دلایل شکست ها چیستند؟

ارتش، ضامن قدرت ملی یک کشور

۲۸ دی ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۰۶۰۹ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی خاورمیانه
هیمن سعید مصطفی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: کشورهایی که دارای ارتش قوی هستند نباید شکوه و اقتدار خود را از دست بدهند. آنها بیش از آن دسته از کشورها و ملت هایی که در این زمینه ضعیف هستند، امنیت ملی بیشتری احساس می کنند، از هویت و مرزهای جغرافیایی خود محافظت می کنند، به ویژه در دنیای امروز که اشغال و تهاجم به کشورها و گسترش مرزهای جغرافیایی برای کشورهایی که ارتش قدرتمندی دارند جذاب است.
ارتش، ضامن قدرت ملی یک کشور

نویسنده: هیمن سعید مصطفی، کارشناس سیاسی اقلیم کردستان عراق

دیپلماسی ایرانی: وجود ارتش رسمی ملی برای هر کشوری مهم است زیرا قدرت آن در جامعه بین المللی با قدرت ارتش و اقتصاد آن کشور سنجیده می شود. این دو عامل مهم جایگاه یک کشور یا ملت را در مجامع بین المللی تعیین می کند. تاریخ به ما می گوید که داشتن یک ارتش قوی موثرترین ابزار برای هر کشوری بود که می خواست به قدرت تبدیل شود و یا بتواند از مرزهای جغرافیایی و ملی خود محافظت کند.

تضعیف این ابزار باعث شده که بسیاری از کشورهایی که تا دیروز قدرتمند بودند، امروز جایگاه خود را در جهان از دست بدهند که مهمترین علت آن جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم است که توازن قدرت را در سراسر جهان تغییر داد. خاورمیانه با این جنگ ها به ترسیم مجدد جغرافیای سیاسی و اقتصادی جهان واکنش نشان داده، بنابراین تلاش برای داشتن ارتشی قوی در سطح جهانی و منطقه ای که جنگی است یک ضرورت است و هر کشوری باید پیوسته ارتش خود را از نظر روحیه ملی و اهمیت حفاظت از کشور و نهاد سیاسی آن تقویت کند تا بتواند به رقابت ادامه دهد.

کشورهایی که دارای ارتش قوی هستند نباید شکوه و اقتدار خود را از دست بدهند. آنها بیش از آن دسته از کشورها و ملت هایی که در این زمینه ضعیف هستند، امنیت ملی بیشتری احساس می کنند، از هویت و مرزهای جغرافیایی خود محافظت می کنند، به ویژه در دنیای امروز که اشغال و تهاجم به کشورها و گسترش مرزهای جغرافیایی برای کشورهایی که ارتش قدرتمندی دارند جذاب است.

پدیده فروپاشی ارتش بارها در تاریخ بوده اینکه ارتشی سقوط کرده و بسیاری از قلمروهای خود در چارچوب دولت قانونی از دست داده است. قرن بیست و یکم فروپاشی ارتش عراق در سال ۲۰۰۳ در برابر حملات ائتلاف به رهبری ایالات متحده را شاهد بود. در سال ۲۰۱۴ شکست ارتش عراق در دفاع از خاک خود در برابر داعش را شاهد بودیم که از نظر توان نظامی بسیار ضعیف تر از ارتش عراق بود. شکست اخیر ارتش دولت سوریه در برابر مخالفان خود نمونه دیگری از ناتوانی ارتش در شکست دادن نیروهای رقیب است. در سال ۲۰۲۱، سقوط و شکست ارتش افغانستان در برابر طالبان و تصرف تقریباً کل افغانستان توسط جنگجویان آن را نیز شاهد بودیم.

شکست ارتش ها دلایل زیادی دارد از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. پیری نظام‌های سیاسی: نظام‌های سیاسی از مرحله جوانی و قدرت به پیری و ضعف خواهند گرایید و در صورت عدم تطبیق با شرایط جهانی، نمی‌توانند مانند گذشته مدیریت کنند.

۲. حکومت داری ضعیف و شرایط نامناسب مردم: یکی دیگر از دلایل ضعف ارتش ها، سوء استفاده از قدرت توسط سران حکومت و ارتش برای منافع خصوصی، فاصله گرفتن از مردم و اعمال خشونت علیه مردم است.

۳. رقابت بین المللی و تهدید منافع استراتژیک قدرت ها: جهان همیشه در حال رقابت است و منافع دولت ها همیشه در حال تغییر است. زمانی که کشوری بر خلاف منافع قدرت ها عمل می کند و سیاست هایش مغایر با سیاست های آنهاست، از هر چه در توانشان است برای تضعیف و از بین بردن توان دفاعی طرف مقابل استفاده می کنند.

۴. نداشتن هویت ملی در ارتش ها: دلیل مهم ضعف ارتش ها، عدم وفاداری ملی به ارتش و نهادهای دفاعی مبتنی بر وفاداری به افراد و احزاب است. با تضعیف این وفاداری مبتنی بر منافع، ارتش متلاشی و ناتوان می شود.

۵. انحراف توان نظامی نیروهای پشتیبان به سایر رویدادهای جهانی: یکی دیگر از دلایل ضعف ارتش ها عدم حمایت بین المللی از سوی منافع دوستانه و مشترکی است که اتحاد آنها را محدود می کند و در تامین و مدیریت مراحل با مشکل مواجه هستند. در این مرحله، آنها باید برخی از منافع خود را قربانی کنند تا از جنگ در مرزهای سیاسی دولت جلوگیری کنند.

۶. سوء استفاده از موقعیت ارتش ها: گاهی اوقات ارتش ها به دلیل فساد و بی کفایتی سران خود در موقعیتی قرار می گیرند که نمی توانند نیروهایش را رهبری کنند زیرا هدف آنها فقط حفظ منافع مادی خود است و مخالفان از این فرصت استفاده می کنند تا حمله کنند.

جنگ های امروزی با جنگ های قرون گذشته متفاوت است اکنون جنگ از اقدام رادیکال عبور کرده و وارد مرحله جدیدی شده است. حال این سؤال مطرح است که برای داشتن ارتش ملی باید چه اصولی مد نظر باشد؟

ارتش، نیرویی است که فعالیت های نظامی را در سرزمین انجام می دهد. هر ارتش از سه نیرو تشکیل شده است: زمینی، هوایی و دریایی که به صورت هماهنگ توسط کمیته مشترک با یکدیگر همکاری می کنند. در اینجا نیز توانایی های یک کشور با دیگری متفاوت است زیرا برخی از کشورها از نظر جغرافیایی بدون مرز آبی قرار دارند، بنابراین به نیروی دریایی نیازی ندارند. وجود یک نیروی ملی که همه جوامع را در کشور بدون توجه به زبان، قومیت و مذهب گرد هم می آورد، قوی ترین عامل است که ارتش را از شکست در شرایط دشوار محافظت می کند. در عین حال، باید یک سیستم دموکراتیک و عادلانه وجود داشته باشد که در آن قدرت بین احزاب سیاسی بر اساس مشروعیت واقعی که مردم به نمایندگان خود می دهند منتقل شود. همچنین ارتش باید در درگیری های سیاسی داخلی کشور بی طرف باشد تا همه احزاب سیاسی در داخل کشور احساس امنیت کنند و بدانند که حقوق آنها محفوظ است.

امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی، قدرت ارتش به توانایی های فناورانه و استفاده از آن بستگی دارد، زیرا اقتصاد قوی، دولت را قادر می‌سازد تا نیازهای نظامی را تامین کند. سطح سواد اعضای ارتش افزایش توانایی توسعه استراتژی به ویژه در شرایط اضطراری را باعث می شود. همچنین بین شهروندان و سربازان این تفاهم باید به وجود آید که سرباز باید از افراد جامعه خود محافظت کند. تامین مایحتاج معیشتی سربازان و قدرتمند کردن توان مالی آنها، مبارزه با فساد در صفوف نیروهای مسلح و سازماندهی و پایبندی به اصول نظامی از دیگر اصول سربازی است.

کلید واژه ها: ارتش قدرت ارتش ارتش عراق ارتش سوریه فروپاشی فروپاشی ارتش افغانستان فروپاشی ارتش عراق فروپاشی ارتش سوریه سقوط سوریه ضعف ارتش شکست ارتش


( ۲ )

نظر شما :