سی و هفتمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم
ترامپ می خواهد در دور دوم نظام امریکا را عوض کند
دیپلماسی ایرانی: امسال دیپلماسی ایرانی دهمین سال از یادداشت های متوالی سرکیس نعوم را متفاوت از سال های گذشته منتشر می کند، چرا که امسال آگاهی بیشتری از او و دیدگاه هایش دارد. در دیداری که در تهران با او داشتم متوجه شدم که او ایران را دوست دارد، طرفدار انقلاب اسلامی است "چرا که با ظلم مخالف است" و می گوید حکومت سابق ایران را که حکومت شاهنشاهی بوده، حکومت ظالمی می دانسته که اراده ای از خود نداشته است. با سیاست های امریکا مخالف است و آن را در جهت استثمار کشورهای دیگر و تصاحب اختیار و توانایی هایشان می داند اما واقعگراست و اعتقاد دارد نمی توان امریکا را نادیده گرفت. می گوید در طول بیست سال سفر مداومی که به امریکا داشته و با مقام های مختلف فعلی و سابق امریکایی در ارتباط بوده و گفت وگو داشته است، امریکا را خوب می شناسد. امریکا را به خاطر مردمان خوبش، دنیای پیشرفته اش و زندگی مدرنش دوست دارد، اما همواره به سیاست های سلطه جویانه امریکا انتقاد داشته است. او همچنین می گوید که ارزش قلمش را بالاتر از هر چیز می داند و هرگز حاضر نیست آن را بفروشد. نعوم همچنین گفت با وجود این که می توانسته از سال ها قبل شناسنامه امریکایی بگیرد اما این کار را برای خود خفت می داند و هرگز حاضر به انجام این کار نشده است و هر دفعه مانند هر شهروند لبنانی به سفارت امریکا می رود و برای سفر به این کشور ویزا می گیرد.
سرکیس نعوم حدود دو ماه قبل از این که به امریکا برود و یادداشت های هر ساله اش را تهیه کند، در ایران بود. برای همین توانستیم امسال با او هماهنگ کنیم که بر خلاف دو سال اخیر، یادداشت هایش را به طور کامل در اختیار ما قرار دهد تا شامل محدودیت هایی که روزنامه النهار برای خوانندگانش ایجاد کرده است، نشویم. در این جا دیپلماسی ایرانی سی و هفتمین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند:
به سراغ یک مقام بسیار عالی رتبه سابق امریکایی که نقش مهمی در قضایای پیچیده منطقه ای داشته است و اکنون یک مرکز پژوهشی وزینی را مدریریت می کند که تحلیل های عمیق و اخبار موثقی را منتشر می کند، رفتم. صحبتمان با موضوع لبنان و نظام سیاسی آن و فروپاشی اقتصادی و واحد پول ملی و بانک ها و رسیدن بانک مرکزی لبنان به مرز فروپاشی، آغاز شد. حرفمان خیلی سریع به موضوع کرونا رسید که به سرعت در حال فراگیری است که ناگزیر اوضاع را پیچیده تر هم می کند. به نظر او وضع لبنان سخت است. من گفتم که کشور به قعر رسیده، همیشه یک پله بالاتر از قعر بود حالا آن یک پله را هم رده کرده است. گفتم که وضعیت اقتصادی – مالی – بانکی – نقدی خیلی سخت است و شاید غیرممکن باشد که بدون کمک نهادهای بین المللی و در راسشان "صندوق بین المللی پول" (IMF) این مشکل حل شود. اما کسی که حرف اول را در لبنان می زند تمایل به چنین دخالتی ندارد، به دلایل سیاسی، همچنین به این دلیل که گفته می شود در صورت ورود صندوق بین المللی پول طیف های مردمی به دلیل تدابیر این صندوق از جمله مالیات و تعرفه ها و خصوصی سازی و غیره مورد ستم قرار می گیرند. در این صورت ممکن است جایگاه مردمی اش آسیب ببیند. سیاست در جهان سوم مهمتر از اقتصاد است. هر گروه سیاسی لبنانی مسئولیت گسترده وخامت اوضاع را به گردن رقبا و دشمنانش می اندازد در حالی که انصاف این است که هر کس مسئولیت مشکلاتی که مسببش بوده است را بپذیرد.
بعد پرسیدم، نظرت درباره امریکا چیست؟ جواب داد: «این کشور بزرگ آماده رویارویی با بحران بهداشتی بزرگی مثل گسترش ویروس کرونا نبود. با وجود گذشت چند هفته هنوز امکانات لازم برای گرفتن آزمایش (Tests) کرونا برای این که ببیند چه کسی مبتلا شده چه کسی نشده است، ندارد. در حالی که کره جنوبی و چین صدها هزار تست کرونا گرفته اند. رئیس جمهوری امریکا هم برای خیلی کارها آماده نیست. علاوه بر این که همه چیز از جمله مبارزه با کرونا را به انتخابات ریاست جمهوری که قرار است چند ماه دیگر برگزار شود ربط می دهد. او از کرونا برای پیروزی در دور دوم انتخابات بهره برداری می کند. هفته های اول تعمدا خطرات کرونا و مضرات و آسیب های آن به کشور و ملتش را کم اهمیت جلوه داد. حتی این موضوع را تحقیر کرد و گفت با معجزه خواهد رفت همه اینها برای این بود که از انتخابات ریاست جمهوری می ترسد و می خواهد که پیروز میدان باشد در عین حالی که چیزی هم درباره کرونا نمی داند. در آخر به وضعیت بد کرونا و وضعیت بهداشتی کشورش اعتراف کرد و تصمیماتی برای مبارزه با آن گرفت اما دیر شد.»
سپس افزود: «این امیدواری وجود دارد که شاید ترامپ برای دور دوم ریاست جمهوری اش رای نیاورد. بایدن، رقیب او آدم عاقلی است. درست است که سنش بالاست اما خواهیم دید که چه خواهد کرد.»
پرسیدم، برداشتت از اوضاع دوره ترامپ چیست؟ جواب داد: «او نقش امریکا در جهان و همچنین اتحاد امریکا با متحدانی مثل اروپا و ترکیه و کشورهای عربی را تضعیف کرد. در دوره او امریکا در قامت یک کشور مزدور ظاهر شد. شاید برای دور دوم اگر انتخاب شود نظام امریکا را تغییر دهد به گونه ای که به یک اتوکرات تبدیل شود. او از وزرا و معاونین و همه مسئولینی که با او کار می کنند می خواهد که برایش کار کنند نه این که با او کار کنند. تنها پمپئو است که حرفی برای گفتن دارد و همچنان هم خیلی کارها را با تصمیم خودش می گیرد برای این که می خواهد بعدا رئیس جمهوری ایالات متحده شود. اما مک مستر و جان آلن و ماتیس و حتی بولتون تندروی و راست گراییش را دوست ندارند. او را رها کردند برای این که می خواهند احترام خودشان را حفظ کنند.»
ادامه دارد...
نظر شما :