اولین بخش از سلسله یادداشت های جدید سرکیس نعوم:
ایران و جنگ سنی - شیعی، دغدغه دائمی اوباما
دیپلماسی ایرانی: برای پنجمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت های را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکته مشاهده می شوند که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در ادامه بخش اول این یادداشت می آید:
همچنان ایالات متحده به بحران اوکراین و تاثیر آن بر اروپا اهمیت می دهد، به ویژه بر سر کارهای "قیصر" روسیه، ولادیمیر پوتین که مهندس این بحران است. همچنین همکاری چین با خرس های روسی نیز از دیگر دغدغه های کاخ سفید است. چین به این دلیل همکاری می کند که اولا جایگاه و نقش خود در منطقه حیاتی پیرامون خود را تثبیت کند، ثانیا خود را مستحق برخورداری از جایگاهی ممتاز در اداره جهان می داند. اما بزرگترین اهمیت آن در این مرحله که با سفر سالانه من به امریکا هم زمان شده است، و همچنین از طریق پیگیری رسانه های امریکایی و دیدارم با مسئولان مختلف امریکایی که برخی از آنها همچنان مسئولیت دارند و برخی دیگر بازنشسته شده اند و در مراکز مطالعاتی و پژوهشی کار می کنند، همچنین در پی دیدارم با مقام های عالی رتبه سازمان های یهودی فعال در امریکا و برخی دیپلمات های عرب و فعال در خاورمیانه متوجه آن شدم، مساله شیعه و سنی است که به طور 24 ساعته مورد توجه باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا است که همه امور مرتبط با آن را مرتب زیر نظر دارد، مساله ای که باعث بروز جنگ های داخلی در کشورهای مختلف شده و دامنه آن به کشورهای دیگر نیز رسیده است.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اوباما حق دارد که دغدغه درگیری سنی – شیعی داشته باشد، چرا که بسیاری در دنیا به این باور رسیده اند که نظام تشکیل دهنده خاورمیانه که بریتانیا و فرانسه بعد از جنگ جهانی اول ایجاد کردند در حال فروپاشی است و این بدان معنا است که نظام بدیلی باید به روی کار آید که الآن منتظر است فرایند فروپاشی این نظام تکمیل شود. به عبارت دیگر جنگ های شعله ور کنونی به قوت خود باقی خواهند ماند و حتی ممکن است دامنه آنها به کشورهای دیگر نیز برسند.
همچنین مشاهده کردم که اولویت دیگری که در امور خاورمیانه ایالات متحده را بسیار به خود مشغول کرده مذاکره با جمهوری اسلامی ایران بر سر پرونده هسته ای و بازتاب توافق با آن بر پیمان های استراتژیک از جمله پیمان های سنتی امریکا مثل پیمانش با اسرائیل و بارزترین کشورهای مسلمان عربی و غیر عربی است.
بیشترین مسائلی که در دیدار اخیرم از واشنگتن و نیویورک تاسف آور بودند، چه بودند؟
اولین موضوع بازگشت انگیزه های نژادپرستانه در امریکا میان سفید پوستان و سیاه پوستان است. بعد از این که ایالات متحده توانست بر بسیاری از رفتارها و انگیزه های نژادپرستانه غلبه کند و در جهت تعدیل قوانین با در نظر گرفتن مساوات و عدالت و اعتدال اقدام کند، اکنون دوباره می بینیم که انگیزه های نژادپرستانه بازگشته اند. البته این به آن معنا نیست که جنگ نژادپرستی دوباره به خیابان های امریکا بازگشته، بلکه به این معنا است که احتمال بازگشت بعضی از مظاهر آن که می تواند در برابر قانون بایستد و مانع از تعمیق مساوات و گسترش عدالت و اعتدال شود، بالا است. تندروهای حزب جمهوریخواه همچنان تاب به قدرت رسیدن سیاه پوستان به مسند ریاست جمهوری را ندارند. در عین حال این تلاش وجود دارد که کسانی که اصالت اسلامی دارند حتی اگر در حال حاضر مسیحی باشند و پیرو مناسک و آداب مسیحیت باشند، نتوانند به قدرت برسند. این مساله را بگذارید در کنار مشکلات اجتماعی و بهداشتی و اقتصادی که جمهوریخواهان محافظه کار چندان توجهی به آن نمی کنند.
موضوع دوم، همان مقوله معروف است که از مدت ها قبل هم بوده و آن این که همه سیاست ها در امریکا محلی است (All Politics are Domentics) اکثر نمایندگان کنگره امریکا بیش از هر چیزی به مسائل داخلی کشورشان اهمیت می دهند.
در مورد قضایا خارجی باید توجه کنیم که دو موضوع در بررسی آنها دخالت دارند. یکی تاثیرات سلبی موضوعات خارجی بر امریکا و عدم درگیر شدن آنها با قوه زور (مثلا نظامی) مگر در ضرورت های کوتاه مدت. دیگری تاثیرپذیری قضایای خارجی از اسرائیل که حضوری موثر و استثنائی نه تنها در کنگره، به دلیل پیمان استراتژیک موجود میان آنها، بلکه حتی به دلیل قدرت لابی اسرائیلی که در انتخاب نمایندگان و روسای جمهوری به دلیل امکانات مالی گسترده آنها تاثیر مستقیم دارد.
مساله سوم، ورود به فرایند صلح میان اسرائیلی و فلسطینی ها است که اکنون در مرحله مرگ بالینی به سر می برد علی رغم این که رئیس جمهور اوباما در مرحله خاصی است که طرح تشکیل دو کشور را به شورای امنیت داده، اما اختلافات میان او با نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو همچنان بالا است و او حضور به کوتاه آمدن یا تسلیم در برابر او نیست.
مساله چهارم، بهبود وضعیت اقتصادی بعد از بحران اقتصادی ای است که اوباما از سلف خود، جورج بوش پسر به ارث برد، همچنین موفقیت امریکا در خودکفایی در تولید نفت و ادامه صادرات این محصول مهم به سراسر جهان و گشودن باب جدید در پژوهش و اکتشافات نفتی توسط امریکا.
البته پنج هفته دیدار و بحث و گفت وگو و مناقشه بیش از اینها قابلیت تولید مقاله و یادداشت دارد. برای همین از فردا سلسله یادداشت هایی را منتشر خواهم کرد که بازگوکننده مواضع امریکایی ها و کاخ سفید است. اهمیت این مقالات زمانی بیشتر می شود که می بینیم امریکایی ها و هم پیمانانشان و حتی دشمنانشان به "پروپاگانداها"ی قابل بحثی تبدیل شده اند.
منبع: النهار / تهیه و ترجمه: علی موسوی خلخالی
نظر شما :