نشست کمیسیون مشترک برجام در فضای «تعامل» یا «تقابل»؟!
بررسی مجدد لوایح FATF در مجمع تشخیص با نگاه بازگشت به برجام صورت گرفت
دیپلماسی ایرانی - امروز چهارشنبه نشست کمیسیون مشترک برجام بهصورت ویدئوکنفرانس برگزار میشود؛ نشستی که با حضور نمایندگان آلمان فرانسه انگلیس، روسیه و چین و ایران و نماینده اتحادیه اروپا در سطح معاونان و مدیران سیاسی وزارت خارجه رقم می خورد تا در مورد جدیدترین وضعیت برجام گفتوگو کنند. در این میان وقوع مسائلی مانند ترور دکتر محسن فخری زاده، نگرانی اروپایی ها بابت تصویب کلیات طرح مجلس یازدهم موسوم به طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و نیز تبعات سیاسی و دیپلماتیک اعدام روح الله زم نشست پیش رو را در هاله ای از ابهام فرو برده است. چرا که به باور بسیاری این مسائل میتواند فضای مثبت سیاسی و دیپلماتیک ادوار پیشین را تحت الشعاع قرار دهد. دیپلماسی ایرانی در گفت وگویی با عبدالرضا فرجی راد، سفیر اسبق ایران در نروژ، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بین الملل به بررسی تاثیر گذاری مسائل اخیر شکل گرفته در روابط ایران و اروپا بر نشست کمیسیون مشترک برجام پرداخته است که در ادامه می خوانید:
قرار است تا ساعاتی دیگر نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان و مدیران سیاسی وزارت خارجههای ایران و گروه ۱+۴ (آلمان، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس) به ریاست هلگا اشمید، دبیرکل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شود؛ اولین نشستی که بعد از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. اما در این میان به نظر می رسد که برخی چالش ها و مشکلات به خصوص در روابط ایران و اتحادیه اروپا سبب شده است که نشست پیش رو تا اندازه بسیار زیادی تحت الشعاع قرار گیرد؛ از ترور دکتر محسن فخری زاده تا بیانیه دوشنبه ۱۷ آذر/ ۷ دسامبر تروئیکای اروپایی در واکنش به طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها از سوی مجلس یازدهم م مهمتر از آن تبعات اعدام روح الله زم که به بیانیه ضد ایرانی شنبه جاری فرانسه و نیز اتحادیه اروپا و به دنبالش فراخواندن سفرای آلمان و فرانسه به وزارت امور خارجه در روز بعد یعنی یکشنبه جاری منجر شد که شرایط را پیجیده تر کرد تا آنجا که به بیان صریح اروپایی ها به لغو نشست آنلاین سه روزه اقتصادی ایران - اروپا که قرار بود از دوشنبه جاری برگزار شود، انجامید. از دیدگاه شما نشست پیش رو تا چه اندازه تحت الشعاع این مسائل خواهد بود؟ آیا ایران و طرفین ۱+۴ با دید مثبت سر میز مذاکره خواهند نشست، به خصوص که قبل تر و در ۲۴ دی ماه ۱۳۹۸/ ۱۴ ژانویه سال جاری میلادی و تنها به فاصله ده روز از پنجمین و آخرین گام کاهش تعهدات برجامی در چهاردهم دی ماه سال گذشته، همین تروئیکای اروپایی با انتشار بیانیه ای مشترک در بروکسل، آغاز سازوکار حل اختلافات برجامی که در نهایت به فعال کردن مکانیسم ماشه منجر میشود را در واکنش به گام های کاهش تعهدات برجامی اعلام کرده بود؟
در سوال شما دو مسئله بسیار مهم مطرح شد یکی تاثیر پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری و همچنین تلاش دولت او برای بازگشت به برجام و دیگری مجموعه اتفاقات و تحولاتی که در روابط ایران و اتحادیه اروپا، به خصوص آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان طرفهای برجامی روی داده است. ولی در یک نگاه کلی به نظر من مسئله پیروزی جو بایدن و مهمتر از آن تلاش دولت و تیم او برای بازگشت به برجام تا اندازه بسیار زیادی شرایط و فضای دیپلماتیک را مثبت خواهد کرد. به نظر من علی رغم بسیاری از تحلیل ها و نظرات کارشناسان و رسانه ها تاکنون پیش شرطی هم برای بازگشت به برجام از سوی جو بایدن مطرح نشده است.
یعنی شما منکر هستید که جو بایدن و یا برخی از اعضای تیم سیاست خارجی و امنیتی او به صراحت از برخی مسائل را به عنوان پیش شرط در بازگشت به برجام سخ گفته اند. کما این که جو بایدن در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت که اگر ایران شروع به پیروی کامل از توافق هستهای ایران کند، آمریکا به این توافق، که به طور رسمی به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) شناخته میشود، باز میگردد. ضمن اینکه آنتونی بلنکین، وزیر امور خارجه دولت بایدن در گفت وگو با سیبیاس نیوز میگوید: «اگر ایران با پایبندی کامل به توافق هستهای برگردد، ما هم همان کار را خواهیم کرد. اما آن را به عنوان سکویی در همکاری با متحدانمان در جهت محکمتر کردن و طولانیتر کردن این توافق به کار میگیریم و همزمان به نحو مؤثرتری با سایر اقدامات بیثباتکننده ایران مقابله خواهیم کرد.» بلینکن چندی پیش نیز در مصاحبهای گفته بود: «حتی اگر تحریمهای هستهای علیه ایران به حالت تعلیق درآید، ما تحریمهای غیر هستهای را به عنوان اهرمی علیه رفتارهای نادرست ایران در سایر حوزهها ادامه خواهیم داد» ؟
بله این نکته شما کاملا درست است. امکان دارد در برخی مصاحبه ها و گفت وگوها جو بایدن و برخی از اعضای تیم او به خصوص تیم سیاست خارجی و امنیتی برخی مسائل مانند توان موشکی و نفوذ منطقه ای مطرح کنند، اما من معتقدم تمام این مسائل در خصوص توان موشکی و دفاعی و همچنین نفوذ منطقهای ایران در خاورمیانه ارتباطی به تلاش برای احیای برجام و یا پیش شرط برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای ندارد.
پس از نگاه شما این مسائل با چه هدف و نیتی از سوی بایدن و تیم سیاست خارج و امنیتیش مطرح شده است؟
از نگاه من موضع جو بایدن و دولت آتی آمریکا بازگشت بدون پیش شرط به توافق هستهای است، اما در عین حال دولت آتی در کاخ سفید خواهان مذاکراتی به صورت مستقل پیرامون توان موشکی و نفوذ منطقه ای در قالب همین برجام هسته ای است. پس توجه داشته باشید که مطرح شدن توان دفاعی و نفوذ منطقهای ایران از سوی بایدن و تیمش به این دلیل و با این نیت و هدف است که وی میخواهد مذاکراتی مستقل در این رابطه با تهران داشته باشد. اتفاقا با توجه به مواضع آقای روحانی که در جلسه نشست مطبوعاتی دوشنبه با اصحاب رسانه مطرح کرد ایشان با یک اعتماد به نفس و اطمینان خاطر از عدم وجود پیش شرط از سوی جو بایدن برای بازگشت به برجام و احیای توافق هسته ای سخن گفت. از نگاه من این میزان از اعتماد به نفس و اطمینان خاطر رئیسجمهور شاید به این دلیل باشد که پالس های مقدماتی از سوی دولت بایدن برای بازگشت به برجام، آن هم بدون پیش شرط ارسال شده باشد. حتی احتمال دارد در این مدت تبادل پیام هایی در سطح پایین بین دولت بایدن و آقای روحانی شکل گرفته باشد تا این اطمینان خاطر به دولت دکتر روحانی برای بازگشت آمریکا بدون پیش شرط به برجام داده شود. چون بدون دادن این تضمین از سوی دولت بایدن، دکتر حسن روحانی نمی تواند با این میزان از اطمینان، اعتماد و قاطعیت در مقابل رسانه ها از بازگشت دولت بایدن به برجام، آن هم بدون پیش شرط سخن بگوید. شما دیدید و شنیدید که رئیس جمهور دوشنبه به صراحت عنوان کرد که هیچ کس نمی تواند مانع رفع تحریمهای ایران شود. این موضع نشان میدهد که وی اخبار و اطلاعاتی پیرامون بازگشت بدون پیش شرط آمریکا به برجام دارد. لذا من معتقدم که از مجموعه نظرات دو طرف (جو بایدن و دکتر روحانی) چنین بر می اید که فضای مساعد دیپلماتیک و آمادگی سیاسی، هم از سوی تهران و هم از سوی واشنگتن برای احیای تمام و کمال توافق هستهای وجود دارد، چون هم بایدن خواهان بازگشت بدون پیش شرط به برجام است و هم دولت روحانی نیز حاضر است در کوتاه ترین فاصله زمانی ممکن بعد از بازگشت آمریکا به برجام، گام های کاهش تعهدات هسته ای را به حالت قبل از ۱۸ اردیبهشت ماه سال گذشته بازگرداند. البته در این میان با توجه به مواضع روز دوشنبه دکتر حسن روحانی ممکن است این پروسه در یک بازه زمانی کوتاه و با سرعت انجام شود که من نیز همسو با مواضع رئیس جمهور معتقدم اکنون فضا برای بازگشت سریع آمریکا به برجام، آن هم بدون پیش شرط و به دنبالش بازگشت ایران از گام های کاهش تعهدات برجامی با همان سرعت، علیرغم ارزیابی و بدبینی برخی کارشناسان، تحلیلگران و ناظران امر وجود دارد. چون با وجود برخی تحلیلها که معتقدند بازگشت بایدن به برجام یک پروسه طولانی مدت و همراه با پیش شرط خواهد بود، من بر این باورم که این پروژه میتواند در کوتاه ترین زمان و پیش شرط باشد. یعنی از نگاه من در یک بازه زمانی یک ماهه تا سه ماهه می توان این مسئله را حل و فصل کرد، هرچند که حسن روحانی از بازه های یک چند روزه و حتی یک روزه برای حل و فصل این مسائل سخن گفت که البته قدری خوشبینانه است. ولی زمانی که تعدادی از اعضای تاثیرگذار حزب دموکرات در مجلس نمایندگان آمریکا در نامه ای خطاب به جو بایدن، رئیس جمهور از وعده انتخاباتی او برای بازگشت به توافق هسته ای با ایران حمایت و تاکید کردند که بایدن بدون هر گونه پیش شرط مجددا به این توافق بپیوندد، نشان می دهد که این آمادگی در واشنگتن هم وجود دارد.
حتی اگر نگاه شما در خصوص نیت و هدف دولت بایدن از مطرح کردن برخی مسائل چون توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران را، نه پیش شرطی برای بازگشت به برجام و لغو تحریم ها بدانیم، بلکه این مقوله ها با هدف انجام مذاکرات مستقل در جهت حل و فصل آنها صورت گرفته باشد، اما در این میان هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان در گفت و گوی جمعه ۱۴ آذر/ ۴ دسامبر با نشریه آلمانی اشپیگل به صراحت از برجام پلاس و انجام مذاکرات با پیش شرط در خصوص حل و فصل توان موشکی و نفوذ منطقه ای ایران سخن گفت. پیرو این نکته ماس به صورت شفاف بیان داشت که ما انتظارات روشنی را از ایران داریم. تهران نباید به سلاح هستهای و هرگونه برنامه موشکی که منطقه را تهدید کند دسترسی داشته باشد. ضمن این که ایران باید نقش دیگری را در منطقه ایفا کند. در اینجا به نظر نمی رسد که این میزان از قاطعیت و صراحت رئیس دستگاه سیاست خارجی آلمان اجازه تفسیر و ارزیابی سلیقهای را بدهد. آیا اروپایی ها، چه با چراغ سبز بایدن و چه به صورت مستقل به دنبال پیش شرط برای انجام تعهدات برجامی هستند؟
علیرغم اینکه هایکو ماس از چیزی به نام برجام پلاس سخن گفت، اما به صراحت مشخص نکرد که منظورش از برجام پلاس، تداوم همین توافق هسته ای با گنجاندن پرونده توان موشکی و نفوذ منطقه ایران به عنوان پیش شرط در جهت لغو تحریم ها و انجام تعهدات است و یا اینکه ایالات متحده آمریکا بدون پیش شرط به برجام باز خواهد گشت و ایران هم از گام های کاهش تعهدات برجامی خود عقب خواهد نشست و بعد از آن مذاکراتی مستقل و جدا در خصوص توان موشکی و نفوذ منطقه ای صورت خواهد گرفت که میتوان از آن به عنوان برجام پلاس یاد کرد. خود این ابهام نشان میدهد که موضع ناپخته وزیر امور خارجه آلمان چندان قابل اعتنا نیست، کما این که سخنان هایکو ماس در خصوص برجام پلاس با حمایت و استقبال دیگر اعضای کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا همراه نشد. حتی در این میان وزیر امور خارجه کشور اتریش که اتفاقا فرهنگ مشترک بسیار تنگاتنگ و نزدیکی با آلمان هم دارد و زمانی نه چندان دور هم یک کشور بودند، برخلاف دیدگاه آقای هایکو ماس معتقد بود برجام فعلی باید بدون کم و کاست اجرا شود. به هرحال توافق هستهای برای اتریش هم مهم است، چون علاوه بر آن که حافظ امنیت اتحادیه اروپا و این کشور خواهد بود، از طرف دیگر این توافق در وین امضا شد که می تواند حیثیت دیپلماتیک برای اتریش در پی داشته باشد. پس مجددا تاکید می کنم قطعاً فضای دیپلماتیک و آمادگی سیاسی از سوی همه طرف های توافق هسته ای برای بازگشت به برجام، انجام تعهدات و لغو تحریم ها وجود دارد.
برخلاف این نگاه تقریباً خوشبینانه شما کماکان معتقدم در واقعیت امر، هم مقاومت هایی در ایالات متحده آمریکا برای بازگشت بایدن به برجام، آن هم بدون پیش شرط و با سرعت وجود دارد، هم در اتحادیه اروپا نیز نگاه مثبت و خوش بینانه مد نظر شما در رابطه با لغو تحریم ها و انجام تعهدات وجود ندارد و خواهان مذاکرات مجدد با پیش شرط هستند و هم در جمهوری اسلامی ایران نیز برخی جناح ها، جریان ها، احزاب و شخصیت ها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری با نیم نگاهی به کسب کرسی پاستور و با تمهیداتی و به عمد خواهان برهمزدن مسیر بازگشت بایدن به برجام هستند. در این رابطه قطعا مصوبه اخیر مجلس یازدهم به عنوان طرح راهبردی برای لغو تحریم ها می تواند مهمترین سد در این مسیر باشد. در این بین حتی چینی ها نیز معتقدند باید اختلافات بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس در مذاکراتی مستقل حل و فصل شود تا بتوان در خصوص برجام سخن گفت. در این راستا خانم هوا چون اینگ، سخنگوی وزارت امور خارجه چین دوشنبه ۱۷ آذر/ ۷ دسامبر در جمع خبرنگاران در پکن عنوان داشت که چین خواهان ایجاد مجاری گفت و گوی چند جانبه دیگر در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس است تا از طریق مذاکره و مشورت برابر، برای حفاظت از صلح و ثبات توافق جدیدی حاصل شود. ارزیابی شما از این میزان از مقاومت از سوی همه طرف ها چیست؟
بگذارید از چین شروع کنم. من معتقدم چین به دنبال آن است که با مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، هم منافع قرارداد ۲۵ ساله اش با ایران و برخی از معاهدات تجاری و اقتصادی خود در کشور ما را پیش ببرد و هم از آن سو پروژه های کلان اقتصادی و قراردادهای هنگفت با کشورهای عربی به مخاطره نیفتد. ضمن اینکه خلیج فارس مهمترین آبراه برای تامین سوخت کشور چین است. لذا اگر امنیت منطقه خاورمیانه و به خصوص خلیج فارس در سایه تداوم اختلافات ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس ادامه پیدا کند و یا تشدید یابد منافع چین، هم در ایران و هم در کشور حاشیه خلیج فارس به مخاطره میافتد. بنابراین پکن با این نیت این مسئله را مطرح کرده است. ضمن اینکه به نظر من مصوبه مجلس اگرچه می تواند مسیر بازگشت بایدن به برجام را مختل کند و آن را با تهدید مواجه کند، اما اگر جو بایدن در بازگشت به برجام مصر باشد قطعاً سران جمهوری اسلامی ایران با درک اقتضائات دیپلماتیک سعی خواهند کرد انجام مفاد این طرح را با برخی اما و اگرها و تاخیرهایی همراه کنند. از این روست که شاید من معتقدم جو بایدن برای آن که دولت دکتر حسن روحانی تا زمانی که روی کار است و تا زمانی که مصوبه مجلس عملیاتی نشده است باید به سرعت و بدون پیش شرط به برجام بازگردد. در این بین جو بایدن با اعلام رسمی بازگشت به برجام و صدور یک فرمان برای لغو بیشتر تحریمها میتواند آن را در یک پروسه کوتاه مدت محقق کند. یعنی اگر جو بایدن به واقع خواهان بازگشت به برجام باشد برای وی کار چندان سخت، پیچیده و دشواری نخواهد بود.
به هر حال واقعیت آن است که اکنون ریش تمام طرف های برجامی در گرو تداوم توافق هسته ای است. به عبارت صریح تر دست تمام طرفهای برجام زیر ساطور توافق هستهای است. چون اگر جو بایدن بازگشت به برجام و لغو تحریم ها را به تاخیر بیندازد در آن سو فرصتی به نام دولت دکتر حسن روحانی را از دست می دهد، ضمن آنکه در این صورت مجلس یازدهم و خود دولت روحانی هم به سمت عملیاتی کردن مفاد طرح پارلمان خواهند رفت. از آن سو جمهوری اسلامی ایران نیز به واسطه انبوهی از چالش ها و مشکلات اقتصادی و معیشتی به شدت خواهان لغو تحریم های آمریکا و انجام تعهدات برجامی از سوی اروپایی ها است. اینها علاوه بر آن است که امنیت اروپایی ها قطعاً در گرو حفظ و تداوم همین برجام است. مضافاً چین و روسیه نیز در سایه همین شرایط است که میتوانند منافع خود را در منطقه پیش ببرند. پس می بینید که اگر برجام با اقدام سریع جو بایدن به قبل از ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ بازگردد همه طرفها از آن نفع می برند، در غیر این صورت اگر جو بایدن از این فرصت کوتاه استفاده نکند و به دنبالش شرایط در ایران تغییر پیدا کند، فضا برای پیگیری برجام سختتر خواهد شد و این مسئله قطعاً به سود هیچ کس نخواهد بود. البته من هم در راستای نگاه شما من هم معتقدم در این میان مقاومت ها، مسائل، چالش ها و مشکلاتی از سوی همه طرفها برای بازگشت به برجام و احیای آن وجود دارد. قطعاً مسیر آسان و همواری در پیش رو نخواهد بود، اما در عین حال بر این باورم که فضا و آمادگی برای پیگیری برجام وجود دارد، چرا که منافع همه طرف ها در گرو پیگیری و تحقیق توافق هسته ای است. چون دست همه طرفها زیر ساطور برجام است.
با این حال برخی مسائل فرابرجامی مانند تبعات سیاسی و دیپلماتیک اعدام روحالله زم و به دنبالش لغو نشست سه روز آنلاین شورای روابط اقتصادی اروپا-ایران که قرار بود از دوشنبه جاری بر گزار شود، می تواند سایه سنگینی بر نشست امروز داشته باشد. این گونه تصور نمی کنید؟
به نظر من این دو مسئله یعنی لغو نشست اقتصادی ایران و اروپا به دلیل اعدام روح الله زم هیچ ارتباطی به برج و تلاش همه طرفهای توافق هستهای برای احیای آن، لغو تحریمها و انجام تعهدات ندارد. این دو مسئله کاملاً مجزاست.
یعنی شما معتقدید که فضای تیره کنونی ایران و اروپا به دلیل تبعات اعدام زم اثر منفی بر مذاکرات امروز نخواهد داشت. به هر حال شرایط تا جایی پیش رفته که وزارت امور خارجه کشور یکشنبه جاری فیلیپ تیه بو، سفیر فرانسه در تهران و هانس اودو موتسل، سفیر جمهوری فدرال آلمان البته به نمایندگی اتحادیه اروپا به دلیل ریاست دوره ای برلین بر این اتحادیه را به دلیل انتشار بیانیه و محکومیت اعدام روح الله زم فراخواند؟
ببییند اقای جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این باره به صراحت عنوان کرد که لغو نشست مشترک اقتصادی ایران و اروپا ربطی به مسئله برجام ندارد. کما این که وی تاثیر تعویق همایش بزرگ اقتصادی اروپا و ایران را به دلیل اعدام زم بر نشست امروز چهارشنبه کمیسیون مشترک برجام رد کرد. پس نشست ویدئو کنفرانسی امروز چهارشنبه کمیسیون مشترک برجام در فضای تعاملی برگزار خواهد شد، پیرو این نکته اگرچه بی شک برخی مسائل و اختلافات در چند روز و چند هفته اخیر بر نشست امروز سایه افکنده است، اما به دلیل اهمیت و اولویت تداوم و حفظ برجام برای همه طرف های توافق هستهای قطعاً شرایط به منظور رسیدن به تفاهم وجود خواهد داشت.
ولی در این بین روزنامه کیهان صراحتا عنوان داشت که اعدام روح الله زم با هدف دادن هشدار و پیام از سوی جمهوری اسلامی ایران به اروپایی ها صورت گرفته است. پیرو این نکته برخی معتقدند زمان بندی در انجام این اعدام بیشتر به عمد و با هدف برهم زدن نشست اقتصادی و به تبع آن نشست کمیسیون مشترک برجام و در نهایت ناکام ماند تلاش ها برای احیای برجام صورت گرفته است؟
خود شما می گویید روزنامه کیهان؛ یک روزنامه که نمیتواند برای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف کند. یک روزنامه که ملاک عمل و نظر دولت و نظام نیست. ما باید ببینیم نظر رهبری، شورای عالی امنیت ملی و رئیس جمهور چیست. یک روزنامه بر اساس تحلیل ژورنالیستی خود عمل کرده و مطالبی را منتشر می کند. ضمنا رسانه ها آزادند تا بر اساس دیدگاه و سلائق سیاسی خود نظر دهند. بله من هم معتقدم که تبعات سیاسی و دیپلماتیک اعدام روحاللهزم میتواند به صورت موقت و در کوتاه مدت باعث گسل دیپلماتیک و سیاسی بین ایران و اروپا شود و چالش هایی را هم برای برجام ایجاد کند، اما مسئله برجام و منافع آن برای همه طرفها از آن میزان اهمیت راهبردی و اساسی برخوردار است که همه باید تلاش جدی برای احیای آن داشته باشند. چون باز هم تاکید می کنم دست همه طرفهای برجامی زیر ساطور توافق هستهای است و منافع همه در گرو احیا و عمل به برجام خواهد بود، در غیر این صورت مضرات آن دامنگیر همه خواهد بود. چرا شما به مواضع جزء جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و یا وزیر امور خارجه اتریش اشاره نمی کنید؟ چرا شما تا به این اندازه با نگاه بدبینایه روی نوشته های یک روزنامه داخلی و یا مصوبه مجلس تاکید میکنید؟! نظرات و مواضع مسئولین اروپایی مهمتر است یا مطالب یک روزنامه در داخل کشور؟! قطعا اگر وزیر امور خارجه اتریش از برخی پشت پرده ها در خصوص تلاش برای احیای برجام مطلع نبود اینگونه به حمایت از توافق هستهای دست نمی زد. وزیر امور خارجه اتریش عنون کرده ما آدمادگی کامل برای مذاکرات داریم. ما باید تک تک این مواضع و سخنان را به عنوان تکه های پازل در کنار هم بچینیم تا به یک ارزیابی درست و واقع بینانه برسیم. در این بین بدترین حالت و سناریو از زمان پیروزی باید در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از زبان هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان مطرح شد که آن هم بی اعتنائی و عدم استقبال همتایانش در اروپا همراه بود.
البته باز هم تاکید میکنم که این جملات من به معنای آن نیست که ما با مسیر همواری برای احیای برجام و لغو تحریم ها مواجهیم. خیر ابدا چنین نیست. به هر حال این مسئله با این میزان اهمیت چالش های خاص خود را دارد. ولی نکته مهم اینجاست که باید در درجه اول ایالات متحده آمریکا در دوران جو بایدن تلاش جدی برای بازگشت بدون پیش شرط به برجام و لغو تحریم ها داشته باشد تا از آن سو جمهوری اسلامی ایران با همان سرعت گام های کاهش تعهدات برجامی را لغو کند و در این بین کشورهای اروپایی و روسیه و چین به عنوان دیگر طرف برجامی در قالب ۱+۴ نیز همراه با این فضا، مواضع خود را تنظیم خواهند کرد. ضمن اینکه در این بین نباید تلاش مخرب لابی های رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و بازیگرانی از این دست برای مختل کردن مسیر بازگشت بایدن به برجام را نادیده گرفت. اما با همه این تفاسیر این توان و آمادگی در طرف آمریکایی و ایرانی برای احیای برجام وجود دارد. به هر میزان که جو بایدن بازگشت به برجام و لغو تحریم ها را به تاخیر بیندازد قطعاً توان تأثیر این لابی ها برای فشار به دولتش به منظور عدم بازگشت به برجام بیشتر خواهد شد. در این صورت مشکلات برای هر دو طرف ایرانی و آمریکایی بیشتر می شود. از این رو من با سخنان دکتر حسن روحانی موافق هستم که معتقد است باید یک اتحاد جدی بین تهران و واشنگتن برای بازگشت سریع به برجام و لغو تحریم ها شکل گیرد. در چنین شرایطی ضمن این که تلاش لابی ها برای برهم زدن برجام ناکام خواهد ماند، انتظارات نمایندگان مجلس یازدهم از طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها نیز محقق خواهد شد و دیگر نیازی به عملیاتی کردن مفاد آن نخواهد بود.
اجازه دهید روی موضع قبلی خود تاکید کنم. آیا این نگاه خوشبینانه شما در تضاد با برخی مخالفت ها برای مذاکرات نیست. به هرحال نگاه منفی مجلس یازدهم به مذاکرات ایران و آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ سبب شده است که شرایط به گونه دیگری رقم بخورد. در حال حاضر برخی تلاش ها نظیر اصلاح قانون انتخابات و تصویب سریع کلیات طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها به منظور عدم توفیق دیپلماتیک در دولت حسن روحانی سبب شده که شرایط متفاوت از آن چیزی رقم بخورد که شما در یک خوش بینی به آن باور دارید؟
اتفاقا من معتقدم که شرایط داخل کشور در چند روز اخیر را به شدت متفاوت از هفتههای گذشته می دانم و پیرو این تغییر فضای سیاسی در داخل، آن مقاومت و مخالفت مدنظر شما دیگر وجود ندارد یا با شدت کمتر جولان می دهد. چون اگر دقت کرده باشید اکنون مقام معظم رهبری با درخواست رئیس جمهوری مبنی بر بررسی مجدد لوایح FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام موافقت کردند. نباید این مسئله را دستکم گرفت. چون که قطعا می تواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم روی برجام اثر مثبت بگذارد.
اما فقط با بررسی مجدد لوایح FATF با تمرکز روی دو لایحه پالرمو و CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام موافقت شده است. بررسی مجدد این دو لایحه لزوماً به معنای نظر مثبت برای تایید این لوایح از سوی مجمع نیست. در این بین برخی معتقدند این دو لایحه کما فی السابق با مخالفت های جدی برخی اعضای این مجمع و فشار بیرونی روبه رو خواهد شد. مضافا این که سیدمصطفی میرسلیم، نماینده مجلس یازدهم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس جمهور و محمد صدر، دیگر عضو این مجمع (تشخیص مصلحت نظام) را تکذیب کرد و صراحتا عنوان داشت که دستور جدیدی از سوی رهبر معظم انقلاب در مورد بررسی مجدد دو لایحه FATF صادر نشده است و مجمع تشخیص مسیر خود را بر اساس آنچه که در گذشته طی می کرد در این خصوص ادامه می دهد. ضمن این که خود محمد صدر و نیز احمد توکلی به عنوان اعضای این مجمع از بررسی مجدد این دو لایحه اظهار بی اطلاعی کردند؟
بالاخره مجمع تشخیص مصلحت نظام تا پیش از این بررسی این دو لایحه را از دستور کار خارج کرده بود، اما به درخواست حسن روحانی و با موافقت مقام معظم رهبری بررسی مجدد این لوایح مجدداً در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفته است. پس اکنون دیگر آن دید منفی و مقاومت در بررسی این لوایح وجود ندارد. چرا این دو لایحه را دوباره به مجمع تشخیص مصلحت نظام، آن هم در این شرایط حساس بازگرده اند. در دیگر سو و در مقابل ادعاهایی که در سوال مطرح کردید مجید انصاری، عضو این مجمع اظهار امیدواری کرد که این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شود. به نظر من این مسئله فی نفسه میتواند بخشی از تلاش ها برای مذاکره تلقی شود. چون هر مذاکره، هر توافق و لغو تحریمی که صورت بگیرد پیش نیاز آن به تصویب این لوایح و تسهیل مناسبات پولی و بانکی ایران با جهان باز می گردد. پس با نگاه بازگشت به برجام است که بررسی مجدد لوایح FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد. این مسئله نشان میدهد که نگاه مثبتی به مذاکرات وجود دارد. بله در این میان برخی افراد و شخصیت ها به صورت انفرادی در سخنان و مواضعی مخالفت خود با تصویب این دو لایحه را مطرح میکنند، اما در کل بازگشت این لوایح و بررسی مجدد آن در مجمع مثبت است و به بهبود فضای سیاسی و دیپلماتیک کمک می کند.
همان گونه که اشاره شد و شما هم در جریان هستید با تصویب کلیات طرح مجلس موسوم به اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و تاییدیه شورای نگهبان سرانجام این طرح به صورت قانون، از چهارشنبه ۱۲ آذر/ ۲ دسامبر به دولت برای اجرا ابلاغ شد. با توجه به مخالفت صریح رئیس جمهور با این طرح، بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که احتمالاً حسن روحانی، نه به عنوان رئیس جمهور، بلکه به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی، عدم اجرای مصوبات و یا حداقل تاخیر در اجرای آن را تا پایان حیات دولت دوازدهم را از کانال شورای عالی امنیت ملی پی خواهد گرفت و از کانال این شورا مانع از تحقق این طرح خواهد شد. اما با توجه به بیانیه شنبه ۱۵ آذر/ ۵ دسامبر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر تایید و حمایت از طرح مجلس به نظر میرسد که با مسدود شدن پیگیری عدم اجرایی مصوبات طرح مذکور از طریق شورای عالی امنیت ملی اکنون دولت مجبور است مفاد این طرح را در دستور کار خود قرار دهد. خصوصا که برخی مواد آن مانند ماده یک در خصوص افزایش غنی سازی ۲۰ درصد و یا ماده دوم طرح در رابطه با افزایش ظرفیت غنی سازی و تولید اورانیوم غنی سازی شده با سطح غنای متناسب هر یک از مصارف صلح آمیز کشور به میزان ماهانه حداقل ۵۰۰ کیلوگرم را بدون فوت وقت از روز ابلاغ طرح برای دولت لازم الاجراست. فارغ از این که چگونه موضع متضاد دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با نظر رئیس جمهوری در مقام ریاست آن شورا در قالب بیانیه منتشر شده قابل جمع است و یا این که آیا شورای عالی امنیت ملی دچار دو پارگی و چند پارگی شده و یا اساسا به نظرات حسن روحانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی وقعی نمی نهد، سوال اینجاست که از نگاه شما آیا نگاه متفاوت و حتی متضاد دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با مواضع حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی، دست وی را در پیگیری مصوبات این طرح از طریق شورای عالی امنیت ملی خواهد بست؟ آیا بیانیه مذکور دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در حکم تیر خلاص به تلاش های روحانی به منظور عدم اجرا و یا تاخیر در اجرای مفاد طرح مجلس خواهد بود؟ اگر چه با پایان مهلت قانونی حسن روحانی، رئیس جمهوری برای ابلاغ مصوبه مجلس درباره لغو محدودیتهای هستهای در تاریخ دوشنبه ۱۷ آذر/ ۷ دسامبر، این محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس یازدهم بود که مهم را از طریق ارسال نامه به مدیرعامل روزنامه رسمی کشور و چاپ این قانون در این روزنامه (رسمی) در سه شنبه ۱۸ آذر/ ۸ دسامبر پی گرفت. آیا کماکان باید به فضای داخلی خوشبین بود؟ آیا باز هم منکرید که مقاومتی در داخل وجود دارد؟
من باز دلیل اصرار شما بر این نگاه بدبینانه را نمی فهمم. در ابتدای مصاحبه عنوان کردم قطعاً پالس ها و مواضعی از مبادی غیر رسمی به آقای حسن روحانی داده شده است که وی این گونه با قاطعیت و اطمینان از بازگشت بدون پیششرط جوبایدن به برجام سخن میگوید. ضمن اینکه اگر بعد از آغاز به کار جو بایدن از اول بهمن ماه سال جاری به عنوان رئیس جمهور شاهد بازگشت وی به برجام و تشکیل مجدد ۱+۵ باشیم، مصوبه مجلس هم با اقتضائات جدید همراه خواهد شد. چون وقتی جمهوری اسلامی ایران میبیند که کار از طریق بایدن به جدیت در دستور کار قرار گرفته است احتمالا اجرای مفاد با تاخیر خواهد بود. ضمن این که خود هم این مصوبه مجلس در راستای نگرانی شما میتواند منافع جمهوری اسلامی ایران را تامین کند، چون اگر بایدن بخواهد در بازگشت به برجام تاخیری داشته باشد و یا آن را منوط به پیش شرط هایی بکند و اصطلاحا بخواهد بازی در آورد قطعاً اجرای مفاد این طرح میتواند به عنوان اهرم فشار جمهوری اسلامی ایران عمل کند. در کنار آن قطعاً مسائل مربوط به پرونده هستهای ایران یک مسئله ای است که در حیطه اختیارات یک حوزه و قوه خاص مانند مجلس شورای اسلامی قرار ندارد، بلکه همه قوا با محوریت شورای عالی امنیت ملی و نگاه و تصمیم کلان حاکمیت در خصوص ابعاد و جزئیات آن تصمیم گیری خواهند کرد. پس با این تفاسیر، نه دولت، نه وزارت امور خارجه، نه سازمان انرژی اتمی، نه مجلس شورای اسلامی و نه ... به تنهایی توان تصمصیم گیری و تصمیم سازی در پرونده هسته ای ایران را ندارند. پرونده هسته ای ایران یک پرونده ملی است. بنابراین مجلس فقط یک نظر دارد، کما این که دولت هم یک نظر دارد و تجمیع این نظرات در شورای عالی امنیت ملی با نگاه کلان حاکمیت می تواند تاثیر گذار باشد.
نظر شما :