طرحی برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی های امریکا
آیا «قانون سزار» موازنه قوا را در سوریه به نفع ترکیه و علیه ایران و روسیه تغییر می دهد؟
دیپلماسی ایرانی – واشنگتن از چهارشنبه هفته جاری ۳۹ شخصیت و ارگان دولت سوریه را هدف تحریم مسوم به قانون سزار یا قیصر قرار داد که در میان آنها بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه و همسرش هم به چشم می خورند؛ قانونی که کنگره آمریکا ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹ با هدف مجازات نظام سوریه و بشار اسد، رئیس جمهوری آن به اتهام جنایتهای جنگی دولت سوریه در حق مردم این کشور تصویب کرد. البته این پایان کار نیست و طبق گفته مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، واشنگتن در حال بررسی اعمال تحریمهای بیشتر از این بر دولت سوریه است. این در حالی است که به باور برخی از ناظران با اجرایی شدن قانون آمریکایی معروف به قانون سزار (قیصر) اقتصاد سوریه که در اثر جنگ ۹ ساله نابود شده، فلج خواهد شد. اما در این میان قانون سزار چه تاثیری بر مناسبات سوریه با کشورهای دیگر به خصوص محور آساتنه دارد؟ آیا «قانون سزار» موازنه قوا را در سوریه به نفع ترکیه و علیه ایران و روسیه تغییر می دهد؟ دیپلماسی ایرانی برای واکاوی بیشتر این مسئله، گفت وگویی را با محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان، ازبکستان، تایلند، زامبیا و تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل صورت داده است که در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه از چهارشنبه هفته جاری قانون سزار در خصوص سوریه اعمال شد به نظر میرسد که این قانون موازنه سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک محور آستانه را به هم خواهد زد. چراکه این قانون از یکسو میتواند دست ایران و روسیه را در تحولات سوریه محدود کند، اما در طرف دیگر این قانون میتواند کفه حضور ترکیه در سوریه را بهواسطه مخالفت دولت آنکارا با دولت بشار اسد افزایش دهد. از نگاه شما اساساً این قانون سزار در بستر تحولات سیاسی و دیپلماتیک تا چه اندازه میتواند محور آستانه را تحتالشعاع قرار دهد؟
اول باید ببینیم که قانون سزار چرا در این مقطع مطرح شد و سپس به آثار آن بپردازیم. این قانون در شرایطی که نظام حاکم بر آمریکا با بحرانهای جدی هویتی روبرو شده، مطرح گردید. امروز نهفقط دولت، بلکه نظام سیاسی آمریکا به دلیل اعمال سیاستهای نژادپرستانه علیه رنگینپوستان و آشوبهای داخلی با یک بحران جدی هویتی روبه روست؛ بحرانی که تمام ارزشهای نظام سرمایهداری که برگرفته از لیبرال دموکراسی را زیر سؤال برده است. در این شرایط لازم بود که هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات که اصل نظام را درخطر میدیدند، متحدانه اقدامی را انجام دهند و لذا به قانون سزار رسیدند. قانون سزار حلقههای مختلف محور مقاومت را هدف قرار داده و انگیزه اصلی آن تضعیف یا فروپاشی محور مقاومت است. بهعبارتدیگر علت اصلی طرح قانون سزار همان هدف مشترک احزاب جمهوریخواه و دموکرات یعنی تأمین امنیت رژیم صهیونیستی با تضعیف محور مقاومت است. من معتقد نیستم که این قانون دست ایران و روسیه را در تحولات سوریه میبندد. اتفاقاً ازاینپس نیاز سوریه به همکاری با ایران و روسیه برای برونرفت از این شرایط بیشتر شده و دست این دو کشور در سوریه بازتر میشود.
اگر قانون سزار بتواند به سود منافع و اهداف ترکیه در سوریه عمل کند آیا آنکارا مناسبات خود با تهران و مسکو را در قالب محور آستانه به هم خواهد زد و دست به اقداماتی در تغییر و تحولات میدانی سوریه برای افزایش نفوذ خود، بهخصوص در شرق فرات و مناطق کردستان سوریه و نیز در ادلب خواهد زد؟
بعید میدانم اینگونه بشود. ایران و سوریه میتوانند با اقدامات دیپلماتیک و استدلالهای منطقی، ترکیه را در جمع خود حفظ کنند. ترکیه نگران اقدامات کُردها علیه کشور خود از خاک سوریه است و میتوان این نگرانی ترکها را رفع کرد. ترکیه به آن میزان که به ایران و روسیه اعتماد دارد به آمریکا و اسراییل اعتماد ندارد. اگر ترکیه احساس کند امنیت مرزهای این کشور و شرق فرات با حفظ محور آستانه حفظ میشود دلیلی ندارد که خود را در معرض تهدید امنیتی بیشتر قرار دهد. لذا بعید میدانم قانون سزار برای تأمین منافع ترکیه وضعشده باشد.
از نگاه شما آیا سفر اخیر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به ترکیه و روسیه، آنهم درست چند روز قبل از اعمال تحریمهای قانون سزار بهواسطه نگرانی تهران در خصوص تأثیرگذاری این تحریمها بر تحولات محور آستانه بوده است و یا اینکه شما دلایل دیگری برای سفر رئیس دستگاه دیپلماسی ایران به ترکیه و روسیه متصورید؟
خیرو من معتقدم موضوعات متنوعی در روابط ایران و ترکیه در حوزههای دوجانبه و چندجانبه وجود دارد که میتواند در دیدارهای مقامات دو کشور موردتوجه قرار گرفته باشد. البته رایزنی ایران و ترکیه در ارتباط با تحولات سوریه، توافقات آستانه و قانون سزار در مقطع فعلی بسیار اهمیت دارد و حتماً در سفر آقای ظریف به آنکارا مورد بحث قرارگرفته است.
با توجه به اینکه سیبل تحریمهای قانون سزار دولت سوریه و تحتالشعاع قرار دادن روابط و مناسبات دمشق با دیگر کشورهای همسو مانند جمهوری اسلامی ایران، روسیه، چین، عراق و لبنان است آیا این قانون باعث خواهد شد که انزوای دمشق شکل بگیرد؟
طبعاً هدف اصلی قانون سزار، دولت سوریه است. سوریه پس از شکست گروههای تروریستی داعش و القاعده و تسلط کامل بر اکثر نقاط کشور خود به ثبات نسبی رسیده و به دنبال بازسازی کشور و تثبیت اوضاع سیاسی است. این وضعیت باثبات باعث شده که حتی کشورهایی مثل امارات به دنبال تقویت روابط خود با دمشق باشند. هدف اول قانون سزار بیثباتسازی سوریه و جلوگیری از بازسازی مجدد این کشور است. ازنظر آمریکاییها، سوریه به دلیل حضور در خط مقدم جبهه مبارزه با اسراییل نباید به ثبات برسد و باید همواره در موقعیتی ضعیف باشد. لذا هدف اول آمریکا، جلوگیری از استقرار ثبات و امنیت در سوریه است. تضعیف محور مقاومت و ایجاد اختلاف میان کشورهای محور آستانه یعنی روسیه، ایران و ترکیه است. اما تقویت جایگاه اسراییل در منطقه را میتوان اصلیترین هدف آمریکا دانست. رژیم صهیونیستی امروز در مسیر افول و انزوا حرکت کرده و در ابعاد داخلی و خارجی با مشکل مواجه است. طرح معامله قرن و الحاق کرانه باختری به اسراییل با موانع متعددی برخورد کرده است. اتحادیه اروپا با این طرح مخالف است و در سفر هایکوماس وزیرامورخارجه آلمان به تل آویو، این موضوع صریحاً به نتانیاهو گفته شد و وی مجبور شد از موضع قبلی خود عقبنشینی کند. اردن و دولت خودمختار فلسطین، اکثر کشورهای جهان بخصوص در جهان اسلام و مردم منطقه بخصوص فلسطینیها نیز با طرح معامله قرن مخالفت کردهاند و میتوان این طرح را مُرده و فاقد حیات دانست. در این وضعیت آمریکا قصد دارد با اجرایی کردن طرح سزار، ناکامی خود در اجرای طرح معامله قرن را جبران کرده و با تضعیف محور مقاومت، ضعف و فترت اسراییل را بپوشاند. البته من مطمئن هستم محور مقاومت در شرایط فعلی جدیتر و مصممتر خواهد شد و طرح سزار نهتنها به نتیجه نمیرسد، بلکه موجب تقویت محور مقاومت خواهد شد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند چون سوریه از سالها پیش تحت تحریم بوده لذا قانون سزار نمیتواند بر مناسبات این کشور تأثیر چندانی بگذارد، اما در طرف دیگر برخی از ناظران معتقدند چون سوریه در دوران پس از جنگ به دنبال بازسازی و احیای اقتصادی و تجاری خود است قطعاً این تحریمهای قانون سزار میتواند دمشق را با چالشهای عمدهای در حوزه سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک، امنیتی و معیشتی مواجه کند. از نگاه شما کدامیک از این دو سناریو نزدیک به واقعیت است؟ آیا تجمعات اعتراضی چند روز اخیر مردم سوریه علیه دولت بشار اسد نشان نمیدهد که تااندازهای قانون سزار میتواند بحث اقتصادی و معیشتی این کشور را با چالش بیشتری مواجه کند؟
بهطور اصولی سلاح تحریم ایالات متحده کُند شده و دیگر نمیتواند در نقاط مختلف جهان مؤثر باشد.امروز 21 کشور تحت تحریمهای ظالمانه آمریکا و اروپا هستند، اما دارند به حیات خود ادامه میدهند و در مسیر پیشرفت قرار دارند. سوریه سالهاست با انواع تحریمها و تهدیدهای کمرشکن مواجه بوده اما امروز در مسیر ثبات حرکت میکند. لذا سروصدای آمریکا مبنی بر کارآمد بودن تحریمها را نباید جدی گرفت. این اقدامات شعارگونه فقط برای برونرفت از شرایط بحرانی آمریکا مطرح میشود و مانند طبل توخالی، صدای زیادی دارد اما فاقد تأثیرگذاری است.
از نگاه شما با توجه به اینکه تحریمهای قانون سزار میتواند روابط ایران و سوریه را تااندازهای تحتالشعاع قرار دهد آیا بستر برای انزوای تهران در منطقه نیز در دستور کار قانون سزار است چراکه برخی از کارشناسان معتقدند بسته پیشنهادی تحریمی ۱۱۱ صفحه ۱۳ نفر از اعضای کمیته مطالعات جمهوری خواهان کنگره در راستای انزوای ایران و قطع مناسبات تهران با محور مقاومت از یمن گرفته تا لبنان، سوریه، عراق، فلسطین و دیگر کشورها سبب خواهد شد که شرایط برای انزوای تهران در خاورمیانه شکل بگیرد از نگاه شما اساس قانون سزار و بسته پیشنهادی تحریمی ۱۱۱ صفحهای کمیته مطالعات جمهوریخواهان کنگره تا چه اندازه میتواند شرایط را برای پیگیری اهداف و منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه با چالش مواجه کند، خصوصاً که طبق بسته پیشنهادی تحریمی ۱۱۱ صفحهای کمیته مطالعات جمهوریخواهان کنگره قرار است که علاوه بر تحریم و تروریستی قلمداد کردن بسیاری از گروهها از حماس و جنبش جهاد اسلامی در فلسطین و حزبالله در لبنان گرفته تا حوثیها و انصار الله در یمن، گروه بدر به ریاست هادی العامری در عراق، گردانهای امام علی (ع)، سرایا الخراسانی، کتائب سید الشهداء (ع)، لشکر ابوالفضل العباس (ع)، جنبش اوفیاء، گروه جند الاسلام، سرایا عاشوراء، فاطمیون، زینبیون، النجباء، عصائب اهل الحق و غیره نیز در دستو کار واشنگتن باشد. ضمن اینکه در این طرح مسئله حمایت از افزایش تحریمها علیه ایران، قطع کمک تهران به حزبالله لبنان از طریق تحریم برخی نهادها مانند آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان و جانبازان، بنیاد پانزده خرداد، و بنیاد مسکن، تحریم علیه جبران باسیل، وزیر امور خارجه سابق لبنان، احتمال تحریم برخی از وزرای دولت حسان دیاب، نخست وزیر فعلی لبنان و پایان دادن به معافیتهای عراق از تحریمها مطرحشده است؟
من فکر میکنم نهتنها به خاطر قانون سزار ایران منزوی نخواهد شد، بلکه توجه به نظریه اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرحشده و استفاده از تجربیات ایران درزمینهٔ اجرایی کردن این نظریه و مقاومسازی اقتصاد، مورد توجه دولتهای سوریه، لبنان و عراق قرار خواهد گرفت. ایران با سختترین تحریمهای تاریخ مواجه بوده، اما با مقاومسازی اقتصاد، تحریمها را پشت سر گذاشته است. دو سال پیش آمریکا امید بسیاری به جلوگیری از واردات بنزین به ایران بسته بود، ولی امروز ما به ونزوئلا در کنار گوش آمریکا بنزین صادر میکنیم. تحریم سوریه قطعاً سختتر از تحریمهای ایران نخواهد بود و دمشق میتواند با استفاده از تجربیات ایران و اجرایی کردن نظریه اقتصاد مقاومتی، از این مرحله عبور کند. البته دوستان سوریه نیز این کشور را تنها نخواهند گذارد و شکست دیگری برای آمریکا و اسراییل رقم خواهد خورد. تحریم بقیه اعضای محور مقاومت که از آنها اسم بردید نیز قطعاً موجب انسجام و تقویت بیشتر این محور خواهد شد. آمریکا در منطقه جایگاهی ندارد و با تحریم کشورهای مثل لبنان و عراق قطعاً منزویتر خواهد شد. گرفتاریهای داخلی آمریکا زیاد است و بیشتر هم خواهد شد و من آینده روشنی را برای این کشوری که در حال افول است، تصور نمیکنم.
نظر شما :