ازبکستان برای بهره برداری از ظرفیت های ایران با هدف غلبه بر جبر جغرافیایی تلاش می کند
سفر میرضیایف، نقطه عطف روابط تهران – تاشکند
نویسنده: احمد قاسمزاده، کارشناس مسائل آسیای مرکزی
دیپلماسی ایرانی: شوکت میرضیایف، رئیسجمهوری ازبکستان روز یکشنبه در اولین سفر رسمی خود از زمان به قدرت رسیدن به تهران سفر خواهد کرد. در این سفر که به دعوت رسمی آقای سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری کشورمان، انجام خواهد شد دو طرف برای چهارمین بار در دو سال گذشته با یکدیگر دیدار خواهند داشت.
سفر شوکت میرضیایف، رئیسجمهوری ازبکستان به ایران گامی مهم در تعمیق روابط بین ازبکستان و ایران است و همایش تجاری که در آستانه این سفر، برنامهریزیشده است، بستر ارزشمندی را برای تجار و تولیدکنندگان از هر دو کشور فراهم میکند تا همکاریها را تقویت کنند.
ازبکستان از ظرفیتهای اقتصادی قابل توجهی برخوردار است که عمدتاً مغفول مانده است. تولید ناخالص داخلی ازبکستان در سال 2020 میلادی طبق آمار بانک جهانی، حدود 60 میلیارد دلار (هشتاد و یکمین اقتصاد دنیا در سال 2020) بوده است. رشد تولید ناخالص داخلی نیز 7/1+ درصد (رتبه پانزدهم در سال 2020) بوده است. ضمن آنکه قبل از شیوع ویروس کرونا، یعنی در سالهای 2017، 2018 و 2019، رشد تولید ناخالص داخلی این کشور طبق آمار بانک جهانی به ترتیب 4/4+ و 5/4+ و 5/7+ درصد بوده است.
تداوم تعامل بین دو کشور نشاندهنده تعهد آنها به پیشبرد منافع متقابل و ایجاد مسیری هموار برای همکاری بلندمدت است و به دلیل پیوندهای نزدیک تاریخی، فرهنگی و تمدنی با یکدیگر بهویژه در شهرهایی مانند سمرقند و بخارا و فرغانه (که اکثریت مردم این منطقه تاریخی و چند شهر دیگر ازبکستان فارس زبان هستند) انتظار میرود که این سفر مسیر را برای افزایش همکاریها هموارتر از گذشته کند.
ازبکستان از نظر موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی از موقعیت بسیار حساس و ویژهای در قلب آسیای مرکزی برخوردار است و با هر چهار کشور این منطقه یعنی قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان و ترکمنستان دارای مرز مشترک است. هیچ کشوری در آسیای مرکزی از این ویژگی جغرافیایی برخوردار نیست. به همین دلیل، عموماً از ازبکستان بهعنوان «وزنه تعادل ژئوپلیتیکی» در منطقه آسیای مرکزی نام برده می شود؛ البته با وجود چنین مزیت شایان توجه ژئوپلیتیکی، ازبکستان کشوری با شرایط محصور در خشکی مضاعف است و برخلاف کشورهای محصور در خشکی که برای دسترسی به آبهای آزاد بینالمللی و سایر نقاط جهان حداقل باید از یک کشور عبور کنند، ازبکستان ناچار است از هر چهار مسیر جغرافیایی حداقل از دو کشور عبور کند که این امر شرایط خاص ترانزیتی و اقتصادی را به این کشور تحمیل کرده است. کوشش ازبکستان برای غلبه بر این جبر محیطی و جغرافیایی موجب شده است این کشور توجه ویژهای به مشارکت و نقشآفرینی در طرحهای ترانزیتی و کریدورهای ارتباطی نظیر «ابتکار یک کمربند – یک راه» (طرح راه ابریشم چین)، کریدور شمال – جنوب و نیز پروژه ترانزیتی افغانستان – ایران – ازبکستان از طریق بندر چابهار داشته باشد.
در حال حاضر مهمترین فرصت و مزیت اقتصادی ایران در رابطه با ازبکستان، کریدورهای ارتباطی و ترانزیتی است که علاقهمندی ازبکستان به مشارکت در پروژه ترانزیتی افغانستان – ایران – هند آن هم با وجود به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، به روشنی گویای این واقعیت است که دولت ازبکستان توجه ویژهای به بندر چابهار دارد و با توجه به توسعه مناسبات این کشور با هند و افغانستان، روی این مسیر ترانزیتی حساب ویژهای باز کرده است که تحقق آن نیازمند برنامهریزی و اجرای جامع برنامههای دو کشور بر کریدور شمال – جنوب، کریدور خلیج فارس – دریای سیاه، کریدور شرق ایران در چارچوب کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ازبکستان است. بهویژه آنکه پس از جنگ روسیه با اوکراین و تحریمهای اعمال شده علیه روسیه و حذف مسیرهای ترانزیتی روسیه از پروژههای ترانزیتی به دلیل مشکلات و مسائل مربوط به تحریمها، مسیرهای ترانزیتی واقع در ایران در کانون توجهات قرار گرفته است که این عامل به تنهایی میتواند جذابیت همکاری با ایران را افزایش دهد.
در حال حاضر برخلاف دوران ریاست جمهوری اسلام کریم اف که به دلیل رویکردهای خاص شخص او و دیدگاههای انزوا گرایانه، فرصت چندانی برای همکاری با ازبکستان ایجاد نشد، با آغاز دوران ریاست جمهوری شوکت میرضیایف شاهد تحولات جدی در حوزههای مختلف اعم از سیاست داخلی و خارجی و اقتصادی در این کشور بودیم.
به قدرت رسیدن شوکت میرضیایف در ازبکستان با برخورداری از سابقه کار اجرایی از جمله 13 سال مسئولیت نخستوزیری و آگاهی از مشکلات عمیق و ساختاری این کشور، اصلاحات مختلفی را به اجرا گذاشت. در عرصه داخلی، اقداماتی نظیر مقابله با فساد و پاکسازی نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی، کاهش نقش دولت در اقتصاد و توسعه اقتصاد بازار آزاد و رقابتی، توسعه صنعت گاز و پتروشیمی و نیز صنعت نساجی بر پایه ظرفیت بسیار عظیم تولید پنبه و در عرصه سیاست خارجی رویکرد تنشزدایی و تعامل با همسایگان و ایجاد موازنه با قدرتهای منطقهای و قدرتهای بینالمللی را در دستور کار قرار داد که نتیجه آن تغییرات مثبت و گسترده شرایط ازبکستان بوده است.
جمهوری اسلامی ایران نیز با استفاده از فرصت ایجاد شده طی سالیان گذشته روابط خود را با کشور ازبکستان تحکیم بخشیده و با بهرهگیری از عناصر قومی-فرهنگی مشترک و معرفی خود بهعنوان قطب لجستیکی بخش انرژی و کریدورهای تجاری، تلاش کرده است تا مسیر گسترش روابط را بیش از پیش هموار کند.
هرچند که عمدهی روابط و تعاملات دو کشور رنگ و بوی اقتصادی دارد اما نمیتوان همکاریهای ایران و ازبکستان را در مباحث اقتصادی خلاصه کرد چراکه هر دو کشور در جریان روند صلح افغانستان، موضوعی که برای هر دو طرف حائز اهمیت بود همکاری موفقی داشتند که میتواند در آینده به الگویی برای همکاریها سیاسی – امنیتی در مقیاسهای بزرگتر موردتوجه قرار گیرد که به دلیل عضویت مشترک هر دو کشور در سازمانهای منطقهای مانند سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو)، سازمان همکاری شانگهای و سازمان همکاری اسلامی چندان دور از انتظار نیست.
بهطورکلی میتوان گفت که توسعه همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و ازبکستان بستری مناسب برای سوق دادن کشوهای آسیای مرکزی به سمت مراودات تجاری بیشتر با ایران است و در این میام ازبکستان با توجه به جایگاه ویژه این کشور در آسیای مرکزی، میتواند نقش کلیدی درزمینه حضور پررنگ تر ایران در آسیای مرکزی ایفا کند.
نظر شما :