معادله ای که می تواند پیچیده تر شود
ابهام در آینده مذاکرات شبه جزیره کره
نویسنده: محمد زارع
دیپلماسی ایرانی: دیدار رهبران دو کره در 27 آوریل 2018 علاوه بر اینکه یکی از تحولات جدید و مهم در روابط کره شمالی و جنوبی است همچنین و در صورت پیش برد موفق فرایند آغاز شده، میتواند به عنوان تحولی جدی در حوزه مطالعات امنیتی و به خصوص تغییر در نگاه و ادراک رهبران کره شمالی به لحاظ تعریفی که از مسئله امنیت داشته و آن را بیشتر در حوزه امنیت نظامی تعریف می کردند و ضرورت حرکت به سمت ارائه یک تعریف موسع تر از امنیت که بتواند حوزه هایی مانند امنیت اقتصادی و اجتماعی را نیز در برگیرد، نیز قابل ارزیابی است. در کنار این مسئله همچنین می توان گفت که این دیدار همچنین توانسته است یخ بن بست های اخیر فرایندهای دیپلماتیک و مدیریت بحران های منطقه ای و بین المللی را تا حدودی شکسته و امیدواری نسبت به حل بحران های موجود منطقه ای و بین المللی را از طریق دیپلماسی و فرایندهای دیپلماتیک کمی افزایش دهد. به بیان دیگر پس از ناکامیهای تقریبا طولانی مدتی که در حوزه دیپلماسی و مدیریت بحران و همچنین پرونده های امنیتی مهم بین المللی شاهد آن بودیم و حتی برخی از "مرگ دیپلماسی" سخن می گفتند، به نظر می رسد که دیدار رهبران دو کره تا حدودی این فضا را تلطیف کرده و امیدواری ها را کمی افزایش داده است. البته این نکته را هم باید بیان داشت که حوزه و دامنه این امیدواری و خوشبینیها بیشتر منحصر به شبه جزیره کره است و دیگر جوامع و تحلیلگران تلاش داشتهاند تا با نگاهی توام با احتیاط به این مسئله بنگرند. رسانه های کره شمالی از این دیدار به عنوان "مهمترین تحول در تاریخ این کشور" و رسانههای کره جنوبی نیز از آن به عنوان "نقطه عطفی در سرنوشت شبه جزیره" یاد کردند. نظرسنجیهای انجام شده توسط آژانس سنجش افکار عمومی کره جنوبی نیز همین خوشبینی و امیدواری را نشان داده و بیان می دارد که تقریبا 77 درصد از جامعه آماری مورد نظرسنجی در کره جنوبی، خوشبینی و امیدواری خود نسبت به آینده این ملاقاتها و مذاکرات را بیان داشتهاند.
باید بیان داشت که این خوشبینی و امیدواری ها تنها بخشی از از مسئله و پازل پیچیده بحران در شبه جزیره کره است و هنوز ابهامات و موانع زیادی در چگونگی پیشبرد این مسیر وجود دارد. به بیان دیگر مسئله و بحران شبه جزیره کره و چگونگی حل و فصل آن هنوز وارد فاز دشوار و پیچیده خود یعنی فاز و مرحلهای که بازیگران و قدرتهای بزرگ درگیر در این بحران بخواهند نیات و تمایلات و اهداف خود را محقق کنند، نشده است. طبیعتا این فاز دشوارترین مرحله در آینده و چگونگی حل و فصل بحران در شبه جزیره کره است و به نظر نمی رسد که ایجاد تعادل میان نیات و اهداف این بازیگران هم به راحتی میسر باشد. به منظور فهم و تبیین بهتر این مسیر دشوار و موانع پیش رو می توان سه نقش اساسی را در حوزه مدیریت بحران به شکل عام و بحران در شبه جزیره کره به صورت خاص برای بازیگران درگیر در این بحران برشمرده و از یکدیگر تمیز داد. این نقش ها عبارتند از؛ نقش بازیگران تسهیلگر (facilitator) ب) نقش بازیگران شکلدهنده (shaper) و ج) نقش بازیگران دستکاریکننده(manipulator). اگرچه هر کدام از این نقشها در حوزه مدیریت بحران های منطقهای و بین المللی تعریف خاص خود را دارد که شرح آن از حوصله این نگارش خارج است لیکن آنچه در ارتباط با بحران در شبه جزیره کره و رفتار بازیگران درگیر در این بحران میتوان ادراک کرد این است که مدیریت این بحران هنوز در فاز اول یعنی فاز تسهیلگری است و هر کدام از این بازیگران تلاش کردهاند تا از طریق ایفای نقش یک بازیگر تسهیلگر(facilitator) بسترها و زمینه های لازم برای پیش برد مذاکرات و نزدیکی بیشتر دو کره را فراهم آورند. طبیعتا هر چه زمان به جلوتر رفته و بازیگران و قدرتهای بزرگ درگیر در این بحران بخواهند دیگر نقشهای برشمرده شده در فوق را هم بازی کنند، ایجاد تعادل میان اهداف و خواستههای این بازیگران دشوارتر و مسیر حل و فصل بحران شبه جزیره کره نیز پیچیده تر خواهد شد. به عنوان مثال اگرچه متفکرین و تحلیلگران چینی همواره خوش بینی خود نسبت به فرایند آغاز شده میان دو کره را اعلام کرده و بیان داشته اند که این مذاکرات می تواند در تخفیف تنش ها در شبه جزیره کره و نزدیکی دیدگاه های دو کشور در حوزه های مورد اختلاف مفید و موثر باشد لیکن همچنین معتقدند که مسئله اصلی در شبه جزیره کره به روابط آمریکا و کره شمالی و چگونگی آینده این روابط بر میگردد. از منظر این تحلیلگران، آمریکا متغیر اصلی در بهبود وضعیت در شبه جزیره کره است که به نظر نمیرسد دیدگاه این کشور نسبت به کره شمالی و غیرهستهای کردن این کشور تغییر خاصی کرده باشد.
لذا در مجموع می توان گفت که هنوز راه طولانی و پر پیچ و خمی پیش روی چگونگی حل و فصل بحران در شبه جزیره کره است چراکه اولا هنوز مشخص نیست که تغییر خاصی در نگاه کره شمالی به موشک به عنوان "سرمایه استراتژیک"، سرمایهای که برای تقریبا دو دهه برای کره شمالی محتوای استراتژیک تولید می کرده است حاصل شده باشد و ثانیا بازیگران و قدرت های بزرگ درگیر در این بحران به خصوص چین و آمریکا هنوز در مراحل اولیه ایفای نقش خود در چگونگی حل و فصل این بحران هستند و هرچه زمان به جلوتر رود ایجاد تعادل میان اهداف و نیات این بازیگران دشوارتر از گذشته خواهد شد و ثالثا قرار گرفتن نظم بین الملل در حالت گذار و فهم قدرت های بزرگ از این نظم، نه امکان حل و فصل کامل چنین بحران هایی را مسیر میکند و نه امکان رسیدن به یک توافق پایدار را ممکن می سازد.
نظر شما :