لزوم پذیرفتن واقعیت ها و برخورد مدبرانه
عراق، خلیج فارس و یادآوری چند نکته
دیپلماسی ایرانی: طی روزهای اخیر اظهارات و بیانیه های مقامات و چهره های سیاسی عراقی بر سر نام خلیج فارس جنجال برانگیز شده است. بسیاری خُرده گرفتند که دولت جدید عراق که دوست و متحد ایران محسوب می شود، چرا باید از این نام استفاده کند و به قولی لقبی غیرواقعی را برای یک آبراه بین المللی که همیشه تاریخ و در تمامی اسناد بین المللی و تاریخی نامش خلیج فارس بوده است را به کار ببرد؟
قبل از هر چیز باید بر این نکته تاکید کرد که شکی نیست خلیج فارس، خلیج فارس است و تمام اسناد جهانی غرب و شرق بر این واقعیت تاکید دارند، حتی کشورهای عربی نیز تا قبل از آن که جمال عبدالناصر این بذر نفاق را بکارد، این آبراه را خلیج فارس می نامیدند. خلیج فارس همان قدر خلیج فارس است که اقیانوس هند اقیانوس هند، دریای چین دریای چین، خلیج مکزیک خلیج مکزیک، خلیج پاناما خلیج پاناما و دریای عمان دریای عمان است.
اما یادآوری چند نکته خالی از لطف نیست که شاید بد نباشد به آنها توجه کافی شود.
1- عراق از ابتدای آغاز فتنه جمال عبدالناصر، رهبر اسبق مصر، بر سر خلیج فارس، به واسطه ایدئولوژی های پان عربیستی و بعثی از کشورهای پیشتاز در تقابل با ایران بوده و همواره در تمامی مکاتباتش از آن تاریخ تا کنون، از واژه ع ر ب ی برای خلیج فارس استفاده می کرده است. بعد از سقوط رژیم بعثی، شاید حکومتی بر سر کار آمد که از آن ایدئولوژی های کهنه فاصله داشت اما نباید فراموش کرد که هیچ گاه عروبیت خود را از دست نداد. بنابراین عراق کشوری عربی بوده و هست و سیاست خود را مطابق با افکار و اندیشه های عربی خود و جهان عرب پیش می برد. از این رو تا زمانی که کشورهای عربی از این واژه استفاده می کنند نباید انتظار داشت عراق استفاده نکند، چرا که عراق مانند هر کشور عربی دیگری کشوری عربی است. همان طور که سوریه و لبنان و یمن خلیج فارس را خلیج فارس نمی نامند از عراق نیز نباید انتظار داشت که خلیج فارس را چیزی مغایر با آنچه کشورها و دولت های عربی و مجامع عربی می نامند بنامد.
2- هیچ گاه فراموش نکنیم عراق استانی از ایران نیست، همان طور که سوریه و لبنان و یمن نیستند. آنها کشورهای عربی مستقلی هستند که تلاش داریم خلاف منافع ملی ما عمل نکنند و حتی الامکان از متحدان و دوستان نزدیک ما باشند. این به معنای این نیست که این کشورها قرار است به عنوان استانی از ایران عمل کنند و هر آنچه ما دلمان بخواهد انجام دهند. این انتظاری خلاف واقع است. البته ما حق داریم نسبت به قلب واقعیت اعتراض کنیم، به طرف عراقی یا هر طرف دیگری اعتراض خود را بیان کنیم و به آنها نارضایتی خود را ابراز داریم اما گمان نکنیم چون در برهه ای از تاریخ به آنها کمک های موثر کرده ایم پس قرار است تا ابد در خدمت ما باشند و هر آنچه ما می خواهیم انجام دهند و انتظاراتی فراتر از واقعیت از آنها داشته باشیم.
3- این اشکال وارد است که دولت عراق در اداره این اتفاق ضعیف عمل کرد و انتظاری که از آن برای مدیریت این موضوع می رفت را برآورده نکرد. دولت عراق می توانست به گونه ای رفتار کند که این موضوع به یک جنجال رسانه ای تبدیل نشود که احیانا بر روابط دو کشور تاثیر بگذارد.
4- بازی جام ملت های عربی خلیج (فارس) یک رویداد مهم برای عراق است که بعد از نزدیک به چهل سال در این کشور بحران زده و عبور از روزهای سخت و جنگ و تروریسم و کشتار برگزار می شود. اهمیت این بازی به قدری هست که عراقی ها به بسیاری از مسائل دیگر توجه نکنند و توجه خود را به کشورهای شرکت کننده در این رویداد مهم ورزشی معطوف کنند. مضافا بر این که این رویداد ورزشی امید و نشاطی استثنائی برای مردم عراق ایجاد کرده است. جنجالی که در ایران بر سر این موضوع به راه افتاد، بر افکار عمومی عراق تاثیر منفی گذاشته است. بار دیگر در اینجا باید تاکید شود که مردم عراق خود را مردم عرب می دانند و انگیزه ها و احساسات عربی نزد آنها بسیار پررنگ است. بنابراین نباید اجازه داد چنین مسائلی نزد آنها تاثیر سوء بگذارد و موجب شود احساسات ضد ایرانی نزد آنها برانگیخته شود. فراموش نکنیم ملت عراق برای بیش از سه دهه تحت تاثیر اندیشه های به شدت ضد ایرانی رژیم بعث بودند و اخیرا طی سال های اخیر است که احساسات ضد ایرانی آنها کمی رنگ باخته است، بنابراین با تحریک چنین مسائلی نباید اجازه دهیم احساسات ضد ایرانی آنها مجددا برانگیخته شود.
5- این اشکال به دیپلماسی کشورمان نیز وارد است که به اندازه ای ضعیف عمل کرده و تضعیف شده که دیگران اجازه می یابند بدیهیات را زیر سوال ببرند و حتی به ما چنین طعنه هایی بزنند. دیپلماسی صرفا محدود به یک نقطه یا یک کشور یا یک منطقه نیست. دیپلماسی مجموعه کنش های دولت ها در سطح بین المللی و جهانی است که به آنها اعتبار می دهد و شان آنها را به اندازه ای بالا می برد که دولتی یا کشوری به خود اجازه نمی دهد به اعتبارشان صدمه بزند چرا که از عواقب آن به خوبی آگاه است. این واقعیت را بپذیریم که در جامعه بین المللی به شدت ضربه پذیر شده ایم و افکار عمومی جوامع جهانی به شدت علیه ما شده است. بنابراین این سوال مطرح می شود که دولت عراق با این اقدام چه احساس زیان یا غبنی می کند که انجام چنین کاری را به خود جرات ندهد؟
نظر شما :