ماجرای خطوط قرمز

۰۸ خرداد ۱۳۹۷ | ۱۵:۰۲ کد : ۱۹۷۶۹۷۵ سرخط اخبار

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم نعمت احمدی حقوق دان، نوشت: اینکه گفته می شد آمریکا به تعهد خود پایبند نخواهد بود، یک موضوع است و اینکه متن سند به ضرر ایران تنظیم شده موضوع دیگر. آن عده از دلسوزانی که با تکیه بر سوابق آمریکا به ویژه دولت جدید آن، به این مهم توجه می کردند و می کنند که آمریکا به لحاظ نوع رفتار یک جانبه خود می تواند ناقض تعهدات شود، نکته ای دور از ذهن را مطرح نمی کردند و در نهایت این آمریکا بود که یک طرفه قواعد بازی را به هم زد و با وجود توصیه دیگر طرف های درگیر توافق نامه برجام، این تیم تازه چیده شده در کاخ سفید بود که با غرور و نخوت، راهی دیگر در پیش گرفت. 

روی سخن این یادداشت با این دسته از مخالفان برجام نیست و آن عده ای که با تکیه بر سوابق تاریخی آمریکا این گونه فکر می کردند از شمول نوشتار حاضر خارج هستند. مخاطب این یادداشت آنهایی هستند که عذرخواهی آقای روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای را مطالبه می کنند. آنان نگاهشان به متن برجام بوده و هست که این متن مخالف منافع ملی و حتی مخالف نظر مقام معظم رهبری است. 

حال آنکه روشن است مسئله هسته ای و توافقات آن و نشست و برخاست های طولانی تیم مذاکره کننده همه و همه به نظر عالی ترین مقامات کشور می رسید و بدون توافق کلی مسئولان نظام، بالطبع تیم مذاکره کننده اجازه امضای توافق نامه را نداشت. 

یادآوری می کنم آخرین سفر دکتر ظریف به تهران و مذاکره با مسئولان نظام، درست شب قبل از امضای نهایی برجام انجام شد. پس نمی توان تیم مذاکره کننده و شخص آقای رئیس جمهور را تصمیم گیر نهایی بدون کسب اجماع دانست. ایراد دلواپسان حرفه ای این بوده و هست که متن توافق نامه مخالف منافع ملی است و در یک کلام تیم مذاکره کننده منافع ملی را در نظر نگرفته اند و لابد مرعوب تیم مقابل شده اند که از آنها تضمین لازم را نگرفته اند! پرسش این است؛ با وجود اظهارنظرهای تیم های مختلف مذاکره کننده به ویژه خانم شرمن که چند روز قبل، دیپلمات های ایران را دیپلمات های مقاومت نامید، آیا «دلواپسان» برای یک بار هم که شده متن برجام را خوانده اند و به اصول کلی حاکم بر توافقات بین المللی اشراف دارند؟ این دسته از دلواپسان ادعا می کنند خطوط قرمز نظام در توافق رعایت نشده است.

مذاکرات برجام نزدیک به دو سال ادامه یافت و روزهای پایانی منتهی به امضای برجام بیش از 20 روز طول کشید تا جایی که گفته شد بعد از جنگ جهانی دوم این طولانی ترین زمانی است که وزیر امور خارجه آمریکا در خارج از آن کشور به سر برده است. هرچند اطلاعی از خطوط قرمزی که این دسته از دلواپسان مدعی اند رعایت نشده است، نداریم، ولی باور عمومی بر این است با توجه به حمایتی که در طول مذاکرات و بعد از آن توسط مقام معظم رهبری از تیم مذاکره کننده -که آنان را فرزندان انقلاب نامیدند- می شد، آیا پذیرفتنی است در مذاکرات نفس گیر برجام و حالا پس از خروج یک جانبه آمریکا از آن، به این شکل با مسائل برخورد شود و همه کاستی های طبیعی یک مذاکره چندجانبه به تیم مذاکره کننده و دولت نسبت داده شود؟

نمی دانم کسانی که این گونه به قضایا نگاه می کنند فکر آن را نمی کنند که متهم کردن تیم مذاکره کننده به رعایت نکردن خطوط قرمز نظام، این ذهنیت را در جامعه القا می کنند که در سطوح عالی نظام اختلاف وجود دارد؟ از منظر حقوقی برابر قانون اساسی تعیین سیاست های کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای این سیاست ها بر عهده مقام معظم رهبری است و مهم ترین چالش پیش پای نظام و جهان قبل از برجام، موضوع تحریم های دشوار و تهدیدکننده هسته ای بود که با مذاکرات طولانی و با تکیه بر فتوای ایشان که داشتن و استفاده از بمب اتم را حرام اعلام کرده اند، به نتیجه رسید. یعنی مسئله هسته ای از نظر فقهی هم مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفت که فتوای حرمت داشتن آن را اعلام کردند. 

تیم مذاکره کننده هسته ای نیز با همه اشراف و اطلاعی که از تعهداتی که در توافق برجام وجود دارد و با اجماع مسئولان نظام، آن را امضا کردند تا تحریم های ظالمانه که ماحصل دیپلماسی نادرست دولت محبوب دلواپسان بود، از روی شانه های ملت ایران برداشته شود. کاش این گروه دلواپسان حرمت جایگاه ها را پاس می داشتند و مخالفت خود با رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده را وصل به بی اعتنایی به خطوط قرمز ترسیمی نظام قلمداد نمی کردند. 

کلید واژه ها: دلواپسان نظام


نظر شما :