چرا متیس نفوذ خود را از دست داد؟
سلطه تمام عیار بولتون و پومپئو بر دولت آمریکا
نویسنده: رابرت دابلیو. مری
دیپلماسی ایرانی: وال استریت ژورنال در پوشش خبری توئیت های اخیر دونالد ترامپ درباره جیمز متیس، وزیر دفاع، مشاهداتی را مبنی بر تغییر جهت سیاست خارجی رئیس جمهوری مطرح کرد. ترامپ در مصاحبه با برنامه «60 دقیقه» کانال «سی بی اس» گفت: «اگر بخواهم حقیقت را بگویم، ماتیس به نوعی دموکرات است.» ترامپ همچنین در ادامه این مساله را مطرح کرد که تعجب نمی کند اگر وزیر دفاع از سمتش کناره گیری کند: «او ممکن است برود، منظور این است که همه آخر می روند... واشنگتن همین است.»
بهتر است بگوییم ترامپ همین است! او از افرادش وفاداری کامل و مطلق می خواهد، اما هرگز به آنها وفادار نمی ماند. در 14 ماهی که از ریاست جمهوری او می گذرد تاکنون سه مشاور امنیت ملی استخدام کرده که این مساله نشان دهنده روابط ناپایدار او با مشاوران ارشدش است. در پی این مصاحبه، واشنگتن شاهد گمانه زنی های گوناگون درباره سرنوشت متیس و جانشین های احتمالی او در صورت اخراج یا کناره گیری اش بود. درام دیگری در واشنگتن که از ناسازگاری افسانه ای ترامپ و چشم انداز آشوب های جدید در پایتخت حکایت داشت.
اما جمله ای که نانسی ای. یوسف خبرنگار «سی بی اس» در گزارش خود نوشت، مهمتر از سرنوشت متیس یا عشق ترامپ به هرج و مرج بود: «اما نفوذ او در دولت در ماه های اخیر و به ویژه پس از ورود جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی و مایک پومپئو، مدیر سابق سیا در مقام وزیر امور خارجه، کاهش یافته است.» اهمیت این موضوع در این است که بولتون و پومپئو درست از چیزهایی سخن می گویند که ترامپ در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 2016 علیه آنها بود.
ترامپ در کمپین های انتخاباتی وعده داده سیاست های خارجی پیشین همچون عجله در آغاز جنگ عراق در پی اشتباهی ابلهانه درباره تسلیحات کشتار جمعی برای این که این کشور را تغییر دهد و حتی تا جایی پیش رفت که دولت بوش را به دروغ گفتن به مردم آمریکا در آغاز جنگ در عراق متهم کرد. او می گفت کنار آمدن با روسیه خوب است و از اقدامات تحریک آمیز ناتو در پیشروی به سمت شرق انتقاد می کرد. مخالف ایجاد بی ثباتی در خاورمیانه از طریق فعالیت های بدخواهانه در عراق، لیبی و سوریه بود و می گفت هدف آمریکایی ها در سوریه باید مبارزه با افراط گرایی اسلامی باشد و نه برکنار کردن بشار اسد از ریاست جمهوری. و با رویکرد «اول آمریکا» به طور قطع مخالف تلاش برای تغییر نظام و کشورسازی در جهان بود. اما بولتون و پومپئو دقیقا در تناقض با این اظهارات سخن می گویند و چشم انداز کلی سیاست خارجی آمریکا از موفقیت آنها در پیشبرد اهدافشان حکایت دارد.
تنها زمینه ای که ترامپ به رویکرد تهاجمی دوران پس از جنگ سرد تمایل نشان می داد، مساله ایران بود. اما حتی در این زمینه هم او کمتر از دیگر هم حزبی های جمهوری خواه خود جنجال به پا کرد. در حالی که دیگر رقبای جمهوری خواه او در انتخابات درون حزبی 2016 از پاره کردن توافق هسته ای سخن می گفتند، ترامپ برجام را توافقی بد توصیف کرد و گفت می خواهد آن را بهبود بخشد. انتظار کلی بر آن بود که ورود ترامپ به کاخ سفید به معنای بازگشت آمریکا از سیاست خارجی پس از جنگ سرد باشد.
اما اکنون می دانیم که هیچ کدام از اظهارات او در کمپین های انتخاباتی حقیقت نداشتند و این اظهارات اخیر درباره سرنوشت متیس گواه همین مساله است. مساله این نیست که متیس همان دیدگاه ضد تشکیلاتی ترامپ در کمپین های انتخاباتی را دارد؛ در حقیقت او دست آموخته همین تشکیلات است. او گفت ایران تهدید اصلی برای ثبات در خاورمیانه است. او از ارسال سلاح برای شورشیان سوریه حمایت کرد. وقتی متیس به عنوان وزیر دفاع انتخاب شد، هر ناظر بی طرفی احتمالا تصور می کرد او در سیاست خارجه از رئیسش ماجراجوتر است. اما ماجرا دقیقا عکس این بود!
اول اینکه ماتیس ذاتا آدم محتاطی است و ظاهرا اظهارات ترامپ را مبنی بر خودداری از جنگ های غیرضروری جدی گرفته است. به همین دلیل او با خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران مخالفت کرد چرا که این اقدام احتمال قرارگیری آمریکا و ایران در مسیر جنگ را افزایش می داد. متیس برخی از منابع نظامی را از خاورمیانه به دیگر مناطق اعزام کرد تا اقدامات روسیه و چین را زیر نظر بگیرند چون آنها را تهدیدهای بزرگ تری برای امنیت ایالات متحده می دانست.
و دوم اینکه ترامپ هیچ رویکرد مشخصی در قبال مسائل جهانی ندارد. او کاملا هوشمندانه سرخوردگی بسیاری از آمریکایی ها از سیاست خارجی در 16 سال گذشته را تشخیص داد و از همین مساله در کمپین های انتخاباتی استفاده کرد. اما زمانی که روی کار آمد سیاست خارجی مشخصی نداشت و مدام تغییر موضع داد که این مساله نشان می داد او بر مبنای آگاهی اندک از اتفاقات در حال وقوع با آزمون و خطا پیش می رود.
این شرایط فرصتی فوق العاده برای بولتون و پومپئو پدید آورد. بولتون به وضوح تمایل خود را به اینکه آمریکا بایستی درصدد تغییر نظام در ایران و کره شمالی برآید، نشان داد و از جنگ عراق حمایت کرد و در مواجهه با تحولات بعدی هرگز رویکرد خود را تغییر نداد. پومپئو هم دیدگاه های مشابهی را به نمایش گذاشت و از خروج از توافق هسته ای ایران و مواجهه با ایران و روسیه حمایت کرد.
جای تعجبی ندارد که احتمال حذف متیس از دولت ترامپ مطرح شده است. بولتون و پومپئو جنگجویانی کله شق هستند که بی محابا پیش می روند و ترامپ هم فردی آسیب پذیر در برابر تملق گویی است. متیساما یک نظامی قدیمی است که توانایی به بازی گرفتن ترامپ را ندارد. جای تعجب نیست که ترامپ تحت تاثیر بولتون و پومپئو از نامزدی ضدتشکیلاتی به یک رئیس جمهوری نئومحافظه کار تبدیل شده است.
منبع: بیزینس اینسایدر / مترجم: طلا تسلیمی
نظر شما :