رسایی: دستی که توافق بد را امضا کند میشکنیم
حمید رسایی یک روز بعد از هشدار رئیس مجلس درباره کسانی که پشت رهبری پنهان می شوند و دولت و تیم مذاکره کننده را تخریب می کنند، دست به قلم شد و بازهم مانند دو سال گذشته با کنار هم گذاشتن برخی مواضع رهبری و برخی نظرات شخصی خود، رئیس جمهور را تهدید به بررسی عدم کفایت سیاسی، در صورت امضای توافقی که رسایی آن را «بد» می داند، کرد.
او در یادداشت روز گذشته خود ابتدا به یکی از جملات دکتر علی شریعتی استناد کرده که گفته بود: «من به عنوان کسی که رشته کارش تاریخ و مسائل اجتماعی است. ادعا می کنم که در تمام این دو قرن گذشته در زیر هیچ قرارداد استعماری، امضای یک آخوند نجف رفته نیست؛ درحالی که در زیر همه این قراردادهای استعماری، امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ رفته هست!»
رسایی در ادامه با بیان اینکه دولت روحانی در آستانه توافقی قرار دارد که طرف غربی در آن مطالبات غیرقانونی مطرح کرده، در ادامه آورده است: «دولت یازدهم در جایگاهی قرار گرفته که روحانی می تواند با رد این شرایط استعماری، یک بار دیگر مصداق این واقعیت تاریخی و برداشت مورخین و جامعه شناسان و کسانی همچون شریعتی شود یا آن را نقض کرده و نام حسن روحانی را به عنوان اولین آخوندی که یک قرارداد استعماری را امضا کرده است، به ثبت برساند».
رفراندوم ٩٢ به روایت رسایی
اما ادامه یادداشت رسایی، حاوی ادعایی جالب است: «اگر برای این موضوع رفراندوم هم برگزار شود، بدون تردید ایستادگی مسئولان جمهوری اسلامی در برابر زیاده خواهی های مستکبرین و پافشاری بر حقوق هسته ای، نتیجه ای است که اکثریت قریب به اتفاق آرای چنین رفراندومی را به خود اختصاص خواهد داد».
نکته جالب درباره این بخش از یادداشت رسایی این است که او نتیجه انتخابات سال ٩٢ را دلیل صحت ادعای خود گرفته و نوشته است: « مهم ترین دلیل برای صحت این ادعا، انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است. سال ٩٢ انتخابات ریاست جمهوری در حالی با شش کاندیدا به نقطه رأی گیری از مردم رسید که موضوع انرژی هسته ای یکی از مهم ترین دغدغه های مردم و از جمله مهم ترین شعارهای انتخاباتی کاندیداها بود.
در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، هیچ یک از کاندیداها برای جذب آرای مردم، کوتاه آمدن در برابر زیاده خواهی دولت های غربی و دست کشیدن از دانش هسته ای و پذیرش شروط ظالمانه را به عنوان شعار انتخاباتی خود و راهکاری برای لغو تحریم ها انتخاب نکردند، بلکه برعکس هر شش کاندیدا بر دفاع از حقوق قانونی ملت ایران در بهره گیری از دانش هسته ای و رفع کلیه تحریم های ظالمانه ای که به بهانه موضوع هسته ای وضع شده اند، تأکید داشتند».
رسایی در حالی در یادداشت خود، وعده های انتخاباتی روحانی درباره پرونده هسته ای را مشابه وعده های شش کاندیدای دیگر می داند که روحانی یک هفته پیش از انتخابات در برنامه «رویکردها و برنامه» در شبکه چهار سیما گفته بود: «سانتریفیوژها باید بچرخد و زندگی مردم نیز باید بچرخد؛ باید یادمان باشد کشور توسعه می خواهد؛ ما برای بمب که هسته ای نمی خواهیم، به دنبال توسعه ایم و اگر دنبال توسعه هستیم باید درست رفتار کنیم و این بسیار تدبیر می خواهد».
او بلافاصله پس از انتخابات هم در نشست خبری ٢٧ خرداد خود اعلام کرده بود: «الان ﻣﺎ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﺎﺻﻰ هستیم، ﻓﻜﺮ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﻣﺎ ﺭﺍﻩ هاﻯ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﺳﺎﺯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺩﺍﺭﻳﻢ». در آن نشست خبری به جز تاکید بر «اعتمادسازی»، گام های پیش رو نیز از سوی روحانی این گونه اعلام شد: «ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻗﺪﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﺤﺮﻳﻢ ﺟﺪﻳﺪﻯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻛﺎﻫﺶ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﻮﺩ».
در آن جلسه، روحانی قول شفاف سازی بیشتر در برنامه هسته ای ایران را داد تا اختلاف نظرهای ایران و غرب بر سر این مسئله کاهش پیدا کند. این وعده هایی است که روحانی در زمان انتخابات داده بود و حالا رسایی نتیجه انتخابات ٩٢ را به گونه ای دیگر روایت می کند تا درخواست رئیس جمهور برای برگزاری رفراندوم درباره مسئله هسته ای را پاسخ دهد.
حمله به معتمدان رهبری
اما قسمت مهم یادداشت رسایی، بخش های پایانی آن است. در یکی از بخش های پایانی این یادداشت، رسایی آورده است: «تیم مذاکره کننده اگر مذاکرات را به توافقی با رعایت خطوط قرمز تعیین شده از سوی رهبر معظم انقلاب برساند یا به توافقی که خطوط قرمز امام خامنه ای در آن رعایت نشده تن ندهد، علاوه بر اینکه استمرار وجود چنین صفاتی را در خود نشان می دهد، با استقبال یکپارچه همه آحاد ملت- موافقان و منتقدان خود ـ مواجه خواهد شد، اما اگر به توافقی تن دهد که خطوط قرمز تعیین شده از سوی امام خامنه ای در آن نقض شده باشد، در حقیقت سند بی دینی، خیانت، بی غیرتی و امین نبودن خود را امضا کرده است».
او این سخنان را درباره کسانی به کار می برد که هفته گذشته، مقام معظم رهبری در وصفشان گفته بود: «بنده هیأت مذاکره کننده را - همین دوستانی که این مدت این زحمات را بر دوش گرفته اند - هم امین می دانم، هم غیور می دانم، هم شجاع می دانم، هم متدین می دانم؛ این را همه بدانند.
اکثر حضاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر ندارید؛ اگر شما هم از محتوای مذاکرات و جزئیات مذاکرات و آنچه در مجالس می گذرد مطلع بودید، به بخشی از آنچه بنده گفتم، حتما اذعان می کردید.
من البته علاوه بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک می شناسم، بعضی را از دور با سوابقشان می شناسم؛ اینها مردمانی هستند متدین و امین؛ اینها امین اند؛ قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش می کنند برای این کار. انصافا غیرت ملی هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیری از کسانی قرار می گیرند - که حالا نمی خواهم تعبیرِ متناسب واقعی را بکنم، چون گاهی تعبیرهایی هست که واقعاً شایسته آن تعبیرند، اما خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم - و انصافا در مقابل آنها با شجاعت کامل، با دقت کامل مواضع خودشان را بیان می کنند، دنبال می کنند و تعقیب می کنند.
این را همه توجه داشته باشند که انتقادکردن آسان تر از عمل کردن است. عیب های طرف مقابل را در آن عرصه ای که قرار دارد، ما راحت می بینیم، درحالی که خطرات او، دشواری های او، نگرانی های او، مشکلات او را انسان نمی بیند. مثل این است که شما کنار یک استخری ایستاده اید، دارید تماشا می کنید؛ یک نفر هم رفته است روی ارتفاع، از ده متری می خواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه می زند، شما که اینجا کنار استخر ایستاده اید، می گویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است اما شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن ده متری به آب یک نگاهی بکنید، آن وقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است.
[البته ] این حرف من مانع از انتقاد نشود؛ انتقاد بکنید لکن توجه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضی از عیوبی را که ما در انتقادمان ذکر می کنیم ممکن است می دانند، [اما] خب به این نتیجه رسیده اند یا ضرورت ها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگری. البته بنده نمی خواهم بگویم اینها معصوم اند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یک جاهایی در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، اما مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم».
خط و نشان برای رئیس جمهور و دیپلمات ها
اما رسایی حرفی را که شامگاه شنبه در سخنرانی خود در قزوین گفته بود، در نهایت در پایان این یادداشت هم نوشت تا همه مراد خود از بیان سخنان قبلی را عیان کند: «اگر آنچه در روزهای پیش رو محقق می شود، توافق بد و نقض خطوط قرمز تبیین شده و بی توجهی به ملت ایران باشد، از دو حال خارج نیست:
عبور دولت از خطوط قرمز تعیین شده توسط امام خامنه ای به معنای آن است که آقای روحانی از ابتدا به اصول قانون اساسی و اصل ولایت فقیه اعتقادی نداشته و همچنین در شعار ولایت مداری که سر می داد، صادق نبوده و نفاق به خرج داده است یا به معنای تأثیرپذیری رئیس دولت یازدهم از یک جریان انحرافی است، جریانی که دچار دگردیسی شده و برای نجات خود، به دنبال به مسلخ بردن حقوق ملت و آرمان های امام راحل(ره) و جاانداختن تز سازش در برابر ابرقدرت های ستمگر است.
امضای توافق بدون رعایت خطوط قرمز تصریح شده رهبری، یعنی جریان سازش بیرون از دولت، توانسته بر خلاف نص صریح قانون اساسی و بر خلاف شعارهای ولایت پذیری دولت یازدهم، نظراتش را بر رئیس دولت تحمیل کند و معنای هر دو فرض این است که رئیس دولت یازدهم، صلاحیت و کفایت سیاسی برای ادامه فعالیت خود را از دست داده است.
بنده بدون تردید می گویم که همه ما دستی که پای توافق خوب با همان شرایطی که رهبر معظم انقلاب تعیین کرده اند را امضا کند و یا پای توافق بد را امضا نکند و تن به ذلت ندهد، می بوسیم و همچنین دستی که پای توافق بد و ذلیلانه که خطوط قرمز رهبری معظم انقلاب در آن نقض شده را امضا کند یا چنین توافقی را برای ارائه به امام خامنه ای به ایران بیاورد، می شکنیم».
رسایی در حالی باز هم بر خطوط قرمز رهبری تکیه می کند و به تیم مذاکره کننده حمله می کند که مقام معظم رهبری، در دیدار هفته گذشته صراحتا با تاکید بر اینکه « دوستان مذاکره کننده در جریان نظرات ما هستند؛ جزئیات را با آنها در میان گذاشته ایم»، گفته بودند: «ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنی ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینه ای نباید داد، هیچ عقب گردی نسبت به بخشی از موضوعات نباید کرد؛ نه. به قدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینه دادن هم بودیم».
خط فردی یا جریانی
اما جدا از فرم و ادبیات نوشتار رسایی که مسبوق به سابقه است، نکته ای که در این میان، باعث می شود، نظرات او بیش از یک نظر فردی به عنوان سناریویی سازمان یافته تلقی شود، هم نوایی این نوشتار با برخی مطالب مطرح شده در روزهای اخیر و در نهایت پیش بینی مشترک این جریان از نتیجه مذاکرات است.
رسایی یک شب قبل از انتشار این یادداشت در سخنرانی خود در قزوین، درباره نتیجه مذاکرات این گونه هشدار داده است: «نقشه آمریکایی ها این است که طرحی را مطرح کنند و قبل از توافق برای تأیید در اختیار مقامات ایران قرار دهند و اگر ما پذیرفتیم آنها می گویند ما پیروز شده ایم و اگر رهبری نپذیرفت در جهان غوغا به پا کنند که ایران مقصر شکست مذاکرات است.
تیم مذاکره کننده ایران باید حافظ خطوط قرمز کشور باشد. آنها متن توافق را برای تأیید به ایران وارد نکنند و فریب بازی آمریکایی ها را نخورند. ما باید یا ذلت را بپذیریم یا محکم ایستاده و عزت ایران را حفظ کنیم. غربی ها روی ناموس ما دست گذاشته اند. ما در حال دفاع از ناموس خود هستیم. حال کسانی آمده اند و می گویند ناموس نان و آب نمی شود بدهید برود؛ نیروهای نظامی ما ناموس ما هستند؛ از لیبی و عراق عبرت بگیریم».
تأکید رسایی بر مخالفت با پذیرفتن توافق و موکول کردن امضای نهایی به نظر مقام معظم رهبری، در حالی منتشر می شود که روزنامه کیهان هم در شماره های شنبه و یکشنبه خود، همین خط را بر اساس «گزارش های رسیده به کیهان» و «برداشت های شخصی حسین شریعتمداری» پررنگ کرده بود.
کیهان در این باره نوشته بود: «بر اساس گزارشی که به کیهان رسیده، قرار است هر یک از طرفین مذاکره کننده در وین یعنی ایران و شش کشور گروه ١+٥، روز شنبه ١٣ تیرماه جاری - چهارم جولای- پیش نویس مورد اشاره را به کشورهای متبوع خود ببرند و نظر نهایی مسئولان بلندپایه کشورهایشان را درباره متن یادشده جویا شوند.
براساس همین خبر، قرار است تیم هسته ای کشورمان نیز روز شنبه با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب تکلیف کنند! و اما، پیش بینی نگارنده با توجه به سابقه حیله گری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیش نویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم! اگر این پیش بینی تحقق پیدا کند، از هم اکنون می توان به وضوح، درک کرد که چه فاجعه ای در پیش خواهد بود».
به نظر می رسد، این خط فکری که از روز شنبه و با نزدیک شدن به نقطه پایان مذاکرات، از سوی رسانه هایی همچون فارس و تسنیم و کیهان و چهره هایی همچون رسایی و شریعتمداری پیگیری می شود، آخرین تلاش طیف مخالفان دولت و مذاکرات برای بازماندن روزنه های حمله به دولت پس از توافق هسته ای است. توافقی که اگر نهایی شود، بخش وسیعی از ابزارهای این طیف برای حمله به دولت از دست آنها خارج خواهد شد و شاید به همین دلیل سناریوی جدید برای بازماندن برخی از راه های حمله به دولت طراحی شده است.
او در یادداشت روز گذشته خود ابتدا به یکی از جملات دکتر علی شریعتی استناد کرده که گفته بود: «من به عنوان کسی که رشته کارش تاریخ و مسائل اجتماعی است. ادعا می کنم که در تمام این دو قرن گذشته در زیر هیچ قرارداد استعماری، امضای یک آخوند نجف رفته نیست؛ درحالی که در زیر همه این قراردادهای استعماری، امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ رفته هست!»
رسایی در ادامه با بیان اینکه دولت روحانی در آستانه توافقی قرار دارد که طرف غربی در آن مطالبات غیرقانونی مطرح کرده، در ادامه آورده است: «دولت یازدهم در جایگاهی قرار گرفته که روحانی می تواند با رد این شرایط استعماری، یک بار دیگر مصداق این واقعیت تاریخی و برداشت مورخین و جامعه شناسان و کسانی همچون شریعتی شود یا آن را نقض کرده و نام حسن روحانی را به عنوان اولین آخوندی که یک قرارداد استعماری را امضا کرده است، به ثبت برساند».
رفراندوم ٩٢ به روایت رسایی
اما ادامه یادداشت رسایی، حاوی ادعایی جالب است: «اگر برای این موضوع رفراندوم هم برگزار شود، بدون تردید ایستادگی مسئولان جمهوری اسلامی در برابر زیاده خواهی های مستکبرین و پافشاری بر حقوق هسته ای، نتیجه ای است که اکثریت قریب به اتفاق آرای چنین رفراندومی را به خود اختصاص خواهد داد».
نکته جالب درباره این بخش از یادداشت رسایی این است که او نتیجه انتخابات سال ٩٢ را دلیل صحت ادعای خود گرفته و نوشته است: « مهم ترین دلیل برای صحت این ادعا، انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است. سال ٩٢ انتخابات ریاست جمهوری در حالی با شش کاندیدا به نقطه رأی گیری از مردم رسید که موضوع انرژی هسته ای یکی از مهم ترین دغدغه های مردم و از جمله مهم ترین شعارهای انتخاباتی کاندیداها بود.
در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، هیچ یک از کاندیداها برای جذب آرای مردم، کوتاه آمدن در برابر زیاده خواهی دولت های غربی و دست کشیدن از دانش هسته ای و پذیرش شروط ظالمانه را به عنوان شعار انتخاباتی خود و راهکاری برای لغو تحریم ها انتخاب نکردند، بلکه برعکس هر شش کاندیدا بر دفاع از حقوق قانونی ملت ایران در بهره گیری از دانش هسته ای و رفع کلیه تحریم های ظالمانه ای که به بهانه موضوع هسته ای وضع شده اند، تأکید داشتند».
رسایی در حالی در یادداشت خود، وعده های انتخاباتی روحانی درباره پرونده هسته ای را مشابه وعده های شش کاندیدای دیگر می داند که روحانی یک هفته پیش از انتخابات در برنامه «رویکردها و برنامه» در شبکه چهار سیما گفته بود: «سانتریفیوژها باید بچرخد و زندگی مردم نیز باید بچرخد؛ باید یادمان باشد کشور توسعه می خواهد؛ ما برای بمب که هسته ای نمی خواهیم، به دنبال توسعه ایم و اگر دنبال توسعه هستیم باید درست رفتار کنیم و این بسیار تدبیر می خواهد».
او بلافاصله پس از انتخابات هم در نشست خبری ٢٧ خرداد خود اعلام کرده بود: «الان ﻣﺎ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺧﺎﺻﻰ هستیم، ﻓﻜﺮ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﻣﺎ ﺭﺍﻩ هاﻯ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﺳﺎﺯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺩﺍﺭﻳﻢ». در آن نشست خبری به جز تاکید بر «اعتمادسازی»، گام های پیش رو نیز از سوی روحانی این گونه اعلام شد: «ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻗﺪﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﺤﺮﻳﻢ ﺟﺪﻳﺪﻯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻛﺎﻫﺶ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﻮﺩ».
در آن جلسه، روحانی قول شفاف سازی بیشتر در برنامه هسته ای ایران را داد تا اختلاف نظرهای ایران و غرب بر سر این مسئله کاهش پیدا کند. این وعده هایی است که روحانی در زمان انتخابات داده بود و حالا رسایی نتیجه انتخابات ٩٢ را به گونه ای دیگر روایت می کند تا درخواست رئیس جمهور برای برگزاری رفراندوم درباره مسئله هسته ای را پاسخ دهد.
حمله به معتمدان رهبری
اما قسمت مهم یادداشت رسایی، بخش های پایانی آن است. در یکی از بخش های پایانی این یادداشت، رسایی آورده است: «تیم مذاکره کننده اگر مذاکرات را به توافقی با رعایت خطوط قرمز تعیین شده از سوی رهبر معظم انقلاب برساند یا به توافقی که خطوط قرمز امام خامنه ای در آن رعایت نشده تن ندهد، علاوه بر اینکه استمرار وجود چنین صفاتی را در خود نشان می دهد، با استقبال یکپارچه همه آحاد ملت- موافقان و منتقدان خود ـ مواجه خواهد شد، اما اگر به توافقی تن دهد که خطوط قرمز تعیین شده از سوی امام خامنه ای در آن نقض شده باشد، در حقیقت سند بی دینی، خیانت، بی غیرتی و امین نبودن خود را امضا کرده است».
او این سخنان را درباره کسانی به کار می برد که هفته گذشته، مقام معظم رهبری در وصفشان گفته بود: «بنده هیأت مذاکره کننده را - همین دوستانی که این مدت این زحمات را بر دوش گرفته اند - هم امین می دانم، هم غیور می دانم، هم شجاع می دانم، هم متدین می دانم؛ این را همه بدانند.
اکثر حضاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر ندارید؛ اگر شما هم از محتوای مذاکرات و جزئیات مذاکرات و آنچه در مجالس می گذرد مطلع بودید، به بخشی از آنچه بنده گفتم، حتما اذعان می کردید.
من البته علاوه بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک می شناسم، بعضی را از دور با سوابقشان می شناسم؛ اینها مردمانی هستند متدین و امین؛ اینها امین اند؛ قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش می کنند برای این کار. انصافا غیرت ملی هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیری از کسانی قرار می گیرند - که حالا نمی خواهم تعبیرِ متناسب واقعی را بکنم، چون گاهی تعبیرهایی هست که واقعاً شایسته آن تعبیرند، اما خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم - و انصافا در مقابل آنها با شجاعت کامل، با دقت کامل مواضع خودشان را بیان می کنند، دنبال می کنند و تعقیب می کنند.
این را همه توجه داشته باشند که انتقادکردن آسان تر از عمل کردن است. عیب های طرف مقابل را در آن عرصه ای که قرار دارد، ما راحت می بینیم، درحالی که خطرات او، دشواری های او، نگرانی های او، مشکلات او را انسان نمی بیند. مثل این است که شما کنار یک استخری ایستاده اید، دارید تماشا می کنید؛ یک نفر هم رفته است روی ارتفاع، از ده متری می خواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه می زند، شما که اینجا کنار استخر ایستاده اید، می گویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است اما شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن ده متری به آب یک نگاهی بکنید، آن وقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است.
[البته ] این حرف من مانع از انتقاد نشود؛ انتقاد بکنید لکن توجه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضی از عیوبی را که ما در انتقادمان ذکر می کنیم ممکن است می دانند، [اما] خب به این نتیجه رسیده اند یا ضرورت ها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگری. البته بنده نمی خواهم بگویم اینها معصوم اند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یک جاهایی در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، اما مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم».
خط و نشان برای رئیس جمهور و دیپلمات ها
اما رسایی حرفی را که شامگاه شنبه در سخنرانی خود در قزوین گفته بود، در نهایت در پایان این یادداشت هم نوشت تا همه مراد خود از بیان سخنان قبلی را عیان کند: «اگر آنچه در روزهای پیش رو محقق می شود، توافق بد و نقض خطوط قرمز تبیین شده و بی توجهی به ملت ایران باشد، از دو حال خارج نیست:
عبور دولت از خطوط قرمز تعیین شده توسط امام خامنه ای به معنای آن است که آقای روحانی از ابتدا به اصول قانون اساسی و اصل ولایت فقیه اعتقادی نداشته و همچنین در شعار ولایت مداری که سر می داد، صادق نبوده و نفاق به خرج داده است یا به معنای تأثیرپذیری رئیس دولت یازدهم از یک جریان انحرافی است، جریانی که دچار دگردیسی شده و برای نجات خود، به دنبال به مسلخ بردن حقوق ملت و آرمان های امام راحل(ره) و جاانداختن تز سازش در برابر ابرقدرت های ستمگر است.
امضای توافق بدون رعایت خطوط قرمز تصریح شده رهبری، یعنی جریان سازش بیرون از دولت، توانسته بر خلاف نص صریح قانون اساسی و بر خلاف شعارهای ولایت پذیری دولت یازدهم، نظراتش را بر رئیس دولت تحمیل کند و معنای هر دو فرض این است که رئیس دولت یازدهم، صلاحیت و کفایت سیاسی برای ادامه فعالیت خود را از دست داده است.
بنده بدون تردید می گویم که همه ما دستی که پای توافق خوب با همان شرایطی که رهبر معظم انقلاب تعیین کرده اند را امضا کند و یا پای توافق بد را امضا نکند و تن به ذلت ندهد، می بوسیم و همچنین دستی که پای توافق بد و ذلیلانه که خطوط قرمز رهبری معظم انقلاب در آن نقض شده را امضا کند یا چنین توافقی را برای ارائه به امام خامنه ای به ایران بیاورد، می شکنیم».
رسایی در حالی باز هم بر خطوط قرمز رهبری تکیه می کند و به تیم مذاکره کننده حمله می کند که مقام معظم رهبری، در دیدار هفته گذشته صراحتا با تاکید بر اینکه « دوستان مذاکره کننده در جریان نظرات ما هستند؛ جزئیات را با آنها در میان گذاشته ایم»، گفته بودند: «ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنی ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینه ای نباید داد، هیچ عقب گردی نسبت به بخشی از موضوعات نباید کرد؛ نه. به قدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینه دادن هم بودیم».
خط فردی یا جریانی
اما جدا از فرم و ادبیات نوشتار رسایی که مسبوق به سابقه است، نکته ای که در این میان، باعث می شود، نظرات او بیش از یک نظر فردی به عنوان سناریویی سازمان یافته تلقی شود، هم نوایی این نوشتار با برخی مطالب مطرح شده در روزهای اخیر و در نهایت پیش بینی مشترک این جریان از نتیجه مذاکرات است.
رسایی یک شب قبل از انتشار این یادداشت در سخنرانی خود در قزوین، درباره نتیجه مذاکرات این گونه هشدار داده است: «نقشه آمریکایی ها این است که طرحی را مطرح کنند و قبل از توافق برای تأیید در اختیار مقامات ایران قرار دهند و اگر ما پذیرفتیم آنها می گویند ما پیروز شده ایم و اگر رهبری نپذیرفت در جهان غوغا به پا کنند که ایران مقصر شکست مذاکرات است.
تیم مذاکره کننده ایران باید حافظ خطوط قرمز کشور باشد. آنها متن توافق را برای تأیید به ایران وارد نکنند و فریب بازی آمریکایی ها را نخورند. ما باید یا ذلت را بپذیریم یا محکم ایستاده و عزت ایران را حفظ کنیم. غربی ها روی ناموس ما دست گذاشته اند. ما در حال دفاع از ناموس خود هستیم. حال کسانی آمده اند و می گویند ناموس نان و آب نمی شود بدهید برود؛ نیروهای نظامی ما ناموس ما هستند؛ از لیبی و عراق عبرت بگیریم».
تأکید رسایی بر مخالفت با پذیرفتن توافق و موکول کردن امضای نهایی به نظر مقام معظم رهبری، در حالی منتشر می شود که روزنامه کیهان هم در شماره های شنبه و یکشنبه خود، همین خط را بر اساس «گزارش های رسیده به کیهان» و «برداشت های شخصی حسین شریعتمداری» پررنگ کرده بود.
کیهان در این باره نوشته بود: «بر اساس گزارشی که به کیهان رسیده، قرار است هر یک از طرفین مذاکره کننده در وین یعنی ایران و شش کشور گروه ١+٥، روز شنبه ١٣ تیرماه جاری - چهارم جولای- پیش نویس مورد اشاره را به کشورهای متبوع خود ببرند و نظر نهایی مسئولان بلندپایه کشورهایشان را درباره متن یادشده جویا شوند.
براساس همین خبر، قرار است تیم هسته ای کشورمان نیز روز شنبه با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب تکلیف کنند! و اما، پیش بینی نگارنده با توجه به سابقه حیله گری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیش نویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم! اگر این پیش بینی تحقق پیدا کند، از هم اکنون می توان به وضوح، درک کرد که چه فاجعه ای در پیش خواهد بود».
به نظر می رسد، این خط فکری که از روز شنبه و با نزدیک شدن به نقطه پایان مذاکرات، از سوی رسانه هایی همچون فارس و تسنیم و کیهان و چهره هایی همچون رسایی و شریعتمداری پیگیری می شود، آخرین تلاش طیف مخالفان دولت و مذاکرات برای بازماندن روزنه های حمله به دولت پس از توافق هسته ای است. توافقی که اگر نهایی شود، بخش وسیعی از ابزارهای این طیف برای حمله به دولت از دست آنها خارج خواهد شد و شاید به همین دلیل سناریوی جدید برای بازماندن برخی از راه های حمله به دولت طراحی شده است.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما :