رئیس جمهوری امریکا از ایجاد تنش برای فرار از مشکلات استفاده می کند

غایت زشت سیاست ترامپ در قبال ایران

۰۳ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۷۸۰۱۷ اخبار اصلی آمریکا پرونده هسته ای
پل پیلار می‌نویسد: در شرایط کنونی بهترین نتیجه که اصلا نتیجه خوبی نیست، ادامه تنش ها و عداوت آمریکا با ایران است که سبب می شود شهروندان ایرانی بیشتری امریکا را ضد منافع خود ببینند. این مساله مخاطره رویارویی نظامی را نیز در بر دارد.
غایت زشت سیاست ترامپ در قبال ایران

نویسنده: پل پیلار

دیپلماسی ایرانی: توئیت تهاجمی رئیس جمهوری ترامپ درباره ایران که با حروف بزرگ نوشته شده بود را به سختی می توان واکنشی طبیعی به هر آنچه ایرانی ها اخیرا گفته یا انجام داده اند، دانست. حسن روحانی رئیس جمهوری ایران روز یکشنبه یک سخنرانی داشت که در آن گفت: «آمریکا باید بداند صلح با ایران مادر همه صلح ها و جنگ با ایران مادر همه جنگ هاست.» از این رو، آنچه روحانی گفته این بوده که صلح با آمریکا را خواستار است و حرکت به سمت جنگ را ایده بدی می داند. چنین اظهاراتی به ندرت تحریک آمیز تلقی یا باعث واکنشی تند می شود.

جای تعجب ندارد که مقامات ایران این روزها بدخلق شده اند. دولت ترامپ در واکنش به تعهد کامل آنها به توافق نامه هسته ای امضا شده در سال 2015، به تعهدات خود در همان قرارداد پشت کرده، شمشیر خصومت را بیرون کشیده و جنگی اقتصادی علیه ایران به راه انداخته و به وضوح برای ایجاد بی ثباتی در این کشور تلاش کرده است.

رفتارهای آشنای ترامپ برخی انگیزه های محتمل برای توئیت او درباره ایران را آشکار می‌ سازند. رئیس جمهوری آمریکا به طور قطع استاد منحرف کردن توجه رسانه ها و عموم مردم از آنچه نمی خواهد، است. این توئیت ناگهانی که ایران را هدف گرفت، به تغییر سرتیتر خبرها پس از هفته ای ناخوشایند در انتقاد از رویکرد رئیس جمهوری در قبال روسیه و مداخله‌ اش در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، تاثیر به سزایی داشت. هفته ای که با جلسه شرم آور در هلسینکی آغاز شد، با انتشار اسنادی ادامه یافت که سناریوی احتمالی تلاش ترامپ و حامیانش برای تاثیرگذاری بر تحقیقات روسیه گیت را افشا کردند.

تهدید ترامپ در این توئیت به «عواقبی که مشابه آن را عده اندکی در تاریخ چشیده اند»، تهدیدهای اوایل دوره ریاست جمهوری اش علیه کره شمالی را درباره «آتش و خشمی که جهان مشابه آن را به چشم ندیده»، به یاد می آورد. این اظهارات ترامپ یکی دیگر از شیوه های رفتاری او را نیز عیان می سازد: اینکه در تلاش برای نشان دادن اینکه پیشینیان فاجعه ای را برایش گذاشته اند، بحرانی ایجاد می کند و او پس از برگزاری جلسه ای یا امضای چیزی، ادعا می کند که موفقیتی فوق العاده به دست آورده است. تنش های کنونی با ایران که با انکار توافق هسته ای همراه بوده، به طور قطع توسط دولت ترامپ ایجاد شده است. اما شباهت ها به مساله کره شمالی در همین جا به پایان می رسد. هیچ نشست دوجانبه ای بین ایران و آمریکا یا حتی روابط عادی همچون دیپلماسی در سطح کاری قریب الوقوع نیست. دولت ترامپ به دشمنی دائمی با جمهوری اسلامی متعهدتر از آن است که بخواهد در آن جهت حرکت کند.

یکی از تفاوت های اساسی مساله ایران و کره شمالی به موضع گیری های کشورهای دیگر در دو منطقه مربوط می شود. همسایگان کره شمالی از گفت و گو با پیونگ یانگ استقبال می کردند و می توان بیشترین اعتبار در فضاسازی برای مذاکره را برای مون جائه این، رئیس جمهوری کره جنوبی قائل شد؛ اما در مقابل، رقبای منطقه ای ایران که ترامپ سیاست گذاری های خاورمیانه خود را با توجه به آنها تنظیم می کند، خواهان آشتی واشنگتن و تهران نیستند. برای اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، دشمنی بی پایان آمریکا و ایران دوام روابط آنها با ایالات متحده را تضمین می کند و بدین ترتیب می توانند رقیب منطقه ای شان را منزوی سازند و توجه ها را از آسیب پذیری های خودشان منحرف سازند.

اما شاید بتوان بیشتر از همه زمان بندی توئیت ترامپ را با سخنرانی مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا مرتبط دانست که تلاشی واضح برای ایجاد بی ثباتی در ایران بود. احتمالا رئیس جمهوری امریکا و زیر امور خارجه اش به نوعی تغییر نظام در ایران در بازه زمانی دو ساله مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 آمریکا امید دارند تا بتوانند از آن به عنوان «موفقیتی» در سیاست خارجی یاد کنند. دست کم پومپئو آن قدری باهوش هست که بداند امکان دستیابی به توافق هسته ای بهتری وجود ندارد. رویکرد اعمال فشار پیشتر هم آزمایش شده و شکست خورده بود و حالا که دیگر کشورها از توافق چندجانبه با ایران حمایت می کنند و آمریکا تنها مانده، احتمال دستیابی به توافق بهتر بسیار کمتر است. از این رو، او در سخنرانی خود در کالیفرنیا درباره توافق هسته ای چیزی نگفت.

اما تغییر نظام در ایران نیز خود «موفقیتی» غیرمحتمل است. خوش‌بینان به این مساله تظاهرات خیابانی در ایران را با امید به فروپاشی قریب الوقوع نظام ایران تحت نظر گرفته اند. اما اقدامات دولت ترامپ در جنگاوری اقتصادی علیه ایران بیشتر از احتمال تغییر نظام در ایران می کاهد تا آن که چنین احتمالی را تقویت کند. تحریم ها به توجیه مشکلات اقتصادی توسط دولت اعتبار می بخشد؛ آنها به جای آن که سوء مدیریت را به عنوان علت مشکلات به رسمیت بشناسند، آمریکا را عامل کمبودها معرفی می کنند. به علاوه، مخالفت آشکار آمریکا با اسلام که در فرمان ممنوعیت سفر ترامپ نیز عیان بود، چندان در ایران ترغیب کننده محسوب نمی شود.

حتی اگر قرار باشد ایران در چند سال آینده شاهد تغییر نظام باشد، همچنان جهت این تغییر جای بحث دارد. به ویژه پس از همه اقداماتی که دولت ترامپ انجام داده – خروج از توافق هسته ای و تضعیف میانه روهایی همچون روحانی - این چرخش احتمالا بیشتر به سمت اصول گرایان خواهد بود. احتمال تغییر به سمت دموکراسی بسیار اندک است. در حقیقت، همسایگان ایران خواهان دموکراسی بیشتر در این کشور نیستند، چرا که می تواند به معنای تعامل بیشتر تهران و واشنگتن باشد که روابط آنها را با آمریکا تهدید می کند.

در شرایط کنونی بهترین نتیجه که اصلا نتیجه خوبی نیست، ادامه تنش ها و عداوت آمریکا با ایران است که سبب می شود شهروندان ایرانی بیشتری امریکا را ضد منافع خود ببینند. این مساله مخاطره رویارویی نظامی را نیز در بر دارد. اگر دیگر امضاکنندگان توافق هسته ای نتوانند برجام را حفظ کنند، آن گاه بحران هسته ای جدیدی هم به مشکل کنونی افزوده خواهد شد. به طور قطع درگیری نظامی بدترین سناریوست. اگرچه به نظر می رسد دونالد ترامپ در حال حاضر به دنبال چنین جنگی نیست، اما نمی توان احتمال استفاده او از چنین جنگی به عنوان راه فرار از مشکلات سیاسی بزرگ تری در رابطه با تحقیقات روسیه یا هر اتفاق دیگری را نادیده گرفت.

منبع: لوبلاگ / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: توافق هسته ای ایران توئیت ترامپ علیه ایران خطر رویارویی نظامی آمریکا و ایران تمایل آمریکا به ایجاد بی ثباتی در ایران


( ۱ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۰۴ مرداد ۱۳۹۷ | ۲۱:۱۱
مرج البحرین یلتقیان بینهم برزخ لا یبغیان اهل نار وخلد را بین هم دکان در میانشان برزخ لایبغیان اهل نار واهل نورامیخته درمیانشان کوه قاف انگیخته ..... موجهای صلح برهم میزند کینه ها از سینه ها برمیکند موجهای جنگ برشکل دگر مهر ها را میکند زیر وزبر تلخ وشیرین زین نظر ناید پدید از دریچه عاقبت بایست دید. ......... سیاست های موجی که امروزه در برخی کشورها بنام دموکراسی متداول گردیده است سیاستی در خور تعمق است.گرچه حرکت جهانی وطبیعی در موج است وحرکت مستقیم جائی در طبیعت ندارد لذاشناخت حرکت های موجی کلی وجزئی داخلی وبینالمللی بایستی بدرستی شناخته شده ودر برخورد با ان بدرستی عمل گردد.نه نفی مطلق ونه قبول مطلق در برخورد باهر حرکت موجی کلی وجزئی خطاست. بخشی مقبول وبخشی نامقبول است. دربرخورد با حرکت موجی موجی باید رفتار شود.سیاستهای گذشته در دوراول در مورد سوریه ولیبی مطمئنا مقبول نبود ولی در دوره دوم در مورد برجام مقبول بود. این سیاست چرخشی امروز هم ادامه دارد. انکه زیرکتر ببو بشناسدش ان دگر چون بر لب ودندان زذش ان دگر را در گلو پیدا کند ان دگر را در بدن رسوا کند ان دگر را در حدث سوزش دهد ذوق ان زخم جگر سوزش دهد وان دگررا بعد ایام شهور وان دگر را بعدمرگ از قعر گور ور دهندش مهلت اندر قعر گور لابد ان پیدا شودیوم النشور لذا انتخاب سیاستی موجی معقول با توجه به سیاست های موجی در شرایط فعلی لازم است.