ضرورت تغییر ادبیات سیاسی غرب درباره ایران
وقتی مجرم هستهای، متهم میکند
نویسنده: فرهاد شهابی، کارشناس مسائل بین الملل و خلع سلاح
دیپلماسی ایرانی: در سال های اخیر، غرب دائما و بدون تغییر از واژه هایی اتهام آمیز، نظیر "تهدید هسته ای" یا “خطر هسته ای" ایران، در اشاره به برنامه صلح آمیز هسته ای کشورمان استفاده می کند. دوران پسابرجام نیز از مداومت کاربری غرب از اینگونه واژگان در قالب های رسمی و غیر آن نکاسته است.
مثلا اخیراً بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلیس، در اعلان حمایت از توافق برجام و تأکید بر اهمیت ادامه پایبندی تمام طرف ها (خصوصا آمریکا) به تعهداتشان در قبال آن، می گوید "توافق هسته ای یک دستاورد مهم بود که تهدید هسته ای ایران را خنثی کرد." همچنین فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در رابطه با احتمال مخاطره آمیز خروج آمریکا از برجام می گوید "قدرت همکاری بین المللی ... جلوی افزایش قدرت اتمی خطرناک را گرفت.”
قابل توجه است که ایران، خیلی زود پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بر حفظ پایبندی به قرارداد منع اشاعه سلاح های هسته ای (NPT) ابراز تعهد نمود. علاوه بر این و برغم کاستی های فراوان ان.پی.تی و رژیم منع اشاعه سلاح های هسته ای، بویژه ماهیت به شدت تبعیض آمیز آن، رهبر معظم انقلاب با صدور فتوا به ممنوعیت سلاح های هسته ای و دیگر سلاح های کشتار و تخریب جمعی، در بالا ترین سطح حکومتی و بدون هیچگونه تحفظی ساخت، نگهداری، کاربرد و تهدید به استفاده از اینگونه سلاح ها را منع نمود.
در عرصه عمل نیز، با نگاهی به تاریخ پرنشیب و فراز جنگ هشت ساله تحمیلی صدام به نمایندگی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، شواهد متعددی یافت می شود که در سخت ترین شرایط جنگی و حتی در مقابله با جنایات فجیع جنگی دشمن متجاوز، مانند کاربرد وسیع و مکرر سلاح های شیمیایی و بمباران شهرها و دیگر مناطق مسکونی در ایران، نیروهای مسلح کشورمان هیچگاه دست به سلاح های کشتار جمعی نبردند و نسبت به استفاده از روش های مشابه و مقابله به مثل به شدت اکراه داشتند.
کسانی ایران را تهدید و خطر هسته ای خوانده اند که خود دیگر نه 'متهم' بلکه مسلما و به صراحت 'مجرم' به تهدید و کاربرد روش ها و سلاح های کشتار جمعی، از جمله هسته ای، هستند. برخی از این کشورهای غربی با سوابق شرم آور مجرمیت های سنگین و متعدد در رابطه با جنایات جنگی و غیر آن، مانند بمباران هسته ای ژاپن، اشغال و بمباران شیمیایی ویتنام، حمایت از اشغال و سرکوب نفرت انگیز فلسطین و مردم مظلوم آن، ترغیب، تسلیح و حمایت همه جانبه از صدام و جنایات جنگی او علیه ایران، حمله عامدانه به هواپیمای مسافربری ایرانی بر فراز خلیج فارس و تشویق علنی عاملین آمریکایی این جنایت بی سابقه جنگی، و حفظ و توسعه بی وقفه زرادخانه های هسته ای شان، با وقاحت و بی شرمی زاید الوصف، ایران را عامل یا دارای گرایش به تهدید و خطر نسبت به صلح و امنیت بین المللی معرفی می نمایند.
و بالاخره پس از توافق برجام، همه هشت گزارش بازرسی های فوق العاده دقیق، سختگیرانه و وسیع آژانس بین المللی انرژی اتمی از فعالیت های هسته ای ایران، بدون استثنا، حاکی از پایبندی کامل کشورمان به برجام بوده است. نظر به اثبات بلانقض پایبندی فوق، نسبت خطر یا تهدید هسته ای به ایران، کاملا نامنصفانه و نادرست است زیرا در ذهن مخاطبان چنین القاء می نماید که کشورمان عضوی قانون گریز، خلافکار و بحران آفرین در جامعه بین المللی است.
لذا ضرورت دارد از طرق دیپلماتیک و در وهله اول در تعامل با اعضای 5+1، بویژه اعضای اتحادیه اروپایی، تلاش گردد تا از کاربرد واژگان مذکور و هرگونه واژگان اتهام آمیز یا تحقیرآمیز نسبت به ایران جلوگیری گردد. به روشنی، عبارتی مانند رفع 'نگرانی' از برنامه هسته ای ایران، بار اتهامی به مراتب سبکتری نسبت به عبارت مثلاً رفع 'تهدید یا خطر' هسته ای ایران، دارد.
اکنون که به قول وزیر خارجه آلمان، رفتار آمریکا در قبال ایران اروپایی ها را به سمت مواضع روسیه و چین در قبال ایران سوق داده است، ممکن است فرصت مناسبی برای رفع این مشکل باشد.
انتشار اولیه: یکشنبه 23 مهر 1396 / انتشار مجدد: شنبه 6 آبان 1396
نظر شما :