وقت آن است واشنگتن فکر دیگری کند

اتحادهای پرهزینه و کم سود برای آمریکا

۱۸ مرداد ۱۳۹۵ | ۲۰:۳۰ کد : ۱۹۶۲۰۱۹ اخبار اصلی آمریکا
بری پوزن می نویسد: در هیچ شرایطی این اتحادها مستقیما تاثیری در دفاع از آمریکا ندارند، اگر چه برخی مربوط به نقاط جغرافیایی مهمی هستند و از این منظر قدرت نظامی آمریکا را ارتقاء می دهند.
اتحادهای پرهزینه و کم سود برای آمریکا

ایالات متحده در مرکز یک سیستم اتحاد و ائتلاف بسیط است که بر اساس آن متعهد به دفاع از کشورهای مختلف اعم از بزرگ و کوچک، فقیر و غنی و لیبرال و غیرلیبرال است. مهم ترین ائتلاف های رسمی آمریکا شامل پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، معاهده امنیتی ژاپن- آمریکا، معاهده کره جنوبی و معاهد استرالیا-نیوزلند (آنزوس) است. آمریکا اتحادهایی با درصد رسمیت کمتری با اسرائیل و برخی از کشورهای عرب نیز دارد. سیاست خارجی فعلی معتقد است که این اتحادها و ائتلاف ها برای امنیت آمریکا ضروری هستند. دلایلی که پس از جنگ جهانی دوم برای توجیه لزوم این اتحاد و ائتلاف ها ارائه شده، اغلب مبهم هستند و هزینه های آن نیز حتی الامکان به اطلاع عموم نمی رسد.

ارزش این اتحاد و ائتلاف ها باید با معیار میزان تاثیرگذاری آنها بر امنیت آمریکا سنجیده شود. ترکیب قوت ذاتی اقتصاد آمریکا، ماهیت تکنولوژی های مدرن نظامی چه در سطح هسته ای چه در سطح غیرهسته ای و برخورداری آمریکا از این تکنولوژی ها در بهترین سطح و احاطه شدن سرزمین ایالات متحده با آب های دو اقیانوس، اعمال تهدید علیه آمریکا از سوی دیگر کشورها را عملا بسیار سخت می کند. با در نظر گرفتن این واقعیت که تضمین امنیت آمریکا به راحتی میسر است، توجیه هزینه های این اتحاد و ائتلاف ها دشوار است. در هیچ شرایطی این اتحادها مستقیما تاثیری در دفاع از آمریکا ندارند، اگر چه برخی مربوط به نقاط جغرافیایی مهمی هستند و از این منظر قدرت نظامی آمریکا را ارتقاء می دهند. در بهترین شرایط متحدان آمریکا با کمک آمریکا به دفاع از خود می پردازند. سوالی که مطرح می شود این است که هزینه های این مساعدت چقدر است؟

هزینه اتحاد و ائتلاف ها

آمریکا 4 دسته هزینه اصلی را برای این اتحاد و ائتلاف ها متحمل می شود:

1- هزینه های مستقیم نظامی.

2- هزینه جنگ هایی که با هدف اطمینان بخشی به متحدان به راه می افتد.

3-خطرات هسته ای ضروری برای بسط بازدارندگی هسته ای به این متحدان.

4- این تضمین های امنیتی می تواند تلاش های متحدان برای دفاع از خود را کاسته و هزینه های نظامی آمریکا را بیش از اندازه پیش بینی شده بالا ببرد.

حامیان این سیستم اتحاد و ائتلاف فعلی تا حد امکان هزینه های نظامی آن را کم جلوه می دهند. سیستم های حسابرسی وزارت دفاع تخمین این هزینه ها را دشوار می کند و بیانیه و اعلامیه ای رسمی وجود ندارد که به درستی میزان هزینه پنتاگون در خاورمیانه، اروپا و آسیا را مشخص کند. بنابراین چاره ای جز تخمین زدن نسبی هزینه های این استراتژی کلان سیاست خارجی وجود ندارد. اگر آمریکا در تعهدات برون مرزی خود درایت بیشتری به خرج می داد، این امکان وجود داشت که یک پنجم هزینه های نظامی آن کاهش پیدا کند و نهایتا به یک صد میلیارد دلار بنا بر ارزش فعلی ارز برسد. شاید مبلغی که از بودجه نظامی کم می شود اندک به نظر برسد، اما همین مبلغ می تواند کسری بودجه را جبران کند و صرف ارتقای زیرساخت های کشور شود.

جنگ هایی که آمریکا بر سر اعتبار به راه انداخته نیز از دیگر هزینه های این سیستم اتحاد و ائتلاف هستند. جنگ های بالکان در دهه 1990 در این طبقه بندی جای می گیرند. در حال حاضر نیز حامیان سیاست خارجی فعلی معتقدند که آمریکا باید به اوکراین در جنگ با روسیه کمک کند و برای حفظ اعتبار خود باید تلاش کند که دولت بشار اسد در سوریه کنار برود. تعهد به دفاع از متحدان در نقاط مختلف، کشور را نسبت به پرستیژ نظامی و سیاسی خود حساس می کند و آن را به این باور می رساند که جنگ های کوچک باید انجام شود تا جلوی جنگ های بزرگ گرفته شود.

سومین هزینه این اتحادها تعهد به جنگ هسته ای است. این موضوع در زمان جنگ سرد تجربه شد. چالش گر اصلی اروپا، روسیه چالش گر اصلی ژاپن، چین و چالشگر اصلی کره جنوبی، کره شمالی است. برای دفاع از این مناطق و جلوگیری از جنگ علیه متحدان، آمریکا ناگزیر است که چالشگران را به این باور برساند که در صورت حمله آنها به متحدان خود، از گزینه سلاح هسته ای علیه آنها استفاده می کند. آیا این تعهدات هسته ای به لحاظ استراتژیک ضرورت دارد؟ شاید چنین تعهدی در دوران جنگ سرد ضروری بود. اما امروزه نمی توان ادعا کرد که این چالشگران توان غلبه بر متحدان آمریکا را دارند.

در نهایت می توان گفت که این اتحادها یک خطر اخلاقی ایجاد می کنند. تضمین های بیش از اندازه آمریکا به این کشورها آنها را تشویق می کند که دست به رفتارهای خطرناک بزنند. این موضوع در مورد اروپا و ژاپن مشتمل بر حداقل خرید تجهیزات نظامی می شود. به طور مثال در ناتو همه کشورها به استثنای 4 کشور کمتر از دو درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینه های دفاعی می کنند.

منافع اتحادها و ائتلاف ها

اما در بخش بعدی باید به منافع حاصل از این سیستم اتحاد و ائتلاف پرداخت. در دوران جنگ سرد، آمریکا از این کشورها حمایت دفاعی کرد تا مانع از جذب آنها به سوی شوروی شود و بدین ترتیب قدرت نظامی خود را بالا ببرد. روسیه تنها سایه ای از اتحاد جماهیر شوروی سابق است. پوتین اگر خواهان غلیه بر اروپا باشد – حتی بدون حضور آمریکا در اروپا و حمایت از آن – به توان نظامی به مراتب بزرگتری نیاز دارد. آلمان و فرانسه توان لازم را برای مقابله با روسیه دارند. اندازه اقتصاد این دو کشور روی هم 4 برابر اقتصاد روسیه است. بنابراین منافع آمریکا از عضویت در ناتو ناچیز است.

تعهدات آمریکا در آسیا واجد معنای استراتژیک بیشتری است، اما در این حوزه هم باز آمریکا بیش از اندازه درگیر شده است. ژاپن می تواند طعمه قابل توجهی برای چین باشد. اقتصاد بزرگ چین در حال رشد است، اما نرخ رشد آن نسبت به دو دهه اخیر کم تر شده است. از طرف دیگر ژاپن هم به دلایل جمعیت شناسانه در حال کوچک شدن است. بنابراین چین از انگیزه کمی برای غلیه نظامی بر ژاپن برخوردار است، زیرا قدرت نسبی آن بدون تحمل هزینه های جنگ در حال افزایش است. افزون بر این سیستم های نظامی آنتی اکسس- آنتی دینایل که از سوی چین برای جلوگیری از ورود آمریکا به آب های دریای چین جنوبی و دریای چین شرقی تعبیه شده، می تواند متقابلا از سوی همسایگان چین در پاسیفیک نیز مورد استفاده قرار بگیرد و بدین ترتیب ضامن امنیت آنها شود. تنها موضوعی که باقی می ماند توانمندی هسته ای چین خواهد بود. در حال حاضر به نظر می رسد که چین اهتمامی به استفاده از توانایی اندک هسته ای خود برای توسعه طلبی ندارد و اگر در آینده چنین تصمیمی بگیرد، ژاپن و کره جنوبی هم می توانند به سرعت تبدیل به کشورهایی هسته ای شوند. به طرز عجیبی به نظر می رسد که چین روی آمریکا برای ممانعت از هسته ای شدن این دو کشور حساب باز می کند. با همه اینها تعهدات امنیتی آمریکا در آسیا واجد معنای استراتژیک تریست، زیرا بر خلاف روسیه، چین قدرتی در حال گسترش است و اگر چه خیلی بعید است، اما سلطه چین بر عمده جزایر کوچک اطراف خود می تواند نهایتا اقتدار آمریکا بر حوزه دریایی را به چالش بکشد. این اقتدار، مزیتی استراتژیک برای آمریکا است که باید به هر قیمتی از آن دفاع شود.

از آنجایی که روی سیستم اتحاد و ائتلاف آمریکا حساسیت زیادی وجود دارد، به ندرت در مورد آن بحث می شود. در مقابل همواره سخن از تهدیدی به میان می آید که چین و روسیه متوجه نظم بین الملل قانون محور فعلی می کنند. این نظم تنها یک سیستم اتحاد و ائتلاف نظامی و یک سیستم تجاری است که آمریکا برای برپا کردن جنگ سرد، به وجود آورد. روسیه و چین خواهان یک رابطه مبادله ای با این نظم هستند. آنها نمی خواهند جزئی از این نظم باشند و مایل نیستند این نظم بی رحمانه تا مرزهای آنها بسط پیدا کند.  آیا این نظم مطلوب است؟ بدون شک این نظم برای آمریکا مطلوب است، اگر چه محاسبه منافع آن دشوار است و اغلب در مورد آنها اغراق شده است. آیا این نظم به قدری برای منافع ملی آمریکا ضرورت دارد که این کشور مجبور باشد بیش از اندازه به دفاع از متحدان متعهد شود؟ به طور کلی می توان به این سوال پاسخ منفی داد.

منبع: نشنال اینترست / ترجمه: زکیه یزدان شناس

کلید واژه ها: سیستم اتحاد و ائتلاف آمريكا


نظر شما :