خندههایی که تبدیل به گریه شدند
دیپلماسی ایرانی: باسم خبیه، عکاس رویترز چندین روز قبل برای پوشش ورود کاروان صلیب سرخ که کمک های درمانی و داروهایی برای حمایت روانی از کودکان جنگ زده را حمل می کرد وارد شهر دومه در حومه دمشق سوریه شد. وی ماجرای آن روز را اینگونه نقل می کند: "زمانی که کاروان کمک ها وارد وارد شرق غوطه شد کودکان دور آن جمع شدند و از اینکه غذا و دارو برایشان رسیده خوشحال بودند. زمانی که آنجا ایستاده بودم بچه ها از من خواستند که عکس آنها را بگیرم تا بتوانند خودشان را در نمایشگر دوربین تماشا کنند. بچه ها دور من جمع شده بودند بنابراین توانستم از آنها عکس بگیرم. در ابتدا از غزل عکس گرفتم، سپس جودی، خواهرش که کودکی به نام سهیر را در آغوش داشت از من خواست زمانی که در حال بوسیدن کودک است عکس انها را بگیرم. در حالی که مشغول عکاسی بودم ناگهان خمپاره به زمین اصابت کرد.
بچه ها شروع به جیغ زدن و گریه کردند در حالی که اطرافشان پر از خاک و خون بود. این خمپاره یک زن داوطلب کمک به صلیب سرخ را کشت. بچه ها ترسیده بودند مخصوصا اینکه زن داوطلب را آغشته به خون دیده بودند. این اولین بار بود که می دیدم چگونه خنده معصومانه کودکان تبدیل به فریاد، ترس و اشک می شود. لحظاتی پیش از حمله بچه ها به شادمانی به من نگاه می کردند و برای عکس گرفتن آماده می شدند. لحظه ای که چشم خودم را رو چشمی دوربین گذاشتم تا از این کودکان خندان عکس بگیرم و بعد وقتی دوباره بعد از عکاسی به آنها نگاه کردم داشتند همان بچه ها به شدت گریان بودند؛ این واقعا صحنه بسیار ناراحت کننده ای بود.
نظر شما :