حقایقی که 725 هزار مقاله درباره تروریستها برملا میکند
نقشه دهشت داعش
نویسنده: کالو لیتارو
دیپلماسی ایرانی: در ماه های اخیر، رسانه ها در اخبار روزانه خود همیشه اشاره ای به داعش و گسترش سریع قلمرو این گروه داشته اند. تا ماه فوریه امسال، بیش از 20 هزار داوطلب، شامل 3400 شهروند غربی، از 90 کشور روانه قلمرو دولت اسلامی شده اند. حملات پرسروصدای این گروه در خاک کشورهای دیگر، از ماجرای شارلی ابدو تا حمله به موزه ای در تونس و حمله به پارلمان کانادا تا تلاش برای تیراندازی به مردم در تگزاس، همراه با قدرت رسانه ای قابل توجه این سازمان، نه تنها باعث توجه بیشتر به این گروه در افکار بین المللی شده، بلکه امکان عضوگیری آن را هم افزایش داده است.
گروه هایی که گسترش جغرافیایی داعش را رصد می کند، نقشه های زیادی درباره پایگاه های این گروه منتشر نموده اند؛ اما در مورد روایت های خبری و تحلیلی حول این گروه تاکنون تحقیقات زیادی صورت نگرفته است؛ یعنی نقشه ای تهیه نشده است که به ما نشان بدهد روایت های خبری و تحلیلی رسانه ها درباره داعش چه شدت و گستره ای در سطح بین المللی دارند. اگر این کار انجام بشود، می توانیم روی هر نقطه از نقشه جهان کلیک کنیم و ببینیم در آن نقطه جغرافیایی خاص {مثلاً شهر نیویورک} راجع به داعش چه بحث هایی شده است.
قطعاً ابزار لازم برای این کار را در اختیار داریم. پروژه Global Database of Events, Language, and Tone که رسانه های محلی سرتاسر جهان را رصد نموده و به 65 زبان ترجمه می کند، به کمک سامانه BigQuery گوگل (که روی داده های در حجم بالا کار می کند) و پلتفرم آنلاین طراحی نقشه CartoDB، نقشه ای نسبتاً دقیق تهیه کرده است که شمه ای از پوشش رسانه های سرتاسر دنیا را درباره دولت اسلامی نشان می دهد. داده های این نقشه از 725 هزار مقاله منتشر شده بین 19 فوریه تا 7 ژوئن ( که مستقیما از داعش نام برده اند) تهیه شده است.
نقشه تهیه شده به این موارد اشاره می کند: مناطقی که داعش در آنها حمله انجام داده، نیرو جذب کرده، پایگاه تمرینی به راه انداخته و با گروه های دیگر ائتلاف کرده است. این نقشه همچنین اطلاعات موردی زیر را نشان می دهد: زادگاه یکی از قربانیان دولت اسلامی، محل برگزاری یک تجمع ضد داعش، اشاره به داعش در یک همایش، و بحث در مورد خشونت داعش و تاکتیک های آن. این نقشه همچنین نشان می دهد که رسانه های دنیا چگونه تحولات مربوط به دولت اسلامی را پوشش می دهند. هر نقطه در نقشه نشان دهنده یک موقعیت جغرافیایی {شهر، کشور و غیره} است که در این مقاله ها به آن اشاره شده است.
به دلایل مختلفی، از جمله پیچیدگی ساختار وبسایت ها و مشکلات الگوریتم طراحی شده، برخی اطلاعات ارائه شده در این نقشه در مورد فعالیت های داعش و گستره نفوذ این گروه متناقض هستند. مثلاً مقاله ای که CNN در مورد تبدیل شدن شهر «تطاوین» تونس به ایستگاهی برای جنگجویان داعش منتشر کرده بود، دو روز بعد با انکار شدید دولت تونس مواجه شد. خبر بیعت گروه «المرابطون» با داعش، 24 ساعت بعد توسط رهبر این سازمان تکذیب شد. این ادعا در ماه فوریه که 19 شهروند هزاره ربوده شده در افغانستان توسط داعش دزدیده شده بودند در ماه مه پس گرفته شد. دادستان کل سابق نیجریه در مورد این ادعا که پسرش کشور را ترک کرده است تا به داعش بپیوندد هیچ اظهار نظری نکرد. دولت کانادا در مورد این اتهام که یکی از اعضای سرویس اطلاعاتی اش به رفتن سه دختر جوان بریتانیایی به سوریه کمک کرده است سکوت کرد. حمله سایبری ماه آوریل به شبکه تلویزیونی TV5Monde بیش از آنکه به هواداران داعش نسبت داده شود، به هکرهای روسی نسبت داده می شود. با چنین اطلاعات متناقض و آشفته ای، ارزیابی دقیق از پوشش وضعیت داعش در مناطق مختلف جهان دشوار می شود، اما این نقشه ها به ما نشان می دهند که رسانه ها چگونه مدام در حال تصحیح خودشان هستند و در گزارش های اولیه خود تغییر اعمال می کنند.
حتی آن دسته از اعمالی که رسانه ها به وضوح به داعش نسبت می دهند هم به راحتی قابل بررسی نیستند. نقشه تهیه شده پر از وبسایت ها و حساب هایی در شبکه های اجتماعی است که از پرچم داعش استفاده کرده اند. مانند تمام امور دنیای مجازی، سخت است که حساب های خود داعش و طرفدارانش را از حساب های دروغین راه اندازی شده توسط نوجوانان عاصی و تبهکاران فرصت طلب جدا کرد.
حملات سایبری داعش نقاط مختلفی را در ایالات متحده مورد حمله قرار داده اند و صفحه اصلی سایت های قربانی را به پرچم این گروه مزین کرده اند؛ از باغ وحشی در کالیفرنیا گرفته تا پیست اتوموبیل رانی در اوهایو و میخانه ای در ماساچوست آمریکا. وبسایت ها در دیگر کشورها هم از این حمله ها در امان نیستند؛ سایتی برای مددکاری اجتماعی ایرلند و پایگاه وزارت دفاع شیلی مورد حمله قرار گرفته اند. حتی در جزیره برمودا، شعاری به نفع داعش روی دیوار محل ملاقات کابینه نوشته شده است. اگر تمام این حمله ها را به صورت تصویری روی نقشه ببینید، گستره حملات سایبری مورد ادعای داعش به خوبی مشخص می شود.
در اینکه نفوذ داعش از سوریه و عراق فراتر است تردید نیست. مهارت رسانه ای داعش باعث جذب نیرو از حداقل 90 کشور شده است. از میان این افراد می توان به این موارد اشاره کرد: 9 دانشجوی سودانی مشغول به تحصیل در دانشگاه های بریتانیا، یک دانشجو در روسیه، یک نوجوان جاماییکایی، یک دانش آموز دبیرستانی در بومونت کانادا، مردی از ایالت جورجیای آمریکا و حتی یک عضو گارد ملی ایالات متحده در ایالت ایلینویز. دبیرکل اتحادیه اسلامی جزیره سنت لوسیا نگران آن است که جنگجویان اهل کارائیب که از سوریه به خانه بر می گردند در این جزیره دست به حملات تروریستی بزنند؛ و در همان حال، جامعه مسلمانان زامبیا در مورد جذب نیرو برای داعش از میان اعضای این جامعه هشدار می دهد. حتی مالدیو سرسبز و زیبا هم بیشتر از 100 نفر جنگجو به داعش تقدیم کرده و شاهد تظاهرات 300 نفری حامیان داعش در ماه سپتامبر 2014 بوده است. با این حال، ترسیم نقشه خیلی بهتر از آمار خشک گزارش های دولتی گستره نفوذ داعش را نشان می دهد.
جذب نیروی اروپایی توسط داعش کشورهای این منطقه را وادار کرده است که سازوکارهای امنیتی خود را سفت و سخت تر کنند. آلمان، ایرلند و بریتانیا در میان کشورهایی هستند که قوانین جدید ضدتروریستی را تصویب یا اجرا کرده اند. ایسلند هم امکان «بازرسی پیشدستانه» توسط مقامات پلیس را مد نظر قرار داده تا مقامات بتوانند حتی افرادی را که در لیست مظنونین قرار ندارند مورد بازجویی قرار دهند. در مالزی، قانون ضدتروریسم جدید اختیارات زیادی برای بازداشت کردن و تحت نظر قرار دادن مظنونین امنیتی وضع کرده است.
گسترش نفوذ داعش در کشورهای همسایه باعث افزایش تعداد گروگان ها شده است. فقط در لیبی، 86 اریتره ای، 9 کارگر خارجی صنعت نفت، دو شهروند کره شمالی و دو روزنامه نگار تونسی ربوده شده اند. یک معدنچی رومانیایی در بورکینافاسو ربوده شده و یک رهبر شورشیان سوری در روز روشن در ترکیه دزدیده شده است. پانصد پسر عراقی ربوده شدند تا احتمالاً به عنوان بمب گذار انتحاری به کار گرفته شوند. افراد ربوده شده، به قتل رسیده و تهدید شده شهرهای مختلف سرتاسر جهان را به هم پیوند داده اند. اکنون، روزنامه های کلمبیایی در مورد کشته شدن دو شهروند تونسی توسط داعش خبر می دهند؛ همزمان، یک کلیسای آشوری در کالیفرنیا مراسم یابودی برای مسیحیان آشوری گروگان گرفته شده توسط داعش، از جمله یکی از اعضای سابق این کلیسا، برگزار می کند. یک کاریکاتوریست اکوادوری توسط افراد ناشناس تهدید به مرگ می شود، در حالی که اعضای ارتش آمریکا از ایالت های میسوری و نیومکزیکو در فهرست اهداف داعش قرار می گیرند. یک سفیدپوست نژادپرست در غرب کانادا برای جذب نیرو از میان کانادایی های جوان اقدام می کند در حالی که در شرق کانادا، یک مسجد همایشی عمومی برگزار می کند و پیروان داعش را افرادی می خوانند که نه تنها معتقد نیستند، بلکه تبهکارند.
داعش ورد زبان محافل سیاسی در داخل ایالات متحده شده است، به خصوص میان جمهوری خواهان. فرماندار ایالت ویسکانسین، اسکات والکر، در کنفرانس محافظه کاران در ماه فوریه گفته بود مقابله اش با صد هزار معترض در این ایالت در سال 2011 نشان می دهد که او قادر به مقابله با تهدیدات داعش در خاک آمریکا هم هست. در همین حال، سناتور کورکوفسکی از آلاسکا با استناد به تهدید داعش خواهان کم نکردن بودجه پایگاه نظامی فورت وینرایت در این ایالت شد. فرماندار ایالت ایندیانا، مایک پنس، در ماه مارس خبرساز شد چون ادعا کرد که رئیس جمهور آمریکا باراک اوباما «علاقه ای ندارد اصطلاح اسلام گرایی افراطی را به کار ببرد». سناتور لیندسی گراهام در شروع کمپین نامزدی خود برای ریاست جمهوری در ایالت کارولینای جنوبی، از قصد خودش برای مقابله با داعش سخن گفت.
واکنش به داعش و بین المللی شدن این گروه، معمولاً به وجهه خشونت بار آن پرداخته است. خشونت داعش علیه زنان با خشونت دیگر گروه های شورشی، مثل گروه فارک در کلمبیا، مقایسه شده است. ژنرال جان کلی، فرمانده واحد جنوب ارتش آمریکا {که مسئولیت عملیات در آمریکای مرکزی و لاتین را بر عهده دارد}، به دیگر شباهت های داعش و فارک، مثلاً استفاده از رسانه برای برانگیختن احساسات موافق مردم، اشاره کرد و گفت که نحوه مقابله ارتش کلمبیا با فارک می تواند الگوی مناسبی برای تضعیف داعش باشد. دیگر تحلیلگران سعی در مقایسه داعش با نازی ها، ژاپنی ها (و تجاوزهای آنها در شهر نانکینگ چین)، و بیگانه ستیزی و خشونت آفریقای جنوبی علیه مهاجران داشته اند. تخریب میراث فرهنگی توسط داعش به خسارات وارده توسط اعضای سازمان طرفدار محیط زیست Greenpeace در پرو تشبیه شده است.
شاید یکی از جالب ترین مقایسه ها، مقایسه روش های خشونت بار داعش، یعنی سر بریدن افراد در ملأ عام، و دیگر موارد خشونت بار مشابه باشد. در ماه فوریه، سازمان خدمات حقوقی Equal Justice Initiative گزارشی از بیش از چهار هزار مورد اقدام به لینچ {اعدام سر خود و غیرقانونی} در ایالات متحده از سال 1877 تا 1950 ارائه کرد. فهرست روش های لینچ کردن از سر بریدن تا بریدن اعضا و نگهداری آنها به عنوان یادگاری، و از درآوردن چشم و داغ کردن تا اخته کردن و زنده سوزاندن را در بر می گیرد. بر اساس این گزارش، «سیاهان به خاطر ارتکاب جرایمی هر چند ناچیز شکنجه شده و کشته می شدند. در حین کشتن آنان، زنان، کودکان و مردان مشغول تماشا و خوردن تخم مرغ و نوشیدن لیموناد بودند، انگار که به پیک نیک آمده اند».
به کمک ابزار قدرتمندی مثل داده های حجم بالا می توانیم روایت های خبری و تحلیلی حول یک سازمان تروریستی مانند دولت اسلامی را بررسی کنیم. به این صورت، نه تنها از رد پای حضور فیزیکی این گروه در سرتاسر دنیا، بلکه از تصور افکار بین المللی از این گروه هم فوراً خبردار می شویم. داده های بزرگ همچنین به ما این امکان را می دهند که این روایت ها را در حجمی بسیار بزرگ بررسی کنیم، بزرگتر از آنچه بسیاری از سازمان های غربی در طول 30 سال گذشته تهیه کرده اند. توانایی بررسی 725 هزار خبر تهیه شده به 65 زبان، و تهیه یک نقشه یکپارچه از «جغرافیای تحلیل داعش»، روشی جدید برای واکاوی روایت های مربوط به داعش است.
با مرتب کردن این داستان ها بر اساس موقعیت جغرافیایی، در واقع 725 هزار مقاله تبدیل به روایتی تصویری شده اند تا صورت جغرافیایی بحث در مورد داعش را ترسیم کنند. این روش، روشی جدید برای فهم مسائل است، و یکی از هزاران راهی است که به کمک آن، داده های بزرگ نگاه ما به جهان را تغییر می دهند.
منبع: فارن پلیسی/ مترجم: علی عطاران
انتشار اولیه: دوشنبه 1 تیر 1394 / انتشار مجدد: دوشنبه 8 تیر 1394
نظر شما :