حکمرانی مطلوب با روش کیروش
فوتبال ایران، الگوی موفقی برای زمینه های دیگر
نویسنده: رضا علیزاده، هیأت علمی دانشگاه گیلان
دیپلماسی ایرانی: نمایش جام جهانی برای تیم ملی ایران به پایان رسید، و دو هفته جذاب، پرالتهاب و تحسین برانگیز. روزهای دوست داشتنی که همگان در داخل و خارج آرزوی تکرار آن را دارند، انتظاری که هر چهار سال یک بار محقق می شود، و تشنگان هیجان و رقابت را سیراب می کند. نکته مهم در ارتباط با ایجاد چنین شوری به زمینه سازی و تجهیز مناسب قبل از شروع این فستیوال است. تیم فوتبال ایران در دو جام جهانی گذشته حضور داشت، اتفاقی که برای اولین بار رخ داد، این موفقیت تا حد زیادی مرهون تفکر مدرن کارلوس کیروش است. سرمربی که در هفت سال گذشته (علیرغم همه انتقادات درست و اشتباه) تیم ملی ایران را بسیار قابل احترام کرده است، تیمی با استانداردهای بین المللی و قابل اتکا.
این نوشته به دنبال تحلیل عملکرد تیم ملی فوتبال نیست بلکه در صدد استفاده از مولفه های الگوی مدیریتی کیروش به عنوان یک مدیر موفق برای حکمرانی مناسب در جامعه است. باید در نظر داشت کیروش یک فرد نیست، بلکه یک ایده و یک طرز تفکر است. و از آنجایی که جامعه ایران دچار مشکلات عدیده در حوزه های مختلف است، و هر روز بر میزان این مسائل افزوده می شود و در ضمن از استانداردهای جهانی فاصله داریم؛ بنابراین تجدیدنظر در مسیرهای طی شده و اصلاح آن حتماً ضروری است، اما مدل کیروش از چه عناصر برخوردار است که ما را مجاب در تجدیدنظر در روش های اتخاذ شده می کند که در این جا به چند نمونه آن اشاره می شود:
1ـ استفاده از تخصص و دانش
کیروش به اذعان همه متخصصان حوزه فوتبال فردی با دانش و علم روز است، تمرینات و شیوه بازی بازیکنان تیم ملی موید این مدعاست.
پیشرفت در شیوه بازی و موفقیت های حاصل شده حاکی از دانش و علم روز است، اداره جامعه هم به دانش و تخصص نیاز دارد. استفاده از روش های سنتی و تجربیات ناصواب موجب مخدوش شدن مدیریت جامعه است. با استفاده از روش های فاقد پشتوانه تخصصی در حوزه اقتصاد و اجتماع؛ جامعه به بیراه می رود. کیروش از بازیکنان داخلی و خارجی بدون توجه به ظاهر و پوشش آنان و فقط با رویکرد توانمندی و کارآمدی استفاده نمود. جامعه ایران برای پیشرفت به تخصص شهروندان خود فارغ از گرایش های آنان نیازمند است.
2ـ حاکمیت شایسته سالاری
کیروش در سیستم مدیریتی خود بازیکنان لایق و شایسته را دعوت می کند، افرادی که در چارچوب تیم قرار می گیرند، بهترین عملکرد را از خود نشان می دهند. بازیکن با سفارش وارد چارچوب تیم نمی شود، باندبازی در تیم حاکم نیست، مدیریت جامعه هم احتیاج به شایسته سالاری دارد، رابطه بازی آفت اداره جامعه است، اختلال در سیستم مدیریتی تا حد زیادی به رابطه بازی وابسته است، کیروش بازیکنان ناآماده و بی انضباط را کنار می گذارد، مدیریت کشور به ضابطه محوری نیازمند است، مدیر ضعیف و کارنابلد می بایست کنار گذاشته شود، مبارزه فساد و انحراف باید خط قرمز سیستم باشد، هیچ فردی نباید مصونیت داشته باشد.
3ـ سیستم محوری به جای فردمحوری
ساختارسازی یکی از اصول کیروش است، ساختار تیم وابسته به افراد نیست، افراد شایسته در داخل سیستم بهترین عملکرد خود را نشان می دهند، رفت و آمد بازیکنان خللی در کار تیم ایجاد نمیکند، حکمرانی مناسب و مطلوب در ایران وابسته به افراد نیست، نباید عوض شدن یک مدیر خللی در سیستم ایجاد کند. زیرساخت ها، آئین نامه ها و قوانین مناسب بدون اتکاء به افراد تداوم می یابد. افراد در درون سیستم خود را تعریف می کنند، نه اینکه فرد بر سیستم ارجحیت داشته باشد.
4ـ ارتباط مناسب با کشورهای جهان
کیروش تاکید بسیار زیادی بر ارتباط با دنیای فوتبال خارج از مرز ایران دارد. تدارکات مناسب، بازی های مناسب بین المللی و رفتن بازیکنان به کشورهای معتبراز توصیه های این سبک است، وی در عین حال در مواقع حساس و پرمخاطره از ایران و بازیکنانش دفاع می کند.
برای اداره کشور هم به رویکرد جهانی وطنی نیازمندیم، باید با دنیای پیرامون ارتباط مطلوب برقرار کرد، از تجربیات آنان استفاده نمود. ارتباط سازنده و حسن همجواری با کشورهای منطقه و جهان؛ سرمایه فراوانی را وارد خاک ایران خواهد کرد، این امر هیچ مغایرتی با عزتمندی ایرانیان ندارد.
5ـ جوان گرایی در عین توجه به تجربه
کیروش از اعتماد به جوانان ضرر نکرده است، بازیکنان جوان در کنار باتجربه ها هارمونی مناسبی پیدا کرده اند. بالاترین نمرات در زمین متعلق به همین جوانان بوده است. مدیریت کشور هم نیازمند این رویکرد است، میانگین مدیران کشور در مرز پیری و کهنسالی است، همه افراد شعار استفاده از جوانان را می دهند ولی در عمل چرخه مدیریتی کشور در دست افراد مسن است. بن بست در نیروهای انسانی موجود و خروج نیروهای با کیفیت از کشور حاصل غفلت از این مولفه است.
6ـ جلب اعتماد بازیکنان ایرانی خارج از کشور
کیروش بازیکنان دورگه و دوتابعیتی را از آن طرف آب ها فراخواند، آنها اتفاقاً به سربلندی ایران کمک فراوانی کردند، کیروش توانست نظر مساعد آنها را برای بازگشت به ایران جلب کند. ظرفیت آنان ایران را قوی تر کرده، با استفاده از این الگو می توان ایرانیان خارج از مرزها را برای کمک به کشور تهییج نمود. سرمایه های اقتصادی و اجتماعی ایرانیان در اقصی نقاط دنیا پراکنده است، مطمئناً آنها به کشورشان علاقه مندند ولی برای بازگشتشان به اعتماد نیاز دارند، چرا مردم کشور از این پتانسیل محروم هستند؟
7ـ عمکرد کیروش و جلب اعتماد مردم
کیروش از محبوب ترین چهره های ورزشی ایران است. وی در این هفت سال گذشته هیچ مقام قهرمانی به دست نیاورده، ولی به دلیل عملکرد مناسب با توجه به امکانات موجود از طرف مخاطبان خود مورد تحسین واقع شده است. حضور در جام جهانی حتی بدون صعود از گروه وی را نزد مردم تا حد یک قهرمان بالا برده است. سیستم مدیریتی کشور و نظام سیاسی به اعتماد مردم نیاز دارد، تلاش در حد نهایت مردم را همیشه همراه سیستم خواهد کرد، نتیجه برای همه افراد مهم است، ولی مردم به فرایند و عملکرد توجه بیشتری می کنند. بدین ترتیب مسئولان جامعه در صورت صداقت، شفافیت و عملکرد مناسب جایگاه بهتری در نزد شهروندان خواهند داشت.
نظر شما :