لزوم مدیریت روابط ایران و آمریکا
ترامپ برجام را پاره کند، ایران بازی را خواهد برد
دیپلماسی ایرانی: سی و هشتمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران هفته گذشته در حالی برگزار شد که شعارهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی در میان مردم این کشور طنین انداز شده بود. پیام ایران به جامعه بین المللی بسیار بلند، رسا و روشن بود: "اکثر مردم ایران همچنان گرایش های غرب ستیزانه خود را دارند و این نشانه ای از بی اعتمادی شدید آنها نسبت به مداخلات آمریکا در مسائل مربوط به منطقه خاورمیانه است".
با سرنگونی پادشاهی محمدرضا پهلوی، انقلاب اسلامی ایران پایه های کشوری جدید را بنا کرد؛ کشوری مستقل و دارای ایدئولوژی که به شرق یا غرب نیز هیچ گونه وابستگی نداشت. اما این امر پیامدهای خاص خود را نیز داشت: نخست آن که، منطقه غرب آسیا به پایگاهی برای قدرت نمایی و استقرار نیروهای نظامی آمریکا تبدیل شد و دوم آن که این کشور اتحادهای استراتژیک خود با کشورهای منطقه را تقویت کرد. از آن زمان به بعد، ایران در مقابل آمریکا ایستادگی و مقاومت کرد و حتی در این مسیر متحمل تحریم های بسیاری نیز شد که یکی از آنها به برنامه هسته ای این کشور مربوط می شد.
امروز با وجود این که ایران و اقتصاد این کشور پس از تلاش های «باراک اوباما»، رئیس جمهوری پیشین آمریکا از یک خواب طولانی بیدار شده، اما از میزان نگرش منفی این کشور و مردمانش به آمریکا هنوز کاسته نشده است. توافق هسته ای تاریخی ایران، موسوم به «برنامه جامع اقدام مشترک» یا «برجام» نیز در سال 2015 میلادی میان این کشور و شش قدرت جهانی یعنی ایالات متحده آمریکا، روسیه، فرانسه، چین و آلمان منعقد شد که یکی از میراث ارزشمند دولت اوباما در زمینه سیاست خارجی به حساب می آید. اوباما با انعقاد این توافق تلاش کرد روابط میان دو کشور ایران و آمریکا را به مرحله جدیدی وارد کند. «حسن روحانی»، رئیس جمهوری ایران که نقش بسیار فعال و تأثیرگذاری را در به ثمر نشستن مذاکرات و انعقاد این توافق ایفا کرد نیز تلاش کرد تا قدرت های جهانی را متقاعد کند که ایران به دنبال توسعه و گسترش برنامه هسته ای خود در آینده نیست. در ازای این تعهد از سوی ایران نیز تحریم های بین المللی که دهه ها بود علیه این کشور اعمال شده بود، پایان یافت.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس دولت جمهوری خواه و ملی گرای جدید در آمریکا، بسیاری از این نگرانند که معادلات ژئوپلیتیک در غرب آسیا برای همیشه تغییر کند. واضح است که در حال حاضر نه تنها دلایل بسیاری برای چنین نگرانی و ترسی وجود دارد، بلکه به نظر می رسد که رئیس جمهوری جدید آمریکا در مسیر برخورد با قدرت های جهانی همچون چین و دیگر کشورها مانند مکزیک و ... قرار دارد. ترامپ در طول فعالیت های انتخاباتی خود که به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منجر شد، یک پیام ساده را به همه رساند و آن این بود که ایالات متحده آمریکا در مسیر توافقات و معاملات جدید چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی قرار دارد و وی قادر است تا توافقات بهتری را به سرانجام برساند.
اما سؤالی که در اینجا مطح می شود این است که ترامپ در حین بازنویسی توافقات کنونی و یا به هم زدن توافقات پیشین چگونه با توافق تاریخی و بسیار مهم هسته ای ایران برخورد خواهد کرد؟ آیا ترامپ قادر است این توافق را به طور کامل لغو کند؟ ترامپ در خلال سخنرانی های انتخاباتی خود توافق هسته ای ایران را احمقانه ترین توافق هسته ای تمام دوران ها نامید و وعده داد که در صورت پیروزی در انتخابات یا این توافق را به طور کامل لغو خواهد کرد یا مذاکرات مجددی را بر سر مفاد، شرایط و ضوابط آن به راه خواهد انداخت. ایده پشت این اظهارات کاملا ساده است و آن این است که ایران نباید به چنان اختیار و آزادی عملی دست یابد که بتواند برنامه تسلیحات هسته ای خود را گسترش دهد، چرا که در این صورت این کشور به زودی به یک قدرت هسته ای تبدل خواهد شد.
اما واقعیت موجود این است که ایران همچنان به این توافق پایند خواهد ماند. پیام این امر نیز واضح است و آن این که اگر ایالات متحده در این مسیر به تنهایی اقدامی را صورت دهد، به احتمال زیاد با نتایج و پیامدهای معکوس آن نیز روبه رو خواهد شد. اگر ترامپ توافق هسته ای را پاره کند، ایران بازی را خواهد برد. گذشته از شعارهای معمول سیاسی، آن چه مسلم است این است که برای ایجاد ثبات، صلح و توسعه در منطقه ترامپ و روحانی باید با یکدیگر همکاری کنند. علیرغم تفاوت های عمده میان این دو رهبر در رویکرد به مسائل مهم منطقه ای و جهانی، اگر آنها اراده کنند قادر خواهند بود تا با یکدیگر همکاری و مشارکت کرده و بر بحران های موجود فائق آیند.
منبع: وب سایت :«پایونیر»/ مترجم: زهره شهریاری
نظر شما :