درگیری های دامنه دار واشنگتن با تهران
امریکا و متحدانش از ایران احساس تهدید می کنند
دیپلماسی ایرانی: ظاهرا ایالات متحده و ایران طی چند روز گذشته به یک توافق غیر رسمی بر سر برنامه هسته ای ایران دست یافته اند. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، اعلام کرده که اگر آمریکا همه تحریم هایی را که بر ایران تحمیل کرده به طور دائمی لغو کند، مجلس ایران پروتکل های فرعی آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره نظارت های گسترده و جامع را تصویب خواهد کرد. در همین حال دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، گفته که احتمالا کشورش یک توافق «100 ساله» را برای محدودسازی برنامه هسته ای ایران خواستار خواهد شد.
با این حال، از همان ابتدای امر مشخص است که توافق بر سر مسائل هسته ای مشکلات ایالات متحده و ایران را حل نمی کند و به عادی سازی روابط دو کشور نمی انجامد. همانطور که جان کری، وزیر امور خارجه پیشین، گفته برجام صرفا قرار بوده آغاز یک روند مذاکراتی با ایران در خصوص دیگر مسائل از جمله برنامه موشکی و فعالیت های منطقه ای این کشور باشد. از این رو، لغو نسبی تحریم ها هم قرار بوده که به صورت مشوقی برای ایران برای مشارکت در گفت و گوها در دیگر زمینه هایی عمل کند که واقعا برای ایالات متحده اهمیت دارند. در حقیقت، یکی از دلایلی که ایالات متحده روی برنامه هسته ای ایران حساس است و برای نمونه، اهمیتی به بمب هسته ای پاکستان نمی دهد، این است که واشنگتن سیاست های منطقه ای اسلام آباد را برای منافع خود تهدیدآمیز نمی داند.
چالش ایران برای نظم منطقه ای
هسته اصلی مناقشات ایالات متحده و ایران را هدف جمهوری اسلامی در مبارزه با امپریالیسم تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، ایران دست کم با اظهارات خود چالشی را برای نظم منطقه ای تحت سلطه ایالات متحده ایجاد می کند. حتی در خارج از خاورمیانه هم ایران عمدتا به سمت کشورهایی کشیده می شود که در ذهنیت ضدامپریالیستی و ضدآمریکایی با آن اشتراک دارند. برای نمونه، ایران با کشورهایی همچون کوبا، ونزوئلا، بولیوی و احتمالا حتی کره شمالی روابط خوبی دارد.
با این حال، تاریخ نشان می دهد که هر بار قدرتی نظم موجود در سطح منطقه ای یا بین المللی را به چالش کشیده، نظام به آن واکنش نشان داده و درصدد مهار یا نابودی آن برآمده است. این اتفاق برای فرانسه در دوران ناپلئون، آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی سابق رخ داده است. بخشی از استراتژی های مهار یا تخریب، ممانعت از دستیابی ایجاد کننده چالش به ابزار اقتصادی و نظامی مورد نیاز برای انجام طرح هایش بوده است.
چالش ایران برای نظم موجود اگرچه بیشتر در حد لفاظی مانده، اما به ویژه در تمایلش به تحت تاثیر قرار دادن یا در صورت امکان، پایان دادن به حضور آمریکا در خلیج فارس و خاورمیانه قابل مشاهده است. با توجه به اینکه منابع غنی انرژی نفت اگر نه برای آمریکا، اما برای باقی غرب همچنان اهمیت زیادی دارند، تحقق درخواست ایران برای عدم حضور نیروهای نظامی آمریکایی و متحدان اروپایی آن در خلیج فارس تقریبا غیرممکن است. حتی شاه هم که حامی غرب بود، نهایتا در پی تکرار مداوم شعار «امنیت خلیج فارس باید مسئولیت کشورهای حاشیه آن باشد» بهای سنگینی پرداخت. چنین نگرشی غیر واقعی بود و اکنون جمهوری اسلامی هم روی همان مساله تاکید دارد.
چالش ایران برای اسرائیل
ایران آشکارا حق اسرائیل را برای تشکیل یک کشور یهودی را به چالش می کشد. اسرائیل نمی تواند از تهدید ایران به سادگی بگذرد و به هم دلیل هم با تهدیدهای کلامی ایران به مثابه تهدیدی حقیقی رفتار می کند و هر چه در توان دارد به کار می گیرد تا غرب و دیگران را به تحت فشار گذاشتن ایران ترغیب کند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، آشکارا خود را عامل ترغیب رئیس جمهوری ترامپ به خروج از برجام می داند.
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس
ایران همچنین با زیر سوال بردن مشروعیت پادشاهی های عربی، کشورهای حاشیه خلیج فارس را به چالش می کشد. این کشورها هم برای غرب و هم برای روسیه و چین اهمیت زیادی دارند. ایران با تهدید این کشورها، منافع قدرت های بزرگ را نیز به خطر می اندازد. تهدید ایران برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در هیچ زمانی آن اندازه ای که به نظر می رسیده، جدی نبوده است. با این حال، از آنجایی که بیشتر این کشورها به استثنای عربستان سعودی کوچک هستند، از ایران وحشت دارند و اظهارات ایران هم به این وحشت دامن می زند. آنها به برنامه های هسته ای و موشکی ایران در همین چارچوب می نگرند. ایالات متحده به سلاح هسته ای پاکستان اهمیت زیادی نمی دهد چون این کشور را چالشی برای منافع ایالات متحده یا تهدیدی برای کشورهای حاشیه خلیج فارس نمی داند و البته، پاکستان در مساله فلسطین هم دخالت نمی کند.
منبع: لوبه لوگ / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :