اجماعی که دیپلماسی دولت برهم زد
ایرنا- رد قطعنامه پیشنهادی آمریکا به منظور تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران، گرچه با وارونهنمایی منتقدان دولت در داخل روبرو شد اما نشان داد که دولت تدبیر و امید در حوزه سیاست خارجی هفت سال تمام کوشید تا اجماع جهانی نمود یافته در ۶ قطعنامه صادره علیه ایران را به یک رای در شورای امنیت تبدیل کند.
تعبیر زمین سوخته یا میدان مین از تصمیمات دولت در حوزههای مختلفی چون سیاست خارجی گرچه به دور از انصاف و اصول کشورداری است اما بررسی چنین ادعایی مشخص میکند که دولت تدبیر و امید خود میراث دار چه کارنامهای در عرصه سیاست خارجی است که برای کاستن از تبعات آن هزاران ساعات گفت و گو رایزنی و صدها سفر خارجی انجام داده است.
آنچه برای روحانی بر جای مانده بود
دقیقا یک سال پس از روی کار آمدن دولت نهم، پرونده هستهای ایران بار دیگر به سرخط رسانههای جهان بازگشت و در نهم مردادماه سال ۸۵ شورای امنیت سازمان ملل متحد نخستین قطعنامه خود علیه ایران را صادر کرد و از کشورها خواست از انتقال هر گونه اقلام، مواد، کالا و فناوری که میتواند به فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری و برنامههای موشکی بالستیک ایران مربوط شود، خودداری کنند.
به فاصله پنج ماه از آن تاریخ شورای امنیت در دوم دی ماه و به اتفاق آرا قطعنامه دوم را علیه ایران صادر کرد. بر اساس این قطعنامه مجموعه ای از تحریمها شامل تحریم تاسیسات حساس هستهای و توقیف داراییها و شرکتهای ایرانی مرتبط با برنامه هستهای ایران وضع شد. قطعنامه سوم تنها سه ماه بعد یعنی فروردین ۸۶ صادر و از تمامی کشورها خواسته شد تا فعالیت خود را با شرکتهای ایرانی که در زمینه انرژی هستهای فعالیت دارند، محدود کنند. صادرات و واردات سلاحهای سنگین به ایران و داد و ستد افراد حقیقی و حقوقی هم در این قطعنامه ممنوع شد. در پایان همان سال یعنی ۱۳ اسفند ۸۶، قطعنامه چهارم علیه ایران با ۱۴ رای مثبت و یک رای ممتنع اندونزی تصویب و اعلام شد تمام کشورها درباره افراد و شخصیتها و نیز تعاملات بانکی و بیمهای با ایران حساسیت لازم را داشته باشند. قطعنامهای که مقدمات تحریم این افراد تازه و شرکتها و صنایع را فراهم کرد. قطعنامه پنجم در ۶ مهر ۱۳۸۷ از ایران میخواست به تعهدات پیشین خود عمل کند. با این حال شدیدترین قطعنامه تحریمی علیه ایران ۱۹ خرداد ۸۹ صادر شد که ایران را رسما در ذیل ماده ۴۱ فصل ۷ منشور سازمان ملل قرار داد. تنوع تحریم ها در این قطعنامه به اندازهای گسترده بود که میتوان آن را شدیدترین تحریمهای سازمان ملل علیه یک کشور دانست. در رای گیری برای این قطعنامه سنگین علیه ایران نماینده چین نه تنها به آن رای مثبت داد بلکه خواستار اجرای کامل قطعنامه ها شد. در هر بار صدور این قطعنامهها تنها واکنش مسوولان وقت این بود که «ما قطعنامه را قبول نداریم و این نیز مثل قطعنامههای دیگر است. آنها وجاهت قانونی و حقوقی ندارند و صادرکنندگان فرصت دوستی با ایران را از دست دادند.»
چالشهای ایران در عرصه بین الملل تنها محدود به قطعنامههای شورای امنیت نبود و روابط با کشورهای دور و نزدیک هم تعریف چندانی نداشت. نشانه واضح آن دیدارهای دیپلماتیک رییس جمهوری سابق در آخرین حضورش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود که در جریان آخرین سفر خود به نیویورک و در ۵ روز اقامتش با رییس جمهور بولیوی و سران کومور و سوازیلند از کشورهای آفریقایی دیدار کرد. رییس جمهوری پیشین سه بارهم به اتحادیه اروپا سفر کرد که مرور آنها حکایت از استقبال سرد از وی دارد. کشورهای آمریکای لاتین و آسیا بیشترین مقصد سفرهای احمدی نژاد بود اما روابط با کشورهای همسایه هم یا تنش آلود پیگیری شد یا سطح تعاملات بسیار کاهش یافت.
حقوقی که دولت تدبیر و امید پس گرفت
میدانی که دولت یازدهم قرار بود در آن عمل کند سنگلاختر از آن بود که بتوان به راحتی در آن قدم زد. از این رو یکی از مهمترین استراتژیهای دولت یازدهم صاف کردن این میدان و کاستن از تبعات قطعنامه های صادر شده بود. دو سال مذاکره فشرده در مسیر دستیابی به توافق هسته ای توانست ایران را از زیر بند۴۱ فصل هفت منشور سازمان ملل رهایی بخشد و به جهان ثابت کند که جمهوری اسلامی تهدیدی برای صلح جهانی نیست. متوقف کردن سریع و بیقید و شرط برنامه غنیسازی یکی از مهمترین بندهای تکراری در همه قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران بود. پس از برجام ایران حق غنی سازی خود را تثبیت کرد. ۶ قطعنامه سازمان ملل متحد و ۱۲ قطعنامه سازمان بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام آن لغو شد. تحریمهای اتحادیه اروپا، مالی، بانکی و اقتصادی، بیمه، نفت و گاز، پتروشیمی، کشتیرانی و کشتی سازی، صنایع خودرو و حمل و نقل و طلا، فلزات گرانبها، الماس، اسکناس و ضرب سکه و بسیاری دیگر از محدودیتها رفع شدند.
روابط با کشورهای جهان که یکی از مهمترین زمینههای توسعه در داخل است در اولویت کاری دولت قرار گرفت و در سایه برجام توانست جو منفی ایران هراسی را دور کند. حجت الاسلام «حسن روحانی» در نخستین سفر خود به نیویورک برای شرکت در مجمع سالیانه سازمان ملل با «باراک اوباما» رییس جمهوری وقت آمریکا تلفنی گفت و گو کرد، با «فرانسوا اولاند» رییس جمهوری فرانسه، «شینزو آبه» نخست وزیر ژاپن، «نواز شریف» نخست وزیر پاکستان، «میشل سلیمان» رییس جمهور لبنان و روسای جمهور ترکیه و تونس، نخست وزیر ایتالیا و اسپانیا دیدار کرد. پس از آن و در خلال مجامع دیگر هم روند دیدار با روسای کشورهای اثرگذار ادامه یافت و در آخرین حضور روحانی در این مجمع که سال گذشته انجام شد، روسای جمهور و نخست وزیران کشورهای اروپایی پای ثابت دیدار با رییس جمهوری بودند.
توجه ویژه وزارت خارجه به شرق و بهبود منحصر به فرد روابط با چین و روسیه، هر دو کشور را به مخالف سرسخت سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا تبدیل کرده است. ظریف در تازه ترین گفت و گوی خود با اشاره به سفرهای اخیر خود به مسکو و تاثیر آن بر رای منفی روسیه گفته است: «ما علاوه بر کشورهای همسایه با روسیه اشتراک مواضع داریم و در سفر خود به مسکو با روسیه به هماهنگی های خوبی دست پیدا کردیم و روسیه نیز در شورای احکام و شورای امنیت با رای منفی نقطه نظرات مثبت خود را به ما نشان داد.» وزیر امورخارجه دولت تدبیر و امید همچنین درباره نوع رابطه روبه گسترش با چین هم تصریح کرده است: «با سفر رییس جمهور چین به ایران روابط ما با این کشور از رتبه راهبردی ساده به روابط اشتراک جامع راهبردی تبدیل شد و مقرر گردید این راهبرد با یک برنامه ۲۵ ساله دنبال شود.»
دستگاه دیپلماسی دولت های یازدهم و دوازدهم برخلاف آنچه سلف خود رویه کرده بود همواره در تصمیمات و اقدامات خود پاسخگوی نهادهایی مانند مجلس هم بوده اند. حضور ظریف در صحن بهارستان و نیز کمیسیون های داخلی مجلس طی دولت های اول و دوم تدبیر و امید رکورددار است و نوع میزبانی برخی از نمایندگان از وی هم در سالها و ماه های گذشته مورد توجه بسیاری قرار گرفته است.
واقعیت آن است که روابط با کشورهای دیگر در دنیای کنونی به چیدن تکه های پازل شباهت دارد که اگر هریک در مکان درست خود قرار نگیرد تصویری ناموزون و البته خطرناک به وجود خواهد آورد. رای منفی و ممتنع کشورهای جهان به زیاده خواهی های آمریکا در شرایطی که در تضاد با منافع آن ها قرار دارد نشان دهنده چینش درست پازل های روابط با جهان از سوی دیپلماسی ایران است که تصویر نهایی آن شکست قلدری یکجانبه گرایی آمریکا بوده است.
این رویه به یقین تا پایان دولت دوازدهم ادامه خواهد داشت و شرایط را برای دولت آینده راحت تر خواهد کرد. دنیای دیپلماسی آینده دیگر جواب همیشه مثبت به کاخ سفید نخواهد داد و این برهم زدن اجماع موردنظر آمریکا هدف مهمی است که جمهوری اسلامی همیشه در پی آن بوده است.
نظر شما :