گلایه ای دوستان از همسایه شرقی

صد سال دوستی؛ کشف جزیره‌ای به نام افغانستان

۰۴ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۰۴۳۵۹ اخبار اصلی آسیا و آفریقا
علی موسوی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: افغانستان در چند ده سال گذشته، روزگار تلخ و سختی را از سر گذرانده‌است. این شرایط رقت‌انگیز از جمله موجب شده تا این کشور از تاریخ و تمدن کهن و پرافتخار خود فاصله بگیرد و از دیگر پاره‌های پیکره عظیم خراسان باستان دور بیافتد؛ اما دیگر اقالیم عالم عظیم حوزه تمدنی فارسی نباید به این غربت و مهجوریت، دامن می‌زدند و به جای یگانگی بر بیگانگی آن مهر تایید می‌زدند. 
صد سال دوستی؛ کشف جزیره‌ای به نام افغانستان

نویسنده: علی موسوی؛ روزنامه‌نگار افغان 

دیپلماسی ایرانی: یگانگی فرهنگی و تمدنی ما – افغانستان، ایران و تاجیکستان و حتی فراتر از آن – پیشینه‌ای هزاران ساله دارد. در این میان، گرامی‌داشت از صد سالگی دوستی افغانستان و ایران، اگرچه محملی مناسب برای نکوداشت و یادکرد از این یگانگی دیرسال فرهنگی و تمدنی است؛ اما در عین حال می‌تواند آسیب‌زا باشد و بر این قدمت هزاران ساله‌ سایه بیاندازد و آن را به صد سال تقلیل دهد. با این وجود، مایه خرسندی و امید است که اغلب نخبگانی که در این باره قلم زده‌اند، بیشتر به یگانگی دیرسال و پایدار این حوزه تمدنی، نظر داشته‌اند تا صدسالگی دوستی به مثابه دو واحد سیاسی بیگانه و جداگانه. 

نکته مهم دیگر، رویکرد و توجه کم‌پیشینه نخبگان، رسانه‌گران و فرهیختگان ایرانی به افغانستان به مثابه گانه غریب و مهجور تمدن کهن پارسی در این اواخر است. بدیهی است که چنین توجهی لازم و ضروری است و پیامدهای مثبت آن در ذهن و ضمیر و زبان ساکنان این بوم و بر برای ابد ماندگار خواهد شد و به مثابه بخشی از تاریخ دوستی‌مان در گذر روزگاران در خاطره‌ها خواهد ماند؛ بنابراین نقد و اعتراضی بر این نگاه پررنگ وارد نیست و چه بسا شایان تحسین و ستایش است؛ اما این توجه کم‌پیشینه، اندکی شگفت‌انگیز می‌نماید و این بیم وجود دارد که دیر نپاید و تحت تأثیر جو غالب تحولات سیاسی و معادلات استراتژیک، پررنگ یا کمرنگ شود. 

شاید برای شماری از نخبگان ایرانی، پذیرفتنی نباشد؛ اما این انتقاد بر این نیمه ایران بزرگ فرهنگی یا حوزه تمدنی زبان فارسی وارد است که پیش از این، هرگز آن‌سان که شایسته بوده به افغانستان توجه نکرده و حتی نخواسته‌اند آن را به درستی بشناسند. 

افغانستان در چند ده سال گذشته، روزگار تلخ و سختی را از سر گذرانده‌است. این شرایط رقت‌انگیز از جمله موجب شده تا این کشور از تاریخ و تمدن کهن و پرافتخار خود فاصله بگیرد و از دیگر پاره‌های پیکره عظیم خراسان باستان دور بیافتد؛ اما دیگر اقالیم عالم عظیم حوزه تمدنی فارسی نباید به این غربت و مهجوریت، دامن می‌زدند و به جای یگانگی بر بیگانگی آن مهر تایید می‌زدند. 

سرزمین مولوی و سنایی و بیرونی و بوعلی با وجود سقوط به ورطه مرگ‌آور جنگ، هنوز در زیر غبار سنگین رنج روزگاران، شناسه تاریخ کهن خود را بر پیشانی پیر و زخم‌خورده‌اش دارد و قطعه‌ای جدایی‌ناپذیر از پازل پرافتخار پارسی محسوب می‌شود. این اما حتی برای نخبگان، فرهیختگان و اهالی خرد و اندیشه در ایران، آن‌گونه که بایسته بوده، اهمیتی نداشته‌است. 

به رغم حضور میلیون‌ها پناهجوی افغان در ایران، اخبار، وقایع و روایت سیه‌روزی‌های این سرزمین نگون‌بخت، برای سالیان سال، منطقه ممنوعه رسانه‌های فعال در ایران محسوب می‌شده‌است. رویدادهای مربوط به افغانستان حتی در حواشی‌ دور از دیدرس رسانه و رسانه‌گران در ایران جایی نداشته‌است. مردم بزرگ ایران که از نظر اطلاعات تاریخی، اغلب حافظه‌های پرمایه‌ای دارند، نسبت به افغانستان نه به عنوان بخشی از یک حوزه تمدنی مشترک؛ بلکه حتی در حد یک جزیره دورافتاده و گمنام هم شناخت ندارند. آنها غالبا نمی‌دانند که افغانستان و ایران، تاریخ و تمدن یگانه‌ای دارند و بسیاری از مفاخر تمدن کهن فارسی، میراث ماندگار این تمدن بزرگ محسوب می‌شوند و متعلق به همه اقمار و اقطار آن هستند.

در این میان، توجه غلیظ و پررنگ روزهای اخیر به وقایع و تحولات جاری در افغانستان که از مراجع تقلید تا کانون‌های فکری و اندیشه‌‌ای، رسانه‌ها، مراکز پژوهشی و مطالعاتی، کانون‌های آکادمیک، مجامع علمی و دانشگاهی و... را در کنار دستگاه‌های سیاسی به واکنش برانگیخته و نظرشان را به خود جلب کرده، با این غربت و مهجوریت چندده‌ ساله، همخوانی ندارد و این دغدغه را برمی‌انگیزد که رویکرد کنونی، تحث تأثیر سیاست‌ها و منافع کوتاه‌مدت سیاسی، رونق گرفته ‌باشد و با فروکش‌ کردن این جو ملتهب و تغییر منافع مورد نظر به سرعت رنگ ببازد.

با این‌همه و تا زمانی که این فضا همچنان داغ است، باید از آن حداکثر سود را برد و از این محمل مغتنم، فرصتی برای کشف و شناسایی جزیره‌ای به نام افغانستان ساخت؛ این‌که ما تخته‌پاره‌های سوار بر موج، متعلق به یک کشتی طوفان‌زده‌ایم که گذار روزگاران، آن را از هم متلاشی و هریک از سرنشینان آن را به اقلیمی دور و مهجور، پرتاب کرده‌است‌؛ آن‌سان که از پس هزاران سال حتی نمی‌توانند همدیگر را بشناسند.

کلید واژه ها: افغانستان ایران و افغانستان پیمان دوستی ایران و افغانستان


( ۸ )

نظر شما :

آفرین ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۷:۴۰
تغییر نگاه از بالا به پایین همسایه به افغانستان نیازمند سالها تلاش خستگی ناپذیر در اصلاح بینش و کردار برخی مردم دارد. و اینگونه که من می بینم فاصله زیادی هست تا این حقیقت درک شود که مولوی بلخی و بوعلی سینا و... کجایی بودند. و باز هم زمان لازم است تا درک شود که ایران قدیم میراث همه کشور های مشتق شده از آن هست و نه هر کشوری که نام این فلات را بر خود بگذارد.
نورالله کابل ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۸:۱۶
به امید وحدت و یگانگی و پایان بیگانگی، ولی هستند در دوطرف مرز های سیاسی کسانیکه ساز جدایی و دوری مینوازند و هستند کسانی در اینطرف مرز که شب و روز بر طبل دشمنی میکوبند و دروغ و شایعه علیه ایرا و ایرانی پخش میکنند.
کاظم علی سیدی ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۹:۱۹
زمانی که به دنبال ریشهایمان ادرس اشتباهی رفته بودیم واجداد خود را در بین المانها می جستیم ،بعد صد سال دریافتیم که دقیقا اجداد ما در افغانستان، حتی دورتر در گجرات هند هستند، وحالا که ادرس دقیق را یافته ایم ولی راه برگشت به میان انها خیلی خطرناک است، واحتمال دارد دوباره گم بشویم، ایا بهتر نیست اجدادمان را ول کنیم وبا فرزندانمان خوش باشیم ،وعمر بر باد ندهیم؟
شمس الحق کابل ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ | ۲۰:۳۴
از همسایه شرقی گلایه نکنید زیرا همه گروگان گرفته شده توسط سگ های لندن و واشنگتن اند. این همان سگ های لندن و واشنگتن اند که علیه ایران و ایرانی شایعه پراکنی میکنند و تخم دشمنی می پاشند.
حسنخانی ۰۵ مرداد ۱۴۰۰ | ۰۱:۳۶
بعضیها در فضای ۲۵۰۰ سال پیش بسان اصحاب کهف از خوای عمیق بیدار شده وهنوز رویاهای ۲۵ قرن گذشته را مرور میکنند ، وهر گز حاضر نیستند واقعیت موجود وگذشت زمان را باور کنند،وتمام ممالک اطراف را مال ایران میپندارند،تمام دانشمندان وعالمان ان دیار را مربوط به خودشان میانگارند، واز تمدن ان دوران خاطره تعریف میکنند، ،،،،ولی غافل از اینکه در عرض زمان سپری شده چه وقایع واتفاقاتی بر سر ایران امده قشون اسکندر ایران رافتح وتمام اثار مربوط به گذشتگان را اتش زده ونزدیک ۳۵۰ سال بازماندگان سلوکیش بر این سرزمین حکمرانی کردند،،،،،،ونزدیک ۳۵۰ سال هم اعراب بر این سرزمین تسلط یافته وحکمرانی کرده اند،ونزدیک ۱۳۰۰ سال هم افسار این مملکت در دست ترکان بوده ،،، ولی خوش خیالانی که طی این مدت در خوابی عمیق بودند، به هیچ وجه گذشت این ۲۰۰۰ سال را درک نکرده ومدام از عظمت دوران ماقبل تاریخ خاطره وافسانه تعریف میکنند، در حالی که حاضر به اشتی با واقعیتهای موجود نیستند،وتنها به سیر خاطرات مشغول وهر صدایی که مخل تداعی خاطراتشان شود را ناموزون وبد اهنگ میدانند.
انصار خدایی ۰۵ مرداد ۱۴۰۰ | ۰۲:۲۲
باکمال تاسف بعضیها تنها هم وغمشان در این مملکت فقط و فقط زبان فارسی است وبس،و حتی موقعی که صحبت از دری زبانهای افغانستان وتاجیکستان میشود،تنها درمورد اینکه چند در صد مردمشان دری زبان هستند،وچرا همگی دری زبان نشده وکی تماما دری زبان خواهند شد. وحتی حساسیت عجیبی راجع به اینکه بیرونی،خوارزمی،بوعلی ،ابو ریحان، سنایی غزنوی، مولوی بلخی، دهلوی،بخاری،سمرقندی،خجندی،کاشغری،نوایی،.....ایرانی هستند ومبادا دیگران نامی از انها بر دهان اورند،،،،،، واینکه تمام قفقاز،اسیای میانه، افغانستان پاکستان هند ،تبت تا بنگلادش واناتولی مصر یونان تا البانی مال ایران وجزو حوزه تمدنی ایران است وهر چه دارند در سایه ایران است و..... وبا نگاهی به سان موجر ومستاجر،ارباب ورعیت به بقیه نگاه میکنند، .خودرا جزو اتباع خاص پروردگار محسوب میکنند، ولی اتفاقا ناخود اگاه همین بینش به دیگران باعث شده در ممالک اطراف وهمسایه چندان مقبول واقع نشویم ، چقدر خوب خواهد بود اگر بتوانیم این احساس کذایی خود بزرگ بینی را از خودمان دور کنیم وبسان بقیه انسانها باشیم.
سیاوش ۰۵ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۳:۳۵
اگر کشور افغانستان دوستی پایدار ایران را می خواهد با تکلیف ۳ مورد مشخص کنند. ۱:شناسایی زبان فارسی با همه ی واژه های جدید و به روزی که ساخته شده اند و استفاده رسمی از آنها ۲: مدیریت مشترک ایران و افغانستان در مورد همه ی سدها ی فعلی و آینده در افغانستان و پرداخت حق آبه ایران ۳: حمایت از ایران در مقابل کشورهای رقیب با ایران به ویژه عربستان و ترکیه در ادامه و بعد از اجرای کارهای بالا ایران حمایت قوی از افغانستان و دسترسی آسان این کشور به آب های آزاد را تعهد می کند .
ابراهیم قدیمی ۰۶ مرداد ۱۴۰۰ | ۰۲:۴۳
۔ چه نوشتاردلنشینی۔ وچه کامنتهای پراحساس ومملو از حقایقی۔گلایه ها همه برحق است۔ با خجالت باید عرض کنم ۔ایران و برادران پاکستانی با تضعیف برادران افغانی انها را در اختیار دیگران قراردادند۔همواره عرض کرده ام افغانستان زادگاه تمدن ایرانی است۔چه قبل از اسلام وچه بعد ازاسلام۔
افغانستانی ۰۶ مرداد ۱۴۰۰ | ۰۸:۴۹
در جواب انصار هرقدر دری زبان دری زبان تبلیغ و پروپاگند کنید زبان ما فارسی بوده است و خواهد بود. و اما در قانون اساسی افغانستان که تراوش مغز های بیمار است نیز روزی کلمه فارسی دری جانشین دری تنها خواهد شد. و آن روز دور نیست . دری دری دری و زبان دری ، کار فاشیست های بیمار است برلی تجزیه زبان بزرگ فارسی که سر شان به سنگ خورده و با این اوضاع و احوال جدید گیچ شده اند.
به افغانستانی ۰۶ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۵
جدی نگیر تو ایران ترکها فقط میگن دری وگرنه همه میدونن زبان افغانستان فارسی و دری لهجه است نه زبان البته ترکها خود فارسی رو هم زبان نمیدونن لهجه عربی میدونن و نمیفهمن که لهجه عربی میشه لهجه مصری ، مغربی ، سوری و ...و اگه واقعا فارسی لهجه عربی بود باید همه فارس زبانها عربی رو میفهمیدن و برعکس همه عرب زبانها فارسی رو میفهمیدن همونطور که مردم کشورهای عربی مصریها حرفهای سوریها و برعکسش رو متوجه میشن
به سیاوش ۰۷ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۱:۲۶
میگم نمی خواهی دو تا معدن هم به اسمت بزنیم؟؟!