فرصت‌ها و موانع همکاری‌های میان ایران و افغانستان

۱۱ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۱:۲۳ کد : ۲۰۰۱۳۱۸ سرخط اخبار

ایران و افغانستان به عنوان دو کشور همسایه با اشتراکات فراوان جغرافیایی و فرهنگی میتوانند و باید در زمینه های مختلف همکاری های خود را توسعه دهند، اما در این مسیر موانعی وجود دارد.

گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران؛ پیرمحمد ملازهی؛ برای این که نقش وتاثیر گذاری دیپلماتیک ایران درپیش رفت روند مذاکرات صلح افغانستان رابتوانیم واقع بینانه ارزیابی کنیم نیاز به مقدماتی است.

واقعیت این است که دیپلماسی ایران در افغانستان با نوعی انفعال روبرو است که در این خصوص دو سطح از علت ها وجود دارند.

الف: سطح بیرونی

مناسبات خصمانه بین ایران وآمریکا از حضور ونقش ایران در روند مذاکرات صلح افغانستان جلوگیری کرده است و عینی ترین نمونه آن مذاکرات اخیر در مسکو بود که ایران دعوت نشد واین برخلاف انتظار وبرداشت های خوش‌بینانه ای است که درایران نسبت به روسیه وجود دارد.

در قطر واحتمالا در مذاکرات پیش رو استانبول ترکیه هم اگر برای ایران نقشی وجود داشته باشد حاشیه ای است.

این درحالی است که هیچ کشوری از موقعیتی که ایران درافغانستان برخورداراست برخوردار نیست. ایران وافغانستان دارای تاریخ، فرهنگ، زبان ودین مشترک هستند.

افغانستان بخشی از حوزه فرهنگی ایران است، علاوه بر همه این ها ایران وافغانستان مرزهای طولانی نزدیک به یک هزار کیلومتر دارند که امنیت دوکشور را بهم گره میزند.

با این حال واقعیت آن است که ایران نتوانسته از این امتیازات طبیعی بهره مناسب راببرد که مخاصمات میان ایران وآمریکا یکی از این دلایل بیرونی آن است.

ب: وجود رقابت های فشرده منطقه ای درافغانستان

۱- رقابت های ایدیولوژیک ایران وعربستان

ایران وعربستان سعودی درافغانستان وارد رقابت های  ایدیولوژیک غیر لازمی شده اند که حل وفصل آن به غایت دشوار شده است.

اهل سنت هدف تاثیرگذاری عربستان سعودی وشیعیان در مدار نفوذ ایران تصور شده اند. اما حقیقت آن است که ایران سیاست راهبردی را دنبال نکرده است و درنتیجه از سیاست هائی تقریبا غیر اطمینان ساز ونوسانی پیروی کره است که برای هیچ طرفی اعتماد آفرین نبوده است.

به عنوان مثال سال ها طالبان را با این تصور که تحت تاثیر عربستان هستند نادیده گرفت و زمانی هم که به آنها نزدیک شد با متحدین طبیعی خود شیعیان و فارس زبانها موضوع را در میان نگذاشت وآن ها را توجیه نکرد وقتی افشا شده نارضایتی متحدین خود را فراهم کرد.

 ۲-  رقابت های سیاسی ایران وپاکستان درافغانستان

واقعیت این است که ایران وپاکستان هرچند نه چندان در ظاهر ولی درپشت پرده درافغانستان وارد رقابت شده اند.

پاکستان برای خود نقش برتر قایل است و ایران این نقش را برسمیت نمی شناسد و در مقابل ایران جایگاهی برای خود در افغانستان قایل است که مورد قبول پاکستان نیست که این عامل نیز در حاشیه قرار دادن ایران درتحولات افغانستان موثر است.

۳- نگاه تاحدی برتری طلبانه ایران نسبت به افغان ها در قالب برادر بزرگ

این نگاه با غرور ملی قومی درافغانها هم خوانی ندارد واز آن در جامعه افغان استقبال نمی شود.

مجموعه این عوامل ذکر شده ایران را درحاشیه قرار داده واگر ایران بخواهد نقش در خور موقعیت خود درروند مذاکرات صلح افغانستان  بیابد علی القاعده می باید لااقل دربرخی از آنها تجدید نطر کند.

  «توافق جامع ایران وافغانستان» حول چند محور اساسی ضرورت دارد

 ۱- اقتصادی تجاری 

افغانستان محاصره درخشکی است وبه شدت نیازمند دسترسی به آبهای آزاد اقیانوس هند است و دو امکان بیشتربرای آنها وجود ندارد، ایران وپاکستان.

 ایران دربنادر چابهار و بندرعباس قادر به رفع این نیاز افغانستان است.

توافق سه جانبه هند، ایران وافغانستان برای بهره برداری از چابهار وجود دارد و بهترین فرصت برای هر سه کشور را بدست میدهد.

ایران میتواند افغانستان وآسیای مرکزی را از بن بست استراتژیک خارج و صادرات و واردات آنها از چابهار تسهیل کند.

درعین حال بازار مصرف افغانستان بازاری گسترده وبکری برای کالاهای ایرانی است که مصرف کنندگان از آن استقبال میکنند.

تجارت پر رونق با افغانستان امکان پذیر است ولی بخش مهمی از بازار مصرف افغانستان را تجار ترکی تصاحب کرده اند.

گذشته از این افغانستان به لحاظ حامل های انرژی مشکل دارد. نفت خام، گازمایع، بنزین وبرق زمینه های بسیار مساعد همکاری ها است.

 ۲- نظامی وامنیتی

ایران وافغانستان مرزهای طولانی دارند که از دو ناحیه آسیب پذیرند. یکی مواد مخدر ودیگری نیروهای ضدسیستمی.

افغانستان بزرگترین تولید کننده مواد مخدر است وتنها در ولایت هلمند درهمسایگی ایران بیش از ۹۰ درصد خشخاش جهان در آن کشت میشود.

ایران یکی از مسیرهایی مهم ترانزیت مواد مخدر ومشتاقات خشخاش نظیر تریاک، مرفین وهروین است.

ایران سالانه هزینه های هنگفتی برای کنترل مرزهایش با افغانستان میکند ولی نتیجه دلخواه نگرفته وبشدت نیاز هست  که ایران وافغانستان برای کنترل مرزها برنامه های مشترک وهمکاری نزدیک وگسترده ای را سازماندهی کنند.

 ۳- همکاری علمی وفرهنگی

واقعیت این است که مستعدترین زمینه همکاری های راهبردی بین ایران و افغانستان در بخش فرهنگی وعلمی است.

زبان مشترک فارسی ذهنیت تاریخی مشترک فرصتی استثنائی بدست میدهد مشروط بر آنکه ایران از بخشی نگری فراتر رود ودر نگاهی تمدنی به افغانستان درحوزه گسترده تر نوروز نگاه کند که درچنین نگاهی کل منطقه از آسیایی مرکزی، حوزه قفقاز، افغانستان تا ترکستان شرقی چین و بخش های حوزه زیستی قومیت های بلوچ وپشتون پاکستان را درکنار خود خواهد داشت.


( ۲ )

نظر شما :