چیزی که ترامپ نمیپسندد
دیپلماسی ورزشی در خدمت صلح
امیرهوشنگ میرکوشش* ، رضا گل محمدی**
دیپلماسی ایرانی: دیپلماسی ورزشی این پتانسیل را دارد که روابط میان ایران و ایالات متحده را بهبود ببخشد، نمونه تاریخی دیپلماسی ورزشی "دیپلماسی پینگ پنگ" بین ایالات متحده و چین در سال 1971 است که در ایجاد روابط حسنه میان پکن و واشنگتن کار ساز بود، البته در محیطی این تفاهم به دست آمد که هر دو طرف مایل به برقراری نهایی روابط دیپلماتیک بودند. اما هیچ نشانه ای بین تهران و واشنگتن برای علاقمندی در ایجاد روابط دیپلماتیک عادی دیده نمی شود و درک نسبی که میان تهران و واشنگتن در دوران اوباما در سال های گذشته ایجاد شده بود، در دوران ترامپ احتمالا در معرض تضعیف است. با این وجود می توان از پتانسیل دیپلماسی ورزشی و به ویژه دیپلماسی کشتی برای کاهش میزان اختلافات میان دو کشود و ایجاد پلی ارتباطی با مردم و جامعه آمریکا در کاهش تنش ها استفاده کرد. ورود تیم کشتی ایالات متحده آمریکا به ایران برای مسابقات کشتی جهانی پس از منع اولیه را می توان در این راستا تحلیل کرد. تصمیم دولت ایران در دادن مجوز ورود کشتی گیران آمریکایی نشان از صلح جویی ایران و تمایل به ارتباط با مردم و جامعه آمریکا دارد. این اقدام دولت ایران در مقابل اقدامات نژادپرستانه دولت ترامپ در منع ورود مهاجران و اتباع هفت کشور مسلمان اقدامی مناسب بود که در قالب دیپلماسی ورزشی قابل طرح است.
با تحلیل ابعاد مختلف ورزش در امور سیاسی و دیپلماتیک، برخی خصوصیات معین ورزش آن را امری بسیار جذاب برای تحرک در روابط بین الملل می سازد. به طور مشخص، ورزش ها به عنوان یک رشته، متکی بر برخی اصول ورود به عرصه، روحیه تیمی، احترام به حریف، بازی منصفانه، نظم و رواداری است. این امور نقش به سزایی در نام گذاری ورزش به عنوان مکانیزمی برای پیشبرد صلح جهانی است که باید ترویج و تشویق شود. فلسفه کنونی سازمان ملل متحد، آن است که ورزش از پتانسیل عبور از جاه طلبی های کوته نظرانه برای مقاصد خودمحورانه و به رسمیت شناختن افراد و دولت ها برخوردار است. به علاوه، ورزش می تواند به عنوان نیرویی محرک و بسیج کننده به کار رود و پلی میان ارتباطات بین المللی و صلح ایجاد کند. در سال های میان اکتبر 1993 تا اکتبر 2014، مجمع عمومی سازمان ملل مجموعا 24 قطعنامه صادر کرد که به ورود نظام مند ورزش ها به عرصه اقدامات برقراری صلح و توسعه پایدار در سطح بین المللی فرامی خواند. با در نظر داشتن چنین ایده ای دفتر ورزش برای صلح و توسعه سازمان ملل تاسیس شد و 6 آوریل روز بین المللی " ورزش برای صلح و توسعه" نامیده شد.
مزیت منحصر به فرد دیپلماسی ورزشی در این موضوع نهفته است که به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی نیازمند هزینه های پایین است ولی به دلیل قابلیت آن در گذار از اختلافات فرهنگی که عمدتاً سرچشمه اصلی مناقشات بین المللی است، می تواند نتایج قابل توجهی داشته باشد. بنابراین، این نوع از دیپلماسی برای ارسال سیگنال هایی از بهبود و ارتقای روابط میان دو یا چند دولت با روابط محدود، قابل اعمال و مورداستفاده است. نمونه ساده این موضوع، اقدامات دیپلماتیک اتخاذ شده میان چین و آمریکا در 1971 است که با نام دیپلماسی پینگ-پنگ شناخته می شود. چین به منظور ارتقای روابط سیاسی خود با آمریکا، دعوتنامه ای را به تیم تنیس روی میز آمریکا برای تعدادی بازی دوستانه ارسال کرد. چنین اقدامی با در نظر داشتن فقدان روابط در طی دهه ها میان این دو کشور غیر متعارف بود ولی سرآغازی در عادی سازی روابط دیپلماتیک میان دو کشورگردید که با حضور نیکسون در پکن و ملاقات با سران چین چند ماه پس از این رویداد، آشکار شد. سال بعد، آمریکا تیم چین را به بسکتبال دعوت کرد که به دلیل گزینش حساب شده نوع ورزش، اقدامی با اهمیت دیپلماتیک ویژه محسوب می شد. این اهمیت از آن جهت است که با توجه به برتری چین در تنیس روی میز و موفقیت آمریکا در بسکتبال، هر دو طرف می توانند به عنوان تیم پیروز از زمین بیرون بیابند و عزت خود را حفظ کنند.
دیپلماسی موسوم به دیپلماسی کریکت میان هند و پاکستان نیز نمونه ای دیگر است که به میزان زیادی باعث تنش زدایی و بهبود روابط میان دو کشور بوده است. منازعات طولانی میان هند و پاکستان، با حملات تروریستی مانند حمله تروریستی بمبئی در سال 2008 تشدید شد و ناگزیر روابط سیاسی محدود و خصومت آمیز میان این دو کشور آسیایی همسایه را به وجود آورد که مذاکرات صلح را با مانع روبه رو کرد. با این حال، در مارس 2011، نخست وزیر هند، دعوتنامه ای را به همتای پاکستانی خود فرستاد تا در کنار هم در یک بازی جام جهانی کریکت در هند که در آن تیم های دو کشور به رقابت در برابر هم می پردازند، شرکت کنندا .عطای نمادین شاخه زیتون، از لحاظ راهبردی بر اشتیاق و علاقه مشترک به کریکت به عنوان عنصر وحدت بخش مبتنی بوده است که روشی سازنده برای فروگذاردن خطابه های تنش زای معمول و ایجاد فرصتی برای رویکردی بدیل در قبال مذاکرات صلح به حساب می آمد. توسل به دیپلماسی ورزشی در شرایطی که دیپلماسی کلاسیک شکست خورده است می تواند با تنش زدایی در سطح جوامع باعث تحکیم روابط صلح آمیز میان کشور ها شود. در دوران اوباما، روابط میان مردم ایران و آمریکا تقویت شد و دیپلماسی ورزشی به خصوص در کشتی، نقشی محوری داشت. آن چه کشتی را به مساله ای تاثیرگذار در دیپلماسی ورزشی و دیپلماسی عمومی تبدیل می کند، محبوبیت تاریخی آن در میان عموم مردم ایران است که با ورزش پهلوانی و باستانی نیز پیوند دارد. از طرف دیگر این ورزش در ایالات متحده نیز در سال های اخیر روند رو به جلویی را طی کرده و در میان مردم این کشور جای خود را باز کرده است. همکاری و اتحاد ایران آمریکا و روسیه در برابر کمیته بین المللی المپیک برای جلوگیری از خروج این ورزش از رقابت های المپیک نیز نشان از پتانسیل ورزش و دیپلماسی ورزشی در اتحاد میان کشور ها و ایجاد صلح و دوستی میان آنها از طریق ورزش است .
* دکترای روابط بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد
** کارشناس ارشد روابط بین الملل و مدیر کل ورزش استان تهران
نظر شما :