ترامپ می تواند راهی برای بازگشت بیابد
شکست تمام عیار کارزار فشار حداکثری علیه ایران
دیپلماسی ایرانی: خط سیر روابط واشنگتن با تهران در سه سال گذشته از هر گفت وگوی کارآمدی دورتر شده و دلیل این تشدید اختلافات به تمامی متوجه سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ است که پیشگامان آن شخصیت های مداخله گرایی مانند جان بولتون هستند.
راهبرد فشار حداکثری بولتون نه تنها تهران را به زانو در نیاورده و احتمال گفت وگوها را افزایش نداده، بلکه جایگاه دیپلماتیک آمریکا را نیز تحکیم نکرده و ایران را هم به سمت خلع سلاح یا آزادسازی پیش نبرده است. فشار حداکثری، رویکردی پرخطر است که فایده ای برای مردم آمریکا ندارد و ایالات متحده باید پیش از آسیب های بیشتر آن را رها کند.
برجام با تمام کاستی ها دسترسی ایران به تسلیحات هسته ای را ناممکن، برنامه توسعه هسته ای این کشور را به شکل چشمگیری محدود و امکان دسترسی بازرسان بین المللی به تاسیسات هسته ای آن را فراهم کرده بود.
مهم تر آنکه برجام عاملی برای بهبود روابط بین آمریکا و ایران بود. این توافق می توانست روابط دو کشور را پس از چندین دهه دشمنی بهبود بخشیده و روزنه ای به سوی روابط دیپلماتیک و تجاری نرمال بگشاید تا به این ترتیب سرنوشت سیاسی و اقتصادی مردم عادی ایران بهبود یافته و امنیت آمریکایی ها نیز تضمین شود. اما اکنون تنش ها در روابط دو کشور هر هفته به اوج تازه ای می رسد. تصمیم دولت ترامپ برای خروج از برجام و اعمال تحریم ها علیه تهران و تحریم های ثانویه علیه سایر قدرت ها (از جمله متحدان اروپایی، روسیه و چین) به اقتصاد ایران آسیب زده بدون این که در رفتار رژیم این کشور تغییری ایجاد شود.
دولت ترامپ با امید رسیدن به توافقی بهتر با ایران از برجام خارج شده و سیاست فشار حداکثری را برای تحقق این هدف به کار گرفته است. اما اکنون یک سال پس از خروج از برجام تمامی شواهد حاکی از شکست این راهبرد است. فشار حداکثری در اصلاح تمام رفتارهای ناخوشایند ایران شکست خورده و حتی نتوانسته هیچ گونه دیپلماسی مفیدی را به همراه داشته باشد. این در واقع شکستی تمام عیار است که جنگی اجتناب پذیر را بیش از پیش محتمل کرده است، جنگی که آمریکا قطعا باید از آن پرهیز کند.
بهترین سناریو آوردن ایران به میز گفت وگوها و توانایی ترامپ در بی توجهی به توصیه های بولتون و سایر صداهای مسموم است. فشار حداکثری با آسیب به مردم بیگناه ایران و بدون این که چیزی نصیب آمریکایی ها شود، تمام دستاوردهای خوب برجام را خنثی کرده و ایالات متحده را به انزوا کشانده است. این پیشرفت نیست بلکه پسرفت است و هیچ امنیت، شکوفایی یا آزادی به همراه نداشته است.
ترامپ به جای خروج از برجام و فشار حداکثری می توانست از راهبرد دیپلماتیک محتاطانه ای بهره بگیرد که بر مبنای برجام طراحی شده بود. او به جای مخالفت پرخطر با برجام می توانست از آن به عنوان مبنایی برای بهبود روابط ایران و آمریکا استفاده کند.
ترامپ به جای تمرکز بر توهم یک توافق بهتر می توانست به گونه ای عمل کند که احتمال جنگ را از بین ببرد و بپذیرد که اهداف کاهش اشاعه جنگ افزارها در خدمت هدفی بزرگتر و مهم تر یعنی پیشگیری از یک جنگ طولانی و پرهزینه یا پیشگیری از اضافه شدن یک درگیری دیگر به فهرست مداخلات اشتباه واشنگتن در خاورمیانه است.
ترامپ هیچ یک از این اقدامات را نجام نداد و بنابراین با توجه به شکست فشار حداکثری اکنون وظیفه اصلی دولت آمریکا این است که از وخیم تر شدن اوضاع و کشاندن ایالات متحده به جنگ پیشگیری کند. دیپلماسی اگر ممکن باشد همیشه مورد استقبال قرار می گیرد اما اکنون اجتناب از جنگ باید اولویت نخست آمریکا باشد.
منبع: واشنگتن اگزماینر
نظر شما :