حقیقت ترور فخری زاده
نفوذی ها چگونه تا عمق سیستم پیش می روند؟
نویسنده: غلامرضا مصدق، استاد دانشگاه و مدیرکل و رئیس سابق سازمان صنایع و معادن استان لرستان
دیپلماسی ایرانی: کیفیت و پیچیدگی دو عملیات تروریستی اخیر (ترور شهید فخری زاده و خرابکاری در تاسیسات سایت هسته ای نطنز) تردیدی باقی نمی گذارد که اسرائیل و دیگر دشمنان ایران در نهادهای امنیتی و دیگر سازمان های ما عوامل نفوذی زیادی جا داده اند.
اطلاعات لازم برای موفقیت عملیات هایی از این سنخ صرفاً از طریق ماهواره های جاسوسی و یا شنود ارتباطات تلفنی و رادیوئی امکان پذیر نیست، هنوز هم هیچ تکنولوژی شناخته شده ای نتوانسته بکارگیری عوامل و منابع انسانی در عملیات جاسوسی و خرابکاری را منتفی کند و تا اطلاع ثانوی وجود و حضور عامل انسانی در کشور هدف در کنار تکنولوژی های پیشرفته جاسوسی ضرورتی انکارناپذیر است.
مطمئنا این عوامل نفوذی، از اتباع خارجی نیستند بلکه ایرانیانی وطن فروش با انگیزه های مادی یا براندازانی کور هستند که برای براندازی جمهوری اسلامی حاضرند ایران را هم از بن براندازند. پرسش این است که این نفوذی ها چطور خود را به چنین موقعیت های حساسی می رسانند و به راحتی به سری ترین اطلاعات هدف دسترسی پیدا میکنند؟
دو معیار اصلی و غیرقابل اغماض برای گزینش افراد در نظام وجود دارد و هر چقدر که جایگاه مورد نظر حساستر باشد به همان نسبت سختگیری در اعمال این دو معیار بیشتر میشود. اول عمل به مناسک دینی و تطبیق داشتن با ظواهر دینی، دوم ابراز وفاداری به نظام؛ هر فرد دغلکار و متظاهری با دارا بودن کمی استعداد در ریاکاری میتواند به راحتی خود را واجد تام و تمام هر دو معیار نشان دهد، زیرا تظاهر کردن مستلزم دارا بودن توانایی و سرمایه خاصی نیست.
ممکن است عده ای مدعی شوند به این سادگی هم نیست، علاوه بر دو معیار مذکور، سوابق داوطلبان بویژه برای مشاغل حساس به دقت بررسی میشود. در جواب باید گفت، سازمان جاسوسی قدرتمندی چون موساد که قصد نفوذ دادن نیروهایش را دارد و یا به دنبال جذب افراد شاغل در این سازمان هاست، بی گدار به آب نمی زند، حتما برای نفوذ دادن نفوذی های خود هم افراد بدون سوء سابقه را انتخاب می کند و هم حسابی حوصله به خرج می دهد، شاید لازم باشد برای نفوذ دادن یک جاسوس سالها صبر پیشه کند.
فاجعه بارتر از تفکری که دو معیار مذکور را برای پذیرش افراد مبنا قرار داده، تفکری است که سیستم ضد جاسوسی آن در جستجوی جاسوسان درمیان کراواتی ها، بدحجاب ها و منتقدین است! در حالی که ورود چنین افرادی حتی به عنوان ارباب رجوع به بعضی ادارات و سازمان های دولتی معمولی بعضاً با مشکل مواجه میشود، چطور ممکن است این سنخ افراد که مغایر بودن شرایط و ظواهرشان با معیارهای رسمی پذیرش نظام کاملاً تابلو است، به سازمان ها و نهادهای حساس نفوذ کنند؟
منتقدی آزاده که از سر دلسوزی به قصد اصلاح امور منتقد عملکرد مقامات و نهادها است و با علم به هزینه زا بودن انتقاد کردن، قبول محرومیت از بعضی حقوق اجتماعی خود مثل استخدام در سازمان های دولتی و عدم دریافت پاداش بابت منتقد بودن، همچنان اصرار به انجام تکلیف شرعی، اخلاقی و ملی خود در قبال کشور را دارد، منطقاً باید بیشتر مورد استقبال قرار گیرد تا چاپلوسی که با تایید بی چون و چرای عملکرد صاحبان قدرت با ریاکاری فقط در پی حفظ منافع خود است، اما فعلاً بر اساس رویه جاری چاپلوسان قدر می یابند و منتقدان طرد میشوند.
تا زمانی که منحصراً معیار خودی و معتمد بودن، صرفا داشتن ظاهری متشرع، عامل بودن به مناسک دینی و وفاداری به نظام است و حوزه استحفاظی برای بستن راه نفوذ نفوذی ها طرد منتقدین و تمرکز بر کراواتی هاست، هر جاسوسی با تظاهر غلیظ به معیارها مورد قبول و دوری کردن از معیارهای غیر قابل قبول قادر است به راحتی در حساسترین نهادها و سازمان های ما جا خوش کند.
نظر شما :