دلایلی که کردهای عراق را به مهاجرت واداشت
ترجیح رفاه و آسایش بر آرمان دولت کُردی
نویسنده: محمدعلی دستمالی، کارشناس مسایل سیاسی منطقه
دیپلماسی ایرانی: در روزهایی که بحران سوریه و تداوم جنگ و ناامنی در این کشور و آواره شدن بیش از پنج میلیون شهروند سوری، در صدر اخبار رسانه های جهان قرار گرفته و این موضوع به یکی از مهم ترین بحران های سیاسی، امنیتی و اقتصادی اروپا تبدیل شده، کمتر کسی به این واقعیت تلخ توجه می کند که کاروان آوارگان و مهاجرینی که در جستجوی پناه امن، غالبا از مسیر آب های ترکیه به سوی اروپا می روند، فقط مختص سوری ها نیست و در این مسیر، هنوز هم تعداد پناهجویان افغانی، ایرانی، بنگلادشی و غیره و ذالک کم نیست. در همان حال، ممکن است خیلی ها به این موضوع هم توجه نکنند که در همین روزها و هفته ها، ده ها هزار نفر از کردهای عراقی نیز که اتفاقا معضلات آنها شباهتی به مشکلات شهروندان سوری ندارد، راه اروپا و جستجوی پناه را در پیش گرفته اند. برای این که درک روشن تری از این موضوع داشته باشیم، آمارهای رسمی اعلام شده از سوی مسئولین عراقی را مرور کنیم تا شاید عمق فاجعه را بیشتر و روشن تر دریابیم. دشتی جمال دبیرکل امور مهاجرین عراق در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز ششم ماه جاری میلادی اعلام کرد که در طول دو ماه اخیر، 134 شهروند پناهجوی عراقی در آب های اژه غرق شده اند که غالب آنها از کردهای اقلیم کردستان بوده اند. او در ادامه افزود، در کمتر از دو سال اخیر، دویست هزار شهروند اقلیم کردستان عراق، در جستجوی پناهندگی، از طریق ترکیه راه اروپا را در پیش گرفته اند. در این میان بخش کوچکی از این افراد توانسته اند سر از سوئد، آلمان، فنلاند، دانمارک، هلند و بلژیک و فرانسه دربیاورند و بقیه افراد غالبا در ترکیه و یونان، بلاتکلیف مانده اند. او از نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان تقاضا کرد تا با هزینه های دولتی، ترتیبات انتقال اجساد پناهجویان مغروق از ترکیه به اقلیم را فراهم کند و از آنکارا بخواهد در مورد سرکوب باندهای بزرگ قاچاق انسان، جدیت بیشتری به خرج دهد.
انتشار این خبر در شرایطی است که شبکه های تلویزیونی ترکیه، پرده از فعالیت کارگاه های کوچک زیر راه پله های پاساژهای کوچکی برداشتند که جلیقه های نجات شناگران را با استفاده از مواد تقلبی و نامقاوم در برابر نفوذ آب، به قیمت سی لیره در اختیار شبکه های قاچاق انسان می گذارند و این جلیقه ها تاکنون جان ده ها پناهجو را گرفته است و این در حالی است که جلیقه های واقعی نجات ۹۰ لیره قیمت دارند! البته تجارت بزرگ قاچاق انسان، شامل چندین صنف و گروه کوچک و بزرگ است که دلال ها، اقامتگاه های مخفی و غیربهداشتی، صاحبان قایق ها و ماهیگیران محلی، رانندگان، جاعلین گذرنامه و گروه های دیگر، دیگر حلقه های آن را تشکیل می دهند که شرح فعالیت های آنان و ارتباط این گروه های ترکیه ای با مافیاهای بزرگ اروپایی، مجالی دیگر می طلبد و آن چه که هدف اصلی این نوشتار است، شرح اهمیت مهاجرت دویست هزار کُرد عراقی در یک بازه زمانی کمتر از دو سال است که با توجه به جمعیت تقریبی پنج میلیون نفری کردهای عراق، آمار بالا و قابل توجهی است. این در حالی است که راه انتخاب شده از سوی کردهای عراقی مهاجر، سفر به ترکیه و برگزیدن راه دشوار و پرمخاطره دریا است و چه بسا اگر یک مرز زمینی و کم خطرتر و کم هزینه تر وجود داشت، شاهد مهاجرت تعداد بسیار بیشتری از کردهای عراقی می بودیم.
دلایل مهاجرت کردهای عراقی
مهاجرت کردها، سابقه ای طولانی دارد و به ویژه در هر دو سده نوزدهم و بیستم، بسیاری از کردها، از هر دو طیف نحبگان و انسان های عادی، بنا به دلایل متعدد، به سوی کشورهای همجوار و سپس به سوی روسیه، مصر و بعدها هم به طرف آمریکا، انگلیس، سوئد و فرانسه مهاجرت کردند. اتفاقا نخستین روزنامه کُردی به نام «کردستان» و توسط یکی از اعضای خاندان فرهیخته و ناسیونالیست «بدرخان»های کُرد ترکیه در سال 1898 میلادی در قاهره مصر چاپ شده و از این جهت می توان گفت، مهاجرت برای کردها، همواره جدای از این که حامی، تقویت کننده و الهام بخش تقویت اندیشه ها و اهدف ناسیونالیستی آنان بوده، زمینه برقراری روابط جهانی، جلب توجه افکار عمومی کشورهای مختلف و تزریق پول به احزاب، نهادهای کُردی و خانواده های کُرد نیز بوده است. این مهاجرت ها در دوران بعث و فعالیت احزاب و گروه های کُردی به اوج خود رسید و چهره هایی همچون ملا مصطفی بارزانی، ابراهیم احمد (رمان نویس و سیاستمدار و پدرزن جلال طالبانی)، جلال طالبانی، نوشیروان مصطفی، در کشورهایی همچون روسیه، آمریکا، انگلیس، لبنان و سوریه مدت ها اقامت کردند و مبارزات داخل را از آنجا هدایت می کردند. اما پرسش اینجاست: در شرایط فعلی که تهدیدات امنیتی و سیاسی، جان کردهای عراقی را تهدید نمی کند و صاحب یک ساختار سیاسی و اقتصادی نیمه مستقل شده و آرام آرام در حال حرکت در مسیر اعلام استقلال و ایجاد دولت کُردی هستند، چرا آمار مهاجرین بالا رفته و کار به جایی رسیده که در کمتر از هجده ماه، دویست هزار کُرد از اقلیم کردستان عراق به شکل غیرقانونی از اقلیم کردستان عراق و از طریق مسیر آبی ترکیه راه اروپا را در پیش بگیرند؟ در همین جا، ذکر این نکته نیز لازم است که این آمار به خاطر رسمی بودنش، اتفاقا می تواند محل تردید باشد و از آنجایی که مهاجرت غیرقانونی، پنهانی و ناپیدا است، چه بسا ممکن است میزان مهاجرین در همین مدت، حتی بیش از دویست هزار نفر باشد.
در بسیاری از رسانه های اقلیم کردستان عراق، از این موضوع صحبت می شود که دلیل اقتصادی، مهم ترین دلیل مهاجرت های غیرقانونی است. در چند ماه اخیر، اختلافات اربیل – بغداد به اوج خود رسیده و تقریبا حقوق معوقه و پرداخت نشده همه کارمندان، معلمین و نیروهای پیشمرگ، به سه ماه می رسد و رکود قابل توجهی بر اقلیم کردستان عراق سایه افکنده است. اما این همه ماجرا نیست و موضوع مهاجرت کردهای عراقی، پیچیده تر از آن است که بتوان برای آن، صرفا دلیل اقتصادی بیان کرد.
واقعیت عینی و ملموس در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در اقلیم، نشان دهنده این است که در مقطع کنونی، احتلافات داخلی احزاب کُردی به اوج خود رسیده و با وجود آن که مدتهاست اربیل و آنکارا، بغداد و واشنگتن را در برابر عمل انجام شده قرار داده و نفت اقلیم را از طریق بندر جیحان، به بازارهای جهانی می فرستند و می فروشند، اما زندگی روزانه قاطبه شهروندان اقلیم، با سختی، مشقت، گرانی و فقر و محرومیت همراه شده و تامین هزینه های جاری وزارتخانه ها و ادارات و نهادهای مختلف اقلیم که به شدت سنگین و بوروکراتیک شده و صدها هزار نفر کارمند دارند، برای نیچروان بارزانی، سخت است. به موازات این مشکل بزرگ، قیمت نفت به شدت پایین آمده، اختلاف با بغداد میزان نقدینگی و ارسال بودجه اختصاصی مناطق کردنشین را سخت و پیچیده کرده، جنگ با داعش هزینه ها و مصارف سرسام آوری برای اقلیم به وجود آورده و ورود بیش از یک و نیم میلیون نفر آواره عراقی و سوری به اقلیم کردستان عراق، تنگناهای بسیاری به وجود آورده است. با این وجود، نگارنده همچنان بر این باور است که این ها، دلیل مبنایی و عمده مهاجرت کردهای عراقی به اروپا نیست. به این خاطر که کردها، در همان مناطق و در دهه های گذشته، شرایط سخت تری را نیز تجربه کرده اند و از دیگر سو، ناگفته پیداست که افرادی که راه مهاجرت را در پیش می گیرند، دست کم چند هزار دلار برای سفر به ترکیه و ارتباط با دلالان و عوامل شبکه های قاچاق انسان در اختیار دارند و چنین نیست که این افراد، از شهروندان بسیار فقیر و گرسنه در اقلیم باشند. البته بگذریم از این که، همین الان هم بسیاری از مسئولین مهم اقلیم کردستان عراق، دارای تابعیت یک کشور اروپایی هستند و بسیاری از آنان، همسر و فرزندان خود را برای تحصیل و زندگی، به محیط امن و سرشار از رفاه خارج از کردستان فرستاده اند!
رنگ باختن آرمان دولت کُردی
با وجود آن که فروش نفت و روند پرافتخار و اثرگذار مبارزه نیروهای پیشمرگ کُرد در برابر با داعش و نیز روابط دیپلماتیک گسترده مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق و در همان حال ضعف دولت مرکزی بغداد، مجموعا شرایط خوب و مطلوبی را برای حرکت به سوی اعلام استقلال و ایجاد دولت کُردی فراهم آورده است، قاعدتا باید در چنین شرایطی، نه تنها کسی از کردستان بیرون نمی رفت، بلکه انتظار می رفت، ده ها هزار نفر شهروند کُرد عراقی مقیم کشورهای اروپایی نیز به دیار خود بازگردند و طعم استقلال و آزادی ورژن کُردی را بچشند اما در عمل چنین نشده و همچنان که گفتیم، در مدت زمانی اندک، دویست هزار نفر، راه پر از ریسک و خطر پناه جستن در اروپا را در پیش گرفته اند. تردیدی نیست که این واقعیت، پیش از هر چیز نشان دهنده این است که دست کم برای این تعداد از شهروندان، آرمان ایجاد دولت کُردی رنگ باخته و آنان، رسیدن به رفاه و آسایش فردی و تنعم و تلذذ از غرب را بر زیستن در یک کردستان آزاد و مستقل، ترجیح می دهند. شاید آنان از رویدادهای مرتبط با تحولات سیاسی و حزبی و اقتصادی مرتبط با اقلیم، دریافته اند که سالی که نکوست از بهارش پیداست. به این معنی که، در حال حاضر، بنا به اعتراف خود مسئولین اقلیم، فساد مالی و اداری، تبعیض و بی عدالتی در تقسیم قدرت، مقام و منابع، اختلافات حزبی و برخورداری بی حساب و کتاب و بی پایان خاندان ها و مسئولین رده بالا و فرزندان آنان از دلارهای نفتی، اقشار دور از قدرت را ناامید کرده و به این واقعیت رسیده اند که اگر قرار باشد چیزی به نام دولت مستقل ایجاد شود، باز هم سر آنان بی کلاه می ماند. در همین حال، نباید از ذکر این واقعیت نیز غافل بمانیم که مهاجرین پناهجوی کُرد عراقی نیز همچون بسیاری دیگر از مهاجرین شرقی، در تصورات و قضاوت های خود در مورد اروپا، در رویای رسیدن به یک بهشت اجتماعی و فرهنگی نیز هستند که در آن «سبک زندگی» (lifestyle) مطلوب و خواستنی و زیبایی وجود دارد که نظیر آن را در سینما، تلویزیون و اینترنت دیده اند و لازم است که این موضوع نه تنها برای سران و مسئولین اقلیم کردستان عراق، بلکه برای دولتمردان دیگر کشورهای شرقی منطقه ما، محل تامل و دغدغه جدی باشد.
نظر شما :