منصف باشیم و دو دستاورد مهم دولت را نادیده نگیریم
حفظ ثبات سیاسی کشور و ناکامی کاخ سفید یک ماه پس از تحریمها
جلال خوش چهره، کارشناس مسائل سیاسی و بینالملل
دیپلماسی ایرانی: یک ماه از آغاز دور تازه تحریمهای دولت امریکا علیه ایران گذشت. به طور منطقی و با نگاه به آنچه از آبانماه گذشته در بازار ارز، طلا و برخی اقلام خوراکی، مصرفی و صنعتی رخ داد و به ایجاد وحشت عمومی انجامید، میبایست شاهد تشدید این وضع در یک ماه گذشته می بودیم. اما بهرغم افزایش برخی اقلام که بر شانههای بهویژه طبقه متوسط و فقیر جامعه سنگینی میکند، اوضاع آنگونه نشد که طراحان اجرای تحریمها و حاشیه نشینان آن انتظار داشتند.
کاهش ارزش پولهای خارجی، طلا و تغییر رویکرد سرمایههای خرد و سرگردان به سمت دیگر جاذبههای سرمایهگذاری از جمله مسکن و زمین، دو وجه از اوضاع را به نمایش گذاشته است. نخست اینکه دولت "دونالد ترامپ" در ایجاد شوک روانی به جامعه ایرانی و بیثباتی در آن کامیاب نبوده است. تصور افراطیون کاخ سفید تا پیش از اعلام رسمی شروع دور تازه تحریمها، تحمیل نابسامانی سیاسی در ایران بود. آنان با امید بستن به تجربه ناآرامیهای دیماه سال گذشته براین تصور بودند که فرایند بحران در بازار ارز و ایجاد وضع سکون در اقتصاد کشور به بیثباتی سیاسی انجامیده و سرانجام تهران را به قبول مذاکرات مشروط با واشنگتن وا خواهد داشت. عامل امیدواری بیشتر افراطیون امریکایی در این راهبرد، اختلاف نگرشها و مخالفخوانیهای جناحی در ایران است که شوربختانه بستر هرگونه اعمال فشار بیشتر به تهران را برای واداشتن آن به عقب نشینی از مواضع اصولیاش امیدوار کرده و میکند.
ثبات سیاسی و ناکامی کاخ سفید در وارد کردن شوک لازم به فضای عمومی کشور دستاوردی است که نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت. در واقع وجه دوم اوضاع همین است. بازگشت آرامش به بازار پولهای خارجی، طلا و کنترل نسبی قیمتها در بازار اقلام مصرفی، اتخاذ تصمیمهای کاربردی در حوزه صنعت و بخش خصوصی و شفافسازیهای قانونی در حوزه اقتصادی، محصول تدابیری است که تصمیمسازان کشور از جمله دولت به اجرا گذاشتند. اما نکته مهم در این میان نه اعتراف واشنگتن به وارد کردن شوک فوری به جامعه ایرانی، بلکه سکوت معنادار مخالفان داخلی دولت است که رندانه در قبال این دستاورد سکوت اختیار کردهاند. آنان به رغم کنترل اوضاع از سوی دولت ـ که البته نباید همراهی دیگر قوا را نادیده گرفت ـ همچنان با سیاهنمایی اوضاع به هرگونه امیدواری به توانایی دولت در این باره دهن کجی میکنند. مهمتر اینکه از سرعت مانع تراشیها و تبلیغات سیاه نه تنها کاسته نشده بلکه هر روز سوژههای تازهای در دستور کار قرار میگیرد. علاوه براین در یک ماه گذشته دولت شمار زیادی از نیروهای توانمند و مجرب خود را در بخشهای مختلف با اجرای قانون بازنشستگی از دست داد. برای مثال حداقل 14 استان کشور بدون استاندار شدهاند. صندلی بسیاری از معاونتها در وزارتخانهها و ادارات و سازمانهای کلیدی خالی شده است. وزیران پرکار و مؤثر دولت در آستانه استیضاح قرار گرفته ویا برکنار شدهاند. سرانجام تصویب CFT و FATF همچنان در پرده ابهام است و مذاکرات ایران و اروپا برای برونرفت از بنبست تحریمهای امریکا با چالشهایی روبه روست که بیش از عوامل بیرونی از برخی رفتارها در داخل تأثیر میگیرد. با همه این احوال، هنوز جامعه ایرانی دچار شوک نشده و حالا کاخ سفید با بهانه آزمایش موشکی میخواهد جبران مافات کند. تغییر ادبیات مقامهای دولت ترامپ علیه حضور منطقهای ایران تا مرز تهدیدهای نظامی و برخی ادعاها درباره توان موشکی این کشور به طور مستقیم با سرخوردگی آنان از تأثیراتی است که تصور میکردند اجرای دور تازه تحریمها میتوانست بر فضای عمومی کشور وارد کند. انصاف این است که توان دولت در کنترل اوضاع دیده شده و در این حال از شدت سوداهای جناحی کاسته و در خدمت به ایجاد توان مدیریت اوضاع عمل شود.
نظر شما :