از برگزاری کارگاه قلعهمرغی در آلمان تا اشتباهی به نام تحریم
هنرمند معمار شناختهشده آلمانی با اظهار نظر دربارهی اعمال تحریمها علیه ایران، آن را کاری کاملا سیاسی و اشتباه میداند که فقط تاثیر منفی روی افراد یک جامعه خواهد گذاشت. او میگوید: این تحریمها تنها کوتاه مدت میتواند شرایط بازرگانی و مالی یک کشور را تحت شعاع قرار دهد اما کاری که هیچ وقت تحریم ها نمی توانند بکنند جلوگیری از ارتباط و گفت و شنود علمی است. ارتباطی که همیشه پایدار خواهد ماند و قطعا مشکلات مالی نیز کوتاه مدت خواهند بود. این دقیقا همان دلیلی است که من اینجا هستم. تفکر همیشه آزاد است و هیچ وقت نمیتوان آن را تحریم کرد.
ولکوین مارگ (Volkwin Marg)، شاید برای کمتر کسی در آلمان یا کمتر کارشناس معماری شناخته شده نباشد. او بیش از ۴۹۰ جایزه در مسابقات ملی و بینالمللی همراه با شریکش «مینهارد فون گرکن» کسب کرده است که از این تعداد ۲۹۰ جایزه، عنوان اولی است.
ولکوین مارگ از سوی بنیاد آلفرد تپفر جایزه فریتز شوماخر را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۴ نیز مدال آکادمی هنرهای رایگان هامبورگ آلمان را به گردن انداخت و یک سال پس از آن یعنی در سال ۲۰۰۵ جایزه بزرگ انجمن معماران آلمان را کسب کرد و جایزه بزرگ فرهنگ ساختمان از انجمن معماران آلمانی از دستاوردهای او طی دوران فعالیتش بوده است.
او که به واسطه طراحی معماری استادیومهای ورزشی هم شناخته میشود، در اصفهان و در حاشیه همایشی با عنوان شتابدهنده ساختمان با خبرنگار ایسنا به گفتوگو نشسته است که در ادامه میخوانیم:
درباره میزان آشناییتان از ایران و بخصوص اصفهان بگویید؟
ایران کشوری است با فرهنگ و معماری غنی و ماندگار که همه جای آن نیز قابل رویت است. به خصوص در اصفهان که هنوز درصد زیادی از بافت تاریخی آن باقی مانده و چه بسا که هر ساله مرمت نیز میشوند. اما آشنایی من با ایران به دوران تدریس در دانشگاه بازمیگردد. در آن زمان یکی از مهمترین کارهای ما با دانشجویان این بود که به ایران بیاییم و تمام نقاط مختلف آن را مورد بررسی قرار دهیم و از این طریق ارتباط بین متریالها، فرهنگ و آداب و رسوم را پیدا کنیم. سپس نتیجه آن را در معماری بررسی میکردیم.
بعد از آن نیز این شانس را داشتیم که بتوانیم به طور تخصصی در یک مسابقه معماری در ایران شرکت کنیم و نمایشگاه شهر آفتاب را طراحی کنیم؛ البته کارهای من در ایران تنها به این پروژه ختم نمیشود تا کنون طراحیهای زیادی در این کشور انجام دادهایم.
پس باید کاملا به این نکته واقف باشید که معماری در شهرهایی مانند اصفهان که تعدادشان در ایران نیز کم نیست کار سختی است. زیرا همگی آنها دارای بافتهای قدیمی هستند که نمیتوان آنها را از بین برد و در مقابل معماری مدرنیتهای است که در مقابل معماری تاریخی قرار گرفته است؟
خطری که وجود دارد این است که در هر دوره تنها به آینده نگاه میکنند. در نتیجه تغیراتی برای رسیدن به آیندهای متفاوت انجام میشود و گذشته را فراموش میکنند؛ این در حالی است که شهرها نیز به مانند چهره یک انسان هستند. به این معنا که هر شهر یک ساختار و شکل دارد که تغییرات باید متناسب با آن انجام شود. به همین دلیل زمانی که ساختارهای قدیمی با ساخت و سازهای جدید تخریب می شوند دردناک است. اما از طرفی نیز باید این نکته را در نظر داشت که معماریای که تنها برگرفته از تاریخ و فرهنگ باشد کافی نیست. بلکه این طراحی باید به گونهای باشد که روشهای امروزی را نیز رعایت کند. یعنی باید تلفیقی از تاریخ و مدرنیته باشد.
پس شما معتقدید که مدرنیته و تاریخ میتوانند با هم تلفیق شوند؟
بله همین طور است. به اعتقاد من یکی از اصول مهمی که هیچ گاه نباید در معماری فراموش شود این است که معماریهای جدید باید با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم آن انجام شود. همیشه نیز این دغدغه را داشتیم که در کشورهای مختلف و فرهنگ های مختلف چطور می توانیم برای دیدگاه ها و فرهنگ های مختلف یک پاسخ معمارانه پیدا کنیم که مورد قبول استفاده کنندهها قرار گیرد.
این امر به اندازهای مهم است که ما در آلمان آکادمیای تاسیس کردیم که در آن به دانشجویان آموزش میدهیم چگونه با گذشته برخورد کنند و با استفاده از آنها آینده را بسازند. سال گذشته نیز در آن کارگاهی را برگزار کردیم که در مورد قلعه مرغی تهران بود. کارگاهی که ۵۰ درصد از شرکت کنندگان آن ایرانی و ۵۰ درصد بین المللی بودند.
آینده معماری را در ایران و بخصوص اصفهان چگونه میبینید؟
شانس بسیار بزرگی که اصفهان دارد گذشته از خشکی زیاد که گاهی گرفتار آن می شود این است که شهری غنی به لحاظ معماری است و خیلی از بافتهای تاریخی از بین نرفته است و حتی مرمت میشوند. اما موضوعی که باید به آن دقت شود آن است که بتوانند توریستها را به درستی در داخل شهر هدایت کنند تا مانند بسیاری از شهرهای دیگر مانند هامبورگ دچار مشکل نشوند.
همان طور که می دانید هم اکنون ایران در شرایط تحریم به سر می برد، آیا در این شرایط برگزاری همایشها میتواند به رشد صنعت ساختمان و معماری کشور کمک کند؟
نکته اول آن که تحریم ها از دیدگاه من کاری کاملا سیاسی و اشتباه است که فقط تاثیر منفی روی افراد یک جامعه خواهد گذاشت. این تحریمها تنها کوتاه مدت می تواند شرایط بازرگانی و مالی یک کشور را تحت شعاع قرار دهد اما کاری که هیچ وقت تحریم ها نمی توانند بکنند جلوگیری از ارتباط و گفت و شنود علمی است. ارتباطی که همیشه پایدار خواهد ماند و قطعا مشکلات مالی نیز کوتاه مدت خواهند بود. این دقیقا همان دلیلی است که من اینجا هستم. تفکر همیشه آزاد است و هیچ وقت نمیتوان آن را تحریم کرد.
ما هر ساله همایش های زیادی برگزار می کنیم، اما در اغلب اوقات بازخوردی که انتظارش را داشتیم دریافت نمیکنیم. به نظر شما برای جلوگیری از آنکه این همایش نیز به سرنوشت دیگر همایش ها دچار نشود چه باید کرد؟
همایش ها همانند کشاورزی هستند که بذرپاشی میکنند تا از نتیجه آن محصولی به وجود آید. اما این بذرپاشی نیاز به آبیاری هم دارد. در این همایشها افراد و گروههای مختلف در کنار هم قرار میگیرند و ایدههای خوبی را به وجود می آورند. اما این ایدهها باید به جامعه منتقل شوند و زمانی که این اتفاق ها انجام نشود و به افراد جوان و دانشجوها انتقال پیدا نکند و از آنها حمایتی صورت نگیرد، مطمنا کاری از پیش نخواهیم برد. این جا من مهمان شتاب دهنده ساختمان البرز هستم. ایران نیاز دارد که در ساخت و ساز از معماری گرفته تا بهرهبرداری نوآوری کند. این شتابدهنده می خواهد از نوآوریها حمایت کند. این راهی است که دیگران هم رفته اند. اما به واقع این شتابدهندهها کمک میکنند.
کاملا روشن است که یک چنین همایشی تاثیرگذار است. زیرا این راهی است که می توانیم از طریق آن رابطه بین افراد جوان و با تجربه را به وجود آوریم. اما نکته مهم این است که در این گونه همایشها علاوه بر رابطه افراد جوان و با تجربه باید به رابطه بین شهرسازان و معماران نیز توجه کرد. زیرا در غیر این صورت یکی از دو قطب مهم در شهرسازی انجام نخواهد شد و این گفت و شنود بی نتیجه خواهد ماند. به عنوان مثال اشتباهی که معمولا در نقطه ترافیک می شود تخریب بافت تاریخی است که برگرفته از انجام ندادن این گفت و شنود است. از این رو معماران و مهمندسین باید با یکدیگر گفت و شنود داشته باشند. تا هیچکدام به تنهایی کار را به پیش نبرند و به نتیجه ناموفق نرسند. در واقع گفت و شنود لازم است که یک جامعه به جامعه آلزایمر گرفته تبدیل نشود. نکته دیگر نیز آن است که این دیالگوگ و گفت و شنود باید در آغاز یک پروژه و در بین تمام دست اندرکاران آن حتی سرمایه گذار انجام شود تا نتیجه نهایی این طراحی برای همه قابل قبول و سود ده باشد.
نظر شما :