با وجود دفاع روسیه از منافعش
راهبرد ایران در سوریه چیست؟
وصفی الامین، السفیر 10/10/2015 ترجمه: ایرج معتمدی
دیپلماسی ایرانی: استقرار نیروهای نظامی روسیه در شبه جزیره کریمه تاکیدی عملی بر جدیت مسکو در پایبندی به ایده نظامی تازه ای بود که پوتین تقریبا یک ماه قبل از الحاق کریمه به روسیه آنرا طراحی کرده بود. سیاست تازه کرملین در قبال کریمه همچنین نشانه روشنی بر تغییرات بنیادین در رویکرد روسیه نسبت به گسترش ناتو به شرق بود زیرا ناتو بعنوان تهدید امنیت ملی روسیه در حال گسترش یافتن در مرزهای روسیه از اروپا تا آسیای میانه بوده است. روسیه اخیرا بصورت مستقیم در محاصره برخی تهدیدات میدانی قرار گرفته بود؛ افزایش تنش در اوکراین، استقرار پایگاه های نظامی ناتو در مرزهای روسیه و موضوع سپر دفاع موشکی از جمله این تهدیدات بشمار می روند چنان که قرار نیست فهرست این تهدیدهای راهبردی علیه روسیه با افتادن سوریه به دامان آمریکا پایان پذیرد.
دخالت نظامی ناگهانی و توفنده روسیه در میدان جنگ در سوریه در درجه اول دفاع این کشور از امنیت و منافع و نقش این کشور همچنین دفاع از کشورهای اوراسیا تلقی می شود بنابراین هر گونه شکست و ناکامی روسیه در دفاع از سوریه نه تنها بمنزله اخراج نهائی این کشور از منطقه خواهد بود بلکه با تهدید مستقیم علیه امنیت روسیه ( از منطقه خاورمیانه) در واقع اعتبار مسکو نزد کشورهای حوزه اوراسیا مخدوش خواهد شد؛ نتیجه چنین روندی گسترش انقلاب های رنگین در حیات امنیتی روسیه بلکه در داخل این کشور خواهد بود. با سقوط سوریه در دامان غرب ، طرح احداث خط گاز از قطر به طرف سوریه، لبنان و اسرائیل اجرا خواهد شد؛ همین خط گاز قرار است از مسیر سوریه به ترکیه و سپس اروپا برود و در صورت احداث چنین خطی ، روسیه از نظر اقتصادی محاصره خواهد شد چون از ابزار فشار سیاسی علیه اروپا یعنی نیاز اروپائی ها به گاز روسیه محروم خواهد شد. سوریه ای که به دامان آمریکا افتاده باشد برای مسکو به معنای گسترش جنگ تکفیری ها در جمهوری های مسلمان نشین روسیه تعبیر خواهد شد. سقوط سوریه همچنین سقوط عراق و لبنان و تکمیل محاصره کامل ایران به عنوان زمینه سرنگونی نظام سیاسی این کشور را در پی خواهد داشت و بدین وسیله اذیت و آزار چین برای آمریکائی ها راحت تر خواهد بود زیرا چین به صورت راهبردی نیازمند نفت حوزه خلیج فارس بعنوان ذخایر احتیاط انرژی خود است.
روسیه در وهم و خیال توانمندی خود برای نابودی تروریست ها در سوریه نیست چنان که علاقه چندانی هم برای ورود به میدان جنگ در سوریه نداشته است. هدف روسیه آن است که ترتیب اولویت های نزاع در منطقه را تغییر دهد به این صورت که از ضعف سیاسی و اقتصادی اروپا همچنین از گرفتاری متحدان منطقه ای آمریکا استفاده کند زیرا ترکیه گرفتار مشکلات داخلی است و سعودی هم بازنده جنگ فرسایشی در یمن شده و اسرائیل هم با تهدیدهای بقا و ادامه حیات مواجه است؛ علاوه بر اینها جنگ آمریکا و نیروهای ائتلاف بین المللی علیه تروریسم در پیشگیری از پیشرفت زمینی تروریست ها نیز شکست خورده است. روسیه سعی کرده است با اتکای به رعایت موازین و مقررات بین المللی و برای پوشش مشروعیت دخالت نظامی و کمک به سوریه به درخواست رسمی دولت سوریه تمسک جوید؛ بر خلاف ائتلاف بین المللی زیر نظر آمریکا که حاکمیت سوریه را نقض کرده است.
بدون شک پوتین و دستگاه حکومت وی به خوبی می دانند که کشورشان تحمل هزینه های اقتصادی گرفتار شدن طولانی مدت در این جنگ را ندارد زیرا تجربه های قبلی در ویتنام، عراق، افغانستان، یمن و جاهای دیگر پیش چشمشان است همچنین نیک می دانند که حملات هوائی علیه تروریست ها نمی تواند جنگ را تمام کند چون نمونه این راهکارها قبلا تجربه شده است. این که گفته می شود هدف روسیه حمایت مستقیم هوائی از عملیات زمینی ارتش سوریه است تا مثلا به پیشرفت نیروی زمینی سوریه کمک کند نیز گزافه گوئی بیش نیست حداقل آن که نابودی گروه های مسلح در سوریه و عراق خط قرمز آمریکا و ناتو است.
هدف از حضور مستقیم نظامیان روسیه در سوریه در واقع حمایت از نظام سوریه در تضمین ادامه حیاتش در ساحل است تا بدین وسیله امکان شکسته شدن محاصره غربی ها علیه نظام سوریه در این منطقه فراهم شود. هیچ نشانه ای دال بر این که هدف اساسی از حضور نظامی روسیه فراتر از تامین امنیت (سوریه مفید) مشتمل بر ساحل، دمشق و حمص باشد وجود ندارد و البته تامین امنیت همین بخش از سوریه هم به خاطر این که به نحوی به اهداف در عراق هم نزدیک می شوند کفایت خواهد کرد چون امکان تسلط بر دیگر طرح های انتقال نفت و گاز به سوریه را فراهم می کند ( منظور خط نفت و گازی که قرار است نفت و گاز خلیج فارس همچنین دو خط انرژی ایرانی و عراقی را از طریق صحرای تدمر به سواحل سوریه در مدیترانه برساند).
از مهمترین اولویت های روسیه در سوریه هدف گرفتن هزاران جنگجوی دارای تابعیت روسی در صفوف داعش و جبهه النصره و احیانا کشاندن تکفیری ها از قلمروی روسیه به سوریه است تا در این جا از شر آنها خلاص شود. هدف دیگر روسیه از دخالت مستقیم آن است که واشنگتن را وادار سازد تا منافع روسیه و امنیت ملی آن را در هر نوع ترتیبات آینده در منطقه و نظام جهانی در نظر بگیرد علاوه بر آن روسیه قصد دارد از این طریق تاکید کند که نظام چند قطبی بصورت واقعی محقق شده و لازم است آمریکا با این واقعیت کنار بیاید.
هر چند دخالت روسیه در سوریه امر تازه ای نیست ولی کیفیت نوین این دخالت به صورت فعلی سبب خواهد شد تا مدیریت بحران در سوریه بجای ایفای نقش قدرت های منطقه ای بر عهده دو قدرت بزرگ جهانی بیافتد و این دو قدرت در صحنه سوریه رو در روی همدیگر قرار گیرند و البته عواقب چنین مساله ای کاسته شدن از نفوذ برخی قدرت های منطقه ای و آسیب پذیر شدن منافع آنان خواهد بود؛ چنین موضوعی به ویژه برای متحدان واشنگتن در منطقه (دولت ها و دیگر تشکل های وابسته به آمریکا) مفید نخواهد بود. این موضوع درست است که دخالت نظامی روسیه در سوریه بیش از هر زمان دیگری سبب نگرانی متحدان آمریکا شده است اما از طرف دیگر همین موضوع باعث تحریک بسیار دیگری در جهان اسلام خواهد شد زیرا دخالت روسیه خاطرات افغانستان دهه 80 و چچن در دهه 90 را زنده خواهد کرد بنابراین گروه های زیادی از تکفیری ها برای مبارزه با روسیه جذب سوریه خواهند شد زیرا این گروه ها تجربه شکست دادن اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان با حمایت آمریکا و کمک به تجزیه شدن شوروی را دارند بنابراین چنین موضوعی به معنای افزایش تنش در سوریه خواهد بود. پرسش مطرح این است که اگر آمریکا تصمیم گرفت از طریق پشتیبانی نظامی گسترده و با کیفیت بالا از گروه های مسلح، نیروهای روسی را در باتلاق سوریه گرفتار کند آن گاه عملکرد روسیه چگونه خواهد بود؟ اگر تروریست ها موفق شدند برخی عملیات های انتحاری را علیه نظامیان و پایگاه های روسیه در سوریه را اجرا کند یا حتی تصمیم به واکنش علیه روسیه در خیابان های شهرهای روسیه گرفتند آن وقت روس ها چه خواهند کرد؟ اگر اردوغان یا اسرائیل طبق محاسبات غلط خود بیشتر پایشان در گرداب سوریه فرو رفت آن گاه روس ها چه خواهند کرد؟
امروزه سوریه تبدیل به بزرگترین مرکز تجمع نظامیان و جنگجویان در دنیا همچنین بزرگترین و خطرناک ترین منبع بدون حساب و کتاب اسلحه شده است. سوریه امروزه نمونه کوچکی از صحنه یک جنگ جهانی در محدوده جغرافیائی محدودی شده اما این صحنه کوچک آماده است تا به بدترین و خطرناکترین احتمالات تبدیل شود. این روزها آسمان سوریه پر شده است از جنگنده ها و موشک های بزرگترین قدرت های جهانی و منطقه ای و بر روی زمین آن سربازان و جنگجویان وابسته به بزرگترین کشورها و قدرت ها پراکنده شده اند و البته اهداف همگی آنها ضد همدیگر است و منافع همدیگر را در سوریه هدف گرفته اند چنان که برخی از این جنگجویان با تهدید ادامه بقا مواجه شده اند و برخی دیگر منافع ملی خود را در معرض خطر مستقیم می بینند. اینک صحنه سوریه تبدیل به بزرگترین منبع تهدید علیه ثبات منطقه و جهان شده و ورود نظامی روسیه آن را وارد مرحله تازه ای از پیچیدگی و خطر بیشتر کرده است و البته نتایج بحران سوریه، نقشه جدید جهانی را تعیین خواهد کرد.
روسیه با راهبردی روشن وارد معرکه سوریه شده و افزایش تنش را به خاطر دخالتش بعید ندانسته است با این حال هدف اصلی اش تقسیم حوزه نفوذ و منافع با آمریکا به ویژه پس از توافق هسته ای ایران با قدرت های جهانی است. روسیه صرفا قصد دفاع از منافع و امنیتش را دارد بنابراین به هیچ وجه حاضر نیست ملزومات و مقررات رقابت و نزاع با آمریکا که خود آمریکا وضع کننده این مقررات است را زیر پا بگذارد. روسیه هیچ گاه تعهد خود به حفظ امنیت اسرائیل را فراموش نخواهد کرد. این درست است که رهبری روسیه فعلا نیاز ضروری به محور مقاومت پیدا کرده و اهمیت مقطعی همکاری با این محور را دریافته است اما اگر زمانی رویکرد روسیه در سوریه با محور مقاومت زاویه پیدا کرد آن گاه واکنش محور مقاومت چگونه خواهد بود؟ ابزار فشاری که محور مقاومت می تواند علیه روسیه بکار گیرد چه می تواند باشد؟
پرواضح است که روسیه سعی در احیای اعتبار و مشروعیت حکومت سوریه دارد علاوه بر آن روسیه ترجیح می دهد با کشورها و نیروهای ضدآمریکائی و ضد تکفیری کار کند چنان که روسیه به منطقه خاورمیانه از زاویه فرقه گرائی های دینی و نژادی نمی نگرد و اساسا از چنین رویکردی پرهیز دارد. روسیه در عملیات خود میان گروه های تروریستی هیچ تمایزی قائل نمی شود؛ بر عکس راهبرد آمریکائی که مبتنی بر تقسیم منطقه به فرقه ها و گروه ها و ادیان مختلف است و برخی تروریست ها را میانه رو و برخی دیگر را تندرو توصیف می کند.
پرسش دیگر این است که اگر روسیه نتواند برنده این نبرد شود آیا مصلحتش اقتضا خواهد کرد تا به طولانی شدن جنگ در سوریه و عراق کمک کند تا بدین وسیله برای مدتی قلمرو خود را از جنگ دور نگه دارد؟ طرح ایران برای جلوگیری از سوء استفاده محور آمریکائی در بحران سوریه و تبدیل کردن آن به منازعه ایرانی- روسی چیست؟ چگونه محور مقاومت قصد دارد از حضور نظامی روسیه برای تقویت موقعیت سیاسی و نظامی خود بهره ببرد؟ ماموریت (اتاق هماهنگی های امنیتی روسیه، ایران، عراق و سوریه) چیزی بیشتر از آن که طی 5 سال گذشته بوده نمی باشد اما آیا در شرایط جدید ایران قصد تبدیل کردن آن به یک تشکل منطقه ای دارد؟ آیا محور مقاومت پیشروی روسیه را به منزله انزوای آمریکا می داند؟ آیا آمریکائی ها حاضر به پذیرش دستاوردی برای روس ها در سوریه می شوند؟ آیا عراقی ها تشویق به درخواست جدی کمک از روسیه می شوند؟ آیا مسکو برای کمک به عراقی ها تشویق خواهد شد؟ آیا منطقی است که آمریکا و ناتو برای واکنش آماده نشوند؟
نظر شما :