توان موشکی ایران از نگاه آمریکایی

۱۷ مهر ۱۳۹۵ | ۱۴:۱۶ کد : ۱۹۶۳۷۲۰ سرخط اخبار

فرارو نوشت:
محور و تاکید مهم شرکت کنندگان در این نشست این بود که رویکرد موشکی ایران در حال تغییر است به طوریکه ایران از توان موشک حجمی و بردی به سمت موشک های دقیق و هدف زن حرکت می کند.

در ابتدای این نشست؛ معاون شورای آتلانتیک با طرح این نکته که هدایت جلسه با دریاسالار "جان دابلیو میلر" خواهد بود؛ گفت:موضوع بحث امروز ما درباره توانمندی های جاری و آتی موشکی ایران است. این موضوع بسیار مهم است. خود من در این حوزه فعال بوده ام چرا که بر برنامه بازنگری در توان موشکی در دولت باراک اوباما نظارت می کردم که عمده تمرکز آن بر توان موشکی اروپا بود اما درعین حال، تمرکز بسیار زیادی بر توان موشکی فعلی و آتی ایران نیز وجود داشت. لازم است ارزیابی جامعی از این مساله وجود داشته باشد.

 

باید دید آیا ارزیابی قبلی دولت اوباما درباره توان موشکی ایران هنوز هم سودمند است یا باید به فکر ارزیابی جدید از این مسئله بود و براساس آن، توصیه های جدیدی به دولت آتی آمریکا ارائه کرد که تا چند ماه دیگر در مسند امور قرار می گیرد و ممکن است با ارزیابی های به روز و مبتنی بر واقعیت های میدانی درباره توانمندی موشکی ایران، رویکردی متفاوت را در پیش بگیرد.بنابراین می بینیم که این موضوع بسیار مهم است.

 

به نظر می رسد تغییری در سیاست موشکی ایران رخ داده است بطوری که از تمرکز بر ساخت موشک های دوربرد در گذشته که زمانی هم در کانون توجه دولت جرج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا بود به سمت ساخت موشک هایی با دقت بیشتر رفته است. ساخت چنین موشک هایی می تواند سیاستهای ایالات متحده را در این زمینه پیچیده تر کند زیرا ایران می تواند از این موشک های دقیق تر ، اهدافی را در حوزه خلیج (فارس) و سرمایه هایی با ارزش بالا هدف قرار بدهد. با توجه به این توان موشکی ایران، پرسش های بسیار جدی مطرح می شود مبنی بر این که ایالات متحده چگونه می تواند با کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) همکاری کند تا با این چالش ها مقابله شود بویژه برای تقویت توان پدافند موشکی کشورهای عربی در حوزه خلیج (فارس) اقدام شود و این توانمندی موشکی کشورهای مذکور، یکپارچه شود. شاید در حال حاضر، نیل به این هدف بسیار دست نیافتنی به نظر بیاید.

 

●دریاسالار "میلر"در ادامه این نشست اظهار داشت: سوالات زیادی درباره توان موشکی ایران مطرح است. یکی از پرسش های مطرح این است که افزایش توان موشکی ایران چه خطراتی برای ایالات متحده و شرکای منطقه ای آن به همراه دارد؟ باعنایت به شهرت بدی که برنامه موشکی ایران دارد، شرکای ما در منطقه باید چه کار کنند؟ باتوجه به پیشرفت هایی که شرکای ما در منطقه داشته اند یا فقدان پیشرفت هایی که در منطقه درباره توان موشکی این شرکایمان مطرح است، چه کارهایی باید انجام شود؟ چه توصیه هایی در این خصوص مطرح است؟

 

"خلیل زاد” در پاسخ گفت: درخصوص مسائل و پرسش هایی که مطرح کردید می خواهم به چهار نکته اشاره کنم.

 

یکی از نکات مطرح این است که برنامه موشکی ایران بخشی از نگرانی بزرگتری است که در عرصه جهانی درباره اشاعه (موشکی) داریم. در عصر جدید، اشاعه تسلیحات کشتار جمعی و موشک ها در زمره بالاترین اولویت ها در زمینه دغدغه های مطرح در حوزه امنیت ملی ایالات متحده قرار دارد. باان که با ایران به توافقی دست یافته ایم و در بازه زمانی مدنظر در این توافق (برجام)، محدودیت هایی درباره برنامه هسته ای ایران اعمال می شود که بسیار نگران کننده بوده است، اما برنامه موشکی ایران تحت تاثیر این توافق هسته ای قرار ندارد. در ارزیابی های اخیر گفته می شود  نوعی تغییر در برنامه موشکی ایران رخ داده است بطوری که دقت موشک های ایران افزایش می یابد و بار انفجاری آن ها تغییر می کند و کنترل آن ها نیز بهتر شده است و درنتیجه موشک های ایران از نظر موشک های میانبرد، مرگبارتر شده است.

 

باوجود این، نمی توان بعید دانست که بار دیگر تمرکز ایران در برنامه موشکی تغییر کند.درنتیجه، ممکن است برنامه موشکی ایران در گذر زمان، تهدیدی برای خود ایالات متحده و متحدانش در اروپا و دیگر مناطق جهان باشد. ایران در حوزه ماهواره ها نیز فعال است. ایران می تواند از دانش و تجربه ای که از آزمایش های موشکی اش به دست می آورد برای ساخت موشک های بالستیک قاره پیما بهره بگیرد. ارزیابی های دستگاه های اطلاعاتی آمریکا نیز ظاهرا ناظر بر این سخن است که ممکن است تا یک دهه دیگر  ایران درباره ساخت موشک های بالستیک قاره پیما تصمیم گیری کند. 10 سال از نظر برنامه ریزی برای آینده جهان و برنامه ریزی نظامی، زمان طولانی به شمار نمی رود. بنابراین می بینیم که برنامه موشکی ایران از بعد جهانی، چنین مشکلاتی را به همراه دارد. درنهایت هم این خطر موشکی در بلندمدت می تواند متوجه خود آمریکا باشد. فعلا باتوجه به توان موشکی ایران، تمرکز بر تاثیرات این توان موشکی در منطقه است.

 

نکته دوم این است که برنامه موشکی ایران بخشی از تحولات ناخوشایند در منطقه است که بر منافع ایالات متحده تاثیر می گذارد. این منطقه در وضعی قرار دارد که برخی از فوری ترین مسایل مطرح در حوزه امنیت ملی ایالات متحده در آن رخ داده است. در عراق و سوریه شاهد جنگ های منطقه ای هستیم. این جنگ ها سبب شده است تروریسم تقویت شود که مشکلی جهانی به شمار می رود و برای همه ما تهدید به شمار می رود. ایران نیز در بی ثباتی و منازعه ای که در منطقه در جریان است، نقش مستقیم دارد. در مجموع، تلاش های ایران برای این منظور این است که به قدرت غالب منطقه ای تبدیل شود.

 

استفاده بسیار موثر ایران از عناصر وابسته به صورت جنگ نیابتی نیز یکی دیگر از ابزارهایی است که ایران از آن بهره می گیرد. ایران از توان سایبری نیز به صورت ابزار دیگری بهره می گیرد. اتفاق های رخ داده در عرصه سایبری، شبیه جنگ های چریکی در بستر سایبری است. ایران نیز اخیرا به اجرای برنامه هایی روی آورده است که ازطریق آن ها بتواند تهدیدی نامتقارن برای دشمنانش بوجود بیاورد و در آینده نیز شاید بخواهد از این حربه برای منازعه ها بهره بگیرد.

 

نکته سوم به چالش محدودتری مربوط است که درباره توان موشکی ایران مطرح است. وقتی جنگ اول خلیج (فارس) شروع شد من در وزارت دفاع حضور داشتم. منظورم جنگ ایران و عراق است. در آن زمان، عراق با موشک هایش شهرهای ایران را هدف حملاتش قرار داد و درنتیجه ایران هم به این سمت سوق پیدا کرد که موشک های خودش را بسازد و همین کار را هم انجام داد. ایران در مقطعی با استفاده از قابلیت های ابتدایی خودش این کار را انجام داد. درنتیجه، صدام در حملات به شهرهای ایران تجدیدنظر کرد و برای مدتی حملات به شهرها و جنگ شهرها به حال تعلیق درآمد. در طول زمان هم، ایران به این جمع بندی رسید که داشتن تسلیحات هسته ای و برنامه موشکی که بتوان با آن،جنگ افزارهای هسته ای را شلیک کرد، ضروری است.

 

به نظر من، این درس مهمی است که ایران از جنگ خلیج (فارس) یا همان جنگ ایران و عراق گرفت. پس از جنگ های منطقه ای، بسیاری از کشورها از این جنگ ها درس گرفتند. ما نیز از این جنگ درس گرفتیم. کشورهای دیگری ازقبیل هند و ایران و کشورهای دیگر نیز از این جنگ درس گرفتند. به گونه ای تعجب آور، جمع بندی بسیاری از این کشورها آن بوده است که اگر می خواهند به سرنوشتی همانند عراق مبتلا نشوند باید تسلیحات هسته ای و توان موشکی داشته باشند. تبلور علاقه مندی ایران به داشتن تسلیحات هسته ای، برنامه هسته ای این کشور بوده که برای مدت چندین سال ادامه داشته است. توافق هسته ای، محدودیت هایی برای برنامه هسته ای ایران بوجود آورده اما برنامه موشکی این کشور همچنان ادامه داشته است. تعداد موشک های ایران و برد آنها به صورت چشمگیری افزایش یافته است. اما این موشک ها، عمدتا به عنوان تسلیحاتی برای ایجاد رعب و وحشت و بازدارندگی و هدف قراردادن اهداف بزرگ، ارزشمند هستند زیرا این موشک ها غیردقیق هستند. این موشک ها برای هدف قراردادن اهداف کوچک و محدود نظامی سودمند نیستند که از آن ها محافظت هم می شود. اما به نظر می رسد که این روند در ایران به تدریج در حال تغییر است.

 

"خلیل زاد"در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: ایران در تلاش است موشک هایی با دقت بیشتر بسازد. ایران می خواهد برد موشک هایش را نیز افزایش بدهد و به دو هزار کیلومتر برساند. ساخت چنین موشک هایی سبب می شود ایران امکان عمل بیشتری درمقایسه با موشک های فعلی اش داشته باشد. این امر، پاسخ ها به توان موشکی ایران را پیچیده تر می کند و سبب می شود طرف های مقابل برای دفاع از خودشان درمقابل این موشک های ایرانی، بیشتر تلاش کنند. تلاش های زیادی در سطح منطقه ای به دست ما انجام شده است. به هرحال، باید این توان پدافند موشکی نیز با شرایط جدید منطبق شود. نوعی کنش و واکنش در جریان است. با افزایش تعداد موشک های ایران و ارتقای دقت آن ها ، تلاش های لازم برای دفاع درمقابل این موشک ها نیز باید ارتقا پیدا کند.

 

نکته چهارمی که می خواهم به آن اشاره کنم این است که  برای استقرار ثبات در منطقه، انجام دادن چند کار لازم است. باید به جنگ های داخلی در منطقه پایان داده شود. باید میان قدرت های اصلی منطقه نوعی توازن قدرت بوجود بیاید. باید از شکل گیری قدرت برتر در منطقه جلوگیری شود. آمریکا باید در نقش متوازن کننده نهایی قدرت ها در منطقه ظاهر شود. باید به سمت پذیرش متقابل بازیگران منطقه ای حرکت شود، طوری که فرقه های مختلف در منطقه، یکدیگر را بپذیرند و سه قدرت اصلی منطقه ای یعنی ایران و ترکیه و عربستان سعودی، یکدیگر را به صورت متقابل بپذیرند. باید نوعی سازوکار منطقه ای ایجاد شود تا ثبات برقرار شود. درهرصورت باید به چالش توان موشکی کشورهای منطقه ای توجه داشت. باید از فرصتها به منظور اعتمادسازی و ساز وکارهای توام با همکاری استفاده کرد. باتوجه به اینکه اخیرا از سفر به منطقه بازگشته ام باید بگویم که چشم انداز رسیدن به چنین ساز وکار توام با همکاری در منطقه، در حال حاضر، محدود است.

 

واقعیت این است که در حال حاضر، منطقه به سمت قطبی شدن بیشتر و شاید منازعه های گسترده تر حرکت می کند. باید مشخص شود که در خصوص توانمندی های موشکی ایران در کجا قرار داریم و اینکه این برنامه موشکی در آینده نزدیک به چه سمتی می رود. منظورم از آینده نزدیک، بازه زمانی پنج تا ده سال است و این برنامه چه چالش هایی را مطرح می کند. تلاش های زیادی درزمینه پدافند موشکی در منطقه انجام شده است. البته یکپارچه کردن توان پدافند موشکی کشورهای منطقه (درمقابل ایران) هنوز هم مشکل است. نکته امیدوارکننده در این میان آن است که رهبران منطقه ای و سران آمریکا متوجه شده اند که لازم است در این زمینه  کارهایی انجام شود. رسیدن به این شناخت ضروری است اما کافی نیست.

 

●دریاسالار "میلر "در ادامه گفت: ایران از عمال خودش هم در دریا و هم در خشکی و هم در عرصه سایبری استفاده می کند. می توان در این خصوص بیشتر صحبت کرد و این که این رویکردها چه ارتباطی با برنامه موشکی ایران دارد. یکی از مسائل در منطقه، یکپارچه کردن برنامه موشکی کشورهای منطقه است. در ادامه می خواهم این سوال را مطرح کنم که ایران از نظر افزایش دقت موشک هایش به کجا رسیده است؟ موشک های ایران تا چه اندازه پیشرفته هستند؟ هر از چندی، ایران موشک هایی را آزمایش می کند که گفته می شود ناقض قطعنامه ها است. به هرحال، سوال این است که ایران در زمینه موشکی به کجا رسیده است؟ برنامه موشکی ایران تا چه حد پیشرفت کرده است؟ برای کاستن از سرعت پیشرفت برنامه موشکی ایران چه کارهایی می توان انجام داد؟

 

"مایکل المن"در پاسخ گفت: من از مدتها قبل، برنامه موشکی ایران را دنبال کرده ام. نکته نخست که باید مدنظر داشت که دست کم تا یک دهه دیگر، صحبت ما همچنان درباره موشک های متعارف ایران خواهد بود و نه موشک های مجهز به توان هسته ای. این نکته بسیار مهم است. موشک های بالستیک درصورتی می توانند تسلیحاتی موثر باشند که به اندازه کافی دقیق باشند و راهبردی برای استقرار آن ها وجود داشته باشد و توانمندی ها و محدودیت های این موشک ها درک شود. فکر نمی کنم این موشک ها بتواند سیر امور را کاملا تغییر بدهد. اما اگر این موشک های بالستیک به تسلیحات هسته ای مجهز شوند، داستان متفاوت خواهد بود. همانطور که عرض کردم از سال ها قبل برنامه موشکی ایران را دنبال کرده ام.

 

سال گذشته پروژه کوچکی را شروع کردم که هدف از آن، بررسی تغییر و تکامل در دکترین موشکی یا راهبرد موشکی ایران است. در گذشته توان موشکی (برای ایران)، ابزاری به منظور بازدارندگی دشمنان و رقبا در منطقه و وادار کردن آن ها به انجام دادن کارهایی با تهدید به حملات به شهرهای آنها بوده است.این هم درسی است که ایران از جنگ ایران و عراق و عملیات طوفان صحرا گرفته است. عملیات طوفان صحرا زمانی انجام شد که صدام با حملات موشکی به اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) به دنبال ایجاد دردسر جدی بود. ایران این درس را گرفته و نهادینه کرده و از آن دست نکشیده است.

 

ایران همچنان درباره توانایی موشکی اش به منظور بازدارندگی سخن می گوید و اعلام می کند این توان موشکی برای مقاصد تدافعی است. البته برداشت آن ها در زبان فارسی از مفهوم بازدارندگی ابهام زیادی دارد(باکنایه). می توان درباره این مسئله سخن گفت.

 

ایران پس از جنگ توانست با کمک کره شمالی که موشک و موتورهای موشک را در اختیار تهران قرار داد، به سرعت برنامه موشکی اش را گسترش داد تا بتواند اهدافی با برد دو هزار کیلومتر را نیز تهدید کند. به بیان دیگر، ایران با این موشک ها می تواند اهدافی را هدف قرار بدهد که بیشترین عامل نگرانی برای ایران است یعنی اهداف متعلق به آمریکا در خلیج (فارس) و اسرائیل و پایگاه های هوایی ترکیه که می توان از آن ها در صورت تهاجم به ایران استفاده کرد. درنتیجه، این موشک ها در سه دهه گذشته، پاسخگوی نیازهای ایران بوده است.

 

اما ایران با مشاهده قدرت نظامی پیش از عملیات طوفان صحرا (زمان حمله به کویت) و مشاهده قدرت نظامی برای عملیات آزادی عراق (حمله به عراق در سال2003)، به جمع بندی های متفاوتی رسید و متوجه شد که ارتش مهاجم نباید فقط به دنبال ایجاد هراس در خاک طرف مقابل باشد. براساس همین نگرش بود که ایران در اواخر دهه 1990 به دنبال بررسی راه هایی رفت که براساس آن بتواند از این موشک هایش برای اقدامات نظامی نیز استفاده کند. از آن زمان بود که ایران  ساخت سامانه های موشکی کوتاه برد  را شروع کرد. ایران از راکت های دوربرد استفاده کرد تا آنها را به موشک هایی تبدیل کند و این کار را با اضافه کردن سامانه های هدایت کننده و کنترل کننده انجام داد. ایران از پانزده سال پیش فعالیت ها در این زمینه را شروع کرده و به تدریج، ظرفیتی برای ساخت موشک های کوتاه برد یعنی با برد دویست کیلومتر و کمتر بوجود آورده است. ایران برای این منظور از تکنیک هایی استفاده کرده است که شبیه موشک های کوتاه برد آمریکا و روسیه است.

 

ایران به پیشرفت های خوبی هم در این زمینه دست یافته است. اما هنوز هم ایران نمی تواند به خواسته هایی دست پیدا کند که خواهان آن بوده است. برای روشن شدن مسئله می خواهم مثالی را ذکر کنم. برای اینکه موشکی بتواند سرجنگی به وزن یک تن را حمل کند ، باید بتواند در فاصله پنجاه متری از هدفش اصابت کند تا آن را منهدم کند. البته انهدام هدف نیز به استحکام هدف نیز بستگی دارد به طوری که اگر هدف موشک، اصابت به تجمع انسانی باشد، فاصله 70 متری نیز می تواند نتیجه لازم را داشته باشد اما برای اهداف استحکام یافته باید فاصله نقطه اصابت موشک به هدف اصلی، بیست متر باشد.

 

بنابراین، موشک باید در شعاع بسیار نزدیکی از هدف به زمین اصابت کند تا نتیجه بخش باشد. موشک اسکاد در 50 درصد موارد در فاصله یک کیلومتری هدف اصلی به زمین اصابت می کند. بنابراین، باید تعداد زیادی از موشکهای اسکاد شلیک شود تا بتواند به هدف اصابت کند. ایران با موشک فتح 110، دقت اصابت به اهدافش را افزایش داده و فاصله نقطه اصابت موشک به هدف را کاهش داده است.

 

درحال حاضر، این موشک در وضعی مانند موشک های اسکاد قرار دارد. نتایج آزمایش این موشک و رزمایشی که در سال 2012 میلادی انجام شد همین نکته را نشان می دهد. البته از آن تاریخ، ایران احتمالا به پیشرفتهایی در این زمینه دست یافته است. ایران برای اینکه در این زمینه به پیشرفت های لازم دست پیدا کند دست کم پنج سال یا حتی بیش از آن، به زمان نیاز دارد. نکته مهمتر این است که ایران باید این موشک های جدید را آزمایش کند. ایران باید هرسال ده ها موشک آزمایش کند. اما سرعت آزمایشهای موشکی ایران در حال حاضر، به اندازه ای نیست که مطابق تعداد آزمایش های لازم برای این منظور باشد.

 

ایران سال گذشته از موشکی به نام موشک عماد رونمایی کرد که در زبان فارسی به معنای ستون است. این موشک اساسا از نوع موشک های هدایت شونده شهاب3 است که برد آن یک 1600 کیلومتر است. به نظر می رسد موشک عماد، دارای کلاهک جنگی و قابلیت مانور است و می تواند در زمان فرود برای اصابت به هدف، جهت حرکت خود را تغییر دهد. فناوری به کار گرفته شده در ساخت موشک عماد با فناوری استفاده شده در ساخت موشک فتح110 بسیار متفاوت است.

 

ایالات متحده پانزده تا بیست سال تلاش کرد تا بتواند به فناوری مشابهی دست پیدا کند. چین هنوز در تلاش است درباره موشکهای DF21 به چنین توانایی دست پیداکند. چین به دنبال آن است که موشک هایش بتواند اهداف سخت تر را نیز هدف قرار بدهد و به دنبال سوارکردن این نوع موشک ها روی ناوهای هواپیمابر است. بنابراین می بینیم که چنین پیشرفت هایی، یک شبه رخ نمی دهد. به نظر من، این کار دست کم یک دهه طول می کشد مگر اینکه ایران در این زمینه از کمک خارجی چین و روسیه بهره مند باشد.

 

باز هم، نکته مهمتر در این زمینه آن است که ایران بتواند هر ماه چند آزمایش موشکی انجام بدهد. در حال حاضر ایران هر سال به طور میانگین بین چهار و نیم تا پنج موشک با برد سیصد کیلومتر را آزمایش می کند. ایران در دوازده ماه گذشته همین تعداد موشک را آزمایش کرده است. ایران از سال 2000 میلادی تقریبا هر سال این تعداد موشک را آزمایش کرده است. البته در طول شانزده سال گذشته، ایران دو سال نیز به طور استثناء هیچ موشکی آزمایش نکرد. محدودیت دیگر این است که ایران چه تعداد موشک از نوع موشک های اسکاد، نودانگ یا موشک های نوع شهاب در زرادخانه موشکی اش دارد؟ آیا ایران قادر است این موشک ها را کاملا در داخل  تولید کند یا اینکه هنوز باید به دریافت موتور این موشک ها از کره شمالی متکی باشد؟ کره شمالی نیز این موتورها را از روسیه دریافت می کند. اگر ایران فقط یکصد فروند از موشک های شهاب3 داشته باشد و بخواهد همه آن ها را برای ساخت موشک های پیشرفته تر آزمایش کند، چه وضعی پیش می اید؟ این همان وضع بغرنجی است که ایران با آن مواجه است. همین محدودیت ها سبب کند شدن روند پیشرفت ایران می شود مگر اینکه ایران سامانه های موشکی جدیدی بسازد که بتواند با آن ها ازمایش کند. به نظر من، مهم ترین کاری که ما باید در حال حاضر انجام بدهیم این است که تحرکات موشکی ایران را زیرنظر داشته باشیم و اجازه ندهیم روسیه و چین به ایران در این زمینه کمک کنند. باید منتظر ماند و دید که آیا ایران می تواند در استفاده از این فناوری به تبحر برسد یا خیر. به هرحال، رسیدن به چنین توانی، زمان می برد.

 

●دریاسالار "میلر"پرسید که ایران علاوه بر روسیه و چین از چه کشورهای دیگری می تواند کمک بگیرد تا از این کمک ها در برنامه موشکی اش استفاده کند؟

 

"مایکل المن" در پاسخ اظهار داشت: ایران می تواند برای این منظور به سراغ پاکستان هم برود که سامانه هایی دارد و این سامانه های موشکی نیز درواقع، سامانه هایی چینی هستند. ایران می تواند ساخت این موشک ها را بررسی کند و با کپی برداری از فناوری های به کار گرفته شده در ساخت این موشک ها، از این فناوری در ساخت موشک هایش و آزمایش این موشک ها استفاده کند. این کار می تواند زمان رسیدن ایران به توان موشکی را در زمینه های دیگری کوتاه تر کند که من نگران آن هستم. در این میان باید به نکته دیگری هم توجه داشت.

 

علاوه بر خود موشک ها، باید به توانمندی ها و فناوری های توانمند سازی هم توجه داشت که برای ساخت موشک لازم است و باید به صورت موازی با توان موشکی، ایجاد شود. برخی از این فناوری ها عبارتند از دستیابی به فناوری های لازم برای زدن قراردادن هدف، ارزیابی میزان خسارتهای بمب ها و سامانه های مخابراتی و امثال آن. بنابراین باید نوعی ساختار برای توان موشکی ایجاد کرد و فقط خود موشک ها کافی نیستند. ایران چند فروند UAV (هواپیمای بدون سرنشین) ساخته است که قادر به عملیات شناسایی هستند. البته مشخص نیست که این هواپیماها قادر هستند در سرزمین های دشمن به عملیات شناسایی اقدام کنند یا خیر. فکر می کنم این کار دشوار باشد. البته اگر قرار باشد از این فناوری ها به صورتی نتیجه بخش استفاده شود بویژه وقتی قرار باشد نیروهایی را هدف قرار بدهیم که در امتداد مرزها در حال تجمع کردن و بسیج شدن هستند باید ظرفیت شناسایی داشته باشیم تا اینکه فهرستی از اهداف تدوین شود و این اطلاعات به واحد موشکی انتقال پیدا کند و سپس، اهداف مدنظر هدف شلیک موشک قرار بگیرد و بعدا هم کارهای پیگیری انجام شود تا میزان خسارتهای وارد به هدف، ارزیابی شود. با همه این اوصاف، می بینیم که فقط خود موشک ها مطرح نیستند بلکه باید سامانه ای بوجود بیاید. انجام دادن این کارها دشوار و زمان بر است اما باتوجه به وجود فناوری هواپیماهای بدون سرنشین، شاید ایران بتواند بر این محدودیت ها فائق بیاید و خودش به ساخت این توانمندی ها مبادرت کند.

 

●دریاسالار "میلر"در ادامه سوال کرد: یکی از انتقادهایی که غالبا مطرح می شود این است که برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) به موضوع موشکی ایران نپرداخته است. توافق هسته ای، برنامه موشکی ایران را محدود نمی کند. با این اوصاف، آیا می توان انتظار داشت که ایران فعالیت هایش را در زمینه موشک های بالستیک افزایش بدهد؟ در این خصوص، چه کار می توان کرد؟ سازمان ملل متحد چه کار می توان بکند؟ ایالات متحده چه کار می تواند انجام بدهد؟ از منظر منع اشاعه، چه رویکردی می توان برای این منظور مدنظر داشت؟

 

"کلسی داوین پورت" در پاسخ گفت:برداشت های نادرست زیادی درباره برنامه موشکی ایران وجود دارد که باید اصلاح شود و متوجه شد که برنامه موشکی ایران به چه سمت و سویی می رود. درخصوص این پرسش که آیا آزمایش های موشکی ایران و فعالیت های این کشور در زمینه موشک های بالستیک بیشتر خواهد شد باید بگویم که لازم است به گذشته نگاه کنیم و این که با محدودیت های سازمان ملل متحد درباره برنامه موشکی اش در یک دهه گذشته چه کار کرده است. در سال 2006 میلادی، شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریمهایی علیه ایران اعمال کرد و براساس  این تحریم ها، واردات برخی فناوری ها را که به توسعه برنامه موشک های بالستیک ایران مرتبط باشد، به این کشور ممنوع کرد.

 

این اقدامات بخشی از تلاش های گسترده تر برای سوق دادن ایران به سمت میز مذاکرات درباره برنامه هسته ای اش بود. من با این سخن مخالف هستم که وارد کردن مسائل مربوط به تسلیحات متعارف ایران در مذاکرات هسته ای سبب پیچیده شدن اوضاع می شد. اما در هرصورت، متاسفانه این تصمیم گرفته شده بود و حالا نمی توان کار چندانی در این خصوص انجام داد و باید به فکر آینده بود و اینکه در مسیر پیش روی چه کار می توانیم انجام بدهیم. ایران به محدودیت های اعمال شده درباره برنامه موشکی اش که ابتدا در سال دو هزار و شش اعمال شد و سپس محدودیت های شدیدتری براساس قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2010 میلادی اعلام شد و براساس آن، آزمایش موشک های بالستیک در این کشور ممنوع شد، ایران هرگز به این محدودیت ها به عنوان موانعی در مسیر توسعه برنامه موشکی اش نگاه نکرده است.

 

ایران هرگز به این محدودیت ها به چشم اقدامات قانونی ننگریسته است. سرعت توسعه برنامه موشکی ایران پیش از اعمال این محدودیت ها و پس از آن، تقریبا یکی بوده است به استثنای دوره زمانی کوتاهی که ایران درگیر مذاکرات درباره متن توافق هسته ای بود. بنابراین، شاهد آن خواهیم بود که میزان آزمایش های موشکی ایران هم چنان همانند گذشته ادامه پیدا کند زیرا ایران هرگز به تحریم ها یا محدودیت ها به چشم اقداماتی قانونی ننگریسته است. براساس قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد که در ژانویه دو هزار و شانزده تصویب شد و در تایید  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بود، تحریم ها درباره برنامه موشک های بالستیک ایران همچنان به قوت خود باقی مانده است و ایران از واردات فناوری های حساس و دارای کاربرد دوگانه یا صادرات آن ها منع شده است.

 

البته زبان این قطعنامه درباره آزمایش موشکی ایران، نرمتر شده است و درنتیجه، فضایی بوجود آورده است که براساس آن، گروه پنج بعلاوه یک که با ایران مذاکره کرده اند می توانند بگویند که ایران به قطعنامه پایبند نیست و از سوی دیگر ایران می تواند بگوید به روح قطعنامه پایبند است. علت این مسئله نیز تغییر واژگان مطرح در این خصوص است. در این قطعنامه جدید از ایران خواسته شده است تا موشک های بالستیک را آزمایش نکند که برای استفاده در شلیک تسلیحات هسته ای طراحی شده باشند. این زبان قطعنامه نرمتر از قطعنامه 1929 است که در آن گفته شده بود ایران باید از آزمایش هرگونه موشکی خودداری کند که قادر به حمل تسلیحات هسته ای است. از زمان قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد، ایران موشک هایی را ازمایش کرده است که قادر هستند کلاهک هسته ای حمل کنند و در نتیجه ایران از آستانه بار انفجاری پانصد کیلوگرم با برد سیصد کیلومتر، عدول کرده است. اما ایران می گوید این موشک ها برای حمل تسلیحات هسته ای طراحی نشده اند و درنتیجه نقض قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد نیست.

 

بنابراین می بینیم که نوعی ابهام از زبان این قطعنامه به دست می آید و در گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد در ماه ژوئیه نیز همین نکته منعکس شده است. در این گزارش باید ارزیابی دبیرکل سازمان ملل متحد از نحوه اجرای توافق هسته ای اعلام می شد. دبیرکل در بخش جمع بندی گزارش خود گفته است که آزمایشهای موشکی ایران اقدامی ناراحت کننده است و سبب بی ثبات شدن اوضاع می شود و به اجرای توافق هسته ای کمک نمی کند اما درعین حال، نگفته است که این آزمایش های موشکی، نقض قطعنامه بوده است. با توجه به این ابهام و بی توجهی ایران به محدودیتهای قبلی درباره آزمایش های موشکی اش، شاهد آن خواهیم بود که ایران به آزمایش های موشکی اش ادامه بدهد و بکوشد تحریم ها را دور بزند و موادی را وارد کند که می توان از آن برای برنامه موشک های بالستیک استفاده کرد.

 

●دریاسالار "میلر" گفت:در این میان باید به برنامه فضایی ایران نیز توجه داشت. هیچ کشوری نبوده است که به توان فضایی دست پیدا کند اما نخواهد از این توان فضایی در زمینه موشک های بالستیک قاره پیما استفاده کند. همین مساله درباره ایران نیز صادق است. البته عده ای می گویند هیچ نشانه ای وجود ندارد دال بر اینکه ایران می خواهد به سمت ساخت موشک های بالستیک قاره پیما برود. سوال مطرح این است که آیا برنامه فضایی ایران، واقعا برنامه ای فضایی بوده  و ایران واقعا علاقه مند است در حوزه فضا فعالیت داشته باشد یا همانطور که بسیاری می گویند، این برنامه فضایی، پوششی برای کارهای دیگر ایران است؟

 

"مایکل المن" در پاسخ گفت:پاسخ به این سوال شبیه پاسخ به این پرسش است که برنامه هسته ای ایران چه وضعی دارد و آیا همانطور که ایران می گوید غیرنظامی است. باید توجه داشت که ایران این رویکرد را از دیرباز دنبال کرده که راهبرد حفظ گزینه ها را داشته است به این معنا که گزینه ها را برای خودش بازنگاه می دارد تا کارهایی را که می خواهد انجام بدهد. درباره برنامه فضایی ایران باید بگویم بله ، این سخن درست است که ایران واقعا علاقه مند است برنامه فضایی داشته باشد. ایران به برنامه فضایی به چشم نماد قدرت خودش در عرصه فناوری نگاه می کند. کره شمالی نیز به اقداماتی مشابه این مبادرت می کند تا قدرت نمایی کند و غرور ملی خودش را نشان بدهد و اینکه بگوید یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان است!

 

اگر به ساختار برنامه فضایی ایران نگاه کنیم متوجه می شویم که ظاهرا این برنامه بر حوزه فضایی متمرکز است. در یک و نیم سال گذشته، ایران بخشهایی از برنامه فضایی خودش را از مراکز نظامی خارج کرده است. بازهم می گویم که همه این برنامه فضایی از مراکز نظامی ایران خارج نشده و فقط بخشی از این برنامه از مراکز نظامی خارج شده است. هنوز هم این مراکز خارج از تاسیسات نظامی ایران از مراکز نظامی این کشور موتور و  تقویت کننده و تجهیزات لازم دیگر را تامین می کنند زیرا این مراکز نظامی، چنین تجهیزاتی در اختیار دارند. درباره این سوال که آیا ایران می تواند از برنامه فضایی اش برای ساخت برنامه موشکهای بالستیک قاره پیما استفاده کند یا خیر، باید گفت تاوقتیکه ایران از موتور موشکهایی از نوع اسکاد یا نودانگ استفاده می کند، هر موشک بالستیک قاره پیمایی که ساخته شود، بسیار بزرگ خواهد بود.

 

اگر به موشکهای بالستیک قاره پیمای اخیر کره شمالی نگاه کرده باشید، می بینید که این موشکها بزرگ هستند و ایستا هستند و قدرت مانور زیادی ندارند و شاید حتی قابل حمل و نقل باشند و سرهم کردن قطعات آن، چند هفته به طول می انجامد. پرکردن مخزن سوخت این موشکها نیز زمان می برد. باتوجه به اینکه ایران عمق استراتژیک فوق العاده ای دارد ، استقرار این موشکها به گونه ای نتیجه بخش، دشوار است.به نظر خود من، ممکن است ایران برنامه فضایی اش را به گونه ای دنبال کند که بخواهد گزینه بهره برداری از برنامه فضایی را برای برنامه ساخت موشکهای بالستیک قاره پیما، برای خودش بازنگاه دارد. باتوجه به اینکه ایران در آینده نزدیک نمی خواهد تسلیحات هسته ای بسازد، این کشور ده تا پانزده سال زمان دارد که بخواهد به چنین ظرفیت و توانی دست پیداکند.

 

به نظر من، تنها دلیل توجیهی، برای داشتن برنامه موشکهای بالستیک قاره پیما این است که سلاح هسته ای وجود داشته باشد. بنابراین این دو مولفه باید به صورت موازی در کنار هم باشند تا به نتیجه منجر شوند.

 

در این میان می خواهم به نکته دیگری هم اشاره کنم. اینکه هیچکس تاکنون پرتاب کننده ماهواره را به پرتاب کننده موشکهای بالستیک تبدیل نکرده است،دلیل دارد. دلیل این مسئله ، الزامات عملیاتی است. موشکها باید آماده باشند تا هرگاه در بیست و چهارساعت شبانه روز لازم شد، شلیک شوند و این قابلیت شلیک موشکها باید در همه شرایط آب و هوایی و درمواجهه با هرنوع محدودیتهای زیست محیطی باشد. اما درباره پرتاب کننده ماهواره، فقط زمانی می توان از این تجهیزات استفاده کرد که آمادگی لازم وجود داشته باشد. عواملی ازقبیل اعتبار این سکوها نیز مطرح است. آزمایشهای لازم برای سکوهای پرتاب کننده ماهواره نیز متفاوت از پرتابگرهای موشکی است.

 

پرتاب کننده های موشکی برای استفاده های نظامی، از نظر فنی، بهینه نیستند. موتورهای مورداستفاده از این پرتابگرها متفاوت است. ایران تاکنون کاری که انجام داده این بوده است که پرتابگرهایش را ارتقاء  دهد تا بتواند ماهواره هایش را در مدار قرار بدهد. ایران می تواند در مسیر ادامه کار، مطالب بیشتری یاد بگیرد و از این آموخته ها برای برنامه موشکهای بالستیک قاره پیما استفاده کند. ممکن است ایران در ادامه کارش، بتواند به فناوری هایی دست پیدا کند که قابلیت استفاده در تجهیزات مربوط به موشکهای بالستیک قاره پیما را داشته باشد. کره شمالی نیز در این مسیر حرکت کرده است. کره شمالی توانسته است موتورهای بزرگ موسودانگ را در آزمایش اخیرش استفاده کند.

 

این نشانه ها نگران کننده است. این نوع موتورها از موتورهایی هستند که می توان از آن در ساخت موشکهای بالستیک قاره پیما استفاده کرد. هدف قراردادن چنین موشکهایی دشوار است. به هرحال، باید آزمایشهایی انجام شود تا اعتبار و پایایی این سامانه ها سنجیده شود و این کار زمان بر است و چهار تا پنج سال آزمایش نیاز دارد. برای کشوری همانند ایران شاید این زمان از پنج سال هم بیشتر باشد. فقط مقامات ایران می توانند بگویند که به سمت چه هدفی حرکت می کنندو آیا قادر خواهند بود این کار را انجام بدهند یا خیر.

 

"داوین پورت" هم در ادامه گفت: من نیز با نکاتی که مطرح شد موافق هستم و فقط می خواهم از زاویه ای به این مسئله نگاه کنم که کمی تفاوت دارد. باعنایت به اینکه ایران در گذشته، خودش را به ممنوعیت آزمایش های موشکی مقید نکرده است و تحریم ها درباره برنامه موشک های بالستیک ایران نیز نتوانسته است مانع از اقدامات این کشور شود، اگر ایران بخواهد برنامه موشک های بالستیک قاره پیما را دنبال کند، چرا نباید گام های لازم در این زمینه را بردارد؟ ایران قبلا نیز قطعنامه ها را نقض کرده و نشان داده است که به قطعنامه جدید سازمان ملل متحد نیز درباره آزمایش های موشکی اش، احترام چندانی قایل نیست.

 

با این اوصاف، چرا نباید ایران بخواهد این روند را ادامه بدهد؟ برداشته شدن تحریم ها به ایران این امکان را می دهد تا به واردات فناوری هایی مبادرت کند  که می تواند از آن برای برنامه موشک های بالستیک قاره پیمای خودش استفاده کند. این تحریم ها در اکتبر 2023 میلادی برداشته خواهد شد اما اگر ایران گام هایی را برای همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی درخصوص شفاف سازی درباره برنامه هسته ای اش بردارد، ممکن است در زمانی بسیار زودتر از آن، این تحریم ها  برداشته شود. اگر آژانس بین المللی انرژی اتمی به این جمع بندی برسد که برنامه هسته ای ایران صلح آمیز است و هیچ انحرافی درباره مواد هسته ای رخ نداده است، ممکن است تحریم های مذکور نیز زودتر برداشته شوند.

 

ایران گام های زیادی برداشته است تا این روند را پیش ببرد و اگر بخواهد، احتمالا می تواند در مدت سه سال به این هدف برسد (ساخت موشک های بالستیک قاره پیما) اما فعلا در این زمینه، عجله نمی کند. اگر ایران بخواهد برد این موشک ها را افزایش بدهد و به سمت موشک های بالستیک قاره پیما برود آن هم زمانی که محدودیت ها برداشته شود، چرا حالا نخواهد گام های اولیه را در این زمینه بردارد؟ وقتی به سخنان مقامات دولت حسن روحانی گوش می کنیم و این که آن ها خواهان ساخت موشک هایی با برد کمتر از دو هزار کیلومتر هستند، می توان گفت که ایران فعلا علاقه چندانی برای حرکت در مسیر فوق ندارد.

 

"خلیل زاد" هم بعد سخنان مشاور ارشد موسسه مطالعات راهبردی و بین المللی و  همچنین مدیر بخش سیاست های منع اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات در آمریکا؛ اظهار داشت: اما باید توجه داشت که اگر خواست ایران تبدیل شدن به قدرت غالب منطقه ای باشد، این رویکرد سبب می شود که ایران، بلندپروازی هایش را برای ساخت موشک های بالستیک قاره پیما کنار نگذارد. فعالیت های ایران در حوزه فضا و در زمینه ارتقای توانمندی های منطقه ای اش که مرتبط با ساخت موشک هایی با برد بیشتر است، برای همین منظور است. بنابراین برنامه فضایی و برنامه موشک های بالستیک قاره پیما، با هم منافات ندارند و حرکت در یکی از این دو مسیر به معنای کنار گذاشتن مسیر دیگر نیست.

 

"داوین پورت" در پاسخ گفت:بله همین طور است. دقیقا به همین علت است که می گویم نباید به وضع کنونی راضی باشیم. باید به حوزه هایی بیندیشیم که سبب پشتیبانی از تحریم های موجود فعلی می شود و باید به فکر زمان پس از برداشته شدن تحریم ها نیز باشیم که اگر ایران بخواهد در مسیر فوق (تلاش برای ساخت موشکهای بالستیک قاره پیما) حرکت کند باید چه کار کنیم. هنوز موانعی در مسیر تلاش ایران برای دستیابی به مواد و فناوری های لازم برای این منظور وجود دارد.

 

"مایکل المن" هم در واکنش به سخنان "خلیل زاد"؛ گفت:توجه به هزینه های لازم برای برنامه موشک های بالستیک قاره پیما نیز مهم است. هزینه لازم برای این منظور بسیار زیاد است. هزینه برنامه موشک های بالستیک قاره پیما برای کشوری همانند ایالات متحده بسیار عظیم است چه برسد به کشوری همانند ایران. مساله مهم مطرح این است که آیا ایران واقعا علاقه مند است برای دستیابی به چنین توانایی سرمایه گذاری کند و این کار را برای رسیدن به اهداف راهبردی منطقه ای اش لازم می داند یا خیر؟

 

"داوین پورت" در پاسخ اظهار داشت:زمان رفع تحریم ها درباره موشک های بالستیک، احتمالا مقارن با زمانی خواهد بود که تحریم های تسلیحاتی ایران برداشته شود و این تقارن زمانی هم بسیار مهم است.

 

●دریاسالار "جان میلر"در ادامه این نشست پرسید: درباره جنگ شهرها (بمباران موشکی شهرهای ایران توسط رژیم بعثی صدام)،بحث های زیادی مطرح شده است و اینکه این رویداد، انگیزه ای برای ایران بوده است تا به سمت ساخت موشک های بالستیک برود. یکی از نگرانی هایی که من در زمان فرماندهی ناوگان پنجم نیروی دریایی امریکا داشتم این بود که اگر برد موشک های ایران بهتر و کمی دقیق تر شود، محاسبات ایران چه تغییری خواهد داشت. اگر برد موشک های ایران دقیق تر شود، بی تردید این کشور نگرانی نخواهد داشت که پایگاه های نظامی آمریکا را در منطقه هدف قرار بدهد درحالی که شیعیان در اطراف این پایگاه ها ساکن باشند. اگر توان موشکی ایران بهتر و دقیق تر شود، آیا ایران به چنین اقداماتی روی خواهد آورد و در مناطق شهری نیز به شلیک موشک مبادرت خواهد کرد؟

 

"بلال صائب" در پاسخ گفت: بی تردید، ایران به دنبال اهدافش خواهد بود اما درعین حال، نمی خواهد کاری انجام بدهد که تنش ها افزایش یابد و با ایالات متحده درتقابل قرار بگیرد. انجام دادن کارهایی برای ایران که شما پرسیدید آن هم بدون آن که ایالات متحده مداخله کند و واکنش نشان بدهد، بسیار دشوار است. ایالات متحده نیز در محاسباتش به منافع خودش نگاه می کند و این که ارزش مداخله اش چیست و اینکه منافعش در چه وضعی قرار می گیرد و چه اولویت هایی را مدنظر دارد. این عناصر در محاسبات به صورت جدی مطرح است و هیچ ارتباطی با توان نظامی ندارد. لحاظ کردن این ملاحظات در محاسبات سیاسی بسیار دشوار است. باتوجه به این که اقدامات فوق الذکر ایران با خطر بسیار بالای تشدید درگیری ها همراه است، ایران باید در روی آوردن به این اقدامات بسیار بسیار دقت کند.

 

"مایکل المن" هم گفت: اگر موشک های ایران بهتر و دقت آن ها بسیار بیشتر شود، گرایش ایران به سمت استفاده از این موشک ها بیشتر خواهد شد. چنین موشک هایی سبب می شود ایران به انعطاف عملیاتی بسیار بیشتری برسد و این مسئله نگران کننده است. دقیقا همین مساله است که مرا بیش از هر مسئله دیگری نگران می کند. این توانایی بهتر موشکی می تواند نگاه ایران را تغییر بدهد زیرا خطر هدف قرار گرفتن اهدافی ناخواسته یا اشتباه کاهش می یابد و درنتیجه در محاسبات سیاسی لحاظ می شود. احتمالا ایران به همین مسائل می اندیشد و یکی از علل حرکتش در مسیر ساخت موشک هایی با دقت بیشتر نیز دقیقا همین نکته است.

 

در این میان باید به نکته دیگری هم توجه داشت که درباره آن صحبت نکردیم و آن، وضع کویت است. از نظر جغرافیایی، کویت درمقایسه با دیگر کشورهای منطقه، بسیار به ایران نزدیک تر است و نه تنها درمقابل آتش موشک های ایران آسیب پذیر است بلکه درمقابل موشک های کوتاه برد ایران نیز آسیب پذیر است. درنتیجه، الزامات مطرح در حوزه دفاعی برای کویت، با دیگر کشورهای منطقه ازقبیل عربستان سعودی بسیار متفاوت است. برای شلیک موشکی از ایران به خاک عربستان سعودی، به موشکی با برد بیش از سیصد کیلومتر نیاز است حال آن که درباره کویت وضع متفاوت است. بنابراین،در نوع نگاه به کشورهای منطقه و این که چگونه از خودشان دفاع می کنند باید نگاه هایی متفاوت داشت و بین آن ها تمایز قائل شد.

 

●در ادامه این نشست یکی از کارشناسان شورای آتلانتیک که در جمع حاضران حضور داشت؛ پرسید: به نظرمی رسد هر تحول نظامی از یک مرحله علمی شروع می شود و در نهایت به یک سامانه موثر تسلیحاتی تبدیل می شود. وقتی ایران موشکی داشته باشد که بتواند با دقت، اهدافی را در کویت هدف قرار بدهد آن هم در فاصله پنجاه متری از هدف اصلی، طبیعی است که بتواند پیشرفت کند و موشک هایی کارامدتر بسازد. برای موشک های ایران در منطقه اهدافی وسوسه انگیز وجود دارد از ریاض گرفته تا آنکارا و تل آویو. سوال مطرح این است که اسرائیل در محاسبات ایران درباره سامانه موشکی اش، چه جایگاهی دارد؟ سوال دیگر درباره تحرکات ایران در آب های منطقه است. قایق های موتوری ایران هر ازچندی، برای شناورهای آمریکایی در آب های منطقه، دردسر ایجاد می کنند. آیا احتمال دارد توافقی در حوزه دریایی منعقد شود که مانع از بروز مشکل در این زمینه شود زیرا ممکن است حادثه ای بروز کند؟

 

"خلیل زاد " در پاسخ گفت: به نظر من، مساله اسرائیل در محاسبات ایران در حوزه موشکی بسیار مدنظر است. از همین منظر ایران به مسائلی ازقبیل قدرت مانور و جابجایی سکوهای پرتاب موشک و مخفی سازی آن ها نیز بسیار فکر می کند. درباره همکاری پدافند موشکی درباره کشورهای حوزه خلیج(فارس) نیز باید به نکته ای اشاره کنم و آن این که، فکر نمی کنم این هدف در بلندمدت، دور از دسترس باشد. ممکن است آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج(فارس) و اسرائیل برای ایجاد چنین سامانه پدافند موشکی با یکدیگر همکاری کنند. گفته می شود کشورهای حوزه خلیج (فارس) دیگر به اسرائیل به چشم تهدید اصلی خود نگاه نمی کنند. اینکه نگاه این کشورها درباره خطر متوجه شان در منطقه تغییر کند مسئله ای بسیار مهم است. به هرحال، باید تاکید کنم موضوع اسرائیل در محاسبات و برنامه ریزی های نظامی ایران عاملی بسیار مهم است که لحاظ می شود.

 

دریاسالار "میلر "نیز گفت: به نظر من، احتمال دستیابی به توافق دریایی با ایران بسیار ناچیز است. درست است که چنین توافق دریایی می تواند از بروز تنش های دریایی یا کاستن از تنش های دریایی موثر باشد اما چنین احتمالی در حال حاضر نامحتمل است. درباره رفتارهای شناورهای ایرانی در آب های منطقه که باید آن ها را حرکت هایی دلقک وار توصیف کرد نیز باید به نکاتی توجه داشت. تعداد این تحرکات ایران در یک سال گذشته افزایش یافته است اما خطر آن ها بیشتر نشده است. نکته مهم این است که این تحرکات در چه سطحی رخ می دهد بطوری که با یک قایق گشت زنی است یا در سطح یک مقر دوردست نظامی است یا اینکه در سطحی بالاتر است.

 

اگر به چندین رخداد اخیر نگاه کنیم متوجه می شویم که در همه این رویدادهای دریایی از رخدادهای واقع شده در تنگه هرمز گرفته تا مناطق شمالی خلیج عربی(فارس)، همواره شناورهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران دخیل بوده اند و به نظر من، همین مسئله نشان می دهد که این تنش ها در سطح بالا است و به صورت بسیار تعمدی رخ داده است و هدف از آن تحریک طرف آمریکایی بوده است. این اقدامات تحریک آمیز تاحدی رسیده که به شلیک تیرهای هشدار منجر شده است. یکی از کارهایی که ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در آن مهارت زیادی دارد ارائه رهنمودها به  فرماندهان دریایی است تا در این مواقع چه کار کنند. رویه هایی برای اقدام وجود دارد. براساس این رویه ها مشخص می شود که اقدام طرف مقابل،لزوما اقدامی خصمانه نیست و فقط اقدامی تحریک کننده است و برای جلوگیری از تشدید تنش باید چه کار کرد تا مانع از بروز عواقب راهبردی این رویدادها شد. اینکه چرا ایران این کارها را انجام می دهد کمی مرموز است! فکر می کنم ایران بازهم به این کارها ادامه خواهد داد.

 

"صائب " هم سخنان "میلر" را تایید کرد و گفت: هرگز نمی توان نقش ایران را در محاسبات نظامی ایران از نظر دور داشت. همین مسئله درباره اسرائیل نیز مصداق است. برخی از اقدامات نظامی اسرائیل، منحصرا برای مقابله با ایران است. همین مسئله درباره اقدامات اسرائیل در مناطق مرزی لبنان علیه حزب الله مصداق دارد. ایران به خوبی می داند که روابط اسرائیل و ایالات متحده به چه صورت است اما درباره روابط ایالات متحده با کشورهای عربی حوزه خلیج(فارس) تردیدهایی وجود دارد. ایران به خوبی می داند که مسئله اسرائیل برای ایالات متحده، تقریبا خط قرمز است اما درباره کشورهای عربی منطقه مسئله متفاوت است. دقیقا به همین علت، ماجراجویی های ایران علیه اسرائیل کمتر است. درعین حال، ایران به خوبی می داند که ارتش اسرائیل چه توانمندی هایی دارد و توانمندی های نظامی اسرائیل بسیار بیشتر از کشورهای حوزه خلیج (فارس) است. توان موشکی ایران درباره اسرائیل بیشتر مبتنی بر بازدارندگی و در حال تدافعی است حال آنکه این نگرش درباره کشورهای عربی حوزه خلیج(فارس) ضعیف تر است.

 

●یکی دیگر از حاضران در این جلسه در ادامه پرسید:برخی می گویند ایران دیگر به اسرائیل به چشم خطر علیه خود نگاه نمی کند اما به نظر من، همه تحولات موشکی ایران برای مقابله با اسرائیل است. اگر اسرائیل بتواند در آمریکا، بار دیگر رئیس جمهوری همانند جرج بوش پیدا کند که به شدت طرفدار اسرائیل بود و اجازه می داد اسرائیل هرکاری بخواهد انجام بدهد، شاید تل آویو بهانه ای پیدا کند تا تاسیسات هسته ای یا دیگر تاسیسات ایران را هدف قرار بدهد و در این صورت، ایران نیز با شلیک موشک واکنش نشان بدهد. اگر چنین حمله ای رخ بدهد، عواقب آن در حوزه موشکی یا هسته ای چه خواهد بود؟ اگر اسرائیل به دنبال بهانه ای باشد و  علیه ایران حمله ای انجام بدهد، پاسخ ایران چه خواهد بود؟ اگر اسرائیل این کار را انجام بدهد، جامعه بین المللی به آن به چشم قلدر نگاه خواهد کرد.  اگر آمریکا به این تقابل ایران و اسرائیل واکنش نشان بدهد و درگیر شود، جامعه بین المللی، امریکا را قدرت قلدر تلقی کرد و متعاقب آن نیز کشورهایی همانند چین و روسیه نیز وارد این تقابل خواهند شد.

 

"صائب "در پاسخ گفت: من نیز نگفتم که ایران، اسرائیل را تهدیدی برای خودش نمی داند. درواقع، اسرائیل در رده های بالای تهدیدهایی قرار دارد که ایران برای خودش درنظر می گیرد. سخن من این بود که موضع ایران درخصوص اسرائیل، موضع بازدارندگی است. نوع مسلح سازی حزب الله که ایران درباره این گروه در پیش گرفته است یا نوع تقابلی که ایران با اسرائیل داشته، همواره با رویکرد تدافعی بوده است. در پاسخ به سوال مبنی بر سناریوی تقابل ایران و اسرائیل نیز باید بگویم که پاسخ ایران به شدت حمله بستگی خواهد داشت. بی تردید، ایران این اقدام اسرائیل را بدون پاسخ نخواهد گذاشت. درعین حال باید به توان اقدامات تلافی جویانه حزب الله نیز توجه داشت. حزب الله گروهی است که بازیگر غیر دولتی به شمار می رود اما توان نظامی آن اصلا بی اهمیت نیست. حزب الله از نظر نظامی توان بالایی دارد. البته ایران ترجیح می دهد از طریق لبنانی ها با اسرائیل بجنگد و حتی همه لبنانی ها در این مسیر وارد جنگ شوند و خود ایران به صورت مستقیم با اسرائیل سرشاخ نشود. این نظر من است اما ممکن است اشتباه  کنم. ایران همواره در این خصوص حساس بوده است.

 

"مایکل المن" در ادامه افزود: اگر به سابقه برنامه موشکی ایران نگاه کنیم می بینیم که از سال هزار و نهصد و نود و پنج تا سال دو هزار و ده، این کشور تلاش های زیادی صورت داد تا توان اقدام تلافی جویانه ای بوجود بیاورد تاهرگاه لازم شد از خاک ایران بتواند اسرائیل را با موشک هایش هدف قرار بدهد. حداقل فاصله ایران تا اسرائیل یک هزار کیلومتر است . البته اگر قرار باشد این موشک های ایران از مناطقی شلیک شود که محافظت بیشتری از آن می شود، فاصله بیشتر می شود و به یک هزار و سیصد کیلومتر می رسد. ایران در فاصله سال های دو هزار تا دو هزار و هشت به شدت روی این مسئله متمرکز شده بود. بنابراین می بینیم که ایران بی تردید به نوعی از بازدارندگی فکر کرده است. یک شکل دیگر از بازدارندگی ایران، مسلح کردن حزب الله با ده ها هزار موشک و راکت است. موشک فتح 110 یکی از این تسلیحات است.

 

یکی از نگرانی های مطرح برای اسرائیل این است که اگر ایران، سامانه های موشکی بسیار دقیق تر را به حزب الله بدهد، شاید این گروه بتواند حملاتی علیه اسرائیل انجام بدهد بدون آن که نگران باشد اسرائیل اهدافی ازقبیل فرودگاه های نظامی حزب الله را در جنوب لبنان هدف قرار بدهد. حزب الله با این موشک های دقیق تر می تواند برای عملیات هوایی اسرائیل به گونه ای بهتر، مشکل آفرینی کند. در نوع نگاه به صادرات ایران به حزب الله باید با دقت بیشتری به این مسائل نگاه کنیم.

 

●درادامه این نشست یکی از حاضران پرسید: نگرش عمومی این است که پس از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، برنامه موشکی ایران دیگر مهم نیست. اما در این نشست گفته شد که برنامه موشکی ایران ممکن است مهم باشد. با این اوصاف، چرا گفته نمی شود که پس از  برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) باید تلاش های منسجم دیپلماتیک صورت پذیرد تا توانمندی موشکی ایران به عقب رانده شود و محدودیت هایی در این خصوص اعمال شود. برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بجای آن که به موضوع موشکی ایران رسیدگی کند به صورتی است که پس از هشت سال، در این حوزه ها، محدودیت ها کمتر می شود. اگر تا هشت سال دیگر این تحریم ها برداشته شود، وضعیت به چه صورت خواهد شد؟ چه تحرکات گسترده دیپلماتیک باید صورت پذیرد تا برنامه موشکی ایران به عقب رانده و محدود شود؟ اگر کشورهای اروپایی حاضر نباشند با ایالات متحده در این مسیر همراهی کنند، آیا نباید خود آمریکا به حمله ای پرهزینه مبادرت کند؟

 

"مایکل المن" در پاسخ گفت: سوال خوبی مطرح شد. اینکه موضوع موشکی ایران در برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) دلیل داشت. موضوع هسته ای به اندازه کافی مشکل بود چه برسد به اینکه موضوع دیگری هم به آن اضافه شود. تا وقتی که موشک های ایران به تسلیحات هسته ای مجهز نشوند، خطر موجودیتی آن برای منطقه کاهش می یابد. مجهز شدن موشک ها به جنگ افزارهای هسته ای سبب خطرناک شدن جدی آن ها می شود. اینکه موضوع موشکی ایران در برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)  گنجانده نشد، مرا خوشحال نمی کند و من نمی خواهم برداشت اشتباه بوجود بیاید. از نظر دیپلماتیک، بزرگترین چالشی که مطرح است نوع نگاه ایران به برنامه موشکی اش است. برنامه موشکی در دی ان ای (ذات) ایران است به این معنا که یکی از سه ستون اصلی راهبرد دفاعی ایران است. مقامات ایرانی که دوران جنگ شهرها را تجربه کرده اند می دانند موشک چه جایگاهی دارد. بنابراین، تعجبی ندارد که ایران با هیاهو ، موشک های خود را به نمایش می گذارد و به آزمایش موشکی می پردازد و رزمایش نظامی برگزار می کند تا پیامی درباره توان بازدارندگی خودش منتقل کند.

 

پس فعلا برنامه موشکی برای ایران بسیار مهم است. سوالی که در بازه زمانی بلندمدت تر مطرح است این است که اگر ایران بتواند هواپیماهای جدید و تسلیحات جدید از چین و روسیه وارد کند، آیا اولویتی که در حال حاضر ایران برای موشک هایش قائل است، کاهش می یابد یا خیر؟ به نظرمن، تا وقتی فرماندهان کنونی ایران در مسند قدرت باشند، پاسخ این سوال منفی است زیرا آن ها این باور را دارند که موشک برای توان دفاعی ایران اهمیت حیاتی دارد. اما ممکن است در بلند مدت، مقامات ایران به این جمع بندی برسند که منابع مالی خود را برای مقاصد دیگری صرف کنند. البته این مسئله نیز به نوع روابط ایران با رقبای منطقه ای اش و مناسبات با آمریکا در منطقه بستگی خواهد داشت. به هرحال، خوب خواهد شد اگر راه حلی دیپلماتیک برای مسئله موشکی ایران نیز پیدا شود و نوعی توافق در منطقه ایجاد شود که براساس آن، موشک هایی با برد بیش از دو هزار و پانصد کیلومتر یا سه هزار کیلومتر ساخته شود یا سازوکاری برای پایش این تحولات ایجاد شود و اقداماتی برای اعتمادسازی صورت پذیرد. باید منتظر ماند و دید که آیا کشورهای منطقه نیز به این پیشنهادها علاقه ای دارند یا خیر. به هرحال، شاید بتوان با تاکتیک تفرقه بینداز و حکومت کن در میان ایرانی ها، قابلیت های آتی ایران را در زمینه موشکی کاهش داد.

 

"داوین پورت" در ادامه این نشست گفت: بنده نیز موافق هستم که خارج نگاه داشتن موضوع موشکی ایران در مذاکرات مربوط به برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) اقدامی عاقلانه بود. چندین علت هم برای این مسئله مطرح است. ایران خواهان آن بود که ممنوعیت ازمایش موشک ها و تحریم ها موشکی ایران بلافاصله برداشته شود. اما این مسئله در مذاکرات گنجانده نشد و می توان از آن به عنوان ابزاری برای مذاکرات آتی استفاده کرد. گزینه های مختلفی هم برای رویکرد دیپلماتیک درباره برنامه موشکی ایران مطرح است. برخی می گویند نوعی بده بستان درباره محدودیت های برنامه موشکی ایران درمقابل دسترسی به دلار برای ایران ایجاد شود. البته خود من تردید دارم که این گزینه خوب باشد زیرا این شیوه می تواند ایران را در مسیری حرکت کند که برای دورزدن تحریم های دیگر از همین شیوه بده بستان استفاده کند.

 

در این میان باید توجه داشت که ایران حاضر نیست هیچ محدودیتی درباره برنامه موشک های بالستیک این کشور ایجاد شود وقتی هیچ کشور دیگری در منطقه مشمول این محدودیت ها نباشد حتی اگر توانمندی های این حوزه را دارا نباشند. به هرحال می توان به سازوکارهایی ازقبیل اعلام برنامه آزمایش های موشکی فکر کرد یعنی از نوع کارهایی که درباره پاکستان و هند اجرا شده است. یا اینکه محدودیت هایی درباره برد موشک های آزمایش شونده اعلام و اعمال کرد. یا اینکه به دنبال اجرای طرح هایی درحوزه موشکی بود که این طرح بخشی از طرح کلی برای عاری سازی منطقه خاورمیانه(غرب آسیا) از تسلیحات کشتار جمعی باشد. شاید این طرح خیلی دور از ذهن باشد اما به هرحال، به صورت یک گزینه مطرح است و باید مدنظر  داشت. رئیس جمهور آتی آمریکا باید به این گزینه ها فکر کند.

 

"خلیل زاد" هم اظهار داشت: من در مذاکرات مربوط به مسئله هسته ای ایران مشارکت نداشته ام و نمی دانم که آیا درباره مسئله موشکی ایران می توانستیم کاری انجام بدهیم یا خیر. باید توجه داشت که ایران در زمینه موشکی نیز تحت فشار بود و ایران همانطور که در حوزه هسته ای، قطعنامه ها را نقض کرده بود در حوزه موشکی نیز از قطعنامه ها عدول کرده بود. ایران قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد را در دو حوزه فوق نقض کرده بود. قطعنامه ها، اسنادی قانونی هستند. ممکن است کسی دوست نداشته باشد مشمول تحریم ها قرار بگیرد اما باید از قوانین تحریم ها تبعیت کند. همان طور که ایران از تحریم های هسته ای خوشش نمی آمد از تحریم های موشکی نیز خوشش نمی آید. ایران همان طور که فکر می کرد حق دارد غنی سازی اورانیوم انجام بدهد فکر می کند حق دارد به برنامه موشکی اش مشغول باشد اما در هر دو مورد دیدیم که تحریم هایی  علیه ایران اعمال شد.

 

به هرحال، نمی خواهم فعلا به این موضوع ورود پیدا کنم. سوال مطرح این است که چگونه می توان در عرصه دیپلماسی از این موضوع به صورت اهرمی استفاده کرد همانطور که در قضیه سوریه نیز کوشیده ایم از توافق هسته ای به صورت اهرمی برای حل مسئله استفاده کنیم. اگر چنین اهرمهایی وجود نداشته باشد نمی توان به نتیجه رسید. سوال مطرح این است که آیا می توان در حوزه موشکی نیز همانند حوزه هسته ای بر ایران فشار وارد کرد البته بدون آنکه توافق هسته ای تضعیف شود؟ یکی از محدودیت های دولت آمریکا نیز دقیقا همین است. دولت کنونی آمریکا نگران است که اگر در حوزه موشکی بیش از اندازه اقدام کند و بخواهد تحریم هایی به علت برنامه موشکی علیه ایران اعمال کند، توافق هسته ای تضعیف شود و حتی ممکن است عزم بین المللی هم برای اعمال تحریم های موشکی علیه ایران وجود نداشته باشد.

 

یکی از مواردی که می توان به آن توجه کرد فروش هواپیما به ایران است. می توان به ایران هواپیما فروخت اما در عین حال اعلام کرد فروش هواپیما به این کشور مشروط به این است که محدودیت هایی در برنامه موشکی اش اعمال کند. درباره توافق منطقه ای در حوزه موشکی نیز مطالبی مطرح می شود اما بنده چندان خوشبین نیستم که بتوان به چنین توافقی  دست یافت زیرا منطقه در سمت وسویی متفاوت از روند مذکور حرکت می کند. می توان از رویکرد ریسک و پاداش استفاده کرد به این معنا که گفت اگر کاری درست انجام شود با پاداش همراه خواهد بود و درنقطه مقابل آن نیز اگر کاری اشتباه انجام شود، با مخاطراتی مواجه خواهند شد. اما در مجموع باید بگویم که در این زمینه، چندان خوشبین نیستم.

 

●دریاسالار "میلر" در ادامه گفت: وقتی ایران دو آزمایش موشکی اخیر خودش را انجام داد، چندین کشور با هم بیانیه ای مشترک و شدیداللحن منتشر کردند و اعلام کردند که این آزمایش های موشکی ایران با قعطنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد سازگار نبوده و ناقض این قطعنامه نبوده است و درخواست شد که سازمان ملل  متحد در این خصوص گزارشی منتشر شود. درنهایت هم دیدیم که سازمان ملل متحد گزارشی منتشر کرد و در این گزارش گفت که این آزمایش های موشکی ایران، رویدادی ناخوشایند بوده است. این واکنش بسیار شدید بود (باکنایه و تمسخر)!

 

"خلیل زاد" نیز با تمسخر گفت:« این واکنش بسیار شدید بود!

 

"میلر"در ادامه گفت:وقتی چنین واکنش شدیدی (با تمسخر) به این اقدامات ایران صورت می پذیرد، نمی توان انتظار دیگری داشت.

 

"خلیل زاد"نیز با تمسخر گفت:« نمی توانستیم واکنش شدیدتری نشان بدهیم!

کلید واژه ها: برنامه موشکی ایران


( ۶ )

نظر شما :