جریان کم اقبال روس ستیز
کسانی که روسیه نئونازی مینامد کیستند؟
نویسنده: مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر
دیپلماسی ایرانی: یکی از مباحثی که از روز اول دربارۀ جنگ اکراین وجود داشت این بحث بود که روسیه ادعا میکرد یکی از مقاصدش از حملۀ نظامی به اکراین از بین بردن «نئونازیهای اکراینی» است. برای ایرانیان که طبعاً شناخت چندانی از وضعیت داخلی اکراین ندارند، این تعبیر عجیب به نظر میرسید و طبیعی بود که آلمان در ذهنشان تداعی میشود، زیرا همگان نئونازیسم را پدیدهای آلمانی میانگارند.
روسیه چه کسانی را نئونازی مینامد؟ و اصلاً اگر چنین نیروهایی در اکراین وجود داشته باشند، چقدر قدرت دارند؟ چه فعالیتهایی میکنند؟ از کجا آمدهاند؟ تحت فرمان چه کسیاند؟ و مگر چه ابعادی دارند که با وجود آنها بتوان جنگی به این وسعت و ویرانگری را توجیه کرد؟ البته روسیه دلایل متعددی را برای حملۀ نظامی خود به اکراین برشمرده که فقط یکی از آنها همین مقابله با «نئونازیها» است. و البته طبیعی است که همین مورد هم سوالبرانگیزتر از سایر موارد است.
همین پرسشها باعث شد شبهنظامیانی که روسیه چنین با آنها سر جنگ دارد ـ و طبعاً آنها نیز با روسیه سر جنگ دارند ـ کیستند. شرح ابعاد این نیروهای شبهنظامی آسان نیست و جمعبندی آنها با توجه به تنوعشان دشوار است. اما برای فهم بهتر آنها را در دو قالب توضیح دادهام:
فقط مختصر در اینجا بگویم که دو گروه بزرگ از شبهنظامیان هستند که روسیه بیش از همه روی آنها حساسیت دارد: یکی «هنگ آزوف» است و دیگری یک ائتلاف شبهنظامی به نام «پراوی سِکتور». هنگ آزوف که ابتدا «گردان آزوف» بود، پس از شروع درگیری با جداییطلبان شکل گرفت، اما «پراوی سکتور» در اواخر سال ۲۰۱۳ در جریان «جنبش یورومیدان» پدید آمد.
«پراوی سکتور» که در واقع به معنای «بخش راست» است (راست در اینجا به معنای همان راست سیاسی است)، مجموعهای از خردهگروههای شبهنظامی بود که پیشتر وجود دارند: به ویژه سه گروه به هم پیوستند و پراوی سکتور را ساختند: «مجمع ملی ـ دفاع ملی اکراین» (UNA-UNSO)، «تریزوب» (Tryzub) و «مجمع سوسیال ـ ناسیونال» (SNA). این پراوی سکتور در واقع و در اصل نیروی انتظامات جنبش یورومیدان بود که به سرنگونی دولت روسگرای یانوکوویج منجر شد. پراوی سکتور در پیروزی جنبش نقش مهمی داشت، به این دلیل که با جدیت و آمادگیاش برای درگیری فیزیکی با پلیس، نقطهضعفِ همیشگیِ این دست جنبشهای خیابانی را رفع کرده بود.
همین نیروها طبعاً در درگیریها با جداییطلبان نیز نقش داشتند و آمادۀ نبرد بودند. وجه مشترک همۀ این گروهها روسستیزی و ملیگرایی رادیکال آنهاست و میتوان بخشهایی از آنها را راست افراطی نامید. اما در مورد اینکه چقدر آنها فاشیست یا نئونازی هستند، نیاز به دقت و تمایزبندی دقیق است. به همین دلیل، من ترجیح میدهم به عنوان «راست افراطی» یا «ناسیونالیسم روسستیز» بسنده کنم.
اما این نیروهای از جهت کثرت بخش بسیار ناچیزی از جمعیت اکراین هستند. شکستهای انتخاباتی عجیب و مضحک آنها نشان میدهد پایگاه چندانی ندارند. میتوان موارد و نشانههای تندروی، رادیکالیسم یا قومگرایی در این گروهها دید، اما دو چیز را نباید نادیده گرفت: یکی اینکه شرایط بحرانی باعث شکوفایی این دستهها شده و کشور در حالت عادی به سر نمیبرد و دوم اینکه طرف مقابل، یعنی جداییطلبان روسزبان، نیز فارغ از همین معایب نیستند. میتوان در مواردی به دولت اکراین در برخورد با این گروهها خرده گرفت، گرچه در مواردی بین دولت و این گروهها درگیری شدیدی هم پیش آمده است (مانند قتل موسیچکو، یکی از رهبران شاخص این گروهها به دست پلیس اکراین)، اما از دیگر سو نمیتوان پاکسازی این گروهها را به عنوان بهانۀ لشکرکشی به یک کشور پذیرفت. لشگرکشی معمولاً باعث شیوع بیشتر این گروهها میشود تا سرکوب آنها.
نظر شما :