پیروزی ماکرون نشانه‌ای دلگرم‌کننده است

پایان نظم جهانی لیبرال؟

۰۷ تیر ۱۳۹۶ | ۱۳:۳۰ کد : ۱۹۶۹۸۰۵ اخبار اصلی اروپا
نویسنده خبر: خاویر سولانا
خاویر سولانا: اگر بتوانیم با قدرت‌های در حال ظهور به تفاهم برسیم برای ساختن نظمی واقعا جهانی دیر نیست. هر چند بر خلاف سال ۱۹۸۹ نباید این کار را نا‌تمام بگذاریم.
پایان نظم جهانی لیبرال؟

نویسنده: خاویر سولانا

دیپلماسی ایرانی: چنان که بسیاری از ناظران مشاهده کردند، در چند دهه اخیر پاکس آمریکانو (صلح نسبی در نیم کره غربی) با جان و دل مورد محافظت قرار گرفته است. ۱۵۰ روز پس از آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ که استوار بر «اول آمریکا» یا به عبارت دقیق تر «فقط آمریکا» بوده است، به نظر می آید دیگر نمی شود نقش سنتی آمریکا در ایجاد ثبات را به مثابه یک باید در نظر گرفت.

همچنان که اولویت ایالات متحده در آوردگاه بین المللی و در نتیجه موقعیت آمریکا به عنوان «کشور ضروری» دنیا سائیده می شود، نقش دیگر دولت های بازیگر و حتی بازیگران غیردولتی برجسته تر می شوند. این امر برای نظم لبیرال دموکراسی چه معنایی دارد؟

شکوفایی چند قطبی شدن جهان نمی بایست در تضاد با نظام جهانی منافع مشترک قرار گیرد. قدرت های در حال خیزش همچون چین آماده هستند به عنوان سهام دارانی مسئول نقش آفرینی کنند. اتحادیه اروپا که علی الظاهر مجددا در حال به دست آوردن اعتماد به نفس اش است، همچنان برای نقش آفرینی سازنده قابل اعتماد است.

در نظریه روابط بین الملل، «انترناسیونالیسم لیبرال» با ارتقای باز شدن فضا و نظم تعریف و با سازمان های چندجانبه تثبیت می شود. در پایان جنگ جهانی دوم، این اصول بنیان ایدئولوژیک معاهداتی همچون «موافقتنامه عمومی تجارت و تعرفه» را بنا نهادند که بعد ها به «سازمان تجارت جهانی» بدل شد.

جنگ سرد به شدت به جاه طلبی انترناسیونالیسم لبیرال صدمه وارد کرد، عقیده ای که ژئوپولتیک غرب، به ویژه ایالات متحده و بریتانیا به آن پایبند بودند. سقوط دیوار برلین در نوامبر ۱۹۸۹ به دوره هژمونی بی چون و چرای ایالات متحده منجر شد و جاده را برای گسترش ساختارهای حکمرانی به شیوه ای که غرب حمایت می کرد صاف کرد. اما این گذار به سرعت و وسعتی که پیش بینی می شد رخ نداد.

امروز دنیا چند پاره شده است. ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ باعث شده خیلی از کشور ها در کنار آمریکا قرار گیرند. اما آن حملات همچنین از گرایش عمیق بازیگرانی پیش بینی نشده به سمت آشوب پرده برداشت. گرایشی که در ۱۵ سال متوالی فقط قدرتمند تر شده است.

واگرایی در میان کشور ها به دلایل اقتصادی نیز بوده است. حتی رکود اقتصادی سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ نیز تاثیرش در کشورهای در حال توسعه همچون تاثیرش در دیگر کشورهای جهان نبود. در سال ۲۰۰۹، در حالی که تولید ناخالص ملی جهانی کاهش یافته بود، اقتصاد پرجمعیت ترین کشورهای دنیا، چین و هند، تا بالای ۸ درصد رشد یافته بود.

اما این دیدگاه بیش از حد هشداردهنده است. در حالی که خیزش سرگیجه آور چین باعث ایجاد بی اعتمادی در پایتخت های غربی شده است، این کشور آن چنان که برخی فکر می کنند احتمالا همچون قدرتی ریزیونیویست (تجدیدنظرطلب) رفتار نخواهد کرد. اخیرا چین همزمان با اعلام حمایت از توافق آب و هوایی پاریس، از دولت ترامپ فاصله گرفته است. دولت ایالات متحده از این توافق خارج شده است.

پرزیدنت شی جین پینگ در سخنرانی نمادینی در نشست سالانه اقتصاد جهانی در داووس خود را مدافع سفت و سخت جهانی سازی توصیف کرد. به گفته او کشور ها می بایست از جستجوی منافع خود به قیمت به خطر افتادن منافع دیگران حذر کنند.

امروز کشورهایی در حال از هم گسستن نظام لیبرالی هستند که بیشترین سرمایه گذاری سیاسی را در ایجاد آن انجام داده بودند. برگزیت در بریتانیا و انتخاب ترامپ در ایالات متحده بازتابنده دلسردی از برخی اثرات اجتماعی و اقتصادی جهانی سازی، همچون کمپانی های چند ملیتی است. این دلسردی نوعی ملی گرایی استوار بر استثمار را تهییج کرده است. تاکیدات تازه بر حاکمیت وستفالن در حال گسترش است و باعث این پیش بینی شده که رقابت قدرت های بزرگ به نظم امروز بدل خواهد شد. طرفداران این مکتب فکری اغلب اشاره دارند که رابطه چین و ایالات متحده محتمل ترین منبع گسست خواهد بود.

حاکمیت چین به خوبی آگاه است که غوطه ور شدن چین در اقتصاد جهانی تا چه حد این کشور را منتفع کرده است و حاضر نیستند اساس مشروعیت داخلی خود را به خطر بیندازند: رشد اقتصادی.

در این زمانه عدم قطعیت و آشفتگی، اتحادیه اروپا در موقعیتی قرار گرفته تا نقشی برجسته ایفا کند. پیروزی امانوئل ماکرون در انتخابات فرانسه می بایست مدافعان نظم لیبرالی را دلگرم کند، که این نظم علی رغم کمبودهایش همچنان جذاب ترین و منعطف ترین الگو در روابط بین الملل است. اتحادیه اروپایی متحد می تواند همچنین به اصلاحاتی که در پی تقویت موسسات چندجانبه رو به زوال هستند کمک کند و نیروی تازه ای به آن ها ببخشد. اگر بتوانیم با قدرت های در حال ظهور به تفاهم برسیم برای ساختن نظمی واقعا جهانی دیر نیست. هر چند بر خلاف سال ۱۹۸۹ نباید این کار را نا تمام بگذاریم.

منبع: پراجکت سیندیکت / ترجمه سامان صفرزائی

خاویر سولانا

نویسنده خبر

خاویر سولانا (Javier Solana) متولد مادرید اسپانیا و نماینده سابق عالی سیاست امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا، دبیر کل سابق شورای اتحادیه اروپا و شورای اتحادیه اروپای غربی ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: خاویر سولانا امانوئل ماکرون لیبرالیسم


( ۱ )

نظر شما :