطقه پیشنهاد دهند. به نظر شما ایران چگونه می تواند برای امنیت و ثبات در منطقه همکاری کند؟

از خیلی جهات ایران دارای قابلیت های زیادی برای همکاری های منطقه ای است، اما این ها باید از طریق مذاکره مشخص شود. ما باید از قدم های کوچک و عملی استفاده کنیم و درک درستی از نگرانی ها و تمایلات همپیمانان منطقه داشته باشیم. پس از هشت سال جنگ ایران و عراق و فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، نباید به این فکر کنیم که روابط با ایران دشوار خواهد بود و همچنین نباید ایران را به عنوان منبع تمام مشکلات منطقه بدانیم. بسیاری از توافقنامه های دوجانبه بین ایران و همسایه های این کشور به خوبی اجرا شده است. در حال حاضر باید آنها را در فعالیت های منطقه ای وارد کنیم. توجه و تمرکز بر روی مسائل کوچک بدان معنا نیست که مسائل بزرگ امنیتی در منطقه را نادیده بگیریم. مذاکره بر سر این موضوع می تواند به درک بهتری از خواست ها و آرمان های اصلی و مهم طرفهای درگیر بی انجامد. هرچند باید از این مسئله اجتناب کرد که مذاکره بر سر خواسته ها و آرمان های اصلی طرفین می تواند به عنوان بهانه عدم اتخاذ یک تصمیم مهم باشد.

 

آقای خاتمی، رییس جمهور سابق ایران همراه میزبان رسانه های اروپایی، سیاستمداران و دانشگاهیان اروپایی است. از همه جالب تر اینکه فعالین ضد بمب زمانی که در اواخر ماه اکتبر آقای خاتمی در خصوص گفت و گوهای صلح آمیز سخنرانی می کرد دست به آشوب زدند. شما این مسائل را چگونه ارزیابی می کنید؟

این گروه در واقع یک گروه طرفدار اسراییل هستند... عکس العمل آنها در قبال حضور آقای خاتمی برای من چندان دور از ذهن نبود...

 

از همه جالب تر اینکه می بینیم که مشکلات سیاسی با ایران به سرعت جای خود را به سیستم سیاسی ایران می دهد. در چنین شرایطی این تنها راه رسیدن به یک راه حل سیاسی را به بن بست می کشاند. گاهی توافق بین اسراییلی ها متفاوت است.

آقای خاتمی در سفر اخیر خود به آلمان نیز اعلام کرده است که هنوز در خصوص حضور در انتخابات سال 2009 ایران مطمئن نیست. آیا این تاکتیک است؟ شما فکر می کنید چه کسانی اعلام کاندیداتوری کنند؟ و این کاندیدا باید چه خصوصیاتی داشته باشد تا بتواند 1- رد صلاحیت نشود و 2- رای مردم ایران را به دست آورد؟

هنوز زمان برای انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده است. من فکر می کنم که این تاکتیک آقای خاتمی است. من با بحث و گفت و گو موافقم، این تنها روزنامه کیهان نیست که این تفکر را ترویج می دهد که کاندیداتوری آقای خاتمی می تواند به عنوان مشوقی برای حضور بنیادگرایان برای حمایت از احمدی نژاد باشد. من نمی توانم بگویم که چه کسانی به جز آقای کروبی اعلام کاندیداتوری خواهند کرد. برای یک ناظر خارجی بسیار دشوار است که برنامه های سیاسی ایران را شناسایی کند و درک کند که سیاستمداران ایرانی چه برنامه ای برای مردم و کشور دارند. هرچند، من مطمئنم که می دانند که باید چه انتظاراتی از کاندیداها و انتخابات داشته باشند.


نظر شما :