بحرانی برای تهدید امنیت ملی
باید بپذیریم در بخش آب ورشکسته شده ایم
کاوه مدنی، استاد امپریال کالج لندن*
دیپلماسی ایرانی: شناختن سیستم، نداشتن حسابداری آب و صبر سه دلیل اصلی برای حل نشدن مشکلات آب در ایران هستند. ما منکر واقعیت هستیم و دچار خود بزرگ بینی در حل مسئله آب هستیم. ما در کشوری واقع شده ایم که توزیع بارندگی از نظر جغرافیایی و مکانی مطلوبیت چندانی برای کشاورزی که ما دنبال آن هستیم، ندارد اما افتخار می کنیم که کشوری چهار فصل داریم. درست است که هر زمان از سال گوشه ای از ایران شرایط مناسب برای سفر و کشت و کار دارد اما طبیعی است که این عمل توام با هزینه خواهد بود. متوسط بارش در کشور ایران ۲۵۰ میلیمتر در سال است اما توزیع این بارش متفاوت بوده و ۷۰ درصد بارش ها در ۵۰ درصد مساحت کشور رخ می دهد. این نشان می دهد اگر تصمیم بگیریم در برخی مناطق کشاورزی یا زندگی کنیم، به نوعی باید آب مورد نیاز را تامین کنیم. ما در فصل مورد نیاز بارندگی نداریم و ۷۵ درصد بارش ها در فصولی رخ می دهد که ما به آن نیازی نداریم. بنابراین ناگزیریم که تصمیم بگیریم آب را تنظیم کنیم.
سدسازی یکی از ابزارهای تنظیم آب است و ما در مناطق گرم و خشک از منابع آب زیرزمینی استفاده می کنیم. از نظر دمایی نیز وضعیت کشور ما متفاوت است. نیازهای گیاهان در نقاط مختلف کشور نیز متفاوت است. بنابراین برای کشت و کار در هر منطقه باید الگوی کشت متناسب با آن را تعریف کرد. یعنی ما اگر در هر نقطه کشور هر چیزی دلمان خواست کاشتیم، قطعا دچار مشکل می شویم.
ما برای تامین آب در ایران نیازمند ساخت یکسری سازه ها هستیم. در حال حاضر یک فضای منفی علیه سدسازی شکل گرفته است اما باید گفت که از هر فناوری که بد استفاده شود، می تواند مخرب باشد. سال های طولانی بر مبنای عدد ۱۳۰ میلیارد متر مکعب حجم آب تجدیدپذیر برنامه ریزی کردیم. بعد این عدد به زیر ۱۰۰ میلیارد متر مکعب رسید و امروز صحبت از حدود ۷۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر است. ما هنوز نمی دانیم در کشور چقدر آب داریم. همواره طرف های خارجی که به ایران می آیند به این نتیجه می رسند که ما سیستم خود را نمی شناسیم. متاسفانه ما هنوز حسابداری آب نداریم و صبوری لازم برای حل مشکل نیز در کشور وجود ندارد.
تخصیص آب در وزارت نیرو یکی از پرچالش ترین کارها در این وزارتخانه است و همواره با تغییر مدیران سعی کرده ایم مشکلات آب را حل کنیم. اما برای حل مشکل، نیاز به صحبت کردن با مردم و متقاعد ساختن آنها داریم. استفاده از شاخص فالکن مارک برای تعیین وضعیت بحران آب در ایران لازم است. شاخص ها تنها نشان دهنده یک وضعیت هستند در حالی که برای حل مسایل باید فرآیندهایی که منجر به بروز مشکل شده است را شناخت.
ایران از نظر وضعیت آب در منطقه شرایط مناسبی داشته و بعد از لبنان بیشترین آب منطقه خاورمیانه را دارد. دریافتی آب در ایران از متوسط منطقه بیشتر است اما در مقایسه با خیلی از کشورهای جهان آب کمتری داریم. بنابراین نمی توانیم کارهایی که یک کشور اروپایی یا یکی از ایالت های آمریکا انجام می دهد را در ایران انجام دهیم.
متاسفانه باید گفت شاهد افت کیفیت منابع آب کشور به دلیل تکیه بیشتر بر منابع آب زیرزمینی هستیم. همچنین آبرسانی با تانکر در مناطق روستایی که چندان خشک نیست ناشی از ضعف مدیریت در سیستم آب کشور است. جامعه نیز پذیرفته است که از آب تلفیق شده با فاضلاب برای مصارف خود استفاده کند. آب سطحی حساب جاری ماست که اگر بخشی از آن را پس انداز کنیم برای آینده باقی می ماند. آب زیرزمینی همان حساب پس انداز ماست که بیش از حد از آن برداشت کردیم. طرح احیا و تعادل بخشی طرحی جدی است اما به دلایل متعدد به موفقیت نمی انجامد. نظام های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قابلیت تنظیم برداشت و نظارت بر منابع آب زیرزمینی را ندارند اما بحث افت سطح سفره های زیرزمینی بسیار جدی است. افت سطح سفره های زیرزمینی از دریاچه ارومیه به مراتب جدی تر است.
فضای آب کشور پر از آمار غیر دقیق است. مطالب درج شده در روزنامه تایمز درباره خشک شدن ایران هفت هزار ساله طی ۲۰ سال غیر علمی است. در عین حال ناسا هم در پیش بینی خشکسالی ۳۰ ساله برای ایران ناتوان است اگر ناسا چنین توانی داشت، خشکسالی های کالیفرنیا را پیش بینی می کرد.
از طرفی وزارت نیرو باید درباره وضعیت تخصیص برای مردم توضیح بدهد. سیستم های تلفیقی انسان و طبیعت به قدری پیچیده است که به راحتی نمی توان برای آن راه حل ارائه داد. یک پدیده پیچیده را با یک راه حل نمی توان حل کرد. ما مدیریت تلفیقی را فراموش می کنیم با یک راه حل می خواهیم مسایل را جلو ببریم.
ما بلد نیستیم خیلی مواقع راه حل عرضه کنیم. طرح نکاشت شاید خوب باشد. بازار آب دنبال نکاشت است اما چون به بسته کاملی فکر نکرده ایم یک مسئله خوب را خراب می کنیم و به نتیجه مطلوب نمی رسیم. نکته قابل توجه آنکه نباید مساله آب در ایران امنیتی شود. زیرا عاملی است که سبب می شود فشارها و برچسب زنی ها به افراد افزایش یابد.
تغییر ساختار وزارت نیرو و ادغام بخش آب با محیط زیست و کشاورزی مشکلی از ایران را حل نمی کند. ما در سسیستم کارشناسی به روایت مشترک و درست از مشکل نرسیده ایم. با گفتمان داده و مطالعه می توان این روایت مشترک را ایجاد کرد. باید همه بپذیریم که در ایجاد مشکل نقش داشته ایم. حتی مردم هم در پیدایش این مشکل نقش داشته اند و باید سهم خود را در حل مشکل بپذیرند اما نباید امید مردم درباره تاثیرگذاریشان در حل مسئله آب را از آنها گرفت.
در شرایطی که طی ۳۰ سال یک اکوسیستم آبی را نابود کرده ایم طی ۱۰ سال نمی توان آن را احیا کرد. حتی در برخی موارد اصلا امکان احیای یک اکوسیستم از دست می رود. ریشه مسایل آب ایران در خارج از حوزه آب قرار داشته و نمی توان به تنهایی توسط بخش آب آن را حل کرد. تا زمانی که متر مکعبی به تامین و توزیع و غیره آب فکر می کنیم به نتیجه نمی رسیم. باید بدانیم آب را برای چه می خواهیم.
خیلی از مشکلات ما ممکن است با تنوع بخشی به اقتصاد؛ حل شود. بخش کشاورزی ۲۰ درصد اشتغال کشور را تامین می کند، اگر برای کشاورزان اشتغال ایجاد نکنیم به شهر مهاجرت کرده و مشکلات امنیتی برای آنها ایجاد می شود. اگر برای کشاورزان شغل ایجاد کردیم، می توانیم از کاهش مصرف آب حرف بزنیم. بهبود معیشت کشاورزان عاملی برای بهبود مصرف است. باید بپذیریم که در بخش آب ورشکسته شده ایم تا بتوانیم تغییر لازم در سیستم مدیریتی خود را ایجاد کنیم. جنبش میانرودان عاملی برای معرفی یک دشمن بیرونی در بخش آب است که تقصیرها را به گردن ترکیه می اندازد. در حالی که ما در ایران آب زاب را منتقل می کنیم و بعد به ترکیه فحش می دهیم. ما در کوتاه مدت نمی توانیم ترکیه را وادار به تغییر رفتار کنیم.
*متن سخنرانی در نشست "بحران آب تا تهدید امنیت ملی؛ روایت سرزمینی ورشکسته در تکاپو برای انکار واقعیت" در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری
انتشار اولیه: چهارشنبه 11 مرداد 1396 / انتشار مجدد: چهارشنبه 18 مرداد 1396
نظر شما :